صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۲۰۹۸
باتوجه به شرایطی که در غزه و کرانه باختری رخ داده و روزبه‌روز کشتار وحشیانه اسراییلی‌ها در حال افزایش است؛ ضروری است نوری به ابعاد پنهان و آشکار مناقشه چند ماه اخیر و راهکار‌هایی که اسراییل می‌توانست به آن چنگ بزند، بتابانیم؛ به نظر می‌رسد پس از عملیات ۷ اکتبر حماس، اسراییل سه راه را در برابر می‌دید؛ نخست اینکه آیا می‌شد تصور کرد که اسراییل از مناقشه اخیر عبور کند و در صورت اتخاذ این تصمیم، چه فایده و هزینه‌ای برای اسراییلی‌ها محتمل بود؟
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ - ۲۸ آذر ۱۴۰۲

اسماعیل گرامی مقدم در اعتماد نوشت: با توجه به شرایطی که در غزه و کرانه باختری رخ داده و روزبه‌روز کشتار وحشیانه اسراییلی‌ها در حال افزایش است؛ ضروری است نوری به ابعاد پنهان و آشکار مناقشه چند ماه اخیر و راهکار‌هایی که اسراییل می‌توانست به آن چنگ بزند، بتابانیم؛ به نظر می‌رسد پس از عملیات ۷ اکتبر حماس، اسراییل سه راه را در برابر می‌دید؛ نخست اینکه آیا می‌شد تصور کرد که اسراییل از مناقشه اخیر عبور کند و در صورت اتخاذ این تصمیم، چه فایده و هزینه‌ای برای اسراییلی‌ها محتمل بود؟ این فرض (عبور از مناقشه) البته فرض محالی نیست، چراکه سوابقی از آن در گذشته منطقه و جهان ثبت شده است.

به قول عرب‌ها می‌توان به خاطر دستاورد‌های بزرگ‌تر از حوادث کوچک‌تر عبور کرد. مثلا عربستان این راهبرد را پس از حمله به آرامکو در پیش گرفت و به جای جنگ، مسیر شکایت در نهاد‌های بین‌المللی و مظلوم‌نمایی را انتخاب کرد. امروز می‌توانیم بگوییم راهبرد عربستان، معقول و مناسب بوده و منافع ملی عربستان را تامین کرده است.

در ایران هم مثالی وجود دارد که براساس آن می‌گویند «برای یک دستمال، نباید قیصریه را به آتش کشید.» اسراییلی‌ها هم می‌توانستند این راهبرد را در پیش بگیرند و دستاورد‌های بیشتری کسب کنند. گزینه دوم که پیش روی اسراییلی‌ها بود، انتقام‌گیری و مقابله به مثل بود. البته مقابله به مثل این نیست که در برابر ۱۵۰۰ نفر دست به کشتار ۲۰ هزار نفره به شکل وحشیانه و غیرقابل قبول زد.

اسراییل هم می‌توانست بدون ورود به غزه و اشغال شمال غزه به حملات ایذایی دست زده و مکان‌های نظامی مرتبط با حماس را آماج حمله قرار دهد. اما راه‌حل سوم که اسراییل آن را انتخاب کرده و تا به امروز ادامه داد، حمله‌ای همه‌جانبه، اشغال کامل غزه و براساس اعلام نتانیاهو، نابودی کامل حماس بود. این راهبرد امروز با تغییراتی اجرا شده و پس از قرار گرفتن در یک باتلاق خودخواسته اسراییلی‌ها می‌گویند، هرگز نگفته‌اند نابودی حماس! بلکه منظور آن‌ها نابودی زیرساخت‌های حماس بوده است! این درحالی است که آرشیو رسانه‌ها موجود است و مشخص است از نخست‌وزیر تا وزیر دفاع و سایر ارکان اسراییل از نابودی کامل حماس سخن گفته بودند.

برای نابودی حماس، اما لازم بود که حمله زمینی و هوایی به غزه انجام شود؛ حملاتی که باعث از میان رفتن همه زیرساخت‌های اقتصادی، درمانی و... غزه شد و در کنار آن بیش از ۱۸ هزار نفر از مردم مظلوم فلسطین شامل کودکان، افراد مسن، زنان و... کشته شدند. در واقع یکی از جنگ‌های خانمان‌سوز و ددمنشانه ازسوی صهیونیست‌ها به نمایش گذاشته شد. در این میان، اسراییلی‌ها عنوان می‌کنند این جنگ را ادامه دادند تا فلسطینی‌ها یاد بگیرند چطور باید در کنار اسراییلی‌ها زندگی کنند! اما مشخص است که با خون نمی‌توان زندگی را آموزش داد، بلکه با خون تنها می‌توان جنگ و رویارویی را آموزش داد. ۱۸ هزار نفری که از مردم غزه کشته شدند، هر کدام خانواده، اقوام، دوستان، هموطنان و... دارند؛ از یاد این جمعیت انبوه نمی‌رود که اسراییلی‌ها با آن‌ها و نزدیکان‌شان چه کرده‌اند. بدون تردید دامنه وسیعی از سربازان و جنگاوران از میان افراد باقی‌مانده شکل می‌گیرند. وقتی اسراییلی‌ها راه‌حل سوم را انتخاب کردند، در واقع آینه پنهان ۷۵ سال جنایت خود را برای جهانیان نمایان کردند.

بسیاری از مردم جهان و نسل‌های جدید فراموش کرده بودند، اسراییل با مردم فلسطین چه کرده است؟ گذشت ایام جنایات اسراییلی‌ها را از خاطر افکار عمومی جهانی برده بود، اما رفتار امروز اسراییل همه جنایات قبلی و ستمگری‌های آنان را برای جهانیان یادآوری کرد. اما به سه دلیل می‌توان مطمئن بود که اسراییل از راهبرد خود به نتایج مورد نظر نمی‌رسد:

۱) اسراییل با کسانی نبرد می‌کند، آن‌ها را می‌کشد و به شهادت می‌رساند که هویت ملی دارند، فلسطینی هستند و اجداد آن‌ها در این خاک و زیر این آسمان نفس کشیده‌اند. مردم فلسطین به این پیشینه افتخار می‌کنند و آن را نسل به نسل و سینه به سینه انتقال می‌دهند.

۲) مردم مظلوم فلسطین مسلمان بوده و صاحب ایدئولویی هستند، مردمانی که صاحب ایدئولوژی هستند را هرگز نمی‌توان از میان برد.

۳) فلسطینیان دارای هویت جغرافیایی هستند، آن‌ها این سرزمین را از آن خود دانسته و آن را اشغال شده می‌دانند؛ بنابراین تلاش می‌کنند روز و روزگاری هویت و سرزمین خود را به دست آورند. شاید بتوان این مردم را از این نقطه به آن نقطه کوچاند، اما نمی‌توان حقیقت آن‌ها را از میان برد.

روحیه مقاومت به این سه دلیل در نسل‌های فلسطینی پرورش داده می‌شود. امروز بسیاری از رسانه‌های جهانی با شگفتی اعلام می‌کنند محبوبیت حماس در کرانه باختری و غزه افزایش یافته است. مگر می‌شد تصوری غیر از این را داشت، مگر می‌شد اسراییلی‌ها باد بکارند و توفان درو نکنند. مگر می‌شود مردمی که مقاومت کرده، شهید و کشته‌های فراوان داده‌اند، مقاومت را فراموش کنند. در یادداشت قبلی که حدود ۲۰ روز قبل بر بلندای این ستون نوشتم، با راهبردی که اسراییلی‌ها در پیش گرفته‌اند، توسعه جنگ اجتناب‌ناپذیر شده است. بر این اساس، حزب‌الله از شمال، در جنوب، مردم کرانه باختری و همچنین در یمن و عراق و... نبرد در حال توسعه است. همچنین نمی‌توان از اجماع جهانی علیه اسراییل چشم‌پوشی کرد؛ ۱۵۰ کشور رسما به محکومیت اسراییل رای می‌دهند؛ این امر نشان می‌دهد راهی که اسراییلی‌ها با جنایت و کشتار

در پیش گرفته اندجز خسارت و ضرر برای خودشان و منطقه، رهاورد دیگری نداشته است. وانگهی این سوال هم مطرح است در صورت انتخاب روش‌های اول و دوم، آیا امنیت اسراییل مانند امروز در تیررس تهدید قرار داشت؟ بدون تردید هیچ کدام از گزینه‌ها به اندازه نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت اسراییل را با مشکلات عدیده امنیتی مواجه نمی‌ساخت. مردم اسراییل در درون این کشور فاقد هر نوع امنیتی هستند، چراکه از هر طرف به آن‌ها حمله می‌شود و احساس ناامنی می‌کنند. به نظرم مسوولان اسراییلی همین امروز هم اگر جنگ را متوقف کنند، برای‌شان به خیر و صلاح نزدیک‌تر است. اما اگر اسراییل بنا داشته باشد، نبرد را ادامه دهد و پیشروی خود را به جنوب غزه ادامه دهد، اتفاقاتی که رخ می‌دهد، از این دست خواهد بود؛

۱) بمب‌گذاری‌ها در پاسخ به جنایات اسراییلی‌ها افزایش پیدا می‌کند.

۲) عملیات پارتیزانی و چریکی افزایش می‌یابد، به این معنا که یگان‌های نظامی وارد اسراییل شده، ضربه را وارد ساخته و باز می‌گردند. در این صورت هیچ اسراییلی احساس امنیت نخواهد داشت.

۳) به دلیل امکاناتی که در جبهه مقاومت وجود دارد، توسعه این جنگ، ناامنی اسراییل را بیشتر از قبل دامن می‌زند؛ لذا بهترین راه این است که اسراییل نبرد را متوقف کرده و سرزمین‌های اشغالی را ترک کند. باید اجازه داده شود، فلسطینی‌ها تشکیل دولت دهند و این همه خیره سری را کنار بگذارند. این همه تقلا برای کشورگشایی را کنار بگذارند، چراکه تقلا و سعی بی‌حاصلی است، جز ناامنی چیزی برای اسراییل در بر نخواهد داشت. همچنان‌که کشور‌های جهان اجماع پیدا کرده‌اند؛ این اجماع در آینده علیه اسراییل افزایش خواهد یافت.

ارسال نظرات