صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۰۰۵۷
حالا رفته‌رفته دقیق‌تر مشخص می‌شود که «مبنا» در واقع تشکیلات متعلق به قالیباف است. به عبارت روشن‌تر حدادعادل در نقطه‌ای بالاتر از دو جریان درونی شورای ائتلاف ایستاده است. عدم حضور علیرضا زاکانی در نشست پرسروصدای «مبنا» که در حرم امام خمینی برگزار شد، توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده بود. در عین حال زاکانی در ماه گذشته نشست تحول‌خواهان را به محوریت خودش تشکیل داد و در این نشست حدادعادل حاضر بود.
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۲۰ آذر ۱۴۰۲

قالیباف حالا نسبت به سال گذشته اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا کرده که در جمع دانشجویان و به‌صورت علنی سر اصولگرایان منت می‌گذارد که «منِ محمدباقر قالیباف، اگر سال ۱۳۹۸ اسم خودم را در لیست می‌نوشتم و بقیه فهرست را نیز خودم اضافه می‌کردم و به هیچ گروهی هم وابسته نبودم، باز هم قطعا رأی می‌آوردم، اما این کار را نکردم.» این درست مخالف حرفی است که اخیراً منوچهر متکی زده و گفته بود که قالیباف در آن سال زیر میز زد و لیست تهیه‌شده را قبول نکرد.

به گزارش هم‌میهن، متکی امروز در شورای وحدت اصولگرایان فعالیت می‌کند. او دلیل جدایی بخشی از اصولگرایان که آن‌ها را اصولگرایان سنتی می‌شناسیم از بدنه شورای ائتلاف، رفتار‌های قالیباف می‌داند که بعد از نهایی شدن لیست اصولگرایان «زیرمیز» زد تا افراد نزدیک به خود را وارد لیست کند: «ما در سال ۱۳۹۸ در شورای ائتلاف بودیم، بنده عضو انتخابی شورای مرکزی ائتلاف برای گزینش نمایندگان تهران بودم. ما در این فرایند ۱۵۰ نفر را ابتدا به ۹۰ نفر، سپس به ۶۰ نفر و نهایتاً به ۳۰ نفر رساندیم. بعد از این مرحله آقای دکتر قالیباف نسبت به ترکیب افراد منتخب شورا اعتراض کردند. (اصطلاحاً زیر میز تصمیم شورا زدند) و هدف چانه‌زنی آن بود که تعداد بیشتری از مرتبطین ایشان در فهرست قرار بگیرند و چنین شد؛ فهرست با اصلاحاتی نهایی شد.» (منوچهر متکی، روزنامه جوان، ۱۶ آذر ۱۴۰۲)

با این اظهارات مشخص نیست قالیباف چه چیزی را تکذیب می‌کند؟ آیا بررسی لیست اولیه منتشرشده و لیست نهایی نشان می‌داد که چگونه او توانسته بود افراد نزدیک به خود را وارد لیست اصولگرایان و در نهایت با دور زدن اصولگرایان سنتی بخشی از لیست سی‌نفره را تقدیم پایداری کند و با آن‌ها وارد مجلس شود. همه اینها، اما نشانه مهمی است از رفتار‌هایی که در آینده از او شاهد خواهیم بود. او اعتمادبه‌نفسی پیدا کرده که خود را رئیس مجلس آینده می‌بیند. از همین روست که می‌بینیم قالیباف نه‌فقط باعث دوشقه شدن اصولگرایان سنتی و شورای ائتلاف شد، بلکه حالا شورای ائتلاف را هم به دو نیم تقسیم کرده است. بخشی از آن‌ها با عنوان جبهه تحول‌خواهان زیرنظر زاکانی فعالیت می‌کنند و بخش دیگری با تشکیلات جدید «مبنا».

حالا رفته‌رفته دقیق‌تر مشخص می‌شود که «مبنا» در واقع تشکیلات متعلق به قالیباف است. به عبارت روشن‌تر حدادعادل در نقطه‌ای بالاتر از دو جریان درونی شورای ائتلاف ایستاده است. عدم حضور علیرضا زاکانی در نشست پرسروصدای «مبنا» که در حرم امام خمینی برگزار شد، توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده بود. در عین حال زاکانی در ماه گذشته نشست تحول‌خواهان را به محوریت خودش تشکیل داد و در این نشست حدادعادل حاضر بود.

با حضور حدادعادل در نشست جبهه تحول‌خواهان و اظهارات زاکانی در این خصوص که وحدت نباید برپایه «افراد» باشد، مشخص می‌کرد اختلاف آن‌ها بر سر محوریت قالیباف در این تشکل است. از سوی دیگر حدادعادل هم نمی‌خواست برند شورای ائتلاف را در اختیار قالیباف قرار دهد؛ بنابراین تصمیم گرفته شد تا «مبنا» متولد شود که در آن قالیباف و محسن رضایی محوریت داشته باشند. البته به نظر می‌رسد حضور نامِ محسن رضایی در کنار قالیباف برای محوریت مبنا، در واقع برای این بود که مبنا فقط تشکیلات قالیباف لقب نگیرد. اما حضور حدادعادل در هر دو نشست (نشست مبنا و نشست جبهه تحول‌خواهان (جار)) ضربه‌ای بود که به قالیباف و مبنا وارد کرد که نشان می‌داد نباید همه اعتبار و سازماندهی شورای ائتلاف را دربست در اختیار قالیباف و مبنا تصور کرد.

همچنین دلیل دیگری که نشان می‌دهد «مبنا» با «شورای ائتلاف اصولگرایان» تفاوت دارد و نباید آن را یکسان‌انگاری کرد، حضور محمدرضا باهنر در نشست‌های جلسه شورای مرکزی ائتلاف نیرو‌های انقلاب اسلامی و عدم حضور او در نشست مبنا بود.

نتیجه اینکه چهار جریان اصلی اصولگرایان تقریباً شکل نهایی خود را پیدا کردند. این چهار جریان در نهایت ممکن است به دو یا سه لیست اصلی برای انتخابات مجلس برسند. اما حالا و بعد از تشکیل جلسه جبهه تحول‌خواهان و جدایی آن‌ها از مبنا، می‌توان به روشنی گفت که شورای ائتلاف اصولگرایان به دو بخش تقسیم شده است؛ بخشی که قالیباف و محسن رضایی در آن حضور دارند و بخشی که جبهه تحول‌خواه در آن حاضر هستند. این رقابت حالا از رقابت میان شورای ائتلاف و جبهه پایداری بااهمیت‌تر شده است. به عبارت روشن‌تر، جریان اصولگرایی از یک طرف ناگزیر به رقابت با حامیان دولت و پایداری است و از سوی دیگر دچار یک اختلاف و رقابت درونی شده است.

حرف‌های اخیر قالیباف در نشست با دانشجویان را باید از این زاویه بررسی کرد؛ رقابت در تهران شدیدتر از آن چیزی که تصور می‌شد، است. از یک‌سو زاکانی قرار دارد که با توجه به حضورش در شهرداری تهران تصور می‌کند منابع و امکاناتی دارد که می‌تواند لیست خود را داشته باشد، از سوی دیگر این قالیباف است که از لیست خود اطمینان دارد و بر سر اصولگرایان منت می‌گذارد که حواس‌شان باشد «ذیل نام او وارد مجلس شده‌اند».

این رقابت، در واقع پیش از رقابتی است که میان شورای ائتلاف و جریان‌های هوادار دولت به راه خواهد افتاد. تجربه نشان داده که قالیباف این‌گونه رقابت‌ها را بسیار تند و آتشین آغاز می‌کند، اما در ادامه با وادادگی در مقابل مخالفان درونی به نقطه تعادل می‌رسد.

برچسب ها: انتخابات
ارسال نظرات