صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۸۹۰۲۵
مصطفی هاشمی طبا گفت: اصلا استادیوم ۱۲۰ هزارنفری در هیچ جای دنیا ساخته نمی‌شود و هیچ‌گونه توجیه ورزشی ندارد. امروز به دلیل استفاده میلیونی مردم از تصاویر ورزش‌ها از طریق تلویزیون و فضای مجازی، ظرفیت استادیوم‌های فوتبال بین ۵۰، ۶۰ هزار نفر است و در عوض از لحاظ کیفیت ساخت و نگهداری آن را در سطح برتری قرار می‌دهند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۴ - ۱۶ آذر ۱۴۰۲

مصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشت: دائما با جیب خالی پز عالی می‌دهیم؛ درحالی‌که به طور واضح از تأمین هزینه‌های حیاتی اموری مثل آبخیزداری، هوای پاک، تأسیس امکانات گردآوری و تصفیه فاضلاب‌های کشور عاجز هستیم.

در همین راستا پس از قول رئیس‌جمهوری محترم به ورزشکاران مبنی بر ایجاد یک مجموعه ورزشی بزرگ و آبرومند که مسابقات بین‌المللی را بتوان در آن برگزار کرد، فعالیت‌هایی هرچند تبلیغاتی انجام شده است و آخرین آن اعلام نظر سرپرست شرکت تأسیس و نگهداری اماکن ورزشی وزارت ورزش و جوانان است که گفته‌اند ورزشگاه جدید فوتبال ما ظرفیت ۱۲۰ هزار نفر را خواهد داشت. طبعا، چون نظر مقام ریاست‌جمهوری ایجاد یک مجموعه کامل بوده است، بر قیاس با ورزشگاه آزادی که استادیوم فوتبال آن ظرفیت ۸۲ هزار نفر را دارد، اماکن زیر در آن احداث خواهد شد.

سالن ورزش‌های توپی به ظرفیت ۲۰ هزار نفر، سالن شنا به ظرفیت شش هزار نفر، دریاچه قایق‌رانی به طول حداقل دو کیلومتر و پنج هزار تماشاچی، سالن کشتی به ظرفیت ۲۰ هزار نفر، سالن ورزش‌های زمستانی به ظرفیت ۱۵ هزار نفر، سالن پیست دوچرخه‌سواری به ظرفیت پنج هزار نفر، خوابگاه و هتل ورزشکاران با ۵۰۰ اتاق، به‌علاوه تأسیسات زیربنایی آب و فاضلاب و برق و گاز و فضای سبز در یک مجموعه ۳۵۰ هکتاری آن‌هم در طول سه سال در دو فاز. به یاد داشته باشیم که علت میزبانی‌نکردن از مسابقات جهانی یا آسیایی، نداشتن امکانات ورزشی نیست.

هم‌اکنون در شهر‌های اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز و اهواز استادیوم فوتبال با ظرفیت بیش از شش هزار نفر و سالن‌های ورزشی شش هزارنفره موجود است که مورد تأیید نیز هست؛ اما به همان دلیل و دلایل مشابه آنچه بر تیم فوتبال سپاهان گذشت و این تیم حسب نظر ناظر بازی بازنده اعلام و از میزبانی در اصفهان محروم شد و نیز دلایل دیگر نمی‌توانیم میزبان مسابقات بزرگ بین‌المللی بشویم.

بر فرض که مجموعه ورزشی مدنظر در زمین‌های مورد بحث شهرک شاهد که طبق قاعده مشکلات نشست زمین، هوای آلوده، مدعیان بخش‌هایی از زمین و نبود امکانات زیربنایی در خود دارد، ساخته شود، به دلیل ناتوانی مالی و مدیریتی در نگهداری آن وضع مشابه استادیوم آزادی را پیدا می‌کند.

اگر سؤال شود چرا ورزشگاه آزادی چنین است بلافاصله مسائل مالی در اولویت پاسخ‌گویی قرار می‌گیرد. به‌علاوه در همین مجموعه آزادی قریب ۲۰ سال است که یک استادیوم ۴۰ هزارنفری در حال تأسیس و تکمیل است و می‌توان از آن و به نوبت از استادیوم صد هزارنفری استفاده کرد. در حقیقت احداث مجموعه جدید هیچ توجیه مالی، فنی، ورزشی و اقتصادی‌ای ندارد و باری می‌شود بر بار دولت در نگهداری و این در حالی است که بسیاری از طرح‌های اساسی و حیاتی کشور به شرحی که گذشت، در اغما به سر می‌برد.

درخورتوجه آنکه اصلا استادیوم ۱۲۰ هزارنفری در هیچ جای دنیا ساخته نمی‌شود و هیچ‌گونه توجیه ورزشی ندارد. امروز به دلیل استفاده میلیونی مردم از تصاویر ورزش‌ها از طریق تلویزیون و فضای مجازی، ظرفیت استادیوم‌های فوتبال بین ۵۰، ۶۰ هزار نفر است و در عوض از لحاظ کیفیت ساخت و نگهداری آن را در سطح برتری قرار می‌دهند که متأسفانه در کشور ما به مسئله نگهداری و فراهم‌کردن وسایل آسایش مردم توجهی نمی‌شود.

من آنکه اصولا طرح ایجاد یک مجموعه وسیع در حدی که ادعا شده، آن‌هم در تهران امری نادرست است و در دیگر کشور‌ها مجموعه بزرگ در شهر‌های مختلف ساخته می‌شود (مثل کشور چین) اصولا سرمایه‌های کشور لازم است در طرح‌هایی که به حیات آینده کشور منجر می‌شود، صرف شود و از حرکات نمایشی و تبلیغی اجتناب شود. در اینجا مسئله نظارت و مدیریت سطوح بالای ورزش مطرح می‌شود.

آیا وزارت ورزش و جوانان در آنچه در باشگاه‌های دولتی وابسته می‌گذرد، باخبر است و موارد انجام‌شده مورد تأیید است و آیا نظرات سرپرست شرکت توسعه و تجهیز متعلق به آن وزارت مورد تأیید کارشناسی وزارت ورزش و جوانان است یا آنکه داستان ملوک‌الطوایفی ادامه دارد و نظارت و مدیریت بر زیرمجموعه‌ها به فراموشی سپرده شده و هرکسی که هر کار از دستش برآید، می‌کند و هرچه بخواهد، می‌گوید و بر این امید است که دوران مدیریت به پایان می‌رسد و تنها حرف‌ها باقی می‌مانند و می‌توان مدعی شد که اگر من بودم، همه حرف‌ها را به عمل درمی‌آوردم.

کافی است به جریان مدیریت باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس و سرنوشت مدیران آن و حرف‌های زده‌شده و ادعا‌های دوران مدیریت آن‌ها و پیامد بعد از مدیریت آن‌ها نگاهی بیندازیم تا عمق مشکل مدیریت در کشور ما عیان‌تر شود.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: