صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

برخلاف حرف‌های مسوولان اجرای زنده موسیقی همچنان مساله‌ای بغرنج است
سوال اینجاست که اگر وزارت فرهنگ و ارشاد خودش قدرت برگزاری یک کنسرت را که مساله‌ای خُرد است، نتواند حل کند چگونه در امور بزرگ‌تر می‌تواند تصمیم بگیرد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۹ - ۰۸ آذر ۱۴۰۲

موضوع برگزاری کنسرت‌ها بار‌ها سوژه رسانه‌ بوده. از محدودیت‌ها گفتیم، از لغو کنسرت‌ها، شرایط برگزاری اجرا‌های موسیقی در ایران که اگرچه در همه جای دنیا رویدادی مرسوم و متداول است، در کشور ما با مشکلاتی روبه‌رو بوده و هست و... با هنرمندان صحبت کردیم و از نگاه آن‌ها چالش‌های برگزاری کنسرت را بررسی کردیم.

به گزارش اعتماد، از هنرمندانی نوشتیم که سال‌ها در رویای برگزاری کنسرت و اجرای زنده برای مردم بودند، از عبدالوهاب شهیدی که هم ساز و هم آواز یگانه‌اش چند دهه خاموش ماند تا صاحب لقب بلندبالای «مرد حنجره طلایی» اکبر گلپایگانی؛ از فرهاد مهراد و فریدون فروغی که برخلاف اغلب هنرمندان موسیقی پاپ که با وقوع انقلاب از ایران نرفتند، عطای جلای وطن را به لقایش بخشیدند و به اصطلاح «لس‌آنجلسی» نشدند و هزینه ماندن را سخت پرداختند تا زنان خواننده‌ای که گوش دوستداران موسیقی ایران از شنیدن سوز آوازهای‌شان محروم بوده.

به مشکلات برگزاری کنسرت و اساسا چالش‌های حوزه موسیقی در کشور ما بسیار پرداخته شده. چنان‌که طرح بسیاری از این مشکلات، دست‌کم در این صفحه تکرار مکررات است. با این حال همواره جنبه‌ای از این سوژه مهم جای پرداختن دارد، چرا که اساسا موضوع ساده برگزاری کنسرت و مسائل پیرامونی موسیقی همواره مطالبه‌ای عمومی و اجتماعی هم بوده. از اهمیت آن همین بس که دامنه حرف زدن و اظهارنظر درباره آن حتی به تبلیغات کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری هم رسید که مستقیم یا غیرمستقیم به این موضوع اشاره کرده‌اند.

وعده‌های مختلف داده‌اند و از رویکرد‌های متفاوت حرف زده‌اند، اما بعد از انتخاب‌شان دیدیم که در، همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد و هر از گاهی لغو کنسرت‌ها همچنان خبرساز می‌شود. آخرین نمونه از این خبرساز شدن‌ها به لغو کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان مربوط می‌شود. این هنرمند که نوبت تورکنسرت‌هایش به اصفهان رسیده بود، کارش در این شهر متوقف شد و مجوز اجرا نگرفت. این اتفاق حواشی بسیاری در پی داشت؛ مثل خیلی از اتفاق‌های مشابه برای هنرمندان دیگر در حوزه موسیقی.

اگر چه برگزاری کنسرت‌ها همواره با مسائل و حواشی خود روبه‌رو بوده، اما در هر دوره‌ای نوسان‌های خود را نیز داشته است. یک دوره فضا کمی بازتر می‌شود و در یک دوره چنان محدودیت‌های شدیدی اعمال می‌کنند که گویی «موسیقی» و هر آن که در آن فعالیت دارد، مطرود است. تصمیم‌گیران از اعتلای هنر اصیل ایرانی حرف می‌زنند، اما در تلویزیونی که صفت «ملی» را یدک می‌کشد، ساز‌های اصیل ایرانی را پشت گل و بلبل پنهان می‌کنند که مبادا مخاطبان فرق سنتور و تار را بفهمند! منتقدان، کارشناسان و بزرگان موسیقی درحالی از «ممنوعیت صدای زنان» انتقاد و شکایت می‌کنند که کنسرتی به خاطر داشتن نوازنده زن -و نه خواننده- لغو می‌شود!

همه این موضوعات بار‌ها به شکل‌های مختلف مطرح شده است. همه این محدودیت‌ها یک‌سو، قوانینی که در همه جای کشور یکسان اجرا نمی‌شود سوی دیگر. ممکن است یک کنسرت موسیقی در شهری مجوز داشته باشد و در شهری دیگر مجال اجرا نیابد. چرایی این موضوع هم همیشه در هاله‌ای از ابهام می‌ماند و کسی به صورت مستقیم مسوولیت آن را نمی‌پذیرد و اگر هم مشخص شود، پاسخی منطقی داده نمی‌شود.

در حالی که رسانه‌های ایران درباره کنسرت لغو شده علیرضا قربانی در شهر اصفهان با اشاره به دلیل لغو که حضور نوازنده زن در بین گروه نوازندگان اعلام شد، اواخر آبان ماه رویداد ۲۴ نوشت: «این دومین بار است که کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان به همین دلیل لغو می‌شود. یک ماه پیش در پی اعلام خبر لغو کنسرت قربانی در اصفهان، محمود سالاری معاون وزیر ارشاد در امور هنری اعلام کرد کنسرت قربانی مجوز‌های لازم را از اداره کل فرهنگ و ارشاد استان اصفهان داشته و از این نظر هیچ مشکلی برای اجرای ایشان وجود نداشته، اما متاسفانه «برخی ناهماهنگی‌ها با ارشاد استان منجر به لغو این کنسرت شده است.»

سالاری گفته شخص وزیر با استاندار صحبت کرده و قرار است این مشکل به زودی رفع شود.» براساس اعلام روابط عمومی معاونت هنری وزارت ارشاد، محمود سالاری در پی خبر لغو کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان، اعلام کرده بود که «کنسرت آقای قربانی مجوز‌های لازم را از اداره کل فرهنگ و ارشاد استان اصفهان داشته و از این نظر هیچ مشکلی برای اجرای ایشان وجود نداشته است.

متاسفانه در روند برگزاری این کنسرت برخی ناهماهنگی‌ها با ارشاد استان منجر به لغو این کنسرت شده است. با تماس تلفنی با آقای قربانی ضمن عذرخواهی از ایشان پیگیر حل مشکل این هنرمند گرامی کشور شدم و قول پیگیری تا حل کامل این مساله را می‌دهم. همین‌طور طی تماس با مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان در این مورد هماهنگی جهت رفع موانع را خواستار شدم.»

معاون هنری وزارت ارشاد در پایان ابراز امیدواری کرده بود که قربانی به زودی در شهر اصفهان کنسرت اجرا خواهد کرد. اینکه دلیل لغو کنسرت قربانی چه بود و حواشی و پشت پرده آن چیست، مساله ما نیست، چون این اتفاق برای تعداد زیادی از هنرمندان افتاده حتی در زمان اجرا و با شرایطی بدتر، چرا که بسیاری از هنرمندان همین عذرخواهی را هم دریافت نکردند. مساله این است که تمام این ناهماهنگی‌ها انگشت اشاره و ذهن را به سمت متولی آن می‌برد و طبیعتا وقتی در هر حوزه‌ای مشکلی وجود داشته باشد ما پاسخ را از متولیان مربوطه می‌خواهیم.

وزارت‌های مختلف هر کدام در حوزه‌های مربوط به خودشان سیاست‌سازی و بستر‌سازی می‌کنند و بالطبع وزارت فرهنگ و ارشاد هم متولی امور فرهنگی و هنری است حال آنکه روزنامه دولت اواخر سال ۱۴۰۱ از آسیب به اقتصاد موسیقی به دلیل عدم برگزاری کنسرت‌ها می‌گوید؛ تریبون دولت یعنی روزنامه ایران به ضرورت از سرگیری برنامه‌های موسیقی تاکید می‌کند.

بسیاری از رسانه‌ها از قول روزنامه ایران که روزنامه رسمی دولت است این سوژه را بازنشر کرده بودند که «برگزار نشدن کنسرت روزی ۲۰ میلیارد تومان از گردش اقتصادی کشور کم می‌کند.» روزنامه ایران آورده بود که «طبق برآورد یکی از کنسرت‌گذاران، برگزار نشدن کنسرت‌ها روزانه حدود ۲۰ میلیارد تومان از گردش اقتصادی کشور می‌کاهد. البته خسارت این اعتراضات تنها به برگزار نشدن کنسرت‌ها خلاصه نمی‌شد، بلکه بازار نشر موسیقی و به دنبال آن آموزشگاه‌های موسیقی هم تقریبا نیمه تعطیل شدند.» طرفه این است که مسوولان مربوطه در روز‌های اعتراضات از هنرمندان دعوت به حضور در صحنه می‌کنند و در تریبون خود از خسارات تعطیلی کنسرت می‌نویسند درحالی که لغو کنسرت‌ها و اختلال در برگزاری آن را به صورت منطقی پاسخگو نیستند.

سوال اینجاست که اگر وزارت فرهنگ و ارشاد خودش قدرت برگزاری یک کنسرت را که مساله‌ای خُرد است، نتواند حل کند چگونه در امور بزرگ‌تر می‌تواند تصمیم بگیرد.

نقل دوباره این مطالب که مربوط به گذشته است در کنار هم چیزی جز این نیست که همچنان کسی نمی‌خواهد مسوولیت لغو کنسرت‌ها را بپذیرد، نه اینکه فقط عذرخواهی کند، پذیرفتن مسوولیت فراتر از عذرخواهی است یک دستگاه متولی باید بتواند مساله را رفع و رجوع کند نه اینکه بار‌ها این موضوع یعنی لغو کنسرت تکرار یا در آن اخلال ایجاد شود.

امروز دیگر بر کسی که دغدغه‌مند هنر و فرهنگ است، پوشیده نیست که وضعیت هنر و به خصوص موسیقی در چه شرایطی است؛ به ویژه هنرمندان موسیقی که با هزاران چالش مواجه هستند.

مسوولان وزارت ارشاد همچنان طوری درباره موضوع لغو کنسرت‌ها صحبت می‌کنند گو اینکه آن‌ها مطالبه‌گر هستند و دیگری که معلوم نیست چه کسی هست، متولی. آن‌ها فراموش کرده‌اند که خودشان باید در مقام پاسخگویی باشند و موظف هستند امور مربوط به هنر را پیگیری و مسائل آن را رفع کنند، نه آنکه همه چیز را به ناهماهنگی و شرایط و جو منطقه پیوند دهند تا از پاسخگویی مستقیم در امان بمانند.

سوال اینجاست که این ناهماهنگی چرا و چگونه اتفاق می‌افتد و چطور نهاد متولی پس از بار‌ها و بار‌ها تکرار نمی‌تواند آن را حل کند. سوالی که همیشه بی‌پاسخ می‌ماند. لغو و اخلال در اجرا‌ها و کنسرت‌های موسیقی هر بار به دلیلی رخ می‌دهد؛ یک‌بار به دلیل حضور نوازنده زن، یک‌بار به دلیل هجوم نیرو‌های خودسر، یک‌بار به دلیل اینکه برگزاری کنسرت به مذاق مسوولان استانی خوش نمی‌آید و یک‌بار هم به خاطر پوشش مخاطبان و یک‌بار هم -چنان‌که گفته شد- ظاهرا به خاطر صدای یک خواننده مرد که شبیه صدای زنان است. بنا هم نیست قانون در همه جا یک‌جور اجرا شود و بنا هم نیست متولی این امور به صورت منطقی به جای شانه خالی کردن از مسوولیت پاسخ واقعی را به مخاطبان بدهد و این قصه همچنان ادامه خواهد داشت.

ارسال نظرات