صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۸۶۵۳۴
ارزیابی محافل اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل این بود که اسرای اسرائیلی به احتمال فراوان همزمان با آغاز حملات نظامی زمینی اسرائیل به نوار غزه، به بخش های جنوبی این منطقه منتقل شده اند. این در حالی است که در روزهای گذشته در کمال ناباوری شاهد آن بوده ایم که اسرای اسرائیلی از سوی حماس، در مناطق شمالی که در مدت اخیر صحنه درگیری های سنگین میان حماس و ارتش اسرائیل بوده است، آزاد شده اند.
تاریخ انتشار: ۲۲:۲۸ - ۰۸ آذر ۱۴۰۲

فرارو- پس از گمانه زنی‌های مختلف و انجام رایزنی‌های پشت پرده، بالاخره توافق آتش بسِ ۴ روزه میان حماس و رژیم اسرائیل با میانجی گری دولت‌های قطر، مصر و آمریکا و همچنین همکاری نهاد‌های وابسته به سازمان ملل متحد نظیر صلیب سرخ، از ساعت ۷ صبح روز جمعه گذشته، ماهیت عملیاتی به خود گرفت. توافقی که بند‌های مختلفی داشت و در قالب آن بر توقف موقت درگیری‌ها، ورود محموله‌های سوخت، مواد غذایی و دارو به نوار غزه و به طور خاص تبادل اسرای اسرائیلی و فلسطینی تاکید شده است.

به گزارش فرارو؛ جنبش حماس اعلام کرده که معادله مبادله اسرا را در شرایط کنونی صرفا در سطح آزادسازی اسرای غیرنظامی اسرائیلی ارزیابی می‌کند و اگر تل آویو بنای آن دارد تا نظامیان خود را نیز آزاد کند، باید تن به آزادسازی کلیه زندانیان فلسطینی بدهد. در این چهارچوب، حماس به نسبتِ ۳ به ۱ (به ازای آزادی هر اسرائیلی، ۳ زندانی فسلطینی آزاد می‌شوند)، توافق مبادله اسرا با اسرائیل را پذیرفته است.

با این همه، در بحبوحه اجرای توافق مبادله اسرائیل اسرائیلی و فلسطینی، شاهد وقوع ۳ رویداد و تحول معنادار بوده ایم که بسیاری معتقدند این رویداد‌ها در نوع خود، ضربات و شوک‌های معناداری را به طرف اسرائیلی وارد کرده اند.

اولا، ارزیابی محافل اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل این بود که اسرای اسرائیلی به احتمال فراوان همزمان با آغاز حملات نظامی زمینی اسرائیل به نوار غزه، به بخش‌های جنوبی این منطقه منتقل شده اند. این در حالی است که در روز‌های گذشته  اسرای اسرائیلی از سوی حماس، در مناطق شمالی که در روز‌های گذشته صحنه درگیری‌های سنگین میان حماس و ارتش اسرائیل بوده است، آزاد شده اند.

این موضوع خود بازتاب‌های گسترده‌ای را در نشریات اسرائیلی پیدا کرده و بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی و امنیتی، آن را یک شوک اطلاعاتی تازه برای اسرائیل ارزیابی کرده اند. شوکی که می‌توان آن را در ادامه شوک‌های وارده به اسرائیل پس از عملیات هفتم اکتبر (طوفان الاقصی) ارزیابی کرد.

نکته دوم اینکه تن دادن اسرائیل به مذاکرات منتهی به اعلام آتش بس موقت و تبادل اسرا با حماس، در واقع تحقق همان چیزی بود که حماس از ابتدای جنگ غزه بار‌ها به آن اشاره داشت و آمادگی خود را به طرف‌های بین المللی اعلام کرده بود. این در حالی است که طرفِ اسرائیلی تاکید داشت با تکیه با قدرت و زور، اسرای اسرائیلی را آزاد کند و در این زمینه مقام‌های ارشد نظامی و سیاسی اسرائیلی نیز رجزخوانی‌های گسترده‌ای را علیه نوار غزه و جنبش حماس مطرح کرده بودند.

در این فضا، اسرائیل نه تنها به معادله تحمیل شده از سوی حماس تن داد، بلکه حماس نشان داد که هنوز هم هسته‌های عملیاتی آن در بخش‌های مختلف نوار غزه به ویژه در بخش‌های شمالی این منطقه که محل درگیری‌های سنگین با ارتش اسرائیل هستند، کاملا فعال هستند و مهمتر از همه اینکه قویا به یکدیگر مرتبط نیز هستند.

کما اینکه این هسته‌ها جدا از نبرد با ارتش اسرائیل، به خوبی توانسته اند از اسرای اسرائیلی نیز مراقبت کنند و مانع از هدر رفتنِ این برگ برنده موثر از دست خود شوند. معادله‌ای که پالس‌های معناداری را در مورد تداوم جنگ و نبرد در نوار غزه مخابره می‌کند.

در نهایت سوم اینکه اسرائیل در شرایطی به توافق موقت آتش بس با حماس و مبادله اسرا با این جنبش تن داد، که عملا مجبور شد با همان طرف‌های فلسطینی که از ابتدای جنگ غزه آن‌ها را تهدید به مرگ کرده بود مذاکره کند و شروط آن‌ها را برای مبادله اسرا بپذیرد. در راس این افراد، "یحیی سنوار" قرار دارد که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و "یواف گالانت" وزیر جنگ اسرائیل با شروع جنگ غزه تاکید داشتند که حماس باید وی را مرده تصور کند.

با این حال، اسرائیل هنوز نتوانسته این فرد را هدف قرار دهد و سنوار و جنبش حماس نیز عملا ادعا‌های اسرائیل در مورد اراده جدی این رژیم جهت ترور رهبر حماس در غزه را به یک بن بست اطلاعاتی برای این رژیم تبدیل کرده اند. اکنون هسته‌های اصلی فرماندهی حماس نه تنها زنده هستند، بلکه به نحوی فعال در عرصه‌های میدانی نبرد و جهت دهی به روند تحولات، کنشگری دارند. موضوعی که بدون تردید برای اسرائیل هزینه زاست و سطح فشار‌ها علیه دستگاه‌های اطلاعاتی و جاسوسی این رژیم را به نحو قابل توجهی بالا می‌برد.

مجموع این سه نکته، عملا سبب شده‌اند تا معادله مبادله اسرا میان اسرائیل و حماس، برای نتانیاهو و طیف متحدان وی به یک کابوس قابل توجه تبدیل شود. کما اینکه بر اساس جدیدترین یافته‌های یک نظرسنجی که نشریه "معاریو" اسرائیل به تازگی منتشر کرده، این نکته اشاره شده که هم نتانیاهو و هم طیف افراطی متحد وی در قدرت، تا حد زیادی محبوبیت خود را در اراضی اشغالی دست اند کما اینکه اگر همین فردا در اراضی اشغالی انتخابات برگزار شود، نه نتانیاهو توانِ نخست وزیر شدن دارد و نه افراط گرایانی که با وی هستند نظیر "بزالل اسموتریچ" وزیر دارایی اسرائیل می‌توانند حتی به وارد شدن به پارلمان اسرائیل (کنسِت) فکر کنند.

بر اساس یافته‌های نظرسنجی معاریو که جنجال‌های قابل توجهی را در اراضی اشغالی به پا کرده، از میان نتانیاهو و بنی گانتس (وزیر جنگ سابق اسرائیل)، ساکنان اراضی اشغالی، ۵۲ درصد بنی گانتس و تنها ۲۲ درصد نتانیاهو را فردی لایق برای کرسی نخست وزیری اسرائیل ارزیابی می‌کنند. البته که ائتلاف حاکم اسرائیل که اکنون ۶۶ کرسی پارلمان اسرائیل را نیز در اختیار دارد، بر اساس آنچه نظرسنجی نشریه معاریو عنوان داشته، در صورت برگزاری انتخابات در اراضی اشغالی، تنها قادر خواهد بود که اندکی بیش از ۴۰ کرسی پارلمان اسرائیل را کسب کند.

مسائلی که همه و همه از پیچیده شدن معادلات مرتبط با جنگ غزه برای نتانیاهو و متحدانش و کلیت ساختار‌های سیاسی و نظامی-امنیتی اسرائیل حکایت دارند. البته که پیش از این نیز برخی تحلیلگران هشدار داده بودند که حمله اسرائیل به نوار غزه، نوعی بازی در زمین حماس است، زیرا تئوریسین‌های نظامی حماس در زمان برنامه ریزی برای عملیات هفتم اکتبر، به خوبی از شانس بالای تحقق گزاره حمله زمینی اسرائیل به نوار غزه آماده اطلاع داشته اند و اساسا در همین چهارچوب، برنامه‌های خاصی را برای ارتش اسرائیل و ورود آن به نوار غزه تدارک دیده اند. برنامه‌ریزی که می‌تواند تبعات و پیامد‌های قابل توجهی را برای تل آویو و چشم‌انداز‌های آتی معادلات سیاسی و نظامی و اجتماعی آن به همراه داشته باشد.

ارسال نظرات