شکست برابر سپاهان، ماجرا را قطعی کرد. پرسپولیس وارد بحران شده بود. چهار بازی بدون پیروزی در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا که باعث شد سرخپوشان در فاصله حدود ۲ هفته هم صدر جدول لیگ را از دست بدهند و هم داستان صعودشان به دور یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا پیچیدهتر از قبل شود. بدون شک در چنین موقعیتی نقش سرمربی یک تیم از اهمیت بالایی برخوردار است. یحیی گلمحمدی علیرغم نتایج درخشانی که در این سالها با پرسپولیس گرفته، این روزها توسط فوتبالدوستان و هواداران پرسپولیس مورد انتقاد قرار گرفته است. انتظارات زیادی از او و تیم قهرمانش میرود و آنها در سالیان اخیر خیلی کم در چنین موقعیتی قرار گرفتهاند و همین نکته باعث شده تا آنها بیشتر زیر ذرهبین باشند.
یکی از مهمترین نقدهای وارده به یحیی گلمحمدی این است که او همواره در صحبتهایش گلایههای فراوانی را مطرح میکند. بعضی از این گلایهها کاملا بر حق هستند، اما چیزی نیست که مختص تیم او باشد و جزو محدودیتهای همیشگی فوتبال ایران به حساب میآید. تعدد مصدومان، مشکلات مالی، اشتباهات داوری، نداشتن بازیکن و ... از مهمترین سوژههای یحیی برای نشان دادن وضعیت نامساعد موجود است. این صحبتها در حالی به میان میآید که پرسپولیس در زمان برانکو ایوانکوویچ با محدودیتهای به مراتب بیشتری خصوصا از لحاظ نفری مواجه بود، ولی هیچوقت این مسائل باعث نشد تا تیم او از حرکت بایستد یا برانکو بخواهد محدودیتها را مانعی برای رسیدن به اهدافش قلمداد کند. دست بر قضا تیمهای او همیشه در تنگناها واکنش بهتری از خود نشان میدادند و با اتحاد و تلاشی دوچندان به موفقیت میرسیدند. باید دید گلمحمدی چه زمانی از بهانهها قویتر خواهد شد.
هنوز هم خیلیها متوجه نشدند چرا به مهدی عبدی در شرایطی که مهاجمی جذب نشده بود، اجازه خروج داده شد و چرا او سر از یکی از رقبای سرخپوشان درآورد؟ تصمیم عجیب یحیی که هنوز پاسخ روشن و قانعکنندهای به آن داده نشده است. عبدی در هفتههای ابتدایی روی نیمکت سنجاق میشد تا بازیکنانی که پست اصلیشان مهاجم نیست (وحید امیری و امید عالیشاه) در این پست به میدان بروند. از طرفی داستان شهاب زاهدی هم در نوع خود جالب توجه بود. به او چند فرصت داده شد تا بتواند با شرایط لیگ ایران کنار بیاید و پایش به گلزنی باز شود. دقیقا بعد از زدن چهار گل در ۲ بازی، او به یک باره از ترکیب اصلی خارج شد و جای خود را نبیل باهویی داد. همان مهاجم خارجیای که گلمحمدی با جذبش شدیدا مخالف بود و بارها به این مساله اشاره کرد. سوال بعدی این است که اگر به این بازیکن اعتقادی نداشت، چرا او را به ترکیب اصلی آورد و جایگزین بازیکنی کرد که اعتماد به نفس خوبی به دست آورده بود؟ این استاندارد دوگانه و تناقض میان حرف و عمل سرمربیِ مدافع عنوان قهرمانی لیگ و جام حذفی، ابهامات را بیش از پیش کرده است.
جواد نکونام و علی خطیر تا چند هفته قبل با یکدیگر به صورت علنی در زاویه بودند و علیه یکدیگر سنگینترین نظرات را بیان میکردند. با این حال این دعوای همهجانبه سرانجام با یک آتشبس همراه شد و طرفین دیگر علیه هم مصاحبهای انجام ندادند و همین مساله آرامش و اتحادی را در درون باشگاه آبیپوش پایتخت به وجود آورد که نتیجه آن بردهای سریالی و صعود به صدر جدول لیگ برتر بود. در سوی مقابل رابطه یحیی و درویش همواره پرنوسان بوده است. آنها مانند همتایان خود در اردوی رقیب به صورت مستقیم مقابل یکدیگر قرار نگرفتند، اما همیشه به طور غیرمستقیم اظهاراتی علیه هم مطرح کردند و اقداماتی انجام دادند. لجبازی شکل گرفته و صلح سوری بین آنها حالا برکسی پوشیده نیست و هربار بر سر مسائل مختلف از جمله خرید بازیکن خارجی، ناهار بازیکنان، مطالبات کادرفنی، جرایم در نظر گرفته باشگاه برای اعضای تیم و ... نمود پیدا میکند. این مشکلات ریز و درشت اگر به صورت رودررو حلوفصل نشود میتواند در آیندهای نزدیک بیش از پیش به کل تیم ضربه بزند.
یکی از بزرگترین نقدهایی که به یحیی گلمحمدی شده این است که او اکتهای محتاطانه زیادی دارد و چندان ریسکپذیر نیست. این قضیه، هم در نوع بازی تیمش هویداست و هم در تصمیماتی که او اتخاذ میکند. پرسپولیسِ او در قامت یک تیم مدعی باید با میل و عطش بیشتری به سمت دروازه رقبا پیشروی کند و اگر در یک دیدار جلو افتاد سریعا رو به کنترل بازی نیاورد تا اتفاقی شبیه به دیدار برابر صنعت نفت برایش رخ ندهد. این احتیاط یحیی در استفاده از بازیکنان جوان هم به چشم میخورد. درست است که سپاهان نسبت به پرسپولیس و دیگر تیمهای حاضر در لیگ مهرههای بیشتری در اختیار دارد، اما فراموش نکنیم مورایس هم در برههای از این فصل با انبوهی از مصدومان و محرومان مواجه بود، ولی توانست با رو کردن نفرات جوانی، چون محمدجواد حسیننژاد، ارشیا سرشوق، آریا یوسفی، محمد قربانی و ... تیمش را به بردهای پیدرپی برساند و نامهای جدیدی را به فوتبال ایران معرفی کند. پرسپولیس چه؟ محمدمیلاد سورگی تنها بازیکن جوانی بوده که در این فصل مورد استفاده قرار گرفته است. شنیده میشد اگر علی خدادادی درگیر مصدومیت نمیشد جزو نفراتی بود که میتوانست در لیگ بیستوسوم به میدان برود. اما آیا بازیکنان دیگری در آکادمی پرسپولیس نبودند که فرصت حضور پیدا کنند؟ محمدمهدی احمدی (بازیکن تیم فوتبال امید) لایق بازی کردن ولو برای چند دقیقه در سمت چپ خط دفاعی پرسپولیس که این همه حرفوحدیث به همراه داشته، نبوده است؟
حدود یکسوم از فصل پشت سر گذاشته شده و زمان زیادی تا پایان داستان باقیست. یحیی گلمحمدی میتواند با بازیابی تمرکز از دست رفتهاش مجددا تیم باتجربهاش را به روزهای اوج بازگرداند. مصدومیت مرتضی پورعلیگنجی، یاسین سلمانی و وحید امیری اتفاق تلخی است، اما از بازگشت مهدی ترابی هم نباید به سادگی گذشت. یحیی باید به اسکواد در دسترس خود روحیه و اعتمادبهنفس بدهد. کاری که تا به حال انجام نداده و بارها از نداشتههایش صحبت کرده است. پرسپولیس فصل قبل نیز در نیمفصل دوم و پس از باخت به سپاهان در بدترین وضعیت ممکن قرار داشت و رسیدن به عنوان قهرمانی برایشان چیزی شبیه به رویا بود، اما پیروزی در ۱۰۰ درصد دیدارهای باقیمانده باعث شد تا نهتنها در لیگ، بلکه در جام حذفی و متعاقب آن در سوپرکاپ هم جام قهرمانی را بالای سر ببرند. حالا هم نیاز است تا گلمحمدی همانند فصل قبل خودش و تیمش را از حواشی دور کند و به بازگشتی شبیه به فصل قبل بیندیشد.
منبع: قوتبال ۳۶۰