صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۸۲۴۶۷
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در یادداشتی نوشت که در واقع پروژه «خالص‌سازی» در حال تبدیل شدن به پروژه «خُلص‌سازی» است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۸ - ۲۲ آبان ۱۴۰۲

محمدصادق جوادی‌حصار در اعتماد نوشت: متاسفانه باید اعتراف کرد که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران عرصه مدیریت انتخابات به این نتیجه مایوس‌کننده رسیده‌اند که انتخابات باید با حداقل مشارکت و با یک خروجی تضمین شده برگزار شود. خروجی تضمین شده هم از نظر این افراد و جریانات، خروجی است که در درون مجلس، صدایی جز صدایی که مراکز تصمیم‌گیری می‌خواهند، بلند نشود تا جایی که حتی چهره‌ای مانند دکتر مسعود پزشکیان و امثال ایشان از تریبون مجلس اظهاراتی داشته‌اند که به مذاق برنامه‌سازان و برنامه‌ریزان خوش نیامده است.

در واقع پروژه «خالص‌سازی» در حال تبدیل شدن به پروژه «خُلص‌سازی» است. از نگاه تیم مدیریتی و برنامه‌ریز، افرادی که قرار است راهی بهارستان شوند باید چهره‌هایی باشند که فقط به دنبال اهداف از قبل تعیین شده از سوی سیاستگذاران باشند. در واقع قرار است مجلس از مجموعه‌ای با مشارکت اندیشمندان، متخصصان، دلسوزان و کارشناسان مختلف به مجلسی با حضور نیرو‌های امربر تبدیل شود. مجموعه‌ای که یک فرمانده راهبرد‌های مورد نظر را تعیین کرده و نمایندگان آن را محقق می‌کنند.

به عبارت روشن‌تر، هر نکته و دستوری که از اتاق فرمان بیرون می‌آید، ساز و کار قانونی آن توسط مجلسی اینچنین تعیین می‌شود. متاسفم که این نوع رخداد‌ها در حال وقوع است، اما این حوادث مصداق بارز این بیت هستند: «یکی بر سر شاخ و بن می‌برید...» برخی افراد و جریانات بر سر شاخ نشستند و در حال بریدن تنه درخت هستند. این نوع رفتار‌ها و کردارها، همان تتمه و اندک افراد باقیمانده، متخصص و آینده‌نگر در کشور را که ایثار کرده و در این شرایط برای افزایش مشارکت در انتخابات ثبت‌نام کرده‌اند، ناامید می‌کند. اگر این روال ادامه داشته باشد که قرائن نشان می‌دهد ادامه‌دار خواهد بود، مشارکت در انتخابات ۱۴۰۲ از انتخابات قبل هم کمتر خواهد بود و وقتی مجلس پشتوانه لازم را نداشته باشد، قوانین مصوب مجلس، اعتبار اجرایی خود را از دست داده و مخالفت با قوانین و مقررات موضوعه بیشتر از قبل نمایان می‌شود.

در واقع عملا چالشی میان مردم و مجلس شکل می‌گیرد. مگر اینکه بخواهیم با رویکرد خیال‌پردازانه بگوییم هیات‌های اجرایی عده‌ای را ردصلاحیت کرده‌اند و شورای نگهبان قرار است آن‌ها را تایید صلاحیت کند تا از این طریق اعتباری به شورای نگهبان داده شود. این قرائت بسیار دور از ذهن است هر چند ممکن است به ذهن برخی تحلیلگران خطور کند. حتی اگر فردی غیرنظامی باشد در پارلمان تحت تاثیر جو حاکم بر مجلس باید ذیل این سازمان فعالیت کند.

از شمایل فعلی مجلسی یکدست با روحیه حاکم امربرانه نظامی چنین رخداد‌هایی بیرون می‌آید. اگر رفتار نمایندگان آینده در هارمونی و هماهنگی با مجلس نباشد به عنوان ساز ناکوک از مجلس حذف یا اجازه اظهارنظر کمتری به او داده می‌شود یا طبق نظریه جدید استصوابی که صلاحیت افراد در حین نمایندگی را هم رد می‌کند از دایره نمایندگان خارج می‌شود. این‌ها چشم‌انداز‌هایی است که می‌توان برای رفتار‌های برآمده از مجریان و قانونگذاران تا این لحظه تصور کنیم.

امیدواریم که مردم تصمیم مناسب، مقتضی و درخور فهم و درک و ادراک عمومی از شرایط کشور را نشان داده و کاری بکنند که دوستان ما متنبه شوند و کشور هم زیان نبیند. اما اگر قرار باشد بازنده یا بازندگانی برای این شکل رفتار و برنامه‌ریزی انتخاباتی در نظر بگیریم در راس آن می‌توانیم از نظام حکمرانی و سیستم مدیریت کلان نام ببریم. همه این رفتار‌های سلبی، مانند چک‌های برگشتی است که مردم آن‌ها را برگشت می‌زنند و به خزانه مرکزی کشور باز می‌گردد. هر کدام از این رفتار‌های سلبی و بی‌نتیجه به دست ضامنی می‌رسد که نهایتا باید آن را پرداخت کند. حکومت ایران از این نوع مدیران و تصمیم‌سازان حمایت می‌کند و زمانی که مردم این رفتار‌ها را پس بزنند، پرداخت هزینه ایجاد شده به عهده حاکمیت خواهد بود.

ارسال نظرات