صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۸۱۷۶۳
اینکه السیسی به رئیس سیا گفته است، برای حفظ امنیت در مرز‌هایش به حماس «نیاز» دارد، یعنی اینکه «مقاومت حماس نابود شدنی نیست و با قدرت می‌ماند». تاکید اردن بر غیرواقعی بودن سناریو‌های احتمالی اسرائیل برای پس از جنگ نیز نشان می‌دهد واقعیت میدانی غیر از فضاسازی‌های رسانه‌ای بر روی کشتار مردم غزه است و توهمات نتانیاهو محقق شدنی نیست.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۱ - ۲۰ آبان ۱۴۰۲

کیهان نوشت: ۱-اظهارات جدید رئیس‌جمهور مصر واقعیت میدانی جنگ غزه را علی‌رغم پروپاگاندای رسانه‌ای رژیم صهیونیستی و غربی‌ها، عیان کرد. عبدالفتاح السیسی در دیدار با رئیس سیا به وی گفته است «دولتم هرگز نقشی برای نابودی حماس ایفا نخواهد کرد، زیرا قاهره برای حفظ امنیت در مرزهایش با نوار غزه به حماس نیاز دارد»! اردن هم تاکید کرده که سناریو‌های احتمالی پس از جنگ علیه غزه را به دلیل غیرممکن بودن، نمی‌پذیرد.

خلاصه و واقعیت این سخنان یعنی پیروزی حماس حتمی و قطعی است، که قبلا گفته بودیم «شک نکنید»! اینکه السیسی به رئیس سیا گفته است، برای حفظ امنیت در مرزهایش به حماس «نیاز» دارد، یعنی اینکه «مقاومت حماس نابود شدنی نیست و با قدرت می‌ماند».

تاکید اردن بر غیرواقعی بودن سناریو‌های احتمالی اسرائیل برای پس از جنگ نیز نشان می‌دهد واقعیت میدانی غیر از فضاسازی‌های رسانه‌ای بر روی کشتار مردم غزه است و توهمات نتانیاهو محقق شدنی نیست. آن گونه که عاموس هارئیل کارشناس نظامی اسرائیلی در هاآرتص گزارش داده که «گفتگو با فرماندهان ارتش اسرائیل و آنهائی که نبرد در نوار غزه را رهبری می‌کنند، فاش می‌کند درگیری در غزه پیچیده‌تر از آن چیزی است که نتانیاهو ترسیم کرده بود»!

۲- سرنگونی پهپاد ام کیو ۹ آمریکایی توسط انصارالله یمن در کنار خبر رویترز که گفته «حزب‌الله به موشک‌های ضدناو روسی دست یافته است» و همچنین «رونمایی از گروه مقاومت دریایی در دریای مدیترانه»، هم این پیام را به آمریکایی‌ها داد که «تهدید زدن ناو‌های آمریکایی از سوی سیدحسن نصرالله» را جدی بگیرند و هم این مسئله را در افکارعمومی ایجاد کرد که شانتاژ رسانه‌ای درباره نابودی حماس با واقعیت‌های میدان نبرد تفاوت دارد. در اهمیت این موضوع.

اولا توانمندی نظامی مقاومت برای سرنگونی پهپاد‌های آمریکایی به رخ آمریکا کشیده شد.

ثانیا نشان داد مقاومت علاوه‌بر توانمندی نظامی جرات زدن پهپاد آمریکایی را همچنان دارد و دیگر کشور‌های مدعی تاکنون جرأت انجام اقدام مشابهی در مقابل آمریکا را نداشته‌اند.

ثالثا این سومین پهپاد آمریکایی (بعد از سرنگونی پهپاد گلوبال و نشاندن پهپاد آرکیو توسط ایران) است که سرنگون می‌شود.

۳- براساس واقعیت‌های میدانی تعدادی از مقام‌های ارشد آمریکایی آن گونه که سی ان ان گفته است، به صورت محرمانه به بایدن اعلام کرده‌اند «حملات اسرائیل دیگر قابل دفاع نیست». وزارت امور خارجه آمریکا هم با ترس از تبعات و تهدیدات اشغال مجدد غزه به اسرائیل گفته از اشغال غزه حمایت نمی‌کند.

حالا با خارج شدن نتانیاهو از توهم، یک منبع نزدیک به حماس اعلام کرد آمریکا و اسرائیل درخواست آتش‌بس در ازای آزادی۱۲ اسیر صهیونیستی که نیمی از آن‌ها آمریکایی هستند، با میانجیگری قطر را داده اند، موضوعی که قبلا گفته بودیم «آمریکا و اسرائیل مجبورند تسلیم قدرت و اراده مقاومت شوند و آتش‌بس را بپذیرند». چرا که گذشت زمان و فرسایشی شدن جنگ به ضرر آنهاست.

گاردین و خبرگزاری فرانسه هم فاش کردند جزئیات این آتش‌بس در قاهره با حضور رئیس سیا و یک هیئت اسرائیلی در حال نهائی شدن است. ادعای مکرون مبنی بر اینکه «نیاز به یک آتش‌بس سریع داریم» نشان می‌دهد که اولا از بی‌اعتبار شدن خود در افکارعمومی به دلیل حمایت از کشتار کودکان غزه به شدت نگران شده‌اند و ثانیا به واقعیت‌های میدانی پی برده‌اند که «اسرائیل نمی‌تواند حماس را از بین ببرد».

نکته مهم برای مقاومت این است که می‌داند نمی‌تواند به آتش‌بس ۳ روزه اعتماد کند، چراکه آمریکا به دنبال آزادی اسیران خود در دست حماس است. چنان‌که رسانه‌های آمریکایی فاش کردند «دولت بایدن به اسرائیل پیشنهاد کرده که مدت زمان توقف جنگ را با آزادی تعداد معینی از گروگان‌ها مرتبط کند»؛ لذا حماس نیز باید با به دست گرفتن ابتکار عمل، آزادی اسیران اسرائیلی و آمریکایی در قبال آتش‌بس را مرحله‌بندی و به ازای آزادی هر اسیر آزاد شده مدت زمان آتش‌بس را تعیین کند تا پس از آزادی یکباره اسیران، اسرائیل مجددا حملات هوایی را از سر نگیرد.

۴- فلسطینیان می‌دانستند دیر یا زود با چنین وضعیتی مواجه می‌شوند و می‌دانستند اگر امروز در مقابل رژیم صهیونیستی کوتاه بیایند، به طور قطع در آینده رژیم صهیونیستی طرح فلسطینی زدایی را با کوچاندن آن‌ها به خارج از کشورِشان را اجرا می‌کند؛ لذا در قضیه فلسطین بر خلاف سایر جنگ‌ها کشتار بیشتر و بمباران‌های اینچنینی روی یک وجب خاکِ تحت محاصره پیروزی محسوب نمی‌شود.

اسرائیل که ادعای داشتن قوی‌ترین ارتش منطقه را می‌کند و مورد حمایت نظامی کامل ارتش آمریکاست، همین که نمی‌تواند گروه کوچکی مثل حماس را از بین ببرد و نابود کند، بزرگ‌ترین شکست را خورده است و با حمله به یک وجب خاک نمی‌تواند ادعای پیروزی کند.

هرچند مقاومت و دفاع از سرزمین خود هزینه دارد، اما تجربه و آمار نشان داده هزینه سازش و انفعال بیشتر است. مقاومت در ازای هزینه‌ای که در این جنگ داد، دستاورد بزرگی به دست آورد که برای اولین بار معادله ۷۵ سال گذشته را کاملا عوض کرد و آن اینکه با فعال شدن همه گروه‌های مقاومت در منطقه، آمریکا و اسرائیل با هم فهمیدند از حالا به بعد بزنند، می‌خورند!

۵- اما طوفان الاقصی نه کم سابقه بلکه بی‌سابقه بود، و نه تنها به عنوان بی‌سابقه‌ترین طوفان قرن اخیر، بلکه به عنوان بی‌نظیرترین طوفان، تاثیرات کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدتِ عمیق و شگرفی بر صحنه بین‌المللی و تحولات منطقه خواهد گذاشت.

طوفان الاقصی در حقیقت «درد زایمان منطقه» است که روزی وزیر خارجه وقت آمریکا از آن سخن گفته بود. سال ٢٠٠٦ در جنگ ۳۳ روزه، زمانی که بمب‌های اسرائیل بر سر مردم بیروت فرود می‌آمد، کاندولیزا رایس ضمن دفاع از این اقدام جنایتکارانه تل‌آویو گفته بود «این درد زایمان خاورمیانه جدید است»! اما امروز بعداز ۱۷ سال نه به نابودی حزب‌الله منجر شد و نه به زایمان «یک خاورمیانه جدید» که خانم رایس و نظام سلطه انتظار آن را می‌کشیدند.

برعکس با تسلیم رژیم صهیونیستی در لبنان و عقب‌نشینی و تغییر توازن معادلات منطقه، اکنون درد واقعی زایمان منطقه را بایدن و نتانیاهو ناباورانه و غافلگیرانه در حال تحمل کردن و نظاره‌گر تولد «یک خاورمیانه جدید» هستند که دیگر، رژیم‌های عربِ طرفدار غرب کنترل اوضاع آن را در دست نخواهند داشت که بتوانند طرح‌های استعماری همچون اداره غزه توسط سازمان ملل و یا کشور‌های عرب منطقه را تحمیل کنند.

این طوفان که به سیلی ویران‌کننده برای آمریکا و اسرائیل تبدیل شد، نشان داد مردم غزه به بلوغ کافی رسیده‌اند که خود سرنوشت خود را تعیین و اداره کنند و حمایت گسترده از سلاح مقاومت بخوبی این ادعا را ثابت می‌کند و طوفان الاقصی اصولا به دلیل همین بلوغ اتفاق افتاد که مردم غزه از کشور‌های عرب منطقه ناامید شده‌اند و فهمیده‌اند که خود باید سرنوشت خود را رقم بزنند و نباید امیدی به سازمان‌های بین‌المللی داشته باشند، همان طور که نتیجه نشست‌های قاهره و امان به خوبی این موضوع را نشان داد؛ لذا زاینده زایمانِ یک منطقه جدید نه آمریکایی‌ها بلکه مقاومت منطقه خواهد بود.

در واقع طوفان الاقصی تسریع‌کننده این زایمان است و حکم همان آمپولی را دارد که گاهی پزشکان برای شروع شدن روند زایمان طبیعی استفاده می‌کنند و این هنر شهید سلیمانی بود که توانست مقدمات آن را آماده کند، آن گونه که رهبرمعظم انقلاب فرمودند «آمریکایی‌ها نقشه‌شان برای فلسطین این بود که قضیه فلسطین را به فراموشی بسپارند و جرأت نکنند دم از مبارزه بزنند.

این مرد یعنی سردار سلیمانی، دست فلسطینی‌ها را پُر کرد که بتوانند مقاومت کنند؛ کاری کرد که یک منطقه کوچکی، مثل نوار غزّه در مقابل رژیم صهیونیستیِ با آن همه ادّعا می‌ایستد. این را دشمنان خوب می‌دانند و شاید برخی دوستان ندانند که شهید سلیمانی توانست با کمک ملت‌های منطقه تمام نقشه‌های نامشروع آمریکا در غرب آسیا را خنثی کند».

طوفان الاقصی تشکیل دهنده بخشی از همان «پیچ تاریخی» و «تغییر در هندسه نظم جهانی» و «نظم جهانی جدید و تحول در دنیا» و «انتقال مرکز ثقل قدرت جهانی از غرب به شرق» است که «.. ما به قله نزدیکیم...!». شاید این سخن با اعتراف تاریخی لیندسی گراهام سناتور آمریکایی بیشتر فهم و درک شود که گفت «قبلا ایران از ما می‌ترسید، الان این ماییم که از ایران می‌ترسیم»!؛ لذا بی‌دلیل نیست که کارشناس اسرائیلی اذعان می‌کند «ضربه سختی خوردیم، با کشتن (شهید) سلیمانی فکر می‌کردیم داستان به پایان رسیده، اما جانشینش به ما نشان داد که یک من ماست چقدر کره دارد...!». به تعبیر حضرت امام (ره) «تازه این اول ماجرا است و ستمگران کابوس‌های دیگری در پیش دارند و باید خود را برای نابودی اسرائیل آماده کنند».

ارسال نظرات