صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۸۱۱۲۳
تقی آزاد ارمکی در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
پرسشگری حق مردم است که بدانند وقتی این همه نهاد‌های خیریه وجود دارد و از مردم کمک جمع می‌شود، بالاخره این پول‌ها کجا می‌رود و چگونه خرج می‌شود که باز هم این حجم نیازمند و فقیر در کشور داریم. حتی در حوزه اهدای خون هم چنین پرسش‌هایی وجود دارد که چرا در کشور ما مشکل کمبود خون وجود دارد و موارد مصرف این اهدای خون صد در صد داخلی است یا صادر هم می‌شود. این‌ها دلایل عمده‌ای است که متاسفانه باعث شده امور خیرخواهانه در کشور ما تبدیل به بحران شوند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۰ - ۱۹ آبان ۱۴۰۲

فرارو- وضعیت اهدای خون در کشور روند نزولی دارد. سید منتظر شُبّر، مدیرکل انتقال خون استان تهران روز سه شنبه ۱۶ آبان ماه، با اشاره به این وضعیت گفت: «میزان مصرف خون در استان تهران روزانه حدود ۱۵۰۰ واحد است، اما با آغاز فصل سرما، تنها ۱۲۰۰ واحد خون اهدا می‌شود و این یعنی روزانه ۳۰۰ واحد از ذخایر خونی خود برمی‌داریم.»

به گزارش فرارو، مسئله اهدای خون زمانی مهمتر می‌شود که بدانیم فراورده‌هایی مثل پلاکت که برای درمان بیماران مبتلا به سرطان استفاده می‌شود، فقط سه روز قابلیت نگهداری دارد، بنابراین اهدای خون مستمر شهروندان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اما این فقط تهرانی‌ها نیستند که با مشکل کمبود ذخایر خونی دست و پنجه نرم می‌کنند.

عبدالله محمدی فیروزجایی، مدیرکل انتقال خون استان مازندران نیز، از کاهش ذخایر خون در گروه‌های خونی O+ و A+ و B+ در این استان خبرداد. اگرچه با سردتر شدن هوا و افزایش نرخ انتقال بیماری‌های ویروسی و شایع روند اهدای خون نیز کاهش پیدا می‌کند، اما کاهش کلی آمار هدای خون می‌تواند بسیار نگران کننده ارزیابی شود. در شرایطی که نیاز‌های بسیاری از استان‌ها از طریق اهدای خون درون استانی قابل تامین است، اما در برخی دیگر از استان ها، وضعیت پیچیده‌تر است. در استان سیستان و بلوچستان، ۵۰ درصد از نیاز‌های بانک خون، از طریق واردات تامین می‌شود. در چنین شرایطی، وقتی دیگر استان‌ها با کمبود خون رو به رو شوند، عملا وضعیت در سیستان وارد مرحله بحرانی می‌شود.

سازمان جهانی بهداشت، اهدای خون را مصداقی از اعطای زندگی می‌داند. به اعتقاد برخی کارشناسان، در کنار دلایل پزشکی و بهداشتی که برای کاهش اهدای خون در کشور مطرح می‌شود، برخی دلایل اجتماعی و فرهنگی نیز در افزایش یا کاهش اهدای خون یا به طور کلی بخشندگی اجتماعی موثر است. اگر اهدای خون را نوعی از کنشگری اجتماعی مثبت در نظر بگیریم، پرسش‌هایی مطرح می‌شود از جمله این که چرا افراد جامعه نسبت به اهدای خون کمتر رغبت نشان می‌دهند و اساسا کاهش کنشگری‌های مثبت در جامعه را می‌توان چگونه تعبیر کرد؟ تقی آزاد ارمکی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه تهران در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

کاهش اعتماد اجتماعی در ارکان مختلف جامعه

تقی آزاد ارمکی به فرارو گفت: «این موضوع که چرا رفتار‌هایی مثل اهدای خون در جامعه کم شده تا حدودی پیچیده است چرا که مجموعه عواملی در شکل‌گیری این شرایط نقش دارند. اما یکی از مهمترین دلایل چنین شرایطی، افت سرمایه‌های اجتماعی و کاهش اعتماد اجتماعی است. به طور عمده، ما با کاهش اعتماد اجتماعی نسبت به نهاد‌های رسمی رو به رو شده‌ایم. این نکته‌ای نیست که من بگویم. بلکه این، نتیجه پژوهش اغلب جامعه شناسان ایرانی است. درباره اهدای خون هم، اعتماد اجتماعی کاهش پیدا کرده است.»

وی افزود: «مشکل دیگری که توسط مسئولان، ایجاد شده، مشکلی است که در حوزه نهاد‌های خیرخواهانه و مبتنی بر کمک‌های بشردوستانه انجام شده است. متاسفانه نگاه‌های رسمی به نهاد‌ها و بنیاد‌هایی که با هدف توسعه کمک‌های خیرخواهانه ایجاد شده‌اند، نگاهی سیاسی و مبتنی بر سوء گیری و کاملا منفی است. این نوع نگاه باعث می‌شود فعالیت‌های بشردوستانه، به سخره گرفته شده و زیر سوال بروند. گویی همه فعالیت‌های این چنینی، پوششی است برای باج خواهی، فساد یا پول‌شویی و دست‌یابی به منافع و منابع بی‌ضابطه. حتی می‌بینیم که این نوع نگاه وارد سینما و تلویزیون هم شده است. اخیرا، سریالی (زخم کاری ۲) از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود که به مخاطب القا می‌کند، خلاف‌ها و رانت خواری، از طریق موسسات خیریه انجام می‌شود. رسانه‌ها و صدا و سیما، به جای فرهنگ‌سازی در حوزه فعالیت‌های خیرخواهانه، فعالیت این نوع نهاد‌ها را مسئله دار یا شبهه برانگیز نشان می‌دهند.»

این جامعه شناس در ادامه گفت: «وضعیت اهدای پول توسط مردم در صندوق‌های صدقات را نگاه کنید. جامعه در دوره‌ای به شکلی فراگیر به پول ریختن در صندوق‌های صدقات تمایل نشان می‌داد و تعداد این نوع صندوق‌ها (در اشکال دولتی یا غیردولتی) رو به افزایش گذاشته بود. اما به مرور زمان این روند تغییر کرد. چرا؟ چون هیچوقت دقیقا به مردم اعلام نمی‌شد که پول‌های داخل صندوق‌ها دقیقا در کدام مقصد خرج می‌شوند. سپس شائبه ایجاد می‌شود که این پول‌ها برای منفعت یک عده خاص هزینه می‌شود. در نتیجه جامعه ترجیح می‌دهد پول خود را در صندوق‌های صدقات نیندازد.»

وی افزود: «شرایطی که اکنون شکل گرفته این است که «گدا‌های سیار» در سطح شهر‌های کشور افزایش یافته است. چرا این اتفاق رخ داده، چون افراد با خود می‌گویند حداقل با پول دادن به این افراد، می‌دانیم پولمان کجا می‌رود. دقیقا با یک وضعیت معکوس نسبت به سال‌های قبل رو به رو شده ایم. یعنی طی دهه‌های قبل، این طرز فکر در جامعه اشاعه پیدا کرده بود که بهترین راه برای مبارزه با متکدیان کوچه و خیابان، ریختن پول در صندوق‌های صدقات است، اما اکنون مردم معکوس، فکر و عمل می‌کنند. این جا یک چالش وجود دارد. شاید افراد هنوز نیکوکار هستند، اما، چون اعتمادی ندارند که پول خود را در صندوق‌ها بریزند، به سمت اهدای پول‌های خود به افراد مشخص تمایل پیدا کرده اند. به همین خاطر است که این روز‌ها سر هر چهارراهی ۱۰ متکدی ایستاده و تکدی گری می‌کند.»

پرسشگری حق مردم است

این استاد دانشگاه گفت: «پرسشگری حق مردم است که بدانند وقتی این همه نهاد‌های خیریه وجود دارد و از مردم کمک جمع می‌شود، بالاخره این پول‌ها کجا می‌رود و چگونه خرج می‌شود که باز هم این حجم نیازمند و فقیر در کشور داریم. حتی در حوزه اهدای خون هم چنین پرسش‌هایی وجود دارد که چرا در کشور ما مشکل کمبود خون وجود دارد و موارد مصرف این اهدای خون صد در صد داخلی است یا صادر هم می‌شود. این‌ها دلایل عمده‌ای است که متاسفانه باعث شده امور خیرخواهانه در کشور ما تبدیل به بحران شوند. ما با یک بحران تاریخی در حوزه بی رغبتی در مشارکت‌های خیرخواهانه رو به رو هستیم. حاکمیت، همه زمین‌ها و ساختمان‌هایی را که تحت عنوان اوقاف بود، تصاحب کرد و در نتیجه، این موارد به جای وقف، تصاحب شد. یک چنین موضوعی از سوی جامعه دیده می‌شود و تاثیر نامطلوبی دارد که افراد ببینند، آن چه وقف کرده اند، صرف موارد دیگری، به غیر از آن چه مدنظرشان بوده می‌شود.»

وی افزود: «فرهنگ ایرانی، فرهنگ لوطی گری، حمایت از دیگران، مهربانی و مواردی مشابه است. اما این روزها، این مفاهیم به سخره گرفته شده اند. اگر شما بخواهید کاری خیرخواهانه انجام دهید، مورد پرسش قرار می‌گیرید، که با چه انگیزه‌ای این کار را می‌کنید. گویی هیچ اعتماد عمومی وجود ندارد. وقتی یک بیمارستان یا موسسه جدید ساخته می‌شود، دولت فورا به دنبال کسب مالیات است. نکته دیگر این که از سوی دولت از افراد پرسش می‌شود هدف از این کار چیست. همین نوع برخورد‌ها مردم را از انجام کار‌های خیر، پشیمان کرده و به سمت منفعت‌گرایی و خودخواهی‌های شخصی سوق می‌دهد. این نگاه غلطی است که فرهنگ مردم را تحت سلطه خود قرار داده و اجازه نمی‌دهند که کنشگران و مردم، امور خیر را انجام دهند. این بسیار عجیب است که افراد برای انجام امور خیر مورد پرسش قرار می‌گیرند.»

آزاد ارمکی تاکید کرد: «تبعات این وضعیت، ترویج بی اخلاقی، بی فرهنگی و ضد هم بودن در جامعه ایرانی است. ما به سمت فروپاشی نیکوکاری حرکت کرده ایم. نیکوکاری در کشور در حال نابودی است. اگر خیرین در جامعه حضور نداشته باشند و همه چیز به دولت واگذار شود و امر خیر نیز دولتی شود، افراد نیز فقط بر اساس منافع خود رفتار خواهند کرد و جایی برای توسعه امور خیریه باقی نمی‌ماند. اگر منفعت افراد اقتضا کرد کار خیر می‌کنند و در غیر این صورت خیری از کار خیر نخواهد بود.»

ارسال نظرات