صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

به استناد متن منتشرشده از مرضیه برومند، تاریخ استعفای او ۱۰ مهرماه و پیش از ماجرای «هو شدن» در جریان تشیع پیکر مهرجویی و تبعات بعد از آن بوده و باید اعتراف کرد آنچه در پشت‌پرده جریان داشته، گویی در خستگی خانم کارگردان، موثرتر از حاشیه‌های بیرونی بوده است.
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ - ۱۷ آبان ۱۴۰۲

فرارو- مرضیه برومند کارگردان کهنه‌کار و معتبر سینمای ایران، در حالی که دوره مدیرعاملی‌اش در «خانه سینما» به یک سال هم نرسیده بود، از ادامه قبول این مسئولیت صنفی، استعفا کرد؛ اما چرا؟

به گزارش فرارو، بالاخره آنچه از ابتدا هم قابل پیش‌بینی بود اتفاق افتاد و مرضیه برومند در کمتر از یک سال، عطای مدیرعاملی خانه سینما را به لقایش بخشید!

این کارگردان خاطره‌ساز و محبوب سینما و تلویزیون ایران که در طول چهاردهه گذشته همواره یکی از چهره‌های تأثیرگذار در زمینه تولید و عرضه محصولات نمایشی ویژه کودکان و نوجوانان بوده و آثار ماندگار بسیاری را در قاب تلویزیون و پرده نقره‌ای سینما به ثبت رسانده بود، در زمستان سال گذشته، با پیشنهاد مدیرعاملی خانه سینما از سوی محمدمهدی عسگرپور مواجه شد و به‌رغم تردید‌های جدی‌ای که داشت، آن را پذیرفت.

انتصاب یک مدیرعامل «زن» برای مهمترین نهاد صنفی سینمای ایران را برخی واکنش صنوف سینمایی به فضای سیاسی و اجتماعی یک سال گذشته دانستند، اما آن‌ها که برومند را بیشتر می‌شناختند، از روحیه جنگندگی و صراحت کلام او بی‌اطلاع نبودند و می‌دانستند که با یک نگاه صرفا فانتزی و مناسبتی، این مسئولیت را نپذیرفته است.

او، اما دیروز و بعد از گذشت تنها ۸ ماه از تکیه بر کرسی مدیرعاملی «خانه سینما» با انتشار متنی پرنکته و صریح، از این سمت کناره‌گیری کرد؛ چه چیزی این کارگردان جنگنده و به تعبیر خودش «مهاجم» را خسته کرد؟

آنچه در این گزارش می‌خوانید، روایت «فرارو» از متن و حاشیه حضور هشت ماهه این کارگردان محبوب، در مقام مدیرعامل خانه سینما ست؛ هشت ماهی که او را حسابی خسته کرد!

روایت اول؛ یک استقابل گرم

انتصاب مرضیه برومند به مدیرعاملی «خانه سینما» آنقدر اتفاق مبارکی بود که تعداد قابل توجهی از چهره‌های معتبر سینما، بعد از مدت‌ها برای مراسم معارفه او در خانه هنرمندان گردهم آمدند. عصر روز یکشنبه ۲۱ اسفندماه بود که آیین تودیع منوچهر شاهسواری و معارفه مرضیه برومند با حضور سینماگران برگزار شد. همان روزی که برومند پشت تریبون اعلام کرد: «خوشحال که همه خوشحال شده‌اند»

کارگردان «مدرسه موش‌ها» البته کنایه‌ای هم زد و در واکنش به تبریک‌ها متعدد گفت: «تصور می‌کنند من رئیس سینمای ایران شده‌ام!» بله او درست تذکر داده بود، بخش عمده‌ای از اتفاقاتی که قرار بود در ماه‌های آینده در سینمای ایران رقم بخورد، خارج از حیطه اختیارات و حتی اطلاع مدیرعامل خانه سینما بود.

مرضیه برومند، اما با جدیت بر تردیدهایش غلبه کرده بود و به همین دلیل در روز معارفه خود گفت: «قول می‌دهم تلاش کنم تا تعادلی بین احساسات و عقلانیت خود برقرار کنم تا در آرامش واقع‌گرایانه و بدون سیاست‌زدگی برنامه‌های خانه سینما را دنبال کنم. به خاطر منافع خانه سینما اهل تعامل و گفتگو هستم و از درون خانه سینما از نظرات تمام صنوف بهره‌مند شوم. تقریباً هیچ چیز نمی‌دانم و باید به کمک دوستان این همه مشکل را حل کنیم. امیدوارم آبروی خانم‌ها را نبرم.»

در این مراسم همه از خوشحالی خود گفتند و آنقدر مرضیه برومند را در سینمای ایران «صاحب‌خانه» می‌دانستند که حتی به او «خوش‌آمد» هم نگفتند، اما شاید خبر نداشتند در کمتر از یک سال باید او را از این «خانه» بدرقه کنند!

روایت دوم؛ وعده‌های امیدوارانه

حدود سه ماه بعد از مراسم معارفه، مرضیه برومند که حسابی برای اشراف بر حیطه مسئولیت تازه‌اش انرژی گذاشته بود، در یک نشست رسانه‌ای مقابل خبرنگاران قرار گرفت تا از دغدغه‌ها و اولویت‌های خود در «خانه سینما» بگوید.

در همین نشست بود که او تأکید کرد درباره «مشکلات مالی خانه سینما» کابوس می‌بیند و مجبور به استفاده از قرص‌های آرام‌بخش شده است. همان‌جا بود که تأکید کرد با مسئولان سازمان سینمایی و ارشاد بر سر «ماهیت خانه سینما» اختلاف نظر جدی دارد و گفت: «ما می‌گویم یک صنف هستیم، اما آن‌ها می‌خواهند یک موسسه فرهنگی باشیم.» و همین دو شاخص نشان می‌داد او به درستی معضلات دیرپای این نهاد صنفی را شناسایی کرده است.

جالب اینکه این نشست رسانه‌ای دقیقا یک روز بعد از سخنرانی پر از تهدید و خط و نشان محمد خزاعی برای گروهی از سینماگران برگزار شد و برومند در فوری‌ترین واکنش به اظهارات رئیس سازمان سینمایی، در برابر رسانه‌ها تأکید کرد: «من از آن سخنان بسیار تعجب کردم. احتمالاً آقای خزاعی نمی‌خواسته بگوید و زبانش اینچنین چرخیده است! ما با چنین چیزی موافق نیستیم.» او تلویحا به چالش مهم سینماگران هم اشاره کرد و خطاب به مدیران سینمایی گفت: «اگر مناسباتی درست بین خانه سینما و سازمان سینمایی درباره فیلم‌های بدون پروانه شکل بگیرد، شاید بتوانیم کاری کنیم، اما چرا این فیلم‌ها پروانه ساخت نمی‌گیرند؟ چرا وقتی پروانه می‌گیرند، پروانه نمایش نمی‌گیرند؟ فیلم‌های دارای پروانه ساخت و نمایش باز هم دچار اعمال سلیقه می‌شوند و جلوی آن‌ها را می‌گیرند!»

یکی دیگر از نگرانی‌های برومند هم اینگونه در نشست رسانه‌ای او منعکس شد؛ «ما هنرمندان ممنوع‌الکار و ممنوع‌الخروج و در معرض رفتن به زندان و دارای پرونده داریم. گاهی سازمان سینمایی هم به حل شدن موضوع کمک می‌کند. با این حال من در آغاز راه هستم و باید بگویم من یک مهاجمم. اما دوست ندارم شکاف بین سینماگران و مسئولان بیشتر شود. چون عمیقاً رنج می‌کشم. پس باید تلاش کنیم این شکاف کمتر شود. مسئولان ما هم باید ارشاد شوند، چون تصورشان نسبت به ما مخدوش است.»

روایت سوم؛ ولی افتاد مشکل‌ها

همان «تصور مخدوش»، اما گویی سرانجام اتفاقی که نباید را رقم زد و ناکامی در تحقق «گفتگو»، منجر به کناره‌گیری برومند شد.

البته فشار‌ها و حاشیه‌های دیگری هم شاید در این خستگی دخیل بوده است. اختلافات درونی خانه سینما و نبود تعامل درست میان صنوف سینمایی هم در این خستگی بی‌تأثیر نبود، چه اینکه استعفای ناگهانی فرهاد توحیدی از ریاست جشن خانه سینما و معلق ماندن این رویداد هم نشانه‌ای از همین اختلافات پشت‌پرده بود.

در این میان حاشیه‌هایی همچون سخنرانی برومند در آیین بدرقه پیکر زنده‌یاد داریوش مهرجویی هم سبب شد تا برخی جریانات رسانه‌ای و محافل سینمایی تصمیم به تسویه‌حساب با برومند بگیرند. البته به استناد متن منتشرشده از مرضیه برومند، تاریخ استعفای او ۱۰ مهرماه و پیش از ماجرای «هو شدن» در جریان تشیع پیکر مهرجویی و تبعات بعد از آن بوده و باید اعتراف کرد آنچه در پشت‌پرده جریان داشته، گویی در خستگی خانم کارگردان، موثرتر از حاشیه‌های بیرونی بوده است.

هنرمند معتبری که تن به مسئولیت صنفی داده بود تا به قول خودش «خانواده سینما به ویژه جوان‌ها را از افتادن به دامی که از هرسو برایشان گسترده شده به سلامت به در ببرم» و «از مدیران و مسئولین فرهنگی بخواهم از لجبازی و عناد و بی‌مهری و رفتار‌های تند و اهانت‌آمیز با هنرمندان مخصوصا با خانم‌های بازیگر دست بردارند.» او به درستی می‌خواست به مدیران هشدار دهد «راهی که پیش گرفته‌اند جز عمیق‌تر شدن شکاف‌ها و نابودی سینما حاصلی ندارد.»، اما گوش شنوایی نیافت!

برومند اینگونه دلیل استعفای خود را تشریح کرده است: «ناتوانی من در درک پیچیدگی‌ها و تناقض‌های درونی خانه سینما که در لغو رویداد سالانه موسوم به جشن سینما خود را نشان داد و هم‌چنین خودداری سازمان سینمایی از پرداخت‌های به موقع تکلیفی به دلایل مختلف مزید بر علت شد و احساس کردم بودن من دیگر نه تنها ثمر ندارد بلکه ممکن است به این نهاد صنفی با ارزش و یگانه آسیب وارد کند، بنابراین استعفای خودم را تقدیم کردم و قول دادم تا تاریخ بیستم آبان همچنان خانه سینما را اداره کنم و به قولم عمل کردم. برای خانه و خانواده پرافتخار سینما آرزوی سلامتی و موفقیت می‌کنم و همچنان در خدمت مردم و فرهنگ و هنر این سرزمین هستم.»

ارسال نظرات