فرارو-آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا برای سومین بار از زمان شروع جنگ غزه، روز جمعه به فلسطین اشغالی سفر خواهد کرد تا با مقامات اسرائیل دیدار کند وی سپس به مصر، اردن و قطر سفر خواهد کرد. این سفر در شرایطی برنامه ریزی شده که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران نیز روز سه شنبه ۹ آبان ماه به قطر و روز چهارشنبه ۱۰ آبان به ترکیه سفر کرد.
به گزارش فرارو، سفرهای مقامات ایران و ایالات متحده به کشورهای منطقه با محوریت تنش در غزه انجام میشود، گرچه بخش عمده صحبتهای مهم این سفرها پشت دربهای بسته انجام میشود، اما امیرعبداللهیان در نشستهای مطبوعاتی مختلفی که در جریان سفرهای اخیر خود انجام داده است. عمدتا بر اهمیت آتش بسته در منطقه و لزوم رسیدگی به حقوق مردم غزه تاکید میکند.
وزیر امور خارجه ایران در نشست خبری مشترک با همتای ترکیهای خود هاکان فیدان گفت: «منطقه به اتخاذ تصمیمی بزرگ و تعیین کننده بسیار نزدیک شده است، مسئولیت خارج شدن شرایط منطقه از کنترل همه طرفها، متوجه آمریکا و اسرائیل خواهد بود.» یکی از مسائلی که در کنار تلاش برای آتش بس در منطقه مطرح میشود، موضوع هراس از توسعه تنش و گسترش آتش جنگ است. این همان موضوعی است که هاکان فیدان در دیدار با امیرعبداللهیان مطرح کرد و گفت: «اگر حملات اسرائیل متوقف نشود، دامنه جنگ در منطقه گسترش مییابدعلاقمند به همکاری با اتحادیه اروپا در مساله فلسطین هستیم، اما اتحادیه اروپا متاسفانه مخالف آتش بس است. آنها کنار اسرائیل و آمریکا ایستادهاند و خواهان ادامه عملیات هوایی اسرائیل هستند که این مساله بحران ایجاد کرده است. آتش بس اگر انجام نشود، گروههای دیگر هم وارد جنگ خواهند شد و گسترش جنگ به نفع منطقه نیست.»
در کنار تلاشهای دیپلماتیک و گسترده بازیگران سیاسی منطقه در جهت کنترل آتش جنگ و اعلام اتش بس، برخی حملات متقابل دیگر نیز در جریان است. حملات پراکنده شبه نظامیان عراق، سوریه و یمن به مواضع ایالات متحده در خاورمیانه، موضوعی است که با واکنشهای مقامهای امریکایی و ایرانی همراه شده است. اگرچه جو بایدن و مقامات کاخ سفید مدعی نقش داشتن ایران در این حملات هستند، اما احمد وحیدی وزیر کشور ایران وزیر کشور: «حملات به آمریکا ربطی به ایران ندارد. مردم کشورهای مسلمان که نمیتوانند نسبت به سرنوشت مظلومان فلسطین بی تفاوت باشند و به تعبیر رهبر انقلاب، ممکن است مسلمانان منطقه بی تاب شده و براساس احساس مسئولیت خود اقدامی کنند و این اقدام خیلی طبیعی است و هیچ ربطی به ایران ندارد.»
با توجه به این شرایط، پرسشهایی مطرح است از جمله این که سفرهای مقامهای ایران و آمریکا به منطقه با چه هدفی انجام میشود و آیا احتمال توسعه تنشهای منطقهای و اتش جنگ به دیگر کشورها وجود دارد یا خیر؟ قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین ایران در یونان و مالزی و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
وی افزود: «کشورهای عرب، هیچ تمایلی ندارند که مردم غزه ناچار به مهاجرت به صحرای سینا شوند. خواسته ایران نیز همین است که حماس به عنوان یک طرف درگیری، به رسمیت شناخته شود. عدم گسترش جنگ موضوع مهم دیگری است که این روزها در دیدارهای دیپلماتیک و منطقهای مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر میشود که توجه کنیم هم اکنون یمنیها وارد جنگ شده اند و ممکن است طی روزهای آتی لبنانیها نیز وارد جنگ شوند. همه این مسائل به هم مربوطند و میتوانند محور گفتگوهای مقامهای ایران و آمریکا در گفتگو با سران کشورهای منطقه باشند.»
سفیر پیشین ایران در مالزی و یونان گفت: «ایران تاکید دارد که نقشی در آغاز جنگ ندارد و وزیر کشور هر نوع نقش ایران در حمله به تاسیسات ایالات متحده را تکذیب کرد. اما مقامهای اسرائیلی و آمریکایی به دنبال یک مقصرجدید میگردند تا از این طریق اقدامات خود را پوشش دهند. مسئله فلسطین را نمیتوان محدود به مرزهای غزه دانست، بلکه تمامی اهالی خاورمیانه به طور کلی با این موضوع درگیر هستند. میتوان گفت سایر مردم جهان نیز با این موضوع درگیر هستند. حتی مسئله درگیری در اوکراین نیز نتوانست ذهن مردم جهان را به اندازه تنش فلسطین به خود معطوف کند. بحران فلسطین در کشورهای اسلامی و عربی یک موضوع جدی است که افکار عمومی را به خود معطوف کرده است. این موضوع هم به خاطر مسائل ژئوپلیتیکی و جغرافیایی و هم به دلایل عقیدتی حائز اهمیت است؛ بنابراین نمیتوانیم بگوییم که در فلسطین اتفاقاتی رخ داده و حملاتی انجام شود و سایر کشورهای منطقه یا گروهها و احزاب نظامی نسبت به مسئله بی توجه باقی مانده و واکنشی نداشته باشند.»
وی افزود: «اگر آمریکاییها و غربیها تصور میکنند که هر اتفاقی رخ دهد به خاک فلسطین محدود میشود، سخت در اشتباهند، همانطور که وقتی برای اسرائیل مشکلی پیش میآید همه مقامهای غربی در حمایت از این کشور، بسیج میشوند و حتی وزیر امورخارجه آمریکا میگوید من یهودی هستم و به عنوان یک یهودی به اسرائیل سفر کرده ام، باید انتظار متقابل هم داشته باشند که عکس العملهای مشابه، ولی متضادی ببینند. دنیای دیپلماسی دنیای عمل متقابل است. اگر احترام متقابل حذف شود، عمل متقابل شکل میگیرد.»
مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه کشور، گفت: «ایران به طور طبیعی متحدانی در منطقه دارد، از جمله حزب الله، شیعیان عراق، حوثیهای یمن و امثالهم. طبیعیست همانطور که ایران با ایالات متحده مشکل دارد، این متحدین نیز با آمریکا مشکل دارند. وقتی آمریکا حامی اسرائیل است، این گروهها حامی فلسطین میشوند. این چیز عجیبی نیست که ایران به طور واضح و قاطع طرف فلسطین ایستاده و هر متحد ایران نیز موضع گیری مشابهی دارد. اما این که بگوییم ایران پشت حملات ایستاده، نیاز به اطلاعاتی دقیق و مستند دارد. من حتی بعید میدانم ایران به شبه نظامیان منطقهای پیشنهاد داده باشد اقدام کنند. این گروهها معمولا آتش به اختیار هستند و بدون این که ایران درخواستی داشته باشد، واکنشهایی نشان میدهند. اگر آمریکاییها معتقدند امنیت آنان با امنیت اسرائیل در خاورمیانه به هم پیوسته است، مردم خاورمیانه نیز معتقدند امنیت مردم فلسطین به آنان وابسته است.»
وی افزود: «رای مثبت ایران به «آتش بس در غزه» در مجمع عمومی سازمان ملل، رای بی سابقهای نبود. در مجمع عمومی معمولا اکثر آراء به نفع مردم فلسطین است. یعنی یک طرف اکثر کشورهای دنیا قرار دارند و یک طرف آمریکا و اسرائیل و گاهی نیز برخی اروپایی ها. اروپاییها نیز اغلب سعی میکنند رای ممتنع ثبت کنند که جانبدارانه برخورد نکنند. اما امریکا هم در شورای امنیت و هم در مجمع عمومی سازمان ملل، کنار اسرائیل ایستاده است. بانیهای اصلی قطعنامه مذکور گروه کشورهای عربی بودند. کشورهای عربی، قطعنامههای شورای امنیت در مورد فلسطین که شامل قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ است، را پذیرفته اند؛ بنابراین هر قطعنامهای که به شورای امنیت ارسال میشود، ناچار است که به این دو قطعنامه مرجع، ارجاع انجام دهد. اما چون این دو قطعنامه، موجودیت اسرائیل را در مرزهای قبل از سال ۶۷ پذیرفته، ایران همیشه در رای دادن «اعمال تحفظ» میکند یعنی این دو قطعنامه را به معنای موجودیت اسرائیل نمیپذیرد. این بار نیز، ایران این کارها را انجام داده است. اما به دلیل آتش بس و جلوگیری از افزایش کشتار و حفاظت از مردم فلسطین، به قطعنامه رای مثبت داده است. اگر ایران رای منفی میداد به نفع آمریکا و اسرائیل عمل کرده بود. اسرائیل، شورای امنیت را دارد و فلسطین، مجمع عمومی را.»
محبعلی گفت: «معتقدم که ایران این روزها دیپلماسی عاقلانه تری را نسبت به روزهای ابتدایی در پیش گرفته است. اکنون تاکید ایران بر آتش بس و حفظ مردم غزه است تا اسرائیل موفق نشود غزه را به ادعای خودشان، پاکسازی کامل کند؛ بنابراین ما باید با کشورهای عربی، کشورهای منطقه، کشورهای غیرمتعهد، روسیه و چین متحد شده و روی حداقل ممکن (آتش بس) اجماع نظر کنیم. تا این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذاریم. این کار وزارت امور خارجه و دولت ایران قابل دفاع است و باید از آن حمایت کرد. این رفتار پیش و پس از انقلاب سابقه داشته و اتفاقا ایران به تجزیه فلسطین در سالهای پیش از انقلاب (۱۹۴۷) رای منفی داده است. ایران همیشه حامی فلسطین بوده و تا کنون علیه فلسطین رای نداده است.»
وی افزود: «آمریکاییها به هیچ وجه مشتاق توسعه جنگ نیستند. اساسا گسترش جنگ به نفع هیچکس نیست چرا که میتواند ابتدا تبدیل به جنگ منطقهای و سپس جنگ جهانی شود. به همین دلیل اولویت اصلی که باید در دیپلماسی منطقهای مورد توجه باشد، پرهیز از تنش و توسعه جنگ است. حتی سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی روی آتش بس توافق کامل دارند. تا زمانی که آتش بس انجام نشود نمیتوان روی دیگر موضوعات به توافقی رسید. ایالات متحده به شکلی کورکورانه از اسرائیل حمایت میکند و این حمایت بیشتر مبتنی بر روابط مالی یهودیان با سیاستمداران آمریکایی است. به طور اخص و درباره اسرائیل، سیاست کلی آمریکا بر اساس منافع ملی این کشور نیست. این سیاست، ضد حقوق بشر، غیر انسانی و نژادپرستانه است. به خصوص این نوع سیاست در دوران ریاست جمهوری جمهوریخواهان تشدید میشود که نمونههای آن را دوران ترامپ دیدیدم. حتی رفتارهای سیاستمداران آمریکایی، گاهی برخلاف سیاستهای امریکا در سازمان ملل میشود. فارغ از این که ما در جمهوری اسلامی چه سیاستی داریم، در جامعه بین الملل، حق با فلسطینیان است نه اسرائیل.»