صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۷۵۵۶۹
خیابان‌های تهران از روزی که این شهر را ساخته‌اند، برای یک‌بار هم که شده، جاروب نخورده است! تا کنون هیچ‌کس نسبت به این کار احساس نیاز نکرده است و کسانی‌که علاقه‌مند باشند می‌توانند علم کالبدشناسی تمام جانوران را در این خیابان‌ها بیاموزد!
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۹ - ۲۹ مهر ۱۴۰۲

سفرنامه‌های تاریخی که از سوی سیاحان و جهانگردان خارجی نوشته شده‌اند که به ایران سفر کردند و برخی مدتی را در تهران اقامت داشتند. توصیفات جالبی از تهران در این سفرنامه نقل شده که حال و هوای بازار تهران در آن دوران خواندنی و هم شنیدنی است.

به گزارش همشهری آنلاین، ارون فیودورکوف، جهانگرد روسی در سال۱۲۱۳ به تهران سفر کرده و از نزدیک بازار تهران و محله‌های آن را دیده است. بارون شکل و شمایل بازار را این گونه روایت می‌کند: «بازار‌های تهران مانند دالان‌های دراز سرپوشیده‌ای ساخته شده که از بالا نور می‌گیرند. داخل این دالان‌ها در هر دو سو دکان‌هایی در فرورفتگی‌ها قرار گرفته‌اند. تاجران و پیشه‌وران در آن دکان‌ها نشسته به کار خود سرگرم هستند. یکی نعل درست کرده، دیگری شمشیر تیز می‌کند، یکی کفش می‌دوزد، دیگری از چوب نی قلیان می‌تراشد، یکی نان پخت می‌کند و دیگری پلو می‌پزد. بازار در آن واحد هم کارگاه تولید است و هم محل خرید وفروش کالا.»

فیودورکوف در ادامه می‌نویسد: «بازار تهران هم محل تولید و هم خرید و فروش است. سرگرم‌کننده‌ترین بازار‌ها بازاری است که در آن مواد خوراکی می‌پزند. شلوغی اصلی هم در آنجا مشاهده می‌شود. فردی که بخواهد شکم خود را سیر کند به در دکان می‌آید و از دکان‌دار می‌خواهد به او غذای دلخواهش را بدهد. او پس از گرفتن غذا در همان جا چمباتمه می‌زند و مشغول خوردن می‌شود و اصلاً نگران نیست که عابران به او تنه بزنند. گاهی ممکن است بر اثر برخورد شدید از سوی آنان مقداری برنج یا لقمه‌ای گوشت از دهانش بر زمین بیفتد یا بر لباسش بریزد. اتفاق می‌افتد که مثلا در دو قدمی آن کسی که دارد غذا می‌خورد، مردی دلاک به تراشیدن مو مشغول است و در سوی دیگر یکی دارد حجامت می‌کند.»

جهانگرد روس با اشاره به اینکه تمام این کار‌ها در ملاءعام انجام می‌شوند، می‌نویسد: «از آن گذشته، بازار محل اجتماع مردم کنجکاو و پرحرف است. در آنجا اخبار تازه شهر بازگو می‌شود و دهان به دهان می‌چرخد. خیابان‌های تهران از روزی که این شهر ساخته شده برای یک بار هم جارو نخورده‌اند! تاکنون هیچ‌کس نسبت به این کار احساس نیاز نکرده و کسانی که علاقه‌مند باشند می‌توانند علم کالبدشناسی تمام جانوران را در این خیابان‌ها بیاموزند! بقایای جسد‌های شترها، الاغ‌ها، قاطرها، اسبان، سگان و گربه‌ها تا زمانی که سگ‌های گرسنه آن‌ها را نخورند در خیابان‌ها افتاده، اما حتی گذشت زمان نیز نمی‌تواند استخوان‌ها را از بین ببرد.»

این جهانگرد روسی که از دیدن چهره آشفته تهران تعجب کرده، خیابان‌های شهر را چنین توصیف کرده است: «خیابان‌های تهران از روزی که این شهر را ساخته‌اند، برای یک‌بار هم که شده، جاروب نخورده است! تا کنون هیچ‌کس نسبت به این کار احساس نیاز نکرده است و کسانی‌که علاقه‌مند باشند می‌توانند علم کالبدشناسی تمام جانوران را در این خیابان‌ها بیاموزد! بقایای اجساد شترها، الاغ‌ها، قاطرها، اسبان، سگان و گربه‌ها تا زمانی که سگ‌های گرسنه آن‌ها را نخورند، در خیابان‌ها افتاده است، اما حتی گذشت زمان نیز قادر نیست استخوان‌ها را از بین ببرد.

آب‌وهوای تهران هم به این بی‌مبالاتی و بی‌توجهی نابخشودنی مساعدت می‌کند: در جای دیگری از جهان به خاطر وجود این کثافات مهلک ممکن بود نیمی از سکنه تلف شوند، ولی در این‌جا خشکی هوا به‌قدری شدید است که اجساد قبل از این‌که بپوسند، غالباً خشک می‌شوند. این را هم باید بگویم که انتخاب مکان برای بنا نهادن شهر تهران زیاد مناسب نبوده است.»

فیودورکوف موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی تهران را این گونه ذکر کرده است: «شهری که از هر سو به‌وسیله کوه‌ها و تپه‌های نسبتاً دور و نزدیک احاطه شده است، کاملاً در گودی قرار دارد. به‌طوری که اگر به هر طرف شهر روی آورید و به اندازه پنج یا شش روستا دور شوید، خود را با اوج درختانی که در شهر روییده است، هم‌سطح خواهید یافت. به‌خاطر وجود همین کوه‌ها است که نسیم‌هایی که به هوا لطافت می‌بخشد، نصیب شهر نمی‌شود، ولی طوفان‌های شدید برای مدتی طولانی تهران را در برمی‌گیرد. در طول روز خیابان‌های تهران پُر از گداست، از هر قوم و ملتی که در آسیا زندگی می‌کنند و در هر هیئت و لباسی. در شهر‌های بزرگ عالم در همه‌جا از حمله و هجوم طبقه ژنده‌پوش که نماینده مردمی فقیر و تنبل هستند، احتیاط و پاسداری می‌کنند، ولی در هیچ کجای عالم این طبقه بدبخت وضعی چنین نفرت‌انگیز و حقیرانه، به‌سان پایتخت ایران، ندارد.»

همچنین او درباره محله‌های تهران در عصر قاجار می‌نویسد: «شهر به چند منطقه تقسیم شده است و هر منطقه اسمی مخصوص به خود دارد، مثلاً منطقه ارامنه، منطقه شمیران، منطقه شاه عبدالعظیم و غیره. به غیر از این مناطق بخش دیگری در تهران وجود دارد به نام ارک که قصر شاه، چند باب مسجد، سربازخانه و خانه‌های درباریان معظم در آن واقع است. ارک تا حدودی از مناطق دیگر تهران پاکیزه‌تر است: دور تا دور آن را دیوار آجری کشیده‌اند که بر بالای قسمت‌هایی از آن توپ قرار دارد.»

برچسب ها: خوابیدن
ارسال نظرات