صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۷۴۵۹۷
چگونه می‌توانیم درد دنیا را بچشیم و شاد باشیم. چطور می‌توانیم غصه جهان را بخوریم، ولی از غصه نمی‌ریم؟! در ویدئویی دو دختر افغان هم‌صدا می‌خوانند: «از بی کسی، از تیرگی، از بخت بد ماست...» نهنگ‌ها وقتی به ترکیب «از تیرگی، از بخت بد ما»، می‌رسند دسته‌جمعی خودشان را می‌کشند به ساحل تا بمیرند. ما نهنگ نیستیم. ما چه باید کنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۹ - ۲۵ مهر ۱۴۰۲

فرارو- زهرا فدایی، ما در زمانه‌ای پر رنج زندگی می‌کنیم. در دل توفان‌هایی از تلخ‌ترین اخبار. می‌خواهیم ادامه دهیم. جلو برویم. زندگی کنیم. اما چگونه می‌توانیم درد دنیا را بچشیم و شاد بمانیم. چطور می‌توانیم غصه جهان را بخوریم، ولی از غصه نَمیریم؟!

***

شمال غزه را می‌خواهند تخلیه کنند. گذرگاه رفح را با بتن بسته‌اند. فلسطینی‌ها جایی برای رفتن ندارند. حماس می‌گوید بمانید. اسرائیل از شمال و جنوب بمباران می‌کند. عکس کودکان زیر آوار مانده همه جا می‌چرخد. الجزیره نوشته اسرائیل از مهمات فسفر سفید استفاده می‌کند. نوشته است فسفر سفید، پوست را تا مغز استخوان می‌سوزاند.

رئیس جمهور گفته است عمر دست خداست، این را به متقاضیان دارو‌های بیماری‌های خاص گفته است. در خبر‌ها آمده ۴ میلیون قوطی شیرخشک از ترکیه وارد کرده‌اند.

رسانه‌ها از هرات نمی‌نویسند. مصیبت سرش ناپیداست. در ویدئویی دو دختر افغان هم‌صدا می‌خوانند: «دیریست که ما مرکز رگبار جهانیم. انگار نه حق است که به یک لحظه آرام بمانیم...»

هشدار آلودگی هوا داده‌اند. مهر هنوز به پایان نرسیده. بیماری‌های واگیردار در شهر می‌چرخند. یکی می‌گوید مدل جدید کروناست. دکتری مصاحبه کرده آنفولانزا از کرونای جدید بدتر است. ده نفر در پرونده داریوش مهرجویی و همسرش دستگیر شده‌اند. همین‌قدر زود، همین‌قدر زیاد. نتانیاهو می‌خواهد جنگ را به ایران بکشد. وزیرخارجه ایران می‌گوید هر تصوری محتمل است.

شورای امنیت پیش‌نویس قطعنامه آتش‌بس در غزه را تصویب نکرد. دختران افغان می‌خوانند: «هر دم نگرانیم. ما تلخ‌ترین سرخط اخبار جهانیم...»

یک کودک فلسطینی را صاحب‌خانه آمریکایی‌اش کشته، بیست و شش بار چاقو زده. زلزله هرمزگان را می‌لرزاند. یک‌بار، دو بار، سه بار...

دختران می‌خوانند: «از بی کسی، از تیرگی، از بخت بد ماست...»

نهنگ‌ها وقتی به ترکیب «از تیرگی، از بخت بد ما»، می‌رسند دسته‌جمعی خودشان را می‌کشند به ساحل تا بمیرند. ما نهنگ نیستیم. ما چه باید کنیم؟

***

زیربشقابی‌های چهل تکه‌ام را هدیه گرفته‌ام. هنر دست یک دوست است. تکه تکه‌های سالم از پارچه‌های رنگ به رنگ را جدا کرده، کنار هم چیده، به هم دوخته، بینشان نوار دوخته. در نهایت تکه‌تکه‌های کنار هم دوخته شده تبدیل به اثر زیبایی شده است. پارچه‌های اصلی احتمالا به درد نمی‌خورده‌اند. مگر هنر همین نیست که از دل پارچه‌های تیره و بخت برگشته، سر برآورد.

دخترای افغان می‌خوانند: «هر دم نگرانیم، هر دم نگرانیم» شاید، باید دنبال تکه تکه‌هایی از زندگی بگردیم. آن‌هایی که بتوانیم در میان این نگرانی‌ها جدایشان کنیم، کنار هم بچینیم. ببینیم این هنر را داریم که در تلخ‌ترین سرخط اخبار جهان، چهل‌تکه‌ای برای زندگی سرهم کنیم. آنقدر که بتوانیم ادامه بدهیم.

پنجره‌ها را که باز کنید، برگ‌های گلدان‌ها تکان می‌خورند. هوا احتمالا آلوده است اما هوای پاییز، آلوده‌اش هم هوای پاییز است. این شد یک تکه، بیایید جدایش کنیم.

ارسال نظرات
محسن
۰۹:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
احسنت بر نویسنده این متن.
بله بیایید ۴۰ نفر انسان سالم و دانا را به هم وصل کنیم تا ما را از سیاهی ها نجات دهند.
مرتضی.رودبار
۰۰:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۶
سلام...
خانم فدایی خیلی محترم
با تشکر و هم چنین دعا برای سلامتی و شادابی و تعالی شما