صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

مجید حلوایی یک مدافع تمام عیار بود که از چهره‌اش خشونت می‌بارید، ولی با گلی که در المپیک به برزیل زد و منجر به پیروزی ایران شد، یک گوشه از تاریخ فوتبال ملی را به نام خود سند زد.
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۳ - ۲۴ مهر ۱۴۰۲

البته این تمام افتخارات فوتبالیست سابق پاس و تیم ملی ایران نیست؛ او سابقه قهرمانی در جام ملت‌های آسیا را هم دارد. بعد با برزیل بازی داشتیم. او درباره گلزنی‌اش به برزیل می‌گوید: من جزو مدافعانی بودم که در حمله شرکت می‌کردم و شوت‌های سنگینی می‌زدم. به شیلی هم در جام جهانی کوچک برزیل گل زدم. به قلیچ خانی پاس دادم و او رفت جلو و توپ را گرفتند و در بازگشت من توپ را گرفتم و از فاصله ۴۵ متری شوت زدم و توپ جایی رفت که دو دروازه‌بان هم نمی‌توانستند توپ را بگیرند. گل به نام من ثبت شد، اما معتقدم تمام گل‌هایی که ثبت می‌شود به نام افراد است، اما متعلق به کل تیم است.

او درباره اینکه چرا هنوان «مجید سیم خاردار» گرفته تعریف می‌کند: یک روز در یک بازی یکی از پیشکسوتان بزرگ ما به سرعت با توپ می‌آمد و وقتی من را دید ول کرد و کنار رفت. من پر قدرت بودم. می‌گفتم که اگر بازیکن توپ داشته باشد تحت هر شرایطی می‌گرفتم. خشونت نداشتم، اما قلدر و محکم بودم. من با پرویز قلیچ خانی که از بهترین فوتبالیست‌های بزرگ مملکت ما بود، دفاع وسط بودم و در تیم ملی و ارتش و در تیم پاس خیلی بازی کردم. وقتی با قلیچ خانی وسط بازی می‌کردیم، دیگر مورچه هم از بین ما رد نمی‌شد. هر دو با قدرت کار می‌کردیم و با تعصب و با غیرت بودیم. یک بازی من با پرویز قلیچ دفاع وسط بودیم و محمود خوردبین سنتر فوروارد بود؛ او هم لاغر است. قرار ما با قلیچ خانی این بود که وقتی کسی برای توپ می‌رود، بگوید منم یا هستم، هرکس این را گفت دیگری برود کارش را بکند. اکثرا با هم این کار را می‌کردیم و خوردبین آمد ضربه سر بزند که من و قلیچ خانی از دو طرف به او خوردیم و او ساندویچ شد. ۴۸ ساعت در حالت اغما بود و قفسه سینه او توی هم رفته بود. برای همین بود که به من می‌گفتند سیم خاردار.

کد خبر ۷۹۸۰۵۳

ارسال نظرات