صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

اگر در این فکر هستید که شانس خود را امتحان کنید و به جای اینکه برای سازمانی کار کنید، خویش فرما شوید، مطمئنا تلفیقی از هیجان و عدم‌اطمینان را احساس می‌کنید. برای بسیاری، راه اندازی یک کسب و کار تازه از صفر به واسطه مجهولات گوناگونی که دارد ترسناک است. راه بهتر این است که بر اساس شرایط کنونی تان برنامه‌ای بریزید. از همان‌جا که هستید آغاز کنید و از هرچه که دارید استفاده کنید تا آرام‌تر این گذار را طی کنید که آن قدر هم مرعوب کننده نباشد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۰ - ۲۳ مهر ۱۴۰۲

در اینجا به چند روش مستقیم برای گذر از کارمندی به خویش فرمایی می‌پردازیم.

به گزارش دنیای اقتصاد به نقل از forbes، همین نقش کنونی تان را به عنوان یک فریلنسر انجام دهید. یک گزینه این است که همین نقش کنونی را برای همین شرکت به صورت فریلنس انجام دهید. می‌توانید بر اساس چند روز مشخص در ماه یا حتی بهتر از آن، بر اساس مقدار کار مشخصی قرارداد ببندید.

تعداد ساعت‌های کارتان برای کارفرمای کنونی اهمیت ندارد؛ آنچه برایشان مهم است خروجی شما و کیفیت کارتان است. اگر مطمئنید که انجام همین کار کمتر از۴۰ ساعت در هفته زمان می‌برد، ببینید می‌توانید شغل تمام وقتتان را به قرارداد فریلنسی تبدیل کنید. به این ترتیب نه تن‌ها وقت خالی پیدا می‌کنید تا مشتری‌های دیگری هم پیدا کنید؛ بلکه می‌توانید استفاده بهتری از وقتتان ببرید و در زمان کمتر دستاورد بیشتری داشته باشید.

حذف جنبه‌های خسته کننده کارمندی می‌تواند موثر و لذت بخش باشد. شاید حذف جلسات عمومی تیمی و مرور عملکرد و بازخورد و اینکه دیگر مجبور نباشید سر ساعت مشخصی بیایید و بروید همان چیزی باشد که به دنبالش هستید. این گام کوچک می‌تواند به پرش‌های عظیم و فرصت‌های تازه‌ای در جای دیگری منجر شود. اگر این مساله را به درستی مطرح کنید، کارفرمایتان هم مزایای عدم‌حضور شما به عنوان عضو ثابت تیم را درک می‌کند.

با خویش فرما‌های دیگر کار کنید. خود کار را می‌خواهید، اما شبکه سازی اش را نه؟ به جای اینکه تمرکزتان را روی این بگذارید که برای خود مشتری پیدا کنید، با افرادی ارتباط برقرار کنید که کارشان با شما یکی است و ممکن است سرشان شلوغ‌تر از آن باشد که به همه سفارش‌ها برسند. ارائه دهندگان خدماتی که حسابی سرشان شلوغ است هم زمان محدودی دارند و تا یک‌جایی می‌توانند پروژه قبول کنند.

شاید بدشان نیاید با دریافت درصدی برای کاریابی، شما را به مشتری ارجاع دهند یا حتی کار به نام آن‌ها تمام شود؛ اما شما انجام دهید و هزینه انجامش را دریافت کنید. به این افراد به چشم شریک نگاه کنید نه رقیب. کسی که دقیقا همان کاری را انجام می‌دهد که شما می‌خواهید انجام دهید، می‌تواند بزرگ‌ترین منبع درآمد شما باشد؛ به شرط آنکه به موقع به او ملحق شوید. از پرسیدن نترسید. هیچ وقت نمی‌دانید ممکن است به کجا منتهی شود.

حرفه ای‌های خود اشتغال باتجربه اغلب به دنبال راه‌هایی هستند که بتوانند بدون اینکه بیشتر کار کنند، پول و دامنه نفوذ بیشتری به دست بیاورند. با اعتماد به نفس وارد عمل شوید؛ چون پیشنهادتان یک موقعیت برد-برد است و در هر تعاملی با آن‌ها استثنایی ظاهر شوید. آن‌ها از دید مشتری هایشان شما را ارزیابی می‌کنند؛ پس حواستان باشد که تحت‌تاثیر قرارشان دهید.

با شرکت‌های دیگر پیمانکاری کار کنید. علاوه بر اینکه از کارفرمای کنونی درخواست می‌کنید که در صورت امکان قراردادی با آن‌ها کار کنید، لیست کوتاهی از شرکت‌هایی که می‌توانید پیشنهاد مشابهی به آن‌ها بدهید تهیه کنید. به عنوان مثال، طراحان گرافیک می‌توانند مرتب از چند آژانس تبلیغاتی کار بگیرند. درباره بازاریابان تلفنی، توسعه دهندگان کسب و کار و متخصصان منابع انسانی و قانونی هم این موضوع صدق می‌کند.

در اختیار داشتن طیفی از شرکت‌های گوناگون که سبک کاری شما را می‌شناسند و به شما پروژه ارجاع می‌دهند هفته کاری‌تان را متنوع و انعطاف‌پذیر می‌کند و برای زمان کار کردن و کاری که می‌پذیرید به شما آزادی عمل می‌دهد.

با پروژه‌های کوچک شروع کنید و از همان جا پیش بروید. درباره کسانی که حسابی سرشان شلوغ است پرس وجو کنید و ببینید می‌توانید دستی بیندازید و بار کاری‌شان را کم کنید؛ بعد خودتان را ثابت کنید و سفارش‌های بزرگ‌تری بگیرید. تامین کنندگان مورد اعتماد حکم طلا را دارند و اگر پیمانکار محبوب همه مشتری هایتان باشید یعنی هرگز بدون کار نخواهید ماند.

سیستمی با حق عضویت درست کنید. کار شما می‌تواند عضو‌پذیر باشد؟ تصور کنید یک مشاور حقوقی گروهی راه بیندازد که در آن کسب و کار‌ها بتوانند در مقابل حق عضویت ماهانه اندکی مشاوره‌های خصوصی دریافت کنند و نه تن‌ها تماس هایشان پاسخ داده شود که خلاصه‌های مفید و نکاتی برای پیشگیری از مشکلاتی که ممکن است رخ دهد هم دریافت کنند. به چند مشتری می‌توان خدمات ارائه کرد و چه مقدار ارزش می‌توان به دست آورد؟

این مدل کسب و کار می‌تواند برای حوزه‌های گوناگونی عملی باشد. منابع انسانی، حسابداری، طراحی گرافیک، تحقیقات و اطلاعات. باشگاه عضویت مناسب خود و اعضایی را که جذب می‌کند در ذهن مجسم کنید و بعد با چند مشتری بالقوه مطرح کنید و ببینید آن‌ها چه فکر می‌کنند.

از آخر به اول بیایید؛ اول درآمد موردنظرتان را مشخص کنید و بعد ببینید تعداد اعضا و حق عضویت لازم برای محقق کردن این هدف چقدر است. سعی کنید چنان سودی به مشتری برسانید که پرداخت حق عضویتش اصلا فکر کردن نخواهد. به این فکر کنید که چه خدمتی می‌توانید ارائه کنید؛ مشتری هایتان با عضویت در باشگاه شما به چه مزایایی دسترسی خواهند داشت؟

از کارفرمای کنونی و مشتری‌های موجودتان بپرسید. شاید دسترسی مرتب به دانش و آگاهی شما دقیقا همان چیزی باشد که آن‌ها به آن احتیاج دارند. با این روش‌ها می‌توانید همین حالا بدون اینکه مجبور شوید از صفر شروع کنید، برای تغییر از کارمندی به خویش فرمایی دست به کار شوید.

اگر همچنان مطمئن نیستید، به بدترین حالت ممکن فکر کنید و ببینید اگر اتفاق بیفتد باید چه کار کنید. به احتمال خیلی زیاد تا زمانی که پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید، همچنان می‌توانید برگردید همین جایی که هستید. پس چرا نباید امتحان کنید؟ ممکن است یکی از این راه‌ها دقیقا همان چیزی باشد که شما به دنبالش بودید.

ارسال نظرات