صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۷۳۴۸۳
یکی از سوالات مهمی که از روز شنبه و همزمان با حمله نیرو‌های حماس به اسرائیل در میان کارشناسان و تحلیلگران مطرح شده، این است که چطور دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل در این سطح گسترده غافلگیر شده و ضربات بزرگی را متحمل شدند؟
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۹ - ۲۲ مهر ۱۴۰۲

روزنامه جهان صنعت در سرمقاله خود به قلم "عبدالرضا فرجی‌راد"، دیپلمات پیشین و استاد ژئوپلیتیک دانشگاه با طرح این سوال نوشت: برای بررسی و پاسخ به این سوال چند نکته لازم است مورد توجه قرار گیرد.

نخست اینکه حماس اکنون شبیه به یک دولت عمل می‌کند؛ طبیعتا وقتی یک گروهی به صورت دولت عملی می‌کند، دستگاه اطلاعاتی آن نیز تقویت می‌شود. هر چند معتقدیم که سیستم اطلاعاتی اسرائیل قدرتمند است، اما از طرف مقابل باید گفت که حماس امروز، آن گروه ۵ یا ۱۰ سال گذشته نیست. یک زمانی حماس با سنگ و تیر و کمان به جنگ اسرائیل می‌رفت و یک زمانی نیز با اسلحه سبک با آن‌ها مقابله می‌کرد. در حالی که امروز حماس دارای موشک، پهپاد، سلاح ضدتانک و اسلحه سنگین است. در نتیجه به همین نسبت که سیستم نظامی حماس ارتقا پیدا کرده، سیستم اطلاعاتی آن نیز تقویت شده است.

نکته دوم اینکه حماس در طول سال‌های اخیر ضربات متعددی از اسرائیل به واسطه عوامل نفوذی خورده است، اما عملیات موفق روز شنبه که با غافلگیری اسرائیل همراه شد، نشان می‌دهد که این گروه در درون خودش تصفیه‌های اساسی انجام داده و سیستم اطلاعاتی بسیار قوی‌تری را نسبت به گذشته مدیریت می‌کند.

علاوه بر این، نباید فراموش کرد که حجم و دامنه فعالیت سیستم اطلاعاتی اسرائیل نیز مشخص و محدود است. در این راستا اسرائیلی‌ها در طول سال‌های اخیر نیمی از توان خود را روی ایران، برنامه هسته‌ای ایران و اطراف ایران متمرکز کرده‌اند؛ بنابراین وقتی یک سیستم اطلاعاتی نیمی از توان خود را روی ایران و کشور‌های اطراف ایران برای جاسوسی و ضربه زدن متمرکز می‌کند، قاعدتا در جا‌های دیگر توانش تضعیف می‌شود.

مساله سوم این است که حماس از یک تاکتیک گمراه‌کننده استفاده کرده که امری بسیار مهم است. یعنی حماس بعد از قرارداد صلحی که با وساطت مصر امضا کرد و یک آرامش نسبی در غزه برقرار شد، اسرائیلی‌ها فکر کردند که حماس قصد دارد از قرارداد صلح بهره‌مند شود. از سوی دیگر، چون تحرک خاصی نیز از سوی حماس مشاهده نکرده بودند، سیستم اطلاعاتی اسرائیل گمان کرد که حماس به دنبال درگیری نیست.

در این میان احتمال دارد درگیری چند ماه قبل جهاد اسلامی با اسرائیل، یک حرکت گمراه‌کننده بوده باشد؛ حرکتی که ممکن است باعث شده اسرائیل احساس کند، گروه حماس براساس توافقی که با میانجی‌گری مصر اتفاق افتاده به دنبال درگیری نیست.

موضوع چهارم اینکه اسرائیل همواره ذهنیتش معطوف به این قضیه بوده که دست گروه‌های مقاومت در غزه به واسطه دیوار امنیتی و قطوری که در غزه ایجاد شده برای حمله و ورود به سرزمین‌های فلسطینی بسته است؛ بنابراین فکر می‌کردند اگر قرار باشد درگیری یا حمله‌ای شود، این حمله به وسیله راکت و موشک انجام می‌شود که متعاقب آن اسرائیل با پدافند هوایی و بمباران هوایی پاسخ این حملات را خواهد داد.

یعنی به طور کلی حتی اگر تحرکی نیز از جانب حماس مشاهده می‌کردند به ذهن‌شان خطور نمی‌کرد که یک روز حماس بتواند دیوار امنیتی قطور را بشکافد و با یک نیروی عظیم و امکانات جدید به شهرک‌های صهیونیستی و شهر‌های اسرائیل حمله کند. نکته پنجم این است که آمدن نتانیاهو و تشکیل تندروترین دولت ارتدکس یهودی، باعث شد تمام دنیا از آمریکا و اروپا گرفته تا کشور‌های عربی به واسطه رفتار و اعمالی که در مسجدالاقصی انجام دادند، با اسرائیل دچار زاویه شوند.

به همین دلیل به نظر می‌رسد دولت‌های دیگر مانند قطر، ترکیه، عربستان سعودی و مصر به نوعی به حماس کمک کرده باشند. در واقع نکته مهم این است که غزه یک سرزمین محاصره شده است و این امکانات نظامی که وارد چنین منطقه‌ای شده خود سوالات زیادی را ایجاد می‌کند. در واقع تنها راه نفس کشیدن غزه توسط گذرگاه رفح از مصر است.

حال درست است که مصری‌ها فعلا گذرگاه را بسته‌اند، اما به نظر می‌رسد با روی کار آمدن دولت تندرو و خشن نتانیاهو گویا مصری‌ها نیز چشمان خود را روی برخی قضایا و تحرکات در غزه بسته‌اند. در نتیجه این موضوع را نیز نمی‌توان از نظر دور داشت که برخی دولت‌های منطقه کمک‌هایی را به‌طور غیرمستقیم به حماس انجام داده باشند.

فارغ از موضوعاتی که در مورد غافلگیری اسرائیلی‌ها مطرح شد، مساله مهم بعدی موضوع احتمال ورود رژیم صهیونیستی به صورت زمینی به غزه و نیز امکان گسترش منازعه و درگیری در کل منطقه خاورمیانه است. در این رابطه به نظر می‌رسد پشت پرده و به صورت چراغ خاموش آمریکایی‌ها در تلاش هستند تا مانع گسترده‌شدن جنگ و ورود زمینی اسرائیل به غزه شوند. آمریکا طی روز‌های اخیر با دولت‌های عربی تماس داشته و حتی احتمال اینکه با واسطه با ایران نیز تماس گرفته باشد، وجود دارد.

در نتیجه به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها به این جمع‌بندی رسیده باشند که چنین جنگی که همگان را غافلگیر کرده، اگر قرار باشد ادامه پیدا کند، به این زودی‌ها تمام نمی‌شود و با خروج از صحنه فلسطین به لبنان، سوریه و حتی یمن کشیده خواهد شد و موج آن بخش وسیعی از منطقه را فرا خواهد گرفت.

همچنین آمریکایی‌ها فکر می‌کنند ادامه این قضیه باعث می‌شود که روسیه برگ‌برنده‌ای برای فشار بیشتر روی اوکراین به دست آورد و در ادامه مسکو، پکن و رقبای آمریکا برنده تداوم و گسترش منازعات باشند؛ لذا فعلا احتمال ورود نیرو‌های اسرائیلی به صورت زمینی کمتر از روز‌های قبل شده است.

در واقع آن‌ها روز‌های اول دائم در حال تاکید روی این قضیه بودند که قصد دارند وارد غزه شوند، اما بعد اعلام کردند که این گزینه روی میز قرار دارد؛ لذا به نظر می‌رسد فشار روی اسرائیل و شخص نتانیاهو برای عدم ورود به غزه بسیار زیاد است، زیرا اگر اسرائیل تصمیم به ورود زمینی به غزه بگیرد با توجه به تراکم بالای جمعیت در غزه، افکار عمومی دنیا به واسطه حجم کشتار و ویرانی‌های به‌جا مانده شدیدا علیه اسرائیل عمل خواهد کرد.

در این راستا این نکته مهم نیز وجود دارد که اسرائیل پیش از این هم وارد غزه شده بود، اما نکته و مساله کلیدی این است که در آن زمان توان حماس و جهاد اسلامی، یک‌دهم توان امروز این گروه‌ها بوده است؛ بنابراین ورود به غزه حتی می‌تواند اختلافات داخلی در اسرائیل را افزایش دهد. می‌دانیم که در اسرائیل گروه‌های چپگرا زیاد هستند و دو روز قبل روزنامه پرنفوذ و چپگرای هاآرتص اعلام کرده که نتانیاهو باید همین امروز از سمت خود استعفا دهد؛ بنابراین تا امروز که نتایج جنگ را مشاهده می‌کنیم، شواهد حاکی از باخت اسرائیل است و مشخص نیست آن‌ها چگونه می‌خواهند این شکست را جبران کنند.

ارسال نظرات