صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۷۳۳۰۷
عطاءالله مهاجرانی در یادداشتی تاکید کرد: توفان اقصی عناصر متعددی دارد. مهم‌ترین عنصر آن عنصر اطلاعاتی و سرّی بودن حرکت است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۸ - ۲۲ مهر ۱۴۰۲

سید عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات با تیتر «توفان اقصی؛ باور به معجزه؟!» در اعتماد نوشت:

از مشهورترین کلمات قصار دیوید بن گوریون (۱۹۷۳-۱۸۸۶) نخستین نخست‌وزیر اسراییل و از شخصیت‌های صهیونیست و از بنیانگذاران اسراییل، که او را پیر رژیم آل صهیون می‌دانند، تفسیری درباره معجزه است که به کار ما می‌آید!

گفته است: «هر کس به معجزه اعتقاد نداشته باشد واقع‌گرا نیست. در اسراییل برای اینکه فردی واقع‌گرا باشید باید به معجزه ایمان داشته باشید. اگر متخصصی گفت، معجزه نمی‌تواند انجام شود، از متخصص دیگری نظر بخواهید. شجاعت نوع خاصی از معرفت است؛ معرفت اینکه چگونه از آنچه باید ترسید، ترسید و چگونه از آنچه نباید نترسید، نترسید.»

چهار مقوله بسیار مهم، معجزه، معرفت، شجاعت و ترس در سخن بن گوریون مطرح شده است. توجه من به معجزه است و شناخت آن. بدون شک «توفان اقصی» معجزه است. یعنی هر کس که پدیده روز شنبه ۱۵ مهر ماه (هفتم اکتبر) را با دقت و شکیبایی بررسی می‌کند، نمی‌تواند مبهوت نشود! رحمت خداوند بر رییس دبیرستان ما در شهرستان اراک.

ما هر پنجشنبه بعدازظهر در سالن بزرگ دبیرستان برنامه سخنرانی و شعر و نمایش داشتیم. روزی آقای خلیل داعی رییس محبوب دبیرستان ما گفت: «بچه‌ها ساعت از قطعات مختلفی تشکیل شده است. مثلا چرخ‌های ریز و درشت که در نسبت با یکدیگر قرار می‌گیرند. اگر فرض کنیم ساعت امگا ۱۲۷ قطعه داشته باشد، که دارد، تمام این ۱۲۷ قطعه بایست در نسبت منطقی با هم قرار بگیرند تا دو اتفاق بیفتد و ساعت متولد شود، صدای تیک بلند شود و حرکت عقربه‌ها را ببینیم... حرکت عقربه‌ها هم با سه محور ساعت شمار و دقیقه شمار و ثانیه شمار شکل می‌گیرد. شما ببینید در زندگی‌تان کدام امکانات را دارید. چگونه می‌خواهید و می‌توانید تمامی این امکانات را با هم سامان دهید تا صدای شما به گوش دنیا برسد و کشور و ملت خود را گامی به جلو حرکت دهید. به این حرف من توجه کنید. صدای شما و حرکت شما! شناخت تمامی قطعات و نسبت بین آن‌ها و سازماندهی آن‌ها معجزه است!»

توفان اقصی عناصر متعددی دارد. مهم‌ترین عنصر آن عنصر اطلاعاتی و سرّی بودن حرکت است.

چنان‌که می‌دانیم، این توفان برق از چشم مسوولان امنیتی و اطلاعاتی اسراییل و امریکا پرانده است. اسراییل تبلیغات بسیاری در طول ده‌ها سال انجام داده است تا چنین امری را به عنوان یک اصل یا فکت باورانده یا وانمود شود که هیچ چیز از افق دید و نگاه تیز موساد و شین بت نهان نیست.

کتاب‌های متعددی منتشر کرده‌اند و از سیستم اطلاعاتی اسراییل تمجید کرده‌اند. در واقع برای موساد توانایی افسانه‌ای ساخته بودند. افزون بر آن نکته قابل توجه و تامل همکاری موساد و سیا است. در واقع شکست اطلاعاتی موساد و شین بت می‌تواند شکست سیا هم تلقی شود. مایک پمپئو وزیر سابق خارجه و نیز مدیر سابق سازمان سیا، در دولت ترامپ به همکاری بسیار نزدیک و به تعبیر ایشان به هم‌صدایی یا تک‌صدایی سیا و موساد در منطقه غرب آسیا اشاره کرده است. تیم‌های کارشناسی و اتاق‌های فکر موساد و سیا در ارتباط با هم بوده‌اند. حتی هنگام عملیات وقتی کار پیچیده می‌شده است، شاهد این هماهنگی هستیم. به عنوان نمونه، دیوید پمپئو در فصل دوم کتابش که با عنوان: «یک اینچ هم کوتاه نیا!» یا به اصطلاح خودمان سرسوزنی کوتاه نیا، به توضیح روابط شخصی خود با یوسی کوهن مدیر موساد و نیز همکاری همه‌جانبه موساد و سیا پرداخته است. عنوان فصل: «با شتاب از شکست بگریز!» است.

«آقای مدیر! مدیر کوهن می‌خواهند فوری با شما صحبت کنند. تلفن از طرف یوسی کوهن مدیر موساد بود. ما امکان صحبت تلفنی با خط ویژه حفاظت شده داشتیم. صدای کوهن جدی و آرام بود. گفت تیم ما ماموریت بسیار مهمی را انجام داده‌اند. برای بازگشت به کشورهای‌شان با مشکل روبه‌رو شده‌ایم. می‌توانی به ما کمک کنی! هر وقت کوهن به من زنگ می‌زد من در دسترس بودم. او هم به همین ترتیب بود. من افراد سازمان سیا را در سراسر جهان بسیج کردم تا تیم موساد بتوانند ظرف ۲۴ ساعت، به سلامت به کشور‌های خود و به میان خانواده‌شان بازگردند. آنان یکی از مهم‌ترین عملیات مخفیانه در جهان را انجام داده بودند.»

بدیهی است که پمپئو اشاره‌ای به عملیات نمی‌کند. اما نکته مورد نظرم همان هماهنگی کامل بین سیا و موساد است. این هماهنگی به ویژه در منطقه غرب آسیا و بالاخص در رابطه با ایران و سوریه و عراق و لبنان و یمن و حزب‌الله و حماس و جهاد اسلامی و حشد الشعبی و حوثی‌ها، اهمیت و حساسیت بیشتری می‌یابد؛ همکاری موردی و مقطع نیست. به‌رغم چنین همکاری و هارمونی بین موساد و سیا، چگونه حماس و جهاد اسلامی توانستند عملیات توفان اقصی را که بسیاری می‌گویند چنین واقعه‌ای را که نتانیاهو و وزیر جنگش آن را «جنگ» خوانده‌اند و نه «عملیات» سازمان دهند؟ گفته می‌شود گردان‌های قسام بیش از هزار نفر بوده‌اند که در سازماندهی این عملیات شرکت کرده‌اند.

اسراییلی‌ها البته می‌گویند، این مساله که چرا غافلگیر شدند، موضوع بعدی است، اما هیچ‌کس اصل غافلگیری را که شبیه سیستم عصب در هر جنگی عمل می‌کند، انکار نکرده است. آیا دولت نتانیاهو و ارتش اسراییل می‌توانند با بمباران سنگین و بی‌سابقه نوار غزّه، معجزه را انکار کنند؟ درباره نسبت بین معجزه و بمباران خواهم نوشت.

ارسال نظرات