صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

بقایای استخوان‌های انسان با بریدگی‌ها، شکستگی‌ها و آثار جویدگی توسط انسان که در شمال اروپا کشف شده، نشان می‌دهد که برخی گروه‌های انسانی که حدود ۱۵۰۰۰ سال پیش می‌زیستند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۶ - ۱۹ مهر ۱۴۰۲

در حالی که در عصر حاضر، بیشتر مردم مردگانشان را دفن می‌کنند یا می‌سوزانند، برخی از اجداد ماقبل تاریخی ما ظاهرا عمل تدفین را کمی متفاوت انجام می‌دادند!

به گزارش فرادید، بقایای استخوان‌های انسان با بریدگی‌ها، شکستگی‌ها و آثار جویدگی توسط انسان که در شمال اروپا کشف شده، نشان می‌دهد که برخی گروه‌های انسانی که حدود ۱۵۰۰۰ سال پیش می‌زیستند، مردگان خود را نه از سر ناچاری، بلکه به عنوان بخشی از فرهنگ‌شان می‌خوردند.

غار گوف (تصویر نمایه) یک مکان پارینه‌سنگی شناخته‌شده در جنوب شرقی انگلستان است. این غار که در تنگه چدار واقع شده، بیشتر به دلیل کشف جمجمه‌های ۱۵۰۰۰ ساله انسان که به شکل پیاله‌ها و استخوان‌هایی بودند که توسط انسان‌های دیگر جویده شده‌اند، شناخته‌شده است.

اما آیا مردمی که در غار گوف زندگی می‌کردند، طردشدگانی ترسناک بودند یا در واقع این عمل آن‌ها بخشی از فرهنگ گسترده‌تر آدم‌خواری شمال اروپا بود؟ حالا یک مقاله جدید نشان داده است که آن‌ها تنها نبودند. بقایای انسانی مربوط به همان دوره زمانی از سراسر اروپای شمالی و غربی، منسوب به همان فرهنگ، معروف به Magdalenian هم شواهد تازه‌ای از آدم‌خواری هستند. این شواهد نشان می‌دهد مرده‌خواری، رفتاری مشترک در اواخر پارینه سنگی پسین بوده است.

دکتر سیلویا بِلو، متخصص تکامل رفتار انسانی است که در موزه تاریخ طبیعی کار می‌کند و بخشی از مطالعۀ اخیراً منتشرشده در Quaternary Science Reviews بوده است.

سیلویا توضیح می‌دهد: «این افراد به جای دفن مردگان، آن‌ها را می‌خوردند. ما شواهد را اینطور تفسیر می‌کنیم که آدم‌خواری در موقعیت‌های متعدد در سراسر اروپای شمال غربی در مدت زمان کوتاهی انجام شده است، چون این عمل بخشی از رفتار پراکندۀ تدفینی میان گروه‌های مگدلنیایی بوده است. این به خودی خود جالب است، چون قدیمی‌ترین مدرک آدم‌خواری به عنوان یک عمل تدفینی است.»

این رفتار آدمخوارانه به ظاهر میان مردم ماگدالنیایی شمال غربی اروپا رایج بوده است، اما چندان دوام نیاورده است، چون مردم خیلی زود به دفن مردگان روی آورده‌اند؛ رفتاری که به طور گسترده در سراسر جنوب اروپای مرکزی دیده شده و به فرهنگ متمایز دوم، معروف به اپیگراویشن نسبت داده می‌شود.

اما این پرسش مطرح می‌شود که آیا فراگیر شدن نسبی فرهنگ دفن مردگان در پایان دوره پارینه سنگی نتیجه کنار گذاشتن آدمخواری توسط مردم مگدلنیایی به عنوان یک رفتار تدفینی بوده یا اینکه جمعیت آن‌ها جایگزین شده است.

آدمخواری به عنوان رفتار تدفینی

اواخر دوره پارینه سنگی پسین، بین ۲۳۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰ سال پیش، دو فرهنگ غالب در اروپای غربی وجود داشت که عمدتاً با ابزار‌های سنگی و استخوانی‌شان، متمایز می‌شدند.

فرهنگ اِپیگراوِیشِن (Epigravettian) عمدتاً در جنوب و شرق اروپا زندگی می‌کردند و مردگانشان را با گورنهاده‌ها به گونه‌ای دفن می‌کردند که شاید ما آن را با استاندارد‌های مدرن، معمول‌تر بدانیم. با این حال، فرهنگ ماگدلنیایی از شمال غربی اروپا، تدفین را متفاوت انجام می‌دادند. آن‌ها اجساد مردگانشان را پردازش می‌کردند، گوشت را از جسد خارج می‌کردند، آن را می‌خوردند و در برخی موارد، استخوان‌های باقی‌مانده را برای درست کردن اشیاء جدید اصلاح می‌کردند.

یکی از پرسش‌های اصلی این بود که آیا این آدم‌خواری از روی ضرورت انجام میشد (در شرایطی که شاید غذا کمیاب یا زمستان طولانی بود و بنابراین افراد مسئول به فکر بقا بودند) یا اینکه این یک رفتار فرهنگی بود.

جمجمه انسان از غار گاف که پس از بیرون آوردن گوشت عمدا به شکل فنجان در آمده است.

شواهد غار گوف نشان می‌دهد که خوردن اجساد، دلایل تشریفاتی‌تری داشته است. ویلیام مارش محقق موزه تاریخ طبیعی در حال مطالعه بقایای انسانی یافت‌شده در غار گوف برای رسالۀ دکترای خود است.

ویلیام توضیح می‌دهد: «برای درک بهتر غار گوف، من همه مکان‌های باستان‌شناختی منسوب به فرهنگ پارینه‌سنگی پسین مگدالن و اپیگراوت را بررسی کردم.» ویلیام توانست ۵۹ مکان در سراسر اروپا را از آن زمان را پیدا کند که دارای بقایای انسانی بودند. از بین آن‌ها ۱۳ مورد شواهد آدمخواری، ۱۰ مورد مکان دفن و ۲ مورد شواهد ترکیبی دفن و آدمخواری بودند. چیزی که او دریافت این بود که عمل مرده‌خواری کاملاً محلی بوده و در مکان‌هایی در سراسر اروپای غربی و مرکزی تا بریتانیا یافت شده است.

ویلیام می‌گوید: «این واقعیت که ما می‌بینیم آدم‌خواری معمولاً در موارد متعدد در مدت زمان کوتاه، در یک منطقه‌ی نسبتاً محلی و صرفاً توسط افراد منسوب به فرهنگ مگدالن انجام شده است، به این معناست که ما معتقدیم این رفتار به طور گسترده توسط ماگدلانیایی‌ها انجام شده است و بنابراین به خودی خود یک رفتار تدفینی بوده است.»

تغییر شیوه‌های تشییع جنازه

شواهد ژنتیکی نشان می‌دهد دو گروهی که رفتار‌های مختلف تدفینی انجام می‌دادند، جمعیت‌های ژنتیکی متفاوتی بودند. تمام مکان‌هایی که شواهد آدم‌خواری از آن‌ها پیدا شده نشان می‌دهد که مردم بخشی از یک گروه ژنتیکی به نام «GoyetQ۲» بودند، در حالی که همه تدفین‌ها معمولی‌تر مربوط به افرادی بوده که به گروه ژنتیکی «Villabruna» تعلق داشتند.

۱

در حالی که هر دو گروه همزمان در اروپا زندگی می‌کردند، افرادی که نسب GoyetQ۲ داشتند با منطقه‌ای که در مرز فرانسه و اسپانیا قرار دارد مرتبط هستند، اما افرادی که نسب Villabruna داشتند، در منطقه ایتالیا-بالکان زندگی می‌کردند. این به آن معناست که وقتی عادت مرده‌خواری پایان یافت و تدفین‌های مرسوم‌تر در شمال غربی اروپا رواج یافت، این امر نه نتیجه‌ی گسترش افکار، بلکه نتیجه‌ی جایگزینی ماگدالنیان‌ها با اپیگراویشن‌ها بود.

ویلیام توضیح می‌دهد: «در این زمان، در طول دوره پایانی پارینه سنگی، ما شاهد تغییر در اصل و نسب ژنتیکی و رفتار تدفینی هستیم. نسب و رسوم تدفینی ماگدالنیان‌ها با نسب و رسوم تدفینی اپیگراویشن‌ها جایگزین شد و این نشان‌دهنده‌ی جایگزینی جمعیت است چرا که اپیگراویشن‌ها به شمال غربی اروپا مهاجرت کردند.»

«ما معتقدیم تغییر در رفتار تدفینی به جای اینکه نمونه‌ای از انتشار فرافرهنگی باشد، نمونه‌ای از انتشار است که در آن، اساساً یک جمعیت وارد می‌شود و جایگزین جمعیت دیگری می‌شود.»

هنوز پرسش‌ها در مورد نحوه تدفین این انسان‌های باستانی به قوت خود باقی است. برای نمونه، ویلیام و همکارانش اکنون در تلاشند تا بفهمند آیا این انسان‌های آدمخوار با یکدیگر ارتباط داشتند یا اینکه افرادی را از خارج از گروه‌های نزدیک خودشان می‌خوردند.

ارسال نظرات