صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۷۲۳۰۳
روسیه از هرج و مرج لذت می‌برد چرا که باعث می‌شود توجه و انرژی غرب از اوکراین منحرف شود به همین خاطر تا حدی به وضعیت اخیر در اسرائیل دامن می‌زند. در حقیقت پوتین این بحران‌ها را شعله ور نکرد، اما او اکنون خوشحال است که بنزین را روی آتش می‌ریزد و دو طرف درگیری را به نفع خود بازی می‌دهد. حمله حماس علیه اسرائیل در روز تولد پوتین انجام شد.
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۶ - ۱۹ مهر ۱۴۰۲

فرارو- نشریه "پولیتیکو" در گزارشی از حمله حماس به اراضی اشغالی اسرائیلی‌نشین تحت عنوان "هدیه حماس به ولادیمیر پوتین" یاد کرده و می‌نویسد: "روسیه از هرج و مرج لذت می‌برد چرا که باعث می‌شود توجه و انرژی غرب از اوکراین منحرف شود به همین خاطر تا حدی به وضعیت اخیر در اسرائیل دامن می‌زند. در حقیقت پوتین این بحران‌ها را شعله ور نکرد، اما او اکنون خوشحال است که بنزین را روی آتش می‌ریزد و دو طرف درگیری را به نفع خود بازی می‌دهد. حمله حماس علیه اسرائیل در روز تولد پوتین انجام شد. چنین شوک امنیتی فاجعه باری در خاورمیانه احتمالا برای رئیس جمهور روسیه که اولویت راهبردی اش منحرف کردن حمایت و توجه غرب از اوکراین است شگفتی خوشایندی بود."

به گزارش فرارو به نقل از پولیتیکو، نیوزویک و رادیوآزاد اروپا، "سوال بزرگ این است که کرملین برای طوفان کامل بحران‌های فزاینده در اسرائیل، کوزوو، قفقاز و آفریقا که بر سر آمریکا و اروپا در حال رشد است تا چه اندازه اعتبار قائل است. برای بسیاری دیدن پوتین به عنوان یک مغز متفکر یا عروسک گردان وسوسه انگیز است که بیش از آن چه غرب بتواند با آن مقابله کند به درگیری‌ها دامن می‌زند. مبلغان کرملین در حال طرح این روایت هستند که جنگ در خاورمیانه یک پیروزی برای روسیه است و پول غرب برای کمک به اوکراین تمام خواهد شد. این احتمالا بهترین هدیه تولد برای پوتین بود. یک دیپلمات اتحادیه اروپا به "پولیتیکو" می‌گوید با توجه به تمرکز طبیعی ایالات متحده بر اسرائیل حمله به اسرائیل باعث تقسیم توجه امریکا و کشور‌های غربی خواهد شد. در واشنگتن این یک نتیجه قطعی است که حملات حماس به اسرائیل تمرکز ایالات متحده بر اوکراین را کاهش می‌دهد. "ولودیمیر زلنسکی" رئیس جمهور اوکراین با احساس این خطر که غرب تمرکز خود را بر کی یف از دست می‌دهد، به این موضوع پرداخته که حامی حماس ایران و روسیه متحدان نزدیک یکدیگر هستند و مبارزه با روسیه و مبارزه با حماس را یکی می‌داند."

"پولیتیکو" با طرح این پرسش که روسیه تا چه اندازه در حمله حماس به اسرائیل دخیل بوده می‌نویسد: "روسیه مدت‌هاست که با حماس ارتباط دارد و به آن گروه محبت کرده و "اسماعیل هنیه" رهبر حماس و مقام دیگر آن گروه اخیرا به مسکو سفر کرده اند. زمانی که "دیمیتری مدودوف" رئیس جمهور سابق روسیه تقصیر حملات حماس را به گردن غرب به ویژه امریکا انداخت تقریبا می‌توانستید صدای رضایت کرملین را بشنوید. "دیمیتری پسکوف" سخنگوی کرملین با خوشحالی استدلال کرد که بودجه برای اوکراین اکنون به ناچار کاهش خواهد یافت. او گفت: "فرآیند پمپاژ تسلیحات رژیم کی یف از منظر واقعی، احساسی، مالی و فناوری وارد روند نزولی خواهد شد". آیا این نشان می‌دهد که روسیه دست مستقیمی در این حملات داشته است؟ بعید به نظر می‌رسد. ایران نقشی به مراتب مهم‌تر در حمایت از حماس دارد.

"نورمن رول" یکی از مقام‌های ارشد سابق اطلاعاتی ایالات متحده استدلال می‌کند که حمایت سیاسی مسکو از حماس این گروه را ترغیب کرده، اما او می‌گوید که هرگونه نقش روسیه احتمالا کمرنگ است. او می‌گوید:"این استراتژی به روس‌ها اجازه می‌دهد مدعی شوند که از روند صلح حمایت می‌کنند، اما خشونت‌های ناشی از درگیری منطقه را مختل می‌کند و توجه سیاستگذاران را از حمله روسیه به اوکراین منحرف ساخته و دارایی‌های دریایی آمریکا را از دریای سیاه به سوی مدیترانه شرقی سوق می‌دهد". حمایت از حماس و فلسطینی‌ها همچنین به پوتین کمک می‌کند تا خود را به عنوان یک بازیگر مهم در صف بندی مجدد جهانی علیه غرب در کنار ایران و چین معرفی کند.

پوتین اخیرا گفته بود که قصد روسیه "ساختن جهانی جدید" است و غرب را به خاطر جنگ در اوکراین مقصر دانست و گفته بود که این درگیری بر سر "اصولی است که نظم نوین جهانی بر آن استوار خواهد شد". ایران متحد روسیه نیز مطمئنا خواهان نظم نوین جهانی‌ای است، اما این که تهران چگونه مستقیما دستورات خاصی به حماس می‌دهد قابل بحث است. "رول" تردید دارد که تهران در برنامه ریزی عملیاتی برای حمله حماس علیه اسرائیل مشارکت داشته است. او می‌گوید: "من نحوه عملکرد ایران و نقش آن کشور در نحوه استفاده از نیرو‌های نیابتی را درک نمی‌کنم چرا که پیچیده است".

"پولیتیکو" در ادامه می‌افزاید: "در مورد نقش روسیه در قضیه قره باغ کوهستانی نیز همین میزان از پیچیدگی وجود دارد. برخی آن فاجعه را نشانه‌ای از ضعف روسیه در تضمین امنیت ارمنیان در برابر یورش باکو که تحت حمایت آنکارا بوده قلمداد کردند و برخی دیگر معتقد بودند پوتین دست علی اف را باز گذاشت تا از این طریق "نیکول پاشینیان" نخست وزیر ارمنستان را به دلیل عقب نشینی اش از اتحاد با روسیه و تلاش برای سوق دادن ارمنستان به سوی غرب تنبیه کند. در این مورد، به احتمال زیاد پوتین نقش داشته است. تعداد کمی از ناظران باتجربه تصور می‌کنند که جمهوری آذربایجان بدون چراغ سبز مسکو نیرو‌های خود را به سوی قره باغ کوهستانی اعزام کرده باشد. اتفاقا همزمان با پیشروی نیرو‌های جمهوری آذربایجان "سرگئی شویگو" وزیر دفاع روسیه برای گفتگو با مقام‌های ارشد نظامی و امنیتی ایران از جمله "محمد باقری" رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح ایران و "امیرعلی حاجی زاده" فرمانده هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران حضور داشت.

چهار روز پس از آن که جمهوری آذربایجان قره باغ کوهستانی را تصرف کرد نوبت به بالکان رسید و درگیری حیرت انگیز بین صرب‌های مسلح و پلیس در شمال کوزوو رخ داد. کوزوو "الکساندر ووچیچ" رئیس جمهور صربستان را به صدور دستور حمله متهم کرده در حالی که دیگران دست راست افراطی صرب که روابط نزدیکی با مسکو دارند را در آن نزاع می‌بینند. کوزوویی‌ها و آلبانیایی‌ها مدت‌ها استدلال کرده اند که روسیه نیروی اصلی در تلاش برای آغاز جنگ جدید در بالکان است. نخست وزیر آلبانی ماه گذشته گفته بود روسیه در حال استفاده از تنش‌ها بر سر کوزوو است تا "رویا‌های نئو امپراتوری" خود را توجیه کند.

چه پوتین مستقیما درگیر شود یا نشود شعله ور شدن آتش نزاع در بالکان به وضوح به نفع روسیه خواهد بود و یک حواس پرتی بزرگ دیگر برای غرب، وضعیت خسته کننده‌ای را ایجاد می‌کند و کشور‌های غربی را در حفظ انسجام و وحدت خود با مشکل مواجه خواهد ساخت. در سال ۲۰۱۸ میلادی در جریان جلسه استماع یک هیئت کنگره "هنری کیسینجر" وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده که آشنایی بسیاری با دسیسه‌های ژئوپولیتیکی دارد این تصور را رد کرد که همه "بحران‌ها در مناطق مختلف جغرافیایی» صرفا نتیجه تصادف هستند. او در آن زمان هشدار داد: "الگو‌های سنتی رقابت قدرت‌های بزرگ در حال بازگشت هستند".

نشریه "نیوزویک" نیز در گزارشی با طرح این پرسش که آیا روسیه پشت حملات حماس علیه سرزمین‌های اشغالی اسرائیلی نشین بوده یا خیر می‌نویسد: "گمانه زنی‌هایی در رسانه‌های اجتماعی مبنی بر دخالت روسیه در عملیات حماس وجود دارد اگرچه هیچ مدرکی دال بر نقش ادعایی مسکو وجود ندارد. اندیشکده انستیتو مطالعات جنگ اشاره کرده که روسیه ممکن است از تغییر توجه بین المللی به دور شدن از اقدامات خود در اوکراین و معطوف شدن توجه به سمت وخامت اوضاع در اسرائیل و سرزمین‌های فلسطینی منتفع شود.

صرف نظر از این موضوع هیچ مدرکی دال بر دخالت مستقیم روسیه در حمله اخیر وجود ندارد. برخی از کاربران در رسانه اجتماعی "ایکس" (توئیتر سابق) بدون ارائه هیچ گونه شواهد و مستنداتی مدعی شدند که گروه واگنر ممکن است به واحد‌های حماس برای انجام عملیات اخیر آموزش داده باشد. این در حالیست که واگنر هیچ حضور شناخته شده‌ای در سرزمین‌های فلسطینی ندارد در حالی که واحد‌های حماس بسیار با تجربه هستند و با کمک قدرت‌های خارجی مانند ایران آموزش دیده اند.

برخی دیگر به اشتباه اظهار داشتند که فقط روسیه می‌توانست به حماس دستور دهد از بمب افکن‌های پهپادی برای هدف قرار دادن پست‌های دیده بانی اسرائیل استفاده کند. "اولگ ایگناتوف" تحلیلگر ارشد روسیه در اندیشکده گروه بحران می‌گوید: "من هیچ گونه شواهدی ندیده ام که نشان دهد روسیه در این حملات نقش داشته است. تصور این موضوع دشوار است که فکر کنیم روسیه در طراحی این عملیات مشارکت داشته است. البته در دنیایی زندگی می‌کنیم که نمی‌توانیم هیچ گزینه‌ای را کنار بگذاریم، اما من شواهدی ندیده ام".

"نیوزویک" می‌افزاید: "کرملین روابط با حماس را حفظ کرده و در ماه مارس هیئت بلندپایه‌ای از حماس به مسکو اعزام شد تا با "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه روسیه گفتگو کند که به دنبال آن هشدار داده شد که صبر حماس در قبال اسرائیل رو به اتمام است. هم چنین، رهبران حماس و کرملین در ماه مه و سپتامبر ۲۰۲۲ میلادی نیز در روسیه با یکدیگر دیدار داشتند".

ایگناتوف می‌گوید نباید وجود چنین کانال‌های دیپلماتیکی را به مثابه حمایت مستقیم روسیه از عملیات حماس قلمداد کرد. او می‌افزاید:"روسیه ارتباطات بسیار خوبی با حماس دارد و همگان از این موضوع اطلاع دارند، اما من فکر می‌کنم این بخشی از سیاست در خاورمیانه بود که برای روسیه سودمند بوده است که توانایی برقراری ارتباط با همه بازیگران منطقه‌ای را داشته باشد. مسکو برای تقویت اعتبار و نفوذ بین المللی خود بیش‌تر به مذاکرات صلح علاقه دارد تا تلاش برای تغییر وضعیت از طریق جنگ. روسیه علاقمند به مشارکت در هر گونه مذاکرات احتمالی است. این بدان معناست که البته علاقه‌ای به حمایت از یکی از طرفین نخواهد داشت".

"نیوزویک" در ادامه می‌نویسد: "با این وجود، مبلغان پروپاگاندای حکومتی پوتین در روسیه از شکست اسرائیل لذت بردند. "ولادیمیر سولوویف" مبلغ پوتین در تلویزیون گفت حمله حماس یک سیلی بلند به صورت اسرائیل و سرویس‌های اطلاعاتی آن بود و بدون ارائه هرگونه شواهدی مدعی شد که اوکراین به حماس تسلیحات ارائه داده است. برخی دیگر از طرفداران کرملین در رسانه‌های اجتماعی از نزاع اخیر برای حمله به روس‌هایی استفاده کردند که به منظور فرار از جنگ مسکو علیه اوکراین به اسرائیل گریختند. یک کاربر روس در رسانه‌های اجتماعی نوشت:"ایران متحد نظامی واقعی ماست. اسرائیل متحد آمریکاست؛ بنابراین انتخاب طرف آسان است"!

در همین حال، "هانا نوت" تحللیگر مسائل سیاسی در مرکز مطالعات منع گسترش تسلیحات هسته‌ای "جیمز مارتین" و کارشناس سیاست روسیه در خاورمیانه در گفتگو با "رادیو آزاد اروپا" درباره نقش داشتن احتمالی روسیه در حمله حماس به اراضی اشغالی اسرائیلی نشین تردید دارد و می‌گوید: "من هرگز نشانه‌ای از ارسال مستقیم و بزرگ تسلیحات از روسیه به حماس ندیده ام چه رسد به این که حماس توسط ارتش روسیه آموزش دیده باشد. بنابراین، من نقش مستقیمی در اینجا نمی‌بینم. من فکر نمی‌کنم که روسیه بخواهد با ایران متحد شود و این که فکر نمی‌کنم روسیه بخواهد روابط خود با اسرائیل و کشور‌های حاشیه خلیج فارس را مختل کند. البته روابط روسیه و حماس به سال‌ها پیش باز می‌گردد. منظورم این است که مقام‌های حماس در سال ۲۰۰۶ پس از پیروزی در انتخابات در سرزمین‌های فلسطینی به مسکو دعوت شدند و از آن زمان تاکنون هیئت‌های حماس به آنجا رفته اند. می‌دانید روس‌ها در سال‌های اخیر کاملا فعال بوده اند و سعی می‌کنند میان جناح‌های مختلف فلسطینی میانجی گری کنند. آنان هرگز حماس را به عنوان یک سازمان تروریستی  نشناخته اند. آنان همیشه استدلال کرده اند که جناح‌های مختلف فلسطینی نیاز به ایجاد وحدت بین خود دارند. این به نوعی جایگاهی است که روس‌ها برای خود در روند صلح ایجاد کرده اند. بنابراین، روس‌ها در طرف فلسطینی فعال بوده اند و این ریشه‌ای تاریخی دارد. اتحاد جماهیر شوروی موضعی کاملا طرفدار فلسطینی‌ها اتخاذ کرده بود. با این وجود، من فکر نمی‌کنم که بتوانیم از آن روابط استنباط کنیم که نوعی حمایت مستقیم نظامی وجود دارد".

او در ادامه می‌افزاید:" من نمی‌دانم که اگر این وضعیت به یک جنگ بزرگ‌تر تبدیل شود رویارویی اسرائیل و ایران که ممکن است لبنان و سوریه را درگیر کند چگونه این امر لزوما برای روسیه مفید خواهد بود، چون روس‌ها در سوریه پایگاه‌های دریایی و هوایی دارند که برای شان بسیار مهم است. این پایگاه‌ها به عنوان مرکز تدارکات برای روس‌ها به منظور ادامه عملیات خود در آفریقا مهم هستند. بنابراین، وضعیت سوریه برای روسیه اهمیت دارد. حال اگر سوریه با یک جنگ گسترده‌تر بی ثبات شود، روس‌ها در حال حاضر پهنای باند نظامی برای مقابله با چنین وضعیتی را ندارند. بنابراین، من مطمئن نیستم که جنگ بزرگ‌تر لزوما به نفع روسیه باشد. به نظر من نوعی تشدید کنترل شده تنش بیش‌تر برای روسیه سودمند است".

این تحلیلگر سیاسی درباره روابط روسیه با اسرائیل می‌گوید: "می توان شدت روابط روسیه با اسرائیل را ولرم توصیف کرد. اسرائیل تا امروز سلاح‌های مرگباری به اوکراین تحویل نداده است و من فکر می‌کنم که در مسکو از این موضع اسرائیل قدردانی می‌شود و آنان می‌خواهند اسرائیل وضعیت را به همین شکل حفظ کند. دیاسپورای بزرگ روس تبار در اسرائیل وجود دارد، اما از زمان شروع جنگ اوکراین تعداد آن بیش‌تر شده است. از دید اسرائیل نکته مهم عدم تعارض بر فراز آسمان در سوریه است و این دلیل اصلی‌ای است که اسرائیلی‌ها در برابر روسیه محتاط بوده اند و به کارزار تحریم علیه روسیه نپیوسته و حمایت تسلیحاتی مرگباری را به اوکراین ارائه نکرده اند. رابطه شخصی بین نتانیاهو و پوتین نیز تا حدودی کمک کرده که اختلاف احتمالی بین دو کشور بالا نگیرند آن دو با یکدیگر کنار آمده اند".

منابع: پولیتیکو، نیوزویک، رادیو آزاد اروپا

ارسال نظرات