به گزارش فرارو به نقل از دیلی بیست، حمله ناگهانی و عظیمی که حماس در روز شنبه علیه اسرائیل انجام داد ریشه در تاریخ طولانی درگیری دارد. ممکن است به نظر برسد که این حمله تکرار حملات گذشته بوده است اما از چندین جنبه کلیدی حمله اخیر بسیار متفاوت بود.
نخست آن که تا به امروز این پیچیدهترین حملهای بوده که حماس علیه اسرائیل ترتیب داده است. دوم آن که این حمله اسرائیل را کاملا غافلگیر ساخت و از بسیاری جهات فقدان آمادگی اسرائیل را برای مواجهه با حملات نشان داد. در واقع، این بزرگترین شکست اطلاعاتی اسرائیل در دست کم نیم قرن اخیر بوده است. در نهایت آن که علیرغم آن که اسرائیل و متحداناش از شدت عمل حماس خشمگین بودند خشم میلیونها اسرائیلی از جمله افراد نزدیک به سرویسهای امنیتی اسرائیل نیز متوجه سوء مدیریت فاجعه بار در حوزه امنیت ملی اسرائیل توسط شخص «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل و نحوه مدیریت او شد.
نتانیاهو اکنون در پاسخ به اقدام حماس وعده حمله «طولانی» به غزه را داده است. در جریان بودن هفتههای متمادی خونریزی قطعی به نظر میرسد. کنشهای دیپلماتیک از جمله مذاکرات «عادی سازی» رابطه بین اسرائیل، عربستان سعودی و ایالات متحده به احتمال زیاد متوقف خواهد شد. هم چنین، آینده دولت نتانیاهو و رهبری حماس به شدت در هالهای از ابهام وعدم قطعیت قرار خواهد گرفت.
حمله حماس که شامل پرتاب بیش از ۲۵۰۰ موشک و تهاجم مسلحانه به جنوب اسرائیل بود بیش از ۲۰۰ کشته و هزاران زخمی برجای گذاشته و نیروهای حماس دهها اسرائیلی را به گروگان گرفته اند. به دلیل همین موضوع و واکنش بزرگ ایجاد شده در اسرائیل ارتش آن کشور حملات هوایی را علیه غزه انجام داد که بیش از ۲۰۰ فلسطینی در جریان ان جانشان را از دست داده اند.
برخلاف امریکا و متحداناش که حمله حماس را محکوم کردهاند واکنش همسایگان خاورمیانهای اسرائیل تلاش برای ایجاد توازن در مسئولیت حملات بین اسرائیلیها و فلسطینیان بوده است. برای مثال، سعودی ها، مصریها و ترکها همگی از هر دو طرف خواستند خشونت را متوقف کنند و خطرات تشدید بیشتر تنش را کاهش دهند. در بیانیه رسمی عربستان سعودی آمده است: «عربستان نسبت به خطرات احتمالی تشدید تنش به دلیل اشغالگری و محرومیت مردم فلسطین از حقوق مشروع خود هشدار داده بود». روسیه نیز خواستن خویشتن داری طرفین درگیر شد.
نتانیاهو اعلام کرده ما در جنگ هستیم و نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل را فراخوانده است. با این وجود، موجی از انتقادات علیه نتانیاهو حتی در توئیتر مطرح میشود. آنان میگویند ارتش اسرائیل ماهها به نتانیاهو هشدار داد که تلاش او برای بازنگری دولت اسرائیل را در معرض خطر حمله چند جبههای قرار میدهد.
او هشدارهای آنان را با متهم کردن ارتش به «پیوستن به معترضان چپ» مخالف خود رد کرد. وزرای او گفتند که ارتش میتواند به جهنم برود و نظر آن نهاد را نادیده گرفتند. «عاموس گیلاد» ژنرال بازنشسته اسرائیلی میگوید منشاء این فاجعه در تغییر رژیم نهفته است که اشارهاش به قدرت گیری دولت افراطی تازه تحت رهبری نتانیاهو است. یک ژنرال بازنشسته دیگر در توئیتر مدعی شد که اسرائیل در معرض این حمله رها شده زیرا دهها گردان از جنوب اسرائیل به سوی سرزمینهای فلسطینی در کرانه باختری منتقل شده بودند.
«یائیر لاپید» رهبر اپوزیسیون اسرائیل پیشنهاد همکاری با نتانیاهو در قالب یک دولت اضطراری وحدت ملی را مطرح کرده و تاکید نموده که اسرائیل با وجود تیم افراطی و به گفته او «ناکارآمد» کنونی اطراف نتانیاهو قادر به جنگ نخواهد بود.
در مجموع، زمانبندی، حجم و شدت انتقادات مطرح شده علیه نتانیاهو نشان میدهد تصور این که نتانیاهو چگونه دقیقا از چنین شکست فاجعه باری جان سالم به در خواهد برد نیز دشوار خواهد بود.
در امریکا بایدن که اگر در لحظهای مانند لحظه فعلی در سالیان گذشته قرار داشت میتوانست انتظار حمایت دو حزبی از اقدامات خود را داشته باشد، بلافاصله از سوی طرفداران ترامپ و جمهوری خواهان مقصر حمله حماس علیه اسرائیل شناخته شد. آنان اشاره کردند که بایدن ۶ میلیارد دلار به ایران پول داده و ایران حمله حماس به اسرائیل را تامین مالی کرده است.
دونالد ترامپ نیز این دروغ را تشدید کرد و مدعی شد دلارهای مالیات دهندگان آمریکایی به تامین مالی این حمله کمک کرده است. این ادعا از سوی آنان در حالی مطرح میشود که امریکا هیچ کمکی به ایران نکرده و وجوه مورد نظر آنان به عنوان بخشی از توافق اخیر تبادل زندانیان میان ایران و امریگا به طور خاص تحت نظارت دقیق قرار گرفته تا اطمینان حاصل شود در اختیار حماس قرار نخواهد گرفت. با این وجود، همان طور که همه میدانیم این روزها دامن زدن به تفرقه از سوی جناح راست امریکا از دید آنان بسیار مهمتر از بیان حقیقت محسوب میشود.
درک انگیزههای واقعی پشت حمله حماس و به ویژه چرایی وقوع آن در حال حاضر پیچیدهتر است. با این وجود، به نظر میرسد انگیزه اصلی همان پیشرفت عربستان سعودی و اسرائیل در تلاش برای توافق بر سر عادیسازی روابط بوده است.
فلسطینیان به طور فزایندهای نگران بودند که اسرائیلیها و سعودی در مسیر معامله فیمابین عملیات، آنان را اصطلاحا زیر چرخهای اتوبوس بیاندازند. دولت راستگرای نتانیاهو نمیخواهد بر سر مسئله فلسطین امتیاز جدی ارائه دهد و به نظر میرسید که سعودیها نیز چنین امتیازی را مطالبه نخواهند کرد.
با این وجود، یک عامل مهم پشت این حملات قرار داشت. علاوه بر دههها بیاعتمادی باید اذعان کرد رفتار غیر انسانی اسرائیلیها با مردم فلسطین چرخهای مداوم داشته است. اقدامات دولت نتانیاهو برای الحاق اراضی فلسطینی به اسرائیل برای فلسطینیان تصمیماتی تحریک کننده محسوب میشد. دولت نتانیاهو یک حمله ویرانگر و طولانی را علیه حماس و غزه انجام خواهد داد. این حمله وحشت در پی خواهد داشت. حماس احتمالا ویران خواهد شد اما تماشاگران غیر نظامی ماجرا و زیرساختهای پرجمعیت غزه نیز ویران میشوند. اسرائیل بخشی از واکنش خود را توجیه خواهد کرد و بخشی از آن اقدامات بیش از اندازه و افراطی قلمداد خواهد شد.
مناظره بین المللی و محکومیت هر دو طرف ادامه خواهد داشت. هیچ یک از طرفین به صلح نزدیک نخواهند شد. تا زمانی که حملات ادامه یابد و برای مدتی طولانی پس از آن چشمانداز از سرگیری مذاکرات عربستان و اسرائیل تیره و تار خواهد بود. با این وجود، آن چه این بحران این را غیر عادی میسازد آن است که احتمال دارد در پی درگیریهای آتی و پس از بررسی ریشههای شکست گسترده اطلاعاتی و فقدان آمادگی دولت نتانیاهو مردم اسرائیل به این نتیجه برسند که این سرنوشتی میباشد که نتانیاهو به دلایل بسیار زیادی سزاوار آن است.