چه به روز سینمای گانگستری آمد؟!
سینمای گانگستری با محوریت خانواده مافیا، یکی از قدیمیترین و محبوبترین ژانرهای فیلم است. شاید ندانید، اما از شروع سینما و دقیقتر از دهه ۱۹۲۰ میلادی، ژانر گانگستری و مافیا با داستانهای جنایت، خشونت، وفاداری و خیانت مخاطبان را مجذوب خود کرده است. فیلمهای مافیایی قصه خود را اغلب از داستانها و شخصیتهای واقعی و همچنین ادبیات و کتابهای کمیک الهام میگرفتند.
در این روند تاریخی، برخی از فیلمهای مافیایی مانند «پدرخوانده»، «صورتزخمی» و «رفقای خوب» به آثار کلاسیک و نمادهای فرهنگ عامه تبدیل شدهاند. با این حال به نظر میرسد در سالهای اخیر سینمای گانگستری دچار بحران شده است. به طور کلی فیلمهای جدید درباره مافیا کمتر و کمتر ظاهر میشوند، و آنهایی که ظاهر میشوند از شناخت و فرم مناسب این آثار برخوردار نیستند. اما چرا این اتفاق میافتد؟ آیا سینمای گانگستری مافیایی دیگر مد روز نیست؟ آیا مافیا دیگر موضوع جذابی برای فیلمسازان و بینندگان نیست؟! پس بیایید در این مقاله ویجیاتو به این پرسش پاسخ دهیم که چه به روز سینمای گانگستری و فیلمهای مافیایی آمده است.
یکی از دلایلی که سینمای گانگستری و از اساس فیلمهای با محوریت مافیا محبوبیت خود را از دست داده است، تغییر بافت تاریخی و اجتماعی جامعه امروزی است. فیلمهای مربوط به مافیا اغلب واقعیتها و مشکلات یک دوره خاص را منعکس میکردند و تأثیر مافیا را بر سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اخلاق نشان میدادند.
به عنوان مثال فیلم ماندگار پدرخوانده، خانواده کورلئونه را به عنوان نماد یک رویای آمریکایی و مهاجرت ایتالیاییها به این کشور به تصویر میکشد و همچنین فساد و درگیری را در میان نخبگان صاحب قدرت نشان میدهد. از سوی دیگر فیلم صورتزخمی از برایان دیپالما بی رحمی و لذت گرایی تجارت مواد مخدر را در دهه ۱۹۸۰ میلادی نشان میدهد و همچنین از سرمایه داری و مصرف گرایی آمریکایی انتقاد میکند.
در مقابل آن آثار، فیلم رفقای خوب از مارتین اسکورسیزی به نوبه خود داستان فراز و نشیب گروهی از گانگسترهای نیویورکی در دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ و همچنین روابط آنها با خانواده، دوستان و دشمنان را روایت میکند.
اما نکته موجود پیرامون سینمای امروز آن است که فیلمهای مدرن درباره مافیا دیگر چنین اشارهای به رویدادها و مسائل روز ندارند. در واقع موضوع مافیا دیگر مانند گذشته قابل مشاهده و تأثیرگذار نیست و فعالیتهای مافیایی اغلب پنهان و به کشورها یا مناطق دیگر از ایالات متحده آمریکا منتقل شده است. این یعنی دیگر چهرههایی مانند آل کاپون، لاکی لوچیانو یا جان گاتی وجود ندارند که توسط کل جامعه شناخته شده باشند.
حتی دیگر هیچ رسوایی و ماجرایی مانند ترور رئیس جمهور سابق آمریکا یعنی کندی یا تحقیقاتی پیرامون آن نیز وجود ندارد. به همین دلیل است که فیلمهای مدرن درباره مافیا اغلب بر اساس تکرار الگوها و نقوش قدیمی یا خلق سناریوهای تخیلی و غیر واقعی هستند که به خوبی نسخههای اورجینال سینمایی مافیایی نمیرسند.
یکی دیگر از دلایلی که باعث شده محبوبیت فیلمهای گانگستری از بین برود، تغییر سلیقه و ترجیحات مخاطبان امروزی دنیای سینما است. در روزگار گذشته هالیوود، فیلمهای مربوط به مافیا اغلب بسیار وحشیانه، واقع گرایانه و دراماتیک بودند.
این یعنی فیلمهای گانگستری و مافیایی جنبه تاریک طبیعت انسان و همچنین عواقب زندگی خارج از قانون را به مخاطب خود نشان میدادند. همچنین برخی از این آثار سینمایی نیز بسیار طولانی و از نظر روایی پیچیده بودند و به تمرکز و درگیری بیننده نیاز داشتند. اما نکته اینجاست که بینندگان مدرن به طور فزایندهای به دنبال سرگرمیهای سبُک، سریع و آسان هستند. در واقع مخاطب جوان امروزی فیلمهای پر از اکشن، طنز و جلوههای ویژه را ترجیح میدهد که نیاز به تلاش فکری و احساسی زیادی ندارند؛ بنابراین سینمای گانگستری و ژانر فیلم مافیایی در این روزگار جدید باید با ژانرهای دیگر فیلم مانند کمدی، ترسناک، علمی تخیلی و ابرقهرمانی رقابت کند. این ژانرها اغلب جاذبهها و نکات تماشایی بیشتری را ارائه میدهند و بهتر به نیازها و انتظارات بینندگان مدرن پاسخ میدهند. به نظر شما اگر به تماشاگران این فرصت داده شود که جدیدترین فیلم گانگستری فرانسیس فورد کاپولا را انتخاب کنند یا فیلم جدید مرد عنکبوتی، کدام یک برنده باکس آفیس خواهد بود؟!
به احتمال زیاد، فیلم Spider-Man بر باکس آفیس تسلط خواهد داشت. این بدان معنا نیست که یک فیلم گانگستری فرضی کاپولا هیچ درآمدی ندارد. اما مشکل این است که تغییر در ژانرها برای مخاطبان بازتاب نیاز استودیوها به تغییر و اولویت بندی آنچه در سالنها نمایش داده میشود، است.
این روزها بیشتر پول تماشاگران صرف فیلمهای ابرقهرمانی یا علمی تخیلی میشود که بعداً به فرانچایز تبدیل میشوند و بارها برای جذب طرفداران ساخته میشوند. اما در میان این ناامیدی خوشبختانه میتوان گفت مد فیلم مافیایی در حال بازگشت است و فیلمهای گانگستری نیز هرچند ناچیز، ولی به لطف کارگردانان صاحب سبکی، چون اسکورسیزی در مقطعی برمیگردند.
یکی دیگر از دلایلی که سینمای گانگستری و از اساس فیلم مافیایی محبوبیت خود را از دست داده است، تغییر در ارزشها و نگرشهای اجتماعی است. فیلمهای با محوریت شخصیتهای مافیایی و اوباش خیایانی اغلب گانگسترها را بهعنوان ضدقهرمانانی به تصویر میکشند که قابل تحسین یا ترحم هستند.
در واقع اکثر آثار مافیایی کلاسیک، دارای شخصیتهایی با ویژگی شجاعت و کاریزمای قوی بودند که برای جایگاه خود در جهان میجنگیدند. این یعنی چنین شخصیتهایی افراد خوب یا بد نبودند، بلکه افراد پیچیده و متناقضی بودند. بنابراین، بیننده میتوانست با آنها همذات پنداری کند و انگیزهها و معضلات آنها را درک کند.
با این حال، جامعه مدرن به طور فزایندهای چنین نگرشها و ارزشهایی را رد میکند. در واقع خیلی روشن در قرن جدید، دیگر جایی برای رمانتیک کردن جنایت و خشونت یا تمجید از جنایتکاران و شورشیان وجود ندارد. این یعنی بینندگان مدرن و مخاطب جوان امروزی به دنبال قهرمانان مثبت، اخلاقی و مسئولیت پذیر هستند که برای عدالت و رسیدن به خوبی مبارزه میکنند؛ بنابراین سینمای گانگستری باید با انتقادات و عدم تایید اجتماعی و عدم درک و همدردی با قهرمانان خود مواجه شود.
شاید دلیل بحث برانگیزتر در مورد اینکه چرا فیلمهای گانگستری در طول سالها جادوی خود را از دست دادهاند، این واقعیت است که آنها همان ضربات داستانی را دنبال میکنند که به نظر میرسد در سالهای بعد بیش از حد تکرار شدهاند. داستان این آثار همیشه به دنبال یک گروه، سازمان یا فردی است که به شدت تحت تعقیب قرار گرفته است.
در این برهه از زمان، فیلمها اغلب شبیه به تکرار کارهایی هستند که قبلاً انجام شده است. این ممکن است توضیح دهد که چرا حمایت طرفداران کاهش یافته و چرا مردم آنقدر از این ژانر حمایت نکردهاند. امیدواریم که تجدید حیات دوباره این ژانر و قدردانی بهتر از آن وجود داشته باشد.
سینمای گانگستری یک ژانر سینمایی است که تاریخ غنی و شایسته خود را دارد. برخی از فیلمهای مربوط به مافیا از شاهکارهای هنری سینمایی هستند که سالهای فراوان در حافظه بینندگان و منتقدان باقی میمانند.
با این حال، فیلمهای مربوط به مافیا دیگر مانند گذشته محبوبیت و مخاطب بزرگی در بدنه جریان اصلی سینما ندارند. دلیل این امر تغییر زمان، سلیقه و ارزشهای اجتماعی است. مافیا دیگر مد نیست و سینمای گانگستری باید خود را با شرایط و چالشهای جدید وفق دهد. آیا این به معنای پایان این گونه محبوب سینمایی است؟ خیر لازم نیست بگوییم سینمای گانگستری و مافیایی تمام شده.
اما میتوان فیلمهای جدید و تازهای در مورد مافیا ساخت که جذاب و بدیع و همچنین معتبر و به روز باشد. چنین فیلمهایی میتوانند اعتماد و علاقه تماشاگران را دوباره جلب کنند و همچنین نشان دهند که این سینما هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. داستانهایی که در جایی در زمین دفن شدهاند. فقط باید آنها را حفر و سپس روایت کرد.
منبع:ویجیاتو