صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۶۸۶۱۵
منچستریونایتد در ده سال اخیر کشتیِ بی‌لنگر بوده. تکیه‌گاه خودش را از دست داده و کسی را هم پیدا نمی‌کند که خلأ فرگوسن را پر کند. برخی معتقدند بذر این وضعیت را خود فرگوسن در مزرعۀ منچستر کاشت. وقتی مویس را به عنوان جانشین خود معرفی کرد. در حالی که او در سطح بالای فوتبال اروپا مربی‌گری نکرده بود.
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۸ - ۰۵ مهر ۱۴۰۲

منچستریونایتد در ده سال اخیر کشتیِ بی‌لنگر بوده. تکیه‌گاه خودش را از دست داده و کسی را هم پیدا نمی‌کند که خلأ فرگوسن را پر کند. برخی معتقدند بذر این وضعیت را خود فرگوسن در مزرعۀ منچستر کاشت. وقتی مویس را به عنوان جانشین خود معرفی کرد. در حالی که او در سطح بالای فوتبال اروپا مربی‌گری نکرده بود.

به گزارش عصر ایران، جمشید گیل - شش هفته از آغاز فصل جدید لیگ برتر انگلیس می‌گذرد و منچسترسیتی با ۱۸ امتیاز صدرنشین این مسابقات است، اما منچستریونایتد با ۹ امتیاز در رتبۀ نهم لیگ قرار دارد. مابین این دو تیم نیز لیورپول و برایتون و تاتنهام و آرسنال و آستون‌ویلا و وستهم و نیوکسل قرار دارند.

کاملا پیداست که منچستریونایتد امسال هم قهرمان لیگ برتر انگلیس نخواهد شد. آخرین قهرمانی من‌یونایتد در لیگ برتر، برمی‌گردد به سال ۲۰۱۳. یعنی آخرین سال حضور الکس فرگوسن در این تیم.

د ر ده سال گذشته، منچستریونایتد هشت مربی را جانشین فرگوسن کرده، ولی تقریبا هیچ توفیق درخوری کسب نکرده است. حتی مربیان اسم و رسم داری مثل لوئیس فن‌خال و خوزه مورینیو نیز نتوانستند کار بزرگی برای شیاطین سرخ انجام دهند.

فن‌خال طی دو سال حضورش در منچستر، فقط یک قهرمانی جام حذفی بدست آورد، مورینیو هم بیش از دو سال مربی منچستریونایتد بود و قهرمانی در لیگ اروپا، بهترین دستاوردش بود.

در این ده سال اخیر، البته رایان گیگز و رالف رانگنیک موقتا مربی منچستریونایتد بودند. گیگز به مدت بیست روز، رانگنیک هم پنج ماه. مایکل کریک در پایان سال ۲۰۲۱ حدود ده روز بالای سر تیم بود و عملا نقش مربی را ایفا کرد. مصیبت منچستریونایتد از همین عمر کوتاه مربیان این تیم پیداست.

در واقع منچستریونایتد در ده سال اخیر کشتیِ بی‌لنگر بوده. تکیه‌گاه خودش را از دست داده و کسی را هم پیدا نمی‌کند که خلأ فرگوسن را پر کند. برخی معتقدند بذر این وضعیت را خود فرگوسن در مزرعۀ منچستر کاشت.

فرگوسن در سال ۲۰۱۳، وقتی که در اوج موفقیت در حال وداع با منچستریونایتد بود، با توجه به اقتدار و نفوذش در این باشگاه، مربی جانشین خودش را معرفی کرد. مالکان منچستر نیز چنین حقی را برای او قائل شدند و از حق خودشان برای انتخاب سرمربی بعدی، چشم‌پوشی کردند.

او دیوید مویس را به عنوان جانشین خودش معرفی کرد. مویس مربی خوبی بود، ولی در سطح بالای فوتبال اروپا مربی‌گری نکرده بود. حتی در سطح بالای فوتبال انگلیس نیز تجربه‌ای نداشت. در دوران حضورش در میادین فوتبال یک مدافع بود و در مجموع می‌توانست با یک تیم درجه‌دو در فوتبال انگلیس، موی دماغ تیم‌های مدعی قهرمانی شود.

اما در جایگاهی نبود که منچستریونایتد را، با آن تاریخ درخشان و سبک بازی هجومی، به قهرمانی‌های مکرر در لیگ برتر و حضور قابل توجه در لیگ قهرمانان فوتبال اروپا نایل کند. سابقۀ دیوید مویس نشان نمی‌داد که با او امید چندانی به قهرمانی اروپا و یا حتی حضور در فینال لیگ قهرمانان باشد.

بدبینان معتقدند فرگوسن آگاهانه مویس را به عنوان جانشین خودش معرفی کرد تا پس از رفتنش از منچستر، هواداران این تیم خلأ او را به تمامی حس کنند. عملا هم چنین شد. اما خوش‌بینان معتقدند فرگوسن اسکاتلندی‌بازی درآورد! یعنی خودش اسکاتلندی بود و ترجیح می‌داد یک اسکاتلندی جانشین‌اش شود و منچستریونایتد تیم اسکاتلندی‌ها شود.

هر چه بود دیوید مویس با اینکه قراردادش شش ساله بود، ولی ۹ ماه پس از نشستن روی نیمکت من‌یونایتد، مجبور شد از جایش برخیزد و نیمکت داغ را به کس دیگری تحویل دهد. پس از حضور موقت رایان گیگز به جای مویس، لوئیس فن‌خال با کلی دبدبه و کبکبه سرمربی منچستریونایتد شد، ولی چنانکه گفتیم، از ژوئیه ۲۰۱۴ تا ماه مه ۲۰۱۶، کاری از پیش نبرد. مورینیو هم از مه ۲۰۱۶ تا دسامبر ۲۰۱۸ نتوانست بحران منچستریونایتد را حل کند و بحران‌های تازه‌ای هم خلق کرد و عاقبت با کودتای بازیکنان ناچار شد برود پی کارش.

اوله گونر سولشر از دسامبر ۲۰۱۸ تا نوامبر ۲۰۲۱ دست کم تیمی هجومی ساخت که بازی‌اش با روح تاریخی بازی منچستریونایتد همخوانی داشت. بویژه در دو سال اول حضورش روی نیمکت یونایتد. ولی دستاورد‌های سولشر از مورینیو و فن‌خال و دیوید مویس هم کمتر بود. من‌یونایتد به سولشر هیچ جامی نبرد. با دیوید موی دست کم یک قهرمانی در جام خیریه نصیبش شده بود.

اگر از مایکل کریک و رالف رانگنیک بگذریم، که مجموعا کمتر از شش ماه مسئولیت تیم را بر عهده داشتند، اریک تن هاخ در شانزده ماه گذشته فقط جام اتحادیه (۲۰۲۳) را کسب کرده و در فصل قبل هم موفق شد منچستریونایتد را به رتبۀ سوم لیگ برتر برساند.

لوئیس فن‌خال


اما بدیهی است که هواداران منچستر انتظار دارند تیمشان قهرمان لیگ برتر شود. آن‌ها تا پایان فصل قبل، ده سال انتظار کشیدند برای قهرمانی مجدد در لیگ برتر، ولی ناکام ماندند. امسال هم بعید است دست منچستریونایتد به کاپ قهرمانی لیگ برتر برسد؛ بنابراین من‌یونایتد در بهترین حالت، فصل آینده می‌تواند قهرمان این مسابقات شود. یعنی دوازده سال پس از وداع با فرگوسن.

ولی لازمۀ بقای تن هاخ روی نیمکت منچستریونایتد، تکرار عنوان سومی فصل قبل و یا دست کم عملکردی امیدوارکننده در لیگ قهرمانان اروپا است. شاگردان تن هاخ بازی رفت را در لیگ قهرمانان به بایرن مونیخ باختند، ولی اگر بجنبند، می‌توانند از گروهشان صعود کنند. رسیدن به مرحلۀ یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان، در حکم موفقیت است برای شیاطین سرخ. اما اگر به نیمه‌نهایی بروند، طوفان هم نمی‌تواند تن هاخ را از روی نیمکت منچستریونایتد بلند کند!

اگرچه تا پایان لیگ برتر هنوز ۳۲ هفته باقی مانده، ولی با این نتایج شش هفتۀ اول، به نظر می‌رسد شیاطین سرخ کار دشواری برای کسب عنوان سومی سال قبل در پیش دارند. اما تن هاخ ناچار است منچستر را جزو چهار تیم برتر لیگ برتر کند چراکه قهرمانی در اروپا ناممکن است و تنها راه حضور در فصل آیندۀ لیگ قهرمانان اروپا، قرار گرفتن در جمع چهار تیم برتر لیگ انگلیس است.

آیا تن هاخ می‌تواند کار اینزاگی در اینتر را تکرار کند و تیمش را تا فینال اروپا بالا ببرد؟ بعید به نظر می‌رسد، ولی در فوتبال کمتر چیزی محال است. تجربۀ این ده سال نشان داده که مربیانی که حداکثر دو یا سه سال هدایت منچستر را بر عهده داشتند، دست از پا درازتر ناچار شدند تیم را ترک کنند.

وضعیت منچستریونایتد مثل کلاف سر در گم شده و مربیانی مثل آنجلوتی و توخل حاضر نیستند اعتبارشان را با قبول هدایت این تیم مخدوش کنند. تن هاخ مربی خوبی است و آژاکس درخشان او در سال ۲۰۱۷ در لیگ قهرمانان، فراموش‌نشدنی است.

او پنج سال مربی آژاکس بود و دو بار این تیم را قهرمان لیگ هلند و دو بار هم قهرمان جام حذفی این کشور کرد. اما هنوز افتخارات اعلا ندارد. منچستریونایتد می‌تواند پل رسیدن او به چنین افتخاراتی باشد. ولی نکتۀ مهم‌تر، بازسازی منچستر و خارج کردن آن از زیر سایۀ الکس فرگوسن است. چنین کاری را ده سال است که کسی نتوانسته انجام دهد و تن هاخ هم شانس بالایی برای انجام آن ندارد.

وضعیت فعلی منچستریونایتد، تا حدی محصول مربی‌سالاریِ ۲۷ سالۀ دوران حضور الکس فرگوسن در این تیم است. فرگوسن از حیث استمرار و کسب افتخارات گوناگون، قطعا جزو مربیان بزرگ تاریخ فوتبال است، ولی واقعیت این است که او معمولا در نبرد‌های اروپایی حساس و بزرگ شکست می‌خورد.

اوله گونر سولشر


او هر چه بود، برخلاف گواردیولا، نابغه نبود. استمرار حضورش در منچستریونایتد، این تیم را زیر سلطۀ او قرار داده بود و اکنون هم زیر سایۀ او قرار داده؛ سایه‌ای که ده سال است با هیچ آفتابی رفع نشده.

مالکان منچستریونایتد (جوئل و آورام گلیزر) نیز طی این ده سال با انتخاب مربیانی که یا مثل مورینیو دوستدار بازی دفاعی بودند و یا مثل دیوید مویس و تن هاخ در دوران حضورشان در مستطیل سبز، مدافع بودند و لاجرم درک عمیقی از بازی تهاجمی ندارند، و یا با انتخاب مربیِ به آخرِ خط رسیده‌ای مثل فن‌خال، در مجموع مربیان نامناسبی را برای تیمشان انتخاب کرده‌اند و همین اشتباهات، یکی از عوامل تداوم حضور شبح فرگوسن در آسمان تیرۀ منچستر بوده است.

اگر تن هاخ در پایان این فصل رفتنی شود، که احتمالش کم نیست، مدیران منچستریونایتد باید کسی را به عنوان سرمربی استخدام کنند که نام و سابقۀ درخشان و شادابی و سبک فوتبال هجومی را یکجا داشته باشد.

اریک تن هاخ


فن‌خال نام و سابقۀ درخشانی داشت، ولی پیر و خسته بود. مورینیو پیر و خسته نبود، ولی فوتبال مد نظرش در بازی‌های مهم، تهاجمی نیست. منچستریونایتد دچار بحران مزمن است. چنین بحرانی را فقط یک مربی آس و خاص می‌تواند برطرف سازد. هنوز مختصر امیدی وجود دارد که تن هاخ چنین مربی‌ای باشد. لیگ قهرمانان امسال، تکلیف تن هاخ را روشن خواهد کرد. اینکه آیا او می‌تواند کارِ بزرگ را انجام دهد یا نه؟

ارسال نظرات