صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کارشناسان تاریخ و مُد تجزیه و تحلیل می‌کنند که یک کیف دستی در سال ۲۰۲۳ میلادی چه چیزی را نشان می‌دهد و آینده چه چیزی را ممکن است برای کیف‌های دستی رقم بزند.
تاریخ انتشار: ۲۳:۱۷ - ۰۸ مهر ۱۴۰۲

فرارو- آشکار است که اکثر مردان کیفی مشابه کیف زنانه را با خود حمل نمی‌کنند. در یکی دو قرن اخیر آنان کیف پول، کوله پشتی، کیف دستی اداری اکثرا از جنس چرم و کیف مدرسه را حمل کرده اند که همواره مرتبط با فعالیت یا حرفه شان بوده است، اما هرگز کیفی مشابه کیف دستی زنانه با بند یا مملو از وسایل شخصی خود را حمل نکرده اند. شاید به همین دلیل است که امروزه مردی که کیفی را از شانه اش آویزان می‌کند با گردبادی از نظرات، ابرو‌های برافراشته و انتقاداتی که بسته به مشخصات قهرمان ماجرا می‌تواند کم و بیش خشن باشد مواجه می‌شود.

به گزارش فرارو به نقل از ال پائیس، با این وجود، مورد برخی از سلبریتی‌ها متفاوت است صرفا به نمونه‌هایی مانند "جیکوب الوردی" بازیگر استرالیایی و کیف دوشی بوتگا ونتای او و یا "هری استایلز" بازیگر و خواننده بریتانیایی با کیف سبز رنگ گوچی‌اش نگاهی بیاندازید. از دید افکار عمومی سلبریتی‌ها در عالم دیگری زندگی می‌کنند و در نتیجه می‌توانند هر کاری که می‌خواهند انجام دهند. با این وجود، چرا آنان می‌توانند چنین کیف‌هایی را حمل کنند، اما مردان عادی نمی‌توانند؟

چرا یافتن یک شهروند عادی مرد که کیف دستی را در زندگی رومزه خود گنجانده باشد تا این اندازه دشوار است؟ آیا مردان عادی نیازی به حمل دستمال کاغذی، عینک، شارژر گوشی، قطره چشم یا هر وسیله شخصی دیگری ندارند؟

واقعیت آن است که کیف‌های مردانه بیش از ۳۰۰ سال پیش از مُد افتادند درست زمانی که تنگ شدن شلوار‌ها آغاز شد و یکی از کاربردی‌ترین اختراعات در تاریخ لباس به یک ویژگی معمول تبدیل شد: جیب. تا پیش از اختراع جیب شلوار مردان کیف‌هایی را حمل می‌کردند آن چنان که موقعیت اجتماعی شان اقتضا می‌کرد.

"رزا مورنو لائورگا" مشاور مُد و مدرس هنر و جامعه شناسی مد در انستیتو اروپایی طراحی در مادرید در این باره می‌گوید: "از دوران باستان تا عصر رنسانس کیف‌های کوچک اکسسوری‌ای رایج برای مردان و زنان به منظور حمل سکه بودند. در واقع، در بخش عمده‌ای از تاریخ مردان افرادی بودند که کیف داشتند و حمل کننده پول بودند و زنان نیازی به حمل کیف نداشتند، زیرا معمولا فاصله زیادی از خانه نداشتند".

یک اکسسوری مستقل

در پایان قرن نوزدهم انجمن لباس منطقی در لندن تاسیس شد. همراه با جنبش رو به رشد حق رای زنان این استدلال مطرح شد که استقلال زنان را نمی‌توان با لباسی تنگ و بدون جیب به دست آورد. رهایی واقعی به لباس‌های گشاد نیاز داشت که آزادی حرکت را ممکن می‌ساخت و با داشتن جیب‌ها به فردی که آن لباس را پوشیده بود اجازه می‌داد تا به وسایل مورد نیاز دسترسی داشته باشد از جمله در صورت لزوم برای دسترسی داشتن به یک قبضه هفت تیر! آن جنبش به موضوع به همراه داشتن کیف نپرداخت، اما مُد می‌دانست چگونه با زمان پیش برود و زمانی که در پایان آن دوره به زنان اجازه داده شد به تنهایی سفر کنند برند "لوئی ویتون" شروع به فروش کیف‌های بزرگ برای زنان کرد و محصولات خود را به عنوان نشانه‌ای از این موضوع معرفی نمود که به نوعی نمایانگر استقلال زنان بودند و با زیپ‌هایی که در ساخت کیف‌ها به کار برده شده بود همزمان نمایانگر حس لاکچری بودن نیز بودند.

قرن بیستم به کیف به عنوان یک اکسسوری زنانه رونق مهمی بخشید. در فوریه ۱۹۵۵ میلادی "گابریل شَنِل" کیف مدل ۲.۵۵ (نامی الهام گرفته از تاریخ تولید آن) را معرفی کرد. این کیف تنها ۶.۵ سانتی متر طول داشت و از چرم مشکی با سه جیب در داخل، دو جیب در انتها و یک جیب کوچک‌تر در وسط برای قرار دادن رژ لب ساخته شده بود. این اولین کیف دستی مدرن بود یک کیف پیشگام که شامل جزئیاتی بود که برای آن زمان انقلابی محسوب می‌شدند: دو زنجیر ساخته شده از حلقه‌های فلزی تخت که دست‌ها را آزاد می‌گذاشتند. این مدل که امروزه هم چنان در رنگ‌های مختلف تولید می‌شود هم چنان جزو پرفروش‌ترین مدل‌های آن برند فرانسوی می‌باشد.

سپس در دهه ۱۹۸۰ میلادی زمانی که زنان به طور گروهی وارد محل کار شدند از لباس‌های مردانه (بلوز، کت و شلوار، شلوار) استفاده کردند. این نه تنها یک تصمیم عملی بود بلکه بازتابی از زمان بود چرا که در آن زمان به سختی الگویی از رهبری زنان در زمینه طراحی یا تولید لباس وجود داشت که الهام بخش باشد.

فیلم‌های مربوط به کار در آن دوران به وضوح بازتاب دهنده این نوع از زیبایی شناسی هستند: برای مثال، علیرغم آن که "ملانی گریفیث" بازیگر یک کیف چرمی قهوه‌ای بزرگ را تا دفتر کار در فیلم "دختر شاغل" (Working Girl) (ساخته ۱۹۸۸ میلادی) حمل می‌کرد چرا که برای حمل کفش‌های پاشنه بلندی که در دفتر به جای کفش‌های ورزشی ریباک می‌پوشید به وسیله‌ای برای حمل آن نیاز داشت، هیچ یک از روسای او در شرکت مجبور نبودند کیفی در دستان شان داشته باشند. آنان به سادگی نیازی به حمل کیف نداشتند، زیرا دستیارانی داشتند که وسایل را برای شان حمل می‌کردند و تمام آن دستیاران زن بودند.

تصویر مردی با کت و شلوار بدون هیچ چیزی در دستان اش به تصویر موفقیت تبدیل شد. آیا همگان باید منتظر می‌ماندند تا روزی فرا رسد که توازن قوا برای همیشه تغییر کند تا لباس و اکسسوری زنان به عنوان نماد قدرت پذیرفته می‌شد؟ آیا آن اقلام زنانه تا آن زمان آغشته به حس "ناتوانی" خاصی بودند؟ پاسخ به این پرسش‌ها را باید در تاریخ جست.

کیف از قرن نوزدهم میلادی با زنان مرتبط شده است. بنابراین، کیف دستی به عنوان اکسسوری زنانه دسته بندی می‌شوند. برای خانم‌ها حمل کیف صرفا به این معناست که مانند یک زن لباس بپوشند و بتوانند وسایل خود را راحت حمل کنند. برای مردان حمل کیف به معنای انتخاب اکسسوری‌ای است که "مشکل ساز" خواهد بود، زیرا برای شان بار جنسیتی به همراه خواهد داشت.

نماد رهایی مرد؟

امروزه برند‌های لوکس بزرگ مصمم هستند که مردان را به حمل کیف تشویق کنند. آیا این اکسسوری می‌تواند به نمادی از آزادی مردانه تبدیل شود و بر برخی کلیشه‌ها در مورد نحوه رفتار و لباس پوشیدن یک مرد و ارائه خود به جهان غلبه کند؟ بسیاری از مردان جوان، مردان درگیر در مد و مردانی که طبق معیار‌های متعارف جنسیتی لباس نمی‌پوشند از کیف استفاده می‌کنند، اما آنان صرفا اقلیتی از یک جامعه را تشکیل می‌دهند.

لائورگا می‌گوید: "بدون شک شکستن هنجار در مورد آن چه که به طور سنتی زنانه یا مردانه است همیشه مستلزم دیدی جدید و تحولی روشن از نظر ادراک نقش‌های متعارف است. این تغییرات به خلاص شدن از شر بسیاری از کلیشه‌های محدود کننده و مضر کمک می‌کند و من فکر می‌کنم استفاده از مد به عنوان ابزاری که به ما کمک می‌کند آزاد باشیم همیشه قابل ستایش است. یک کیف می‌تواند نمادی باشد که به ما کمک می‌کند تا قالب‌ها را در هم بشکنیم. فراموش نکنید که شنل و ایو سن لوران اولین برند‌هایی بودند که با انتقال لباس‌ها از لباس مردانه به زنانه شکل دوگانه لباس از نظر جنسیتی را هم شکستند. بنابراین، آنان راه‌های تازه‌ای را به منظور حضور در دنیا برای زنانی که در این دگرکونی شرکت داشتند ایجاد کردند".

مد به عنوان یک زبان در فرهنگ در حال تکامل در نظر گرفته می‌شود. شاید به همین دلیل چندین سال است که از سبک‌ها و لباس‌های بدون جنسیت حمایت می‌کند. هنرمندان، ستاره‌های موسیقی و مدل‌هایی را می‌بینیم که در مراسم و بر روی فرش قرمز کیف‌های دستی حمل می‌کنند. با این وجود، واکنش‌هایی که در رسانه‌های اجتماعی می‌بینیم نشان می‌دهد که در برخی از بخش‌های به ویژه محافظه کار مردی که با کیف راه می‌رود هنوز به طور گسترده پذیرفته نشده است.

مورنو لائورگا می‌افزاید: "نقش‌های جنسیتی هم چنان در رسانه‌ها، تبلیغات و فیلم‌ها نقش کلیدی و مهمی ایفا می‌کنند. اگر در دست گرفتن یک کیف دستی (که به طور سنتی با جهان زنانه مرتبط بوده است) در دستان یک مرد نمایش داده شود استفاده از این اکسسوری توسط مردان نیز عادی می‌شود. پس از عادی سازی و محبوب شدن استفاده از این اکسسوری توسط مردان، در دست گرفتن آن اکسسوری تبدیل به یک هنجار خواهد شد. بازیکنان فوتبال و سایر مردان معروف کیف‌های بنددار را در دست می‌گیرند، زیرا آنان بخشی از فرهنگ لاکچری هستند. در مورد آنان حمل کیف توسط مردان نوعی نمادنگاری و نشان دادن آن است که این کار نشانه‌ای از به همراه داشتن اکسسوری گران قیمت و البته برند است. این امر با قدرت مرتبط است درست مانند جواهرات یا مدل مو‌های اغراق آمیز و یا یک تتو (خالکوبی) که نوعی نمایش از قدرت داشتن است".

در حال حاضر، گرایش به مد بدون جنسیت ما را به این فکر می‌رساند که چه زن باشد و چه مرد وزن نمادین این اکسسوری با ظاهر، ارزش مواد، سبک طراحی جنبه‌های مربوط به خود شئی بیش از جنسیت فردی که آن را حم می‌کند حائز اهمیت است. نمونه بارز آن برند مُد نیویورکی "تَلفار" است که با استفاده از این گفتمان توانسته کیف‌های "فراجنسیتی" را عرضه کند که قابلیت استفاده از آن به طور مشترک توسط زنان و مردان وجود دارد.

کیف‌های دستی متعلق به دسته‌ای از اکسسوری هستند که به عملکرد خاصی پاسخ می‌دهند. "مورنو لائورگا" می‌گوید این عمکردی است که تا حدی تکامل می‌یابد که تبدیل به دکوراسیون می‌شود مانند مورد کیف‌های کلاچ وایرال شده "جی دابلیو اندرسون" طراح لباس ایرلندی که شبیه کبوتر، کوسَن یا موارد دیگر به نظر می‌رسند. لائورگا می‌افزاید:"شاید در آینده کیف دستی از یک کالا به مثابه دارایی به نمادی از بیان هویت تبدیل شود یک ابزار زبانی غیر کلامی که برای بیان جنبه‌های از ویژگی فردی که آن را حمل می‌کند و نحوه تصمیم گیری اش برای حمل آن مورد استفاده قرار گیرد. شاید در آینده یک کیف آن قدر‌ها هم مردم را آزار ندهد".

ارسال نظرات