صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۶۸۴۱۵
می‌خواستم شکایت کنم، اما گفتم از راه قانونی به این زودی‌ها به نتیجه نمی‌رسم. به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم اقدام کنم. شنیده بودم که شرخر‌ها چک‌های برگشتی را نقد می‌کنند، به همین دلیل به سراغ دو شرخر رفتم. ولی هرگز تصورش را نمی‌کردم که این کار با آدم ربایی و چنین اتهام سخت و سنگینی همراه باشد. در حقیقت من از دو طرف باختم، هم پولم را از دست دادم و هم طعمه مردان شرخر شدم.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۴ - ۰۵ مهر ۱۴۰۲

چند روز قبل مرد جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن دوستش، خبر داد.

به گزارش ایران، او گفت: یکی از دوستانم مدیر یک شرکت خصوصی است امروز با او قرار ملاقات داشتم، اما به محض اینکه به محل قرار رسیدم، دو مرد که ماسک پزشکی سیاه به چهره داشتند، سوار بر خودرو پرایدی به عمد به آیینه خودرو پرشیا دوستم زدند و تصادف ساختگی راه انداختند. چون خودرو دوستم صفر بود خیلی ناراحت و عصبانی شدمن بلافاصله از ماشین پیاده شدم و دوستم هنوز پیاده نشده بود که آن‌ها به سرعت برق سوار شده و ماشین را همراه با دوستم ربودند.

با شکایت مرد جوان تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد و با حضور تیم تحقیق در محل و بازبینی دوربین‌های مداربسته محل آدم ربایی، صحنه ربودن مدیر شرکت به‌دست آمد.

رهایی مدیر شرکت

در حالی که تحقیقات برای دستگیری آدم ربایان ادامه داشت، حراست یکی از بیمارستان‌های پایتخت از حضور مرد جوانی خبر داد که برای درمان به بیمارستان آمده و مدعی شده که مورد ربایش قرار گرفته است.

به دنبال این تماس کارآگاهان اداره آگاهی راهی بیمارستان شده و در بررسی‌ها مشخص شد مرد جوان، همان مدیر ربوده شده شرکت است. او در تحقیقات گفت: بعد از اینکه مرا ربودند، به باغی در اطراف تهران بردند و ساعت‌ها شکنجه‌ام دادند. آن‌ها مرا تهدید به قتل کرده و مجبورم کردند دو سفته را که جمعاً مبلغش ۲ میلیارد تومان بود امضا کنم. یک برگه سفید امضا هم با اثر انگشت از من گرفتند و از من خواستند به حسابشان پول واریز کنم.

او ادامه داد:، چون پول زیادی در حسابم نبود در نهایت قبول کردند خودرو پرشیا صفرم را به نام آن‌ها بزنم تا مرا آزاد کنند. صبح روز بعد با هم به دفترخانه رفتیم و خودرو را به نام آن‌ها زدم. بعد هم مرا زخمی رها کردند و به هر سختی بود خودم را به اولین مرکز درمانی رساندم.

در ادامه تحقیقات کارآگاهان موفق شدند شماره پلاک خودرو پرایدی را به دست آورند که در محل ربایش مدیر شرکت، تصادف ساختگی با آن صورت گرفته بود. با دستگیری راننده پراید، او مدعی شد از ماجرای آدم ربایی بی‌اطلاع است و خودرواش را در اختیار یکی از دوستانش به نام حمید قرار داده است.

با به دست آمدن این سرنخ، کارآگاهان به سراغ شاکی رفتند و اسم و مشخصات حمید را به او دادند. او با شنیدن اسم حمید گفت: من با او کار می‌کردم و مراوده مالی داشتیم، او را به خوبی می‌شناسم. بدین ترتیب حمید بازداشت شد و در تحقیقات به اجیر کردن آدم ربا برای رسیدن به پولی که از شاکی‌طلب داشت اعتراف کرد. به دستور بازپرس جنایی، متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شد و تحقیقات برای دستگیری آدم ربایان اجیر شده ادامه دارد.

گفتگو با متهم

انگیزه‌ات برای اجیر کردن آدم ربا چه بود؟

من ۳۰۰ میلیون تومان از شاکی پول می‌خواستم، اما هر بار که سراغ طلبم را می‌گرفتم، بهانه می‌آورد.

شکایت نکردی؟

می‌خواستم شکایت کنم، اما گفتم از راه قانونی به این زودی‌ها به نتیجه نمی‌رسم. به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم اقدام کنم. شنیده بودم که شرخر‌ها چک‌های برگشتی را نقد می‌کنند، به همین دلیل به سراغ دو شرخر رفتم. ولی هرگز تصورش را نمی‌کردم که این کار با آدم ربایی و چنین اتهام سخت و سنگینی همراه باشد. در حقیقت من از دو طرف باختم، هم پولم را از دست دادم و هم طعمه مردان شرخر شدم.

چطور این اتفاق افتاد؟

قرار بود آن‌ها مرد بدهکار را در شهر بگردانند و تهدید کنند و پولم را از او بگیرند. اما ۲۴ ساعت او را شکنجه کرده بودند و بعد هم به من زنگ زدند که از او پولی گیرمان نمی‌آید. بعد پیشنهاد دادند، چون پول نقد ندارد، بهتر است ماشین صفر او را به نام بزنم. مدارکم را برای آن‌ها فرستادم، اما مردان اجاره‌ای گفتند به شرطی ماشین را به نام من می‌زنند که ۳۵۰ میلیون تومان به آن‌ها بدهم.

چرا این مبلغ را خواستند؟

آن‌ها می‌گفتند خودرو ۷۰۰ میلیون تومان ارزش دارد و طلب من ۳۰۰ میلیون تومان است. در این میان ۴۰۰ میلیون تومان اضافه بود. گفتم ۳۵۰ میلیون تومان به آن‌ها دستمزد می‌دهم و ۵۰ میلیون تومان هم بیشتر از طلبم گیرم می‌آید. من ۳۵۰ میلیون تومان پول را به حساب آن‌ها ریختم، ولی آن‌ها ماشین را به نام خودشان زدند و ۳۵۰ میلیون تومان هم از من گرفتند. حالا من مانده‌ام و اتهام آدم ربایی و ۳۵۰ میلیون تومان از دست داده و نرسیدن به طلبم.

ارسال نظرات