صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

فیلم «نندور فودور و خدنگ سخنگو» (Nandor Fodor and the Talking Mongoose) ترکیب ظریف و قابل قبولی از ژانر‌های کمدی، معمایی، روانشناختی و ترسناک است که یکی از عجیب‌ترین معما‌های تاریخ بریتانیا را روایت می‌کند.
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۲ - ۰۴ مهر ۱۴۰۲

این فیلم دربارۀ یک ماجرای واقعی است که حدود صد سال قبل در جزیره‌ای کوچک نزدیک اسکاتلند اتفاق افتاد؛ ماجرای خانواده‌ای که ادعا می‌کردند یک جانور کوچک و به طور دقیق‌تر یک «خدنگ» در خانۀ آن‌ها زندگی می‌کند که می‌تواند حرف بزند! ادعایی که هنوز هم بعد از یک قرن کسی نتوانسته همۀ ابعاد تاریک آن را روشن و آشکار کند.

به گزارش فرادید، اما فیلم خودش را ملزم به وفاداری کامل به آنچه که در آن زمان اتفاق افتاده نمی‌داند بلکه نوعی برداشت هنرمندانه و ظریف از آن ماجراست. شخصیت اصلی فیلم نندور فودرو است؛ یک متخصص روانکاوی و فراروانشناسی که به کار بر روی موارد عجیب و ماورائی علاقه داشته و مورد «خدنگ سخنگو» را نیز بررسی کرده بود.

فیلم با نامه‌ای که از خانوادۀ اروینگ به آقای فودور می‌رسد آغاز می‌شود. آن‌ها از او می‌خواهند که به جزیره برود و خدنگ سخنگو را ملاقات کند؛ جانوری که خودش می‌گوید نامش «جِف» است. نیمۀ اول فیلم روند پرشتابی ندارد و چیز قابل توجه و دندا‌ن‌گیری هم به مخاطب ارائه نمی‌کند؛ اما از جایی که «جف» واقعا شروع به سخن گفتن می‌کند جذابیت فیلم تدریجاً رو به اوج می‌رود.

شاید بشود گفت مضمون اصلی فیلم دربارۀ ماهیت «باور داشتن» است؛ دربارۀ اینکه آدم‌ها چگونه و چطور و تا کجا حاضرند از عقاید پذیرفته شده قبلی‌شان به سوی یک عقیدۀ تازه گام بردارند؛ دربارۀ اینکه هرکدام از ما به چه نوع سند و مدرکی نیازمندیم تا «حقیقت داشتن» چیزی را بپذیریم.

جذابیت فیلم به ویژه در نوعی تقابل و مبارزۀ روانی بین نندور فودور و «جف» است؛ جانوری که فودور حتی از وجودش مطمئن نیست، اما از طرفی انگار نیاز دارد که او را واقعی بداند و حقایقی را از او بشنود.

فودور در بررسی‌های خودش با شواهدی مواجه می‌شود که ظاهرا دروغ بودن ادعای این خانواده را اثبات می‌کنند، اما از طرف دیگر شواهدی هم وجود دارند که حقیقت داشتن موضوع را نشان می‌دهند. فودور کاملا سرگردان می‌شود و مخاطب نیز به طرز خوشایندی در این سرگردانی شریک می‌شود؛ از این‌جهت جنبۀ معمایی فیلم همانطور که باید و شاید از کار درآمده است.

برخی لحظات بامزه هم در فیلم هستند که جنبه‌ای شوخ و شنگ به فیلم می‌بخشند و باعث سرزندگی و طراوت آن می‌شوند؛ به‌اضافۀ نوعی هراس خزنده و پنهان که خصوصا در لحن صدا و در نوع حرف‌های جف احساس می‌شود.

ضعف‌هایی در فیلم هست که باعث می‌شود نتوانیم آن را اثری درجه‌یک بنامیم؛ ریتم فیلم کند است، دیالوگ‌هایش طولانی‌تر از حد ضرورت هستند و اتفاقات و هیجاناتش کمتر از آن چیزی هستند که از فیلمی دربارۀ یک «خدنگ سخنگو» می‌توان انتظار داشت؛ اما با این وجود، ابهام هنرمندانه و تعمدی موجود در داستان و بازی‌های باورپذیر و همدلی‌برانگیز، گیرایی کافی برای تماشای فیلم تا انتها را فراهم می‌کنند.

ارسال نظرات