معبد ایزیس که ساخت آن در قرن چهارم قبل از میلاد آغاز شد و بیش از ۸۰۰ سال ادامه یافت، در جزیره کوچک فیله (Philae) در میانۀ رود نیل واقع شده است. زائران و مسافران زیادی در دوران باستان از این معبد بازدید میکردند. این زائران که از تمام نقاط امپراتوری مصر و حتی از قبرس و روم میآمدند، برای شرکت در مراسم فصلی مفصلی که رستاخیز معجزهآسای همسر ایزیس، خدای اوزیریس و تولد پسرشان هورِس را جشن میگرفت، از بین برجهای ۶۰ فوتی عبور میکردند. آنها از ایسیس، ملکه پانتئون مصر درخواست کمک میکردند و از او برای شفاعت در امورشان قدردانی میکردند.
به گزارش فرادید، بسیاری از زائران قبل از رفتن به خانه، آثاری از خودشان (ردپاهایشان روی زمین مقدس، تصویری از خدایان، نام، تاریخ یا شاید یک دعای کوتاه) روی بلوکهای ماسهسنگ عظیم معبد بجا میگذاشتند. برخی به دشواری سفر خود شهادت دادهاند: «ایسیس، تو بانوی راه هستی. دلهای ما در راه به تو سپرده شده است». این جمله را یک فرستاده نوبی در قرن سوم پس از میلاد کنار یک خودنگاره ناشیانه نوشته است. برخی دیگر احتمالاً توسط کاهنانی که در معبد کار میکردند از جانب زائران حک شده است: «نام او تا ابد ماندگار است: نسمتی، خزانهدار ایسیس و، اما کسی که این نوشتهها را پاک کند، نامش برای همیشه پاک خواهد شد.»
وقتی کاشفان اروپایی در قرن نوزدهم شروع به بازدید از فیله کردند (یعنی بیش از یک هزار سال پس از پیوستن فرقه ایسیس به تاریخ)، این کتیبههای غیررسمی را «گرافیتی» نامیدند که از کلمهای ایتالیایی به معنای «خراش» گرفته شده است. برای این بازدیدکنندگان، این پدیده در بهترین حالت یک کنجکاوی و در بدترین حالت، خرابکاری بود (گرافیتیهای معاصر، مانند پیامهایی که اخیراً توسط گردشگران روی دیوار کولوسئوم رم حک شده است، هنوز خرابکاری محسوب میشوند).
نسلهاست که بیشتر باستانشناسان به معماری حماسی معابد و تزئینات رسمی روی دیوارهای آنها که شامل نقشبرجستههای پیچیده از خدایان و الهههای ساختهی صنعتگران ماهر میشود، علاقهمند بودهاند.
اما در طول دو دههی گذشته، حکاکیهای عبادتکنندگان فیله و سایر مکانها در سراسر جهان باستان نیز به تدریج به کانون تحقیقات جدی تبدیل شده است و به نوعی پادشاهان و بناهای تاریخی که مدتها بر مطالعات ما در گذشته تسلط داشتند و برداشت تاریخی ما را محدود میکردند به حاشیه رانده شدهاند.
ژاکلین دیبیاسی-سامونز، پژوهشگر دانشگاه میسیسیپی که تحقیقاتش روی گرافیتی در شهرهای رم، هرکولانیوم و پمپئی متمرکز است، میگوید: «مردم بیشتر به زنان، بردهها، افرادی که از سوابق تاریخی کنار گذاشته شدهاند علاقمند هستند و گرافیتی در واقع یکی از بهترین راهها برای دستیابی به دادههای این افراد است.»
ابزار هنرمندان گرافیتی باستان ساده بوده است، یک چاقو، یک اسکنه و شاید زغال چوب. اما این محققان از مزیت فناوری پیشرفتهای برخوردارند که به آنها کمک میکند این حکاکیها را بازیابی، حفظ و علنی کنند، از ثبت تصاویر پیچیده گرفته تا پایگاههای داده آنلاین عظیم و حتی هوش مصنوعی.
پروژه گرافیتی باستانی از زمان تأسیس در دانشگاههای واشنگتن و ویرجینیا در سال ۲۰۱۴ هزاران گرافیتی رومی را دیجیتالی کرده است. در ایتالیا، محققان با استفاده از تکنیکی به نام فتوگرامتری، گرافیتیهای کلیساهای قرون وسطی را مستند میکنند.
سال گذشته، تیمی بینالمللی از محققان ابزار موسوم به «Ithaca» (یک شبکه هوش مصنوعی) را برای خواندن کتیبههای یونانی آسیبدیده یا ناقص طراحی کردند و در یکی از جاهطلبانهترین پروژهها تا به امروز، یک تیم کانادایی از سال ۲۰۱۶ روی ایجاد یک مدل سهبعدی از معبد ایسیس کار میکند که به محققان اجازه میدهد با جزئیات دقیق، عبادتهای افرادی را بررسی کنند که هزاران سال پیش میزیستند.
مجموعه معبد فیله از نظر فنی دیگر در فیله نیست. اواخر دهه ۱۹۷۰، پس از اینکه فیله به واسطهی ساخت سد بلند آسوان به زیر آب رفت، به دقت جدا و بلوک به بلوک به آگیلکیا، جزیرهای بالاتر در یکچهارم مایلی پایین رودخانه منتقل شد. با این حال، معبد بازسازیشده ایسیس قدرتش را برای القای هیبت از دست نداده است و بر فراز نیل خودنمایی میکند و بازدیدکنندگان را با قایقهای رودخانهای به سمت خود جذب میکند، همان کاری که با زائران عصر فراعنه میکرد.
سابرینا هیگینز، باستانشناس دانشگاه سیمون فریزر در بریتیش کلمبیا و یکی از رهبران تیم تحقیقاتی کانادایی میگوید: «این سفر با کشتی همیشه مرا شگفتزده میکند. رفتن به فیله طوریست که انگار در حال عقب رفتن در زمان هستید.»
بیشتر گرافیتیهای فیله شامل دعاها و نامهایی به خط دموتیک است، شکلی از نوشتار مصری که جایگزین هیروگلیف شد و بیشتر توسط کاهنان و مقامات در دورهای استفاده میشد که افراد کمی توانایی خواندن و نوشتن داشتند. هیگینز و همکارانش روی گرافیتیهای صورتوار تمرکز کردهاند که از انسان و حیوانات (که اغلب نشانگر یک خدا هستند) تا تختههای بازی که احتمالاً توسط کاهنان ایسیس برای تفریح در ساعات استراحتشان حک شده است، تمرکز دارند.
شاهین در حال پرواز به پسر ایسیس، هوروس، خدای بزرگی که معمولاً با سر پرنده شکاری به تصویر درآمده است، احترام میگذارد. یک نقاشی خطی ناشیانه از اسب به قدری بالا روی دیوار بلند ثبت شده که احتمالاً هنرمند روی پشت بام نشسته و پاهایش روی لبه آویزان بوده است.
جیتسه دایکسترا، کلاسیکنویس دانشگاه اتاوا که بیش از ۲۰ سال روی دیوارنگاری فیله مطالعه کرده است و جزو نخستین محققانی بود که به طور جدی به بررسی این موضوع پرداخت، میگوید: «اشکال حداقل به اندازه گرافیتی متنی جالب هستند». دایکسترا پژوهش فعلی را در سال ۲۰۱۶ با همکار خود در اتاوا، Roxanne Bélanger Sarrazin آغاز کرد. هیگینز سال ۲۰۲۰ به این پروژه ملحق شد و بعداً نیکلاس هدلی، جغرافیدان را که قبلاً با اقیانوسشناسان برای نقشهبرداری از بستر دریا و با ناسا برای مدلسازی سطح مریخ کار کرده بود، به خدمت گرفت. هدلی تخصص خود را در تجسم دیجیتال، به همراه مجموعهای خیرهکننده از ابزارکهایی با فناوری پیشرفته که به اعتقاد این تیم روزی محور پروژههای گرافیتی آینده خواهد بود، ارائه کرد.
هدلی بررسی خود را با فتوگرامتری آغاز کرد، تکنیکی که ابتدا برای نقشهبرداری معماری در قرن ۱۹ توسعه یافت و از زمان ظهور عکاسی دیجیتال به شکل رو به رشدی قدرتمند شده است. فتوگرامتری دیجیتال از موزاییکی متشکل از صدها تصویر همپوشان استفاده میکند که هر کدام از زاویهای متفاوت گرفته شدهاند تا تصویری با وضوح بالا و سهبعدی از هر سطح ایجاد شود، نه تنها دیوارها، بلکه پشت بامها، راه پلهها و کنارههای ستونها. اما فتوگرامتری به نور پیوسته نیاز دارد که در مجموعه فیله نادر است، بنابراین در سفر بعدی، هدلی از یک فناوری کاملاً جدید استفاده میکند: یک اسکنر لیزری کوچک و قدرتمند به اندازه یک قوطی نوشابه. این دستگاه حتی در تاریکترین فرورفتگیهای معبد، میتواند تصاویری از گرافیتی بگیرد که چشم انسان شاید قرنها توان دیدن آنها را نداشت.
بلانگر سارازین در مورد اسکنر لیزری قابل حمل جدید میگوید: «این وسیله برگ برنده بازی بود. سال ۲۰۱۶، ما هنوز از کاغذ ردیابی روی دیوارها استفاده میکردیم. بعداً به طراحی از روی عکسها روی آوردیم، اما گاهی روی عکسها همه جزئیات، اعماق، بافت دیوار و گرافیتی را نمیبینیم.»
بافت میتواند چیزهای زیادی را مشخص کند، مثلاً زائران مجاز به رفتن کجا بودند، کدام مناطق محدود به کاهنان بود و عبادت کنندگان چگونه ارادت خود را نشان میدادند. هدلی تجمع خاصی از گرافیتیها را در خارج از مقدسترین قسمت معبد پیدا کرده است؛ جایی که مردم ظاهراً تکههایی از ماسهسنگ را به عنوان سوغاتی میتراشند و با خود میبرند. هدلی میگوید اسکنههای ساخته شده توسط انسان و گرافیتیهای موجود در این نقطه نشان میدهد که از ورود بسیاری از عبادتکنندگان به اینجا جلوگیری شده و در عوض بیرون از آن ازدحام شده است.
گردشگران امروزی مانند زائران باستانی فیله، به معبد ایسیس دسترسی کامل ندارند و همه نمیتوانند به این بخش نسبتاً دورافتاده جنوب مصر سفر کنند. اما تیم کانادایی در حال کار برای ایجاد یک مدل دیجیتالی دقیق از کل معبد است که میخواهند در نهایت آن را به طور گسترده در دسترس قرار دهند.
هیگینز میگوید: «هیچکس قبلاً فکر نکرده بود از این نوع فناوری برای ثبت گرافیتی استفاده کند.»
سوزان دیویس، رئیس بخش حفاظت در موزه باستانشناسی کلسی دانشگاه میشیگان و رئیس مؤسسه حفاظت از آمریکا، میگوید: «به عنوان یک محافظ و کسی که گرافیتی باستانی را مطالعه کرده فکر میکنم این یک شکل شگفتانگیزی از حفظشدگی است. اما این مزیت بزرگ را نیز دارد که گرافیتی را در دسترس دانشجویان و دانش پژوهان سراسر جهان قرار میدهد.» دیبیاسی-سامونز میگوید: «گرافیتیهای باستانی به ما نشان میدهند که چقدر تغییر در ۲۰۰۰ سال اتفاق افتاده است.»
به هر حال، در هر زمان معینی از تاریخ، مردم عادی زندگی معمولی خود را دارند. تعداد کمی از ما بناهای تاریخی میسازیم، در کاخها زندگی میکنیم یا نام و اعمال ما در تاریخ رسمی ثبت میشود. با این حال، میل به جای گذاشتن اثر، فراگیر به نظر میرسد، خواه بیانیهای برای یک الهه باشد، خواه برای آیندگان یا صرفاً برای خودمان: «من اینجا بودم».