صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۶۵۵۰۱
بخشی از تحولات مربوط به جنگ قفقاز بعد از آغاز جنگ روسیه و اوکراین شدت گرفته است و عملاً به دلیل مشغول بودن روسیه در جنگ اوکراین، جای پای ترکیه در مسائل امنیتی مربوط به تحولات قفقاز محکم‌تر شده است
تاریخ انتشار: ۲۳:۵۴ - ۲۴ شهريور ۱۴۰۲

رامین فخاری؛ صحنه نبرد قفقاز یک صحنه ملتهب و بحرانی بوده است که علاوه بر جمهوری آذربایجان و ارمنستان کشور‌های مختلفی از بیرون از این منطقه سعی در حضور و اعمال‌نفوذ در این منطقه نموده‌اند، در این نوشته در نظر داریم به برسی قطب‌بندی‌های حاضردرصحنه قفقاز و منافع آن‌ها بپردازیم.

نخستین قطب‌بندی ترکیه، جمهوری آذربایجان، ایلات متحده، گرجستان و رژیم صهیونیستی است که هر کدام از بازیگران اثر‌گذاری و اهداف خاص خود را در این منطقه دنبال می‌کنند که البته باید افزود که این قطب‌بندی صرفاً در معادلات امنیتی منطقه قفقاز حاکم است و برای مثال ترکیه در دریای مدیترانه به دلیل رقابت بر سر منابع و مسیر‌های انرژی با رژیم صهیونیستی در رقابت است و با ایالات متحده نیز دارای اختلافات فراوانی است.

دومین قطب‌بندی شامل ارمنستان، جمهوری آذربایجان، ایران، هند، روسیه است که هر کدام از طرفین برای کسب منافع مشترک در رقابت هستند.

۱- ترکیه: ترکیه از حضور در منطقه قفقاز اهداف مختلف ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی را دنبال می‌کند که به ترتیب به آن‌ها اشاره می‌نماییم:

الف - مبدل‌شدن به هاب انرژی منطقه و جهان: ترکیه با حضور ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز به دنبال این مسئله است که با متصل‌کردن دو سوی جمهوری آذربایجان به همدیگر بخشی از منابع انرژی جمهوری آذربایجان و آسیای مرکزی را از خاک خود به سمت اروپا روانه کند و علاوه بر منافع اقتصادی، مسئله امنیت انرژی اتحادیه اروپا را به امنیت خود گره بزند و از این طریق ابزار فشار لازم بر اتحادیه اروپا را برای پیوستن به این اتحادیه داشته باشد.

ترکیه هم‌اکنون نیز از طریق خط لوله باکو تفلیس جیحان منابع انرژی جمهوری آذربایجان را از خاک خود صادر می‌نماید؛ اما به دلیل نزدیکی جغرافیایی گرجستان به روسیه و احتمال حمله دوباره روسیه به گرجستان در آینده سعی می‌کند این خط لوله را از طریق مناطق اشغالی جمهوری آذربایجان از خاک ارمنستان منتقل می‌کند و حمایت نظامی ترکیه از جمهوری آذربایجان نیز در همین راستا است.

ب-کریدور‌ها: با توجه به نقش قفقاز در کریدور میانی و جاده ابریشم نوین ترکیه سعی دارد که نقش اساسی را در معادلات امنیتی قفقاز بازی کند تا بتواند امتیازات اقتصادی لازم را از کشور چین بگیرد.

همچنین ترکیه سعی دارد که با مسدودکردن کریدور زنگزور یکی از مسیر‌های کریدوری مرتبط با ایران که در آینده می‌تواند از طریق آن اقدام به صادرات و واردات کالا نماید و همچنین اقدام به صادرات انرژی نماید را تحت کنترل داشته باشد تا بتواند از این طرح امتیازات اقتصادی و امنیتی مدنظر خودش را از ایران نیز بگیرد و با متصل‌شدن جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان به یکدیگر عملاً ایران با ارمنستان همسایه نیست و کریدور زنگزور را از دست می‌دهد و مسائل مرتبط با کریدوری ایران در منطقه قفقاز تحت کنترل جمهوری آذربایجان و ترکیه خواهد بود.

درنتیجه ایران نیز برای ممانعت از این مساله از ارمنستان حمایت به عمل می‌آورد.

ج- کاهش نفوذ امنیتی و افتصادی ایران و روسیه: ترکیه سعی دارد با حمایت از جمهوری آذربایجان از میزان نفوذ امنیتی ایران و روسیه در منطقه قفقاز نیز بکاهد و برخی از تحولات امنیتی منطقه‌ای قفقاز نشئت می‌گیرد. باتوجه‌به این‌که ایران در همسایه‌های جنوبی ترکیه از جمله سوریه و عراق نفوذ زیادی دارد ترکیه نیز از محاصره ژئوپلیتیک خود توسط ایران هراسناک است و این مسئله نیز به رقابت‌های ژئوپلیتیک ترکیه با ایران در منطقه قفقاز دامن زده است.

د- ایجاد اتحادیه کشور‌های ترک زبان: تلاش ترکیه برای ایجاد اتحادیه کشور‌های ترک‌زبان که ترکیه سعی دارد با یکپارچه کردن دو طرف جمهوری آذربایجان و اتصال جمهوری آذربایجان به کشور‌های آسیای مرکزی یک اتحادیه از کشور‌های ترک‌زبان ایجاد نماید که مشابه اتحادیه اروپا است. درنتیجه این موضوع نیز به کنشگری امنیتی ترکیه در منطقه قفقاز دامن زده است و منجر به حمایت نظامی ترکیه از جمهوری آذربایجان شده است.

۲- ایلات متحده: آمریکا در منطقه قفقاز حضور ندارد؛ اما تحولات این منطقه را بادقت رصد می‌کند ایالات متحد است که کنشگری بسیار کمتری نسبت به سایر کشور‌ها دارد. برخی از کارشناسان از مسئله اتحاد ایالات متحد و ایران در قبال مسئله ارمنستان سخن به میان می‌آورند؛ اما این موضوع به تحولات سیاسی مربوط به ترکیه و ایالات متحده‌ی آمریکا مربوط می‌شود.

با وجود این‌که ترکیه و آمریکا دارای اختلافات بسیار زیادی هستند؛ اما باتوجه‌به این‌که در صحنه قفقاز کنشگری‌های ترکیه در راستای انتقال منابع انرژی آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان به اروپا است و این کنشگری منجر به رفع نیاز‌های انرژی اتحادیه اروپا و کاهش نیاز‌های انرژی اتحادیه اروپا به منابع انرژی روسیه می‌شود و همچنین منجر به کاهش نفوذ امنیتی روسیه و ایران در منطقه قفقاز می‌شود.

شاید ایالات متحد عملاً به طور نامحسوس از کنشگری‌های امنیتی ترکیه در این منطقه حتی اگر حمایت نکند اما از کم‌شدن قدرت روسیه و ایجاد تنوع این کشور در سبد انرژی اتحادیه اروپا رضایت دارد درنتیجه دلیلی برای حمایت از ارمنستان ندارد، نکته‌ای که باید ذکر کرد این است که شکست روسیه در جنگ اوکراین برای ایالات متحده از شکست ارمنستان اولویت بیشتری دارد، علاوه بر این با مسدودشدن کریدور زنگزور ایران یک کریدور دیگر را نیز از دست می‌دهد که باتوجه‌به تقابل ایلات متحده با ایران از ابتدای انقلاب کم‌شدن یکی از مسیر‌های ترانزیتی ایران نیز به ضرر ایالات متحده نمی‌باشد.

۳- رژیم صهیونیستی: رژیم صهیونیستی دارای تعارضات بسیار زیادی با ترکیه است به طور مثال ترکیه و رژیم صهیونیستی بر سر منابع انرژی دریای مدیترانه دارای رقابت انرژی رقابت هستند و یک بلوک‌بندی بین ترکیه و قطر از یک‌سو و رژیم صهیونیستی، یونان، مصر و عربستان سعودی از سوی دیگر در دریای مدیترانه شکل‌گرفته است؛ اما باتوجه‌ به این‌که در منطقه قفقاز افزایش نفوذ و قدرت ترکیه و همچنین تلاش ترکیه برای محدودکردن کریدور زنگزور و مجرا‌های ژئوپلیتیک ایران که منجر به محدودشدن ایران در این منطقه و کاهش نفوذ و قدرت ایران در این منطقه خواهد شد؛ اسراییل از جمهوری آذربایجان حمایت می‌کند، مورد بعدی این است که درصورتی‌که پای ایران به صحنه جنگ قفقاز باز شود عملاً بخشی از انرژی ایران در این منطقه تحلیل خواهد رفت.

۴- هند: اخیراً اخبار متناقضی دررابطه‌با حمایت هند از ارمنستان منتشر شده است و گفته می‌شود که هند آموزش نظامی برخی از افسران ارمنی و صادرات تسلیحات به ارمنستان را در نظر دارد. باتوجه‌به این‌که جاده ابریشم نوین چین از آن منطقه عبور می‌کند حضور هند در قفقاز نیز در راستای توسعه جاده کتان هند و رقابت‌های هند و چین است.

در درجه دوم حضور هند در منطقه قفقاز ناشی از نقشه‌های خود برای بنادر مکران ایران و صادرات کالا از طریق خاک ایران و ارمنستان به سمت اروپا است و درصورتی‌که ترکیه بتواند در این منطقه کنترل کامل را داشته باشد باتوجه‌به افزایش مبادلات بین ترکیه و چین و همچنین اختلافات ترکیه و ایران و رقابت هند و چین ممکن است رؤیا‌های هند برای متصل‌شدن به اروپا از طریق جاده کتان با محدودیت‌هایی مواجه شود.

ایالات متحده با وجود این‌که نسبت به محدودشدن روسیه در قفقاز علاقه‌مند است؛ اما از طرف دیگر در راستای رقابت‌های ژئوپلیتیک خود با چین موافق توسعه بنادر مکران است، زیرا می‌خواهد هند را در برابر چین قرار بدهد و درنتیجه در اینجا یک تضاد بین منافع هند در قفقاز و یا محدودکردن منافع اقتصادی روسیه در قفقاز به وجود می‌آید که باید این موضوع واکاوی شود که درنهایت ایالات متحد بین محدودکردن روسیه یا چین کدام گزینه را انتخاب خواهد کرد؟

۵- روسیه: بخشی از تحولات مربوط به جنگ قفقاز بعد از آغاز جنگ روسیه و اوکراین شدت گرفته است و عملاً به دلیل مشغول بودن روسیه در جنگ اوکراین، جای پای ترکیه در مسائل امنیتی مربوط به تحولات قفقاز محکم‌تر شده است و از نفوذ روسیه و به‌تبع آن از نفوذ ایران نیز در این منطقه کاسته شده است و به نظر می‌رسد تحولات مربوط به جنگ اوکراین و تلاش‌های ترکیه برای فروش غلات و انرژی روسیه منجر به این شده است که روسیه چشم خود را به برخی از تحولات منطقه قفقاز ببندند.

۶- ایران: تمامی موارد اشاره شده در بخش ترکیه و با منافع ملی ایران در تضاد است، که اصلی‌ترین مورد آن‌ها محاصره ژئوپلیتیک ایران در منطقه قفقاز و اقلیم کردستان عراق است که ترکیه در آن‌ها حضور فعال دارد و علاوه بر این موضوع دوم که به تضاد منافع بین ایران و ترکیه در قفقاز دامن میزند مساله مارکت‌های انرژی اروپا و تلاش ترکیه برای صادرات انرژی اقلیم کردستان عراق و جمهوری آذربایجان و ترکمنستان به سمت اروپا و تلاش ایران برای حضور در مارکت‌های جهانی انرژی است که ایران را ناگزیر به یک مشارکت فعال در تحولات قفقاز می‌کند و حمایت ایران از ارمنستان در منطقه قفقاز نیز از این مسئله نشئت می‌گیرد که منافع ملی ایران در تقابل با کنشگری امنیتی ترکیه در منطقه قفقاز است.

۷- چین: چین در راستای سیاست عدم مداخله هم‌اکنون در برابر بازی‌های امنیتی در قفقاز سیاست سکوت را پیشه کرده است، اما با توجه به مبادلات گسترده با ترکیه و طرح کریدور جاده ابریشم نوین و حمایت هند از ارمنستان احتمالا خواهان تسلط جمهوری آذربایجان و ترکیه است، اما در نهایت تا مشخص شدن برنده رقابت‌های امنیتی قفقاز سکوت پیشه خواهد نمود و در نهایت با طرف برنده برای تامین منافع اقتصادی خودش وارد مذاکره خواهد شد.

نتیجه‌گیری

هر کدام از قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای به نوعی به دنبال کسب منافع اقتصادی و یا امنیتی خود در قفقاز و یا آسیای مرکزی می‌باشند و یا به دنبال محدود کردن منافع سایر قدرت‌ها در این منطقه می‌باشند و این موضوع منجر به دامن زدن به تحولات امنیتی قفقاز شده است و به نوعی بازیگران بزرگ‌تر از بازیگران کوچک‌تر در صحنه معادلات امنیتی و اقتصادی خودشان در قفقاز حمایت به عمل می‌آورند.

ارسال نظرات