صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

در زمانی که اکثر مردم به این نتیجه رسیده بودند که فیلم‌های اکشن باکیفیت و خشن دیگر متعلق به گذشته هستند، جان ویک از راه رسید و به مخاطبان سینما و استودیو‌های هالیوودی یادآوری کرد که یک فیلم اکشن خوش ساخت با شخصیت‌های غیر ابرقهرمانی می‌تواند چه اندازه جذاب باشد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۲ - ۱۹ شهريور ۱۴۰۲

مردم می‌توانند نظرات متفاوتی در مورد اینکه یک داستان خوب برای یک فیلم چقدر اهمیت دارد، داشته باشند. برخی ژانر‌ها مانند درام‌ها و کمدی‌ها اهمیت زیادی برای سر هم کردن یک داستان قوی دارند که از طریق آن، شخصیت‌ها و روابط بین فردی آن‌ها را بررسی کنند. اما برخی دیگر از ژانر‌ها برای موفقیت نیازی به تکیه بیش از حد به داستان‌های قوی ندارند.

به گزارش روزیاتو، این موضوع اغلب در مورد ژانر اکشن صدق می‌کند، جایی که موفقیت فیلم بیشتر به نمایش بصری صحنه‌های مبارزه و سکانس‌های تعقیب و گریز بستگی دارد تا داشتن یک روایت پیچیده یا مضامین روایی عمیق. بیایید نگاهی به چند مورد از فیلم‌ها بیندازیم که علی رغم اینکه بیشتر صحنه‌های اکشن هستند و حداقل طراحی و شخصیت پردازی در آن‌ها به چشم می‌خورد، اما فیلم‌هایی باکیفیت و دیدنی هستند.

۱۰- ۳۰۰

زک اسنایدر، امروزه بیشتر به خاطر نگاه خاصش به جلوه‌های بصری در فیلم‌ها و استفاده زیاد و بسیار زیاد از حرکت آهسته شناخته می‌شود. هر دوی این ویژگی‌ها پیش از این در فیلم موفق ۳۰۰ که براساس یک مجموعه کمیک نوشته شده توسط فرانک میلر و لین وارلی ساخته شده بود، به طور کامل به چشم می‌خورد. هم کمیک‌ها و هم فیلم، روایتی بسیار خاص و باشکوه از نبرد تاریخی ترموپیل ارائه می‌دهند.

در این فیلم، امپراطوری اسپارتی توسط پادشاه ایرانی – خشایارشاه – به چالش کشیده می‌شود. در پاسخ، پادشاه لئونیداس با تنها ۳۰۰ سرباز اسپارتی به جنگ با امپراطوری بزرگ ایران می‌رود. آنچه در ادامه داستان می‌آید، روایتی الهام بخش از تاکتیک‌های مختلف نبرد است که لئونیداس و سربازانش که برای گیج کردن مکرر طرف مقابل طراحی می‌کنند. این فیلم در زمان اکران خود بسیار خبرساز و جنجالی شد و بسیاری آن را به تحریف تاریخ و نشان دادن تصویری غیرانسانی و نادرست از ایرانی‌ها متهم کردند.

۹- Bloodsport

فیلم‌های با موضوع تورنمنت‌های مبارزه‌ای یک زیر ژانر کامل از فیلم‌های اکشن و یکی از قدیمی‌ترین و شاخص‌ترین عناوین این زیر ژانر، فیلم Bloodsport ساخت سال ۱۹۸۸است. این فیلم که ژان کلود ون دام در دوران اوج جوانی اش را در خود دارد، براساس تجربیات زندگی فرانک دوکس ساخته شده است، شخصیتی که ون دام به عنوان قهرمان اصلی داستان، نقش او را بازی می‌کند.

در این فیلم، دوکس سروان ارتش آمریکا بوده و متخصص رشته رزمی نینجتسو نیز هست. دوکس پس از دعوت شدن به یک تورنمنت هنر‌های رزمی زیرزمینی در هنگ کنگ به نام کومیته، تصمیم می‌گیرد بدون اینکه به مافوق هایش بگوید از ارتش مرخصی بگیرد تا بتواند در این تورنمنت شرکت کند. آنچه در ادامه می‌آید، مجموعه‌ای دلخراش از مسابقات فیزیکی در کومیته است که طی آن مهارت‌های دوکس و همچنین صداقت و درستی او به شدیدترین شکل ممکن مورد آزمایش قرار می‌گیرد.

۸- Predator

فرانچایز غارتگر یکی از ناامیدکننده‌ترین سری فیلم‌هایی است که هالیوود تا به حال ساخته است، زیرا پتانسیل‌های زیادی برای دنیاسازی بی نقص در بطن خود دارد که البته هرگز روی آن سرمایه گذاری نشد. از سوی دیگر، سازندگان فیلم اورجینال غارتگر در سال ۱۹۸۷ می‌دانستند که جالب‌ترین بخش این فرنچایز، یعنی بیگانه‌ای به نام یائوتجا (Yautja)، زمانی بهترین عملکرد را دارد که کمتر دیده شود، بدون اینکه توضیح زیادی در مورد منشأ آن داده شود.

بنابراین، غارتگر وقت خود را برای ساخت روایت یائوتجا یا پس زمینه بیگانه‌ای او هدر نمی‌دهد. در عوض، تمرکز بر گروهی از کماندو‌های کارآزموده است که در جنگلی با یک شکارچی بدخواه مرموز که سلاح‌های بسیار پیشرفته‌ای دارد به دام افتاده اند. این فیلم به عنوان مجموعه‌ای از درگیری‌ها بین یاتجا و کماندو‌ها عمل می‌کند که در آن موجود بیگانه به طور ماهرانه‌ای اعضای گروه کماندو‌ها را یکی پس از دیگری از بین می‌برد تا زمانی که تنها یک نفر برای رویارویی با هیولای دنیای دیگر باقی می‌ماند.

۷- Mad Max: Fury Road

زمانی که جورج میلر در دهه ۲۰۱۰ تصمیم به راه اندازی مجدد سری معروف مکس دیوانه گرفت، این فیلمساز استرالیایی یک رویای ساده داشت؛ ساخت فیلمی که تقریباً از ابتدا تا پایان یک تعقیب و گریز مداوم است. میلر با در نظر گرفتن این ایده، استوری بورد‌ها و انیمیشن‌های دقیقی خلق کرد تا مشخص شود که آیا ساخت چنین فیلمی که حداقل داستان یا دیالوگ را به نفع صحنه‌های اکشن نفس گیر داشته باشد، امکان پذیر خواهد بود یا خیر.

این اتفاق باعث شد تا فیلم Mad Max: Fury Road در سال ۲۰۱۵ به یکی از بهترین فیلم‌های اکشن تاریخ سینما تبدیل شود. درست بر طبق ایده میلر، فیلم با سرعت تمام شروع می‌شود و هیچ گاه کند نمی‌شود و تقریبا تمام اکشن در بالای وسایل نقلیه زره پوش جنگی و عجیبی رخ می‌دهد که در آن شخصیت مشهور مکس همراه با امپراطور فیوریوسا و حرمسرای نجات یافته یک جنگسالار محلی به نام ایمورتان جو در حال فرار است.

این فیلم یک نبوغ پرتحرک را در سکانس‌های اکشن خود به نمایش می‌گذارد که حتی تصور آن برای اکثر افراد دشوار است. اما میلر و تیمش به نوعی موفق می‌شوند در میان این همه دیوانگی و هرج و مرج زمین‌های بایر و پساآخرالزمانی فیلم، داستانی واقعاً تاثیرگذار و جذاب را روایت کنند.

۶- Barrier ۱۳

لوک بسون، تهیه کننده و فیلمساز فرانسوی، استعداد عجیبی در زمینه داستان‌های اکشن دارد و زمانی که در سال ۲۰۰۴ به عنوان یکی از تهیه کنندگان و نویسندگان در ساخت فیلم اکشن فرانسوی Banlieue ۱۳ که در سراسر جهان با نام بلوک ۱۳ شناخته می‌شود، مشکارکت داشت، روی اسب برنده شرط بندی کرده بود. این فیلم به لطف فیلمنامه قوی و پرتنش و بازی‌های کاریزماتیک دیوید بل و سیریل رافائلی که در دنیای واقعی نیز ورزشکار هستند بسیار موفق بود.

داستان در دنیایی پساآخرالزمانی رخ می‌دهد، جایی که در آن جامعه بر اساس ثروت به بخش‌های مختلف تقسیم شده است. بلوک B ۱۳ یکی از این بخش‌ها است که به شدت درگیر جرم و فساد است به طوری که پلیس منطقه را ترک کرده و زندگی افراد محلی را در معرض تهدید باند‌های خیابانی به حال خود رها کرده است.

لیتو یکی از ساکنان بلوک B ۱۳ است که سعی می‌کند از تبهکاران دوری کند، اما وقتی خواهرش توسط رئیس قدرتمند یک گروه تبهکار گروگان گرفته می‌شود، مجبور به اقدام می‌شود. لیتو با یک افسر مخفی به نام دیمین همکاری می‌کند تا در یک داستان پر تنش و اکشن که به سرعت از یک صحنه اکشن به صحنه‌ای دیگر می‌رود، تبهکاران را دستگیر کند و در نهایت داستان را به یک پایان غیرمنتظره برساند.

۵- The Raid

در دهه ۲۰۱۰ هالیوود برای فیلم‌های خود به سراغ استفاده از جلوه‌های ویژه کامپیوتری پرهزینه برای صحنه‌های اکشن رفت، و آن هم به قیمت دور شدن از صحنه‌های مبارزه تن به تن کلاسیکی که قبلاً در فیلم‌های اکشنی با بازی بروس لی، جت لی، جکی چان و غیره. اما دیگر صنایع فیلمسازی در سراسر جهان آماده بودند تا این عقب ماندگی و تغییر مسیر را جبران کنند، مانند فیلم اندونزیایی The Raid که در سال ۲۰۱۱ اکران شد. داستان فیلم بسیار ساده است. گروهی از افسران پلیس در حال حمله به ساختمانی هستند که رئیس یک گروه تبهکار بدنام را در خود جای داده است.

همه چیز درست پیش نمی‌رود، تبهکاران از حمله پلیس به مجتمع باخبر می‌شوند و مدت کوتاهی بعد، ماموران پلیس بدون هیچ نیروی کمکی در ساختمانی پر از قاتلان خطرناک به دام می‌افتند؛ بنابراین یک سری صحنه‌های مبارزه بسیار خشن شروع می‌شود، در شرایطی که افسران به آرامی طبقات مختلف ساختمان را با مبارزه با ارتشی از رزمی کاران بی رحم به کنترل خود در می‌آورند.

یورش برخی از بهترین سکانس‌های مبارزه تن به تن تاریخ سینما را در خود دارد و داستان و صحنه‌های آن الهام بخش بسیاری از تقلید‌ها در سراسر جهان و در دیگر صنعت‌های فیلمسازی شده است.

۴- Ong Bak

از دهه ۲۰۰۰ ستاره‌های اکشن زیادی برای رقابت با جذابیت رزمی کارانی مانند بروس لی، جکی چان یا ژان کلود ون دام وجود نداشته است. اما زمانی به نظر می‌رسید تونی جا وارث تاج و تخت ستارگان اکشن دهه ۸۰ و ۹۰ باشد، جایگاهی که به لطف موفقیت فیلم اونگ – بک: مبارز موی تای ساخته سال ۲۰۰۳ نصیب او شد؛ و به راحتی می‌توان دلیلش را فهمید، جایی که جا در این فیلم سطحی از رزمی کاری و ورزشکاری را به نمایش می‌گذارد که تا به حال یا قبل از آن هرگز روی پرده سینما دیده نشده است.

جا در این فیلم نقش قهرمان داستان، تینگ را بازی می‌کند که دهکده اش مورد هجوم مجرمانی قرار می‌گیرد که مجسمه باارزش بودا را می‌دزدند. تینگ توانمند در سفری انفرادی عازم بانکوک می‌شود تا مجسمه را پس بگیرد. به لطف اقدامات بی پروای هاملا، راهنمای تینگ، مبارز داستان به یک مسابقه رزمی زیرزمینی که توسط اوباش اداره می‌شود، کشیده می‌شود. تینگ برای تکمیل ماموریت خود چاره‌ای جز ارائه یک نمایش نفس گیر با سکانس‌های تعقیب و گریز هیجان انگیز ندارد که هر دوی آن‌ها به تونی جا اجازه می‌دهند تا توانایی تقریباً فراطبیعی خود را در نمایش ضربات پا و پرش‌های بلند به نمایش بگذارد.

۳- Mortal Kombat

نام فیلم خود بیانگر همه چیز است. مورتال کامبت یا نبرد مرگبار که براساس سری بازی‌های ویدیویی نمادینی به همین نام ساخته شده، یک فیلم اکشن کالت کلاسیک در سال ۱۹۹۵ بود که در سال ۲۰۲۱ بازسازی شد. فیلم اورجینال و راه اندازی مجدد آن اگرچه از نظر لحن کاملاً متفاوت هستند، اما هر دو یک طرح اولیه یکسان دارند، یا بهتر بگوییم هیچ طرح و روایت خاصی ندارند. گروهی از مبارزان ابرانسانی دور هم جمع می‌شوند تا در یک مسابقه بین دنیایی با یکدیگر مبارزه کنند.

هدف از این مسابقات جلوگیری یا تسهیل (بسته به اینکه چه کسی برنده شود) حمله به زمین توسط یک دیکتاتور از ددنیای موازی به نام شائو خان است. بنابراین، مبارزان چاره‌ای جز شرکت در یک سری نبرد تن به تن با استفاده از مجموعه‌ای خیره کننده از قدرت‌های فراانسانی و سلاح‌هایی که از علمی تا عرفانی متفاوت هستند، ندارند. فیلم‌های مورتال کامبت نه تنها به خاطر صحنه‌های مبارزه حماسی شان ماندگار شده اند، بلکه احتمالاً از محبوب‌ترین فیلم اکشن تمام دوران‌ها بر اساس موسیقی متن هستند.

۲- Extraction

در سال‌های اخیر، هالیوود به لطف محبوبیت فرنچایز جان ویک، بار دیگر به جذابیت صحنه‌های نبرد باکیفیت در فیلم‌های اکشن پی برده است. استخراج در قالبی مشابه فیلم‌های جان ویک قرر می‌گیرد و یک قهرمان اکشن خشن و ترشرو، اما بسیار کارآمد را نشان می‌دهد که با اکراه ماموریتی را می‌پذیرد و در ادامه در شرایطی گرفتار می‌شود که تنها گزینه اش مبارزه با ارتشی از قاتلان است.

تایلر ریک یک سرباز سابق است که اکنون به یک نیروی ویژه ماموریت‌های غیرقانونی تبدیل شده و وظیفه نجات فرزند یک رییس تبهکار هندی را بر عهده دارد که به بنگلادش قاچاق شده است. پس از نجات کودک، ریک به نقطه تخلیه می‌رود، اما متوجه می‌شود که نقشه خراب شده و دیگر امکان تخلیه او و پسرک از بنگلادش وجود ندارد. بنابراین، ریک چاره‌ای ندارد جز اینکه با مبارزه‌ای بی رحمانه و بی امان، این کودک را از دست ارتشی از قاتلان در امان نگه داشته و در عین حال با درماندگی به دنبال راهی برای خروج از کشور باشد.

۱- John Wick

در زمانی که اکثر مردم به این نتیجه رسیده بودند که فیلم‌های اکشن باکیفیت و خشن دیگر متعلق به گذشته هستند، جان ویک از راه رسید و به مخاطبان سینما و استودیو‌های هالیوودی یادآوری کرد که یک فیلم اکشن خوش ساخت با شخصیت‌های غیر ابرقهرمانی می‌تواند چه اندازه جذاب باشد.

جان ویک آدمکش بازنشسته‌ای است که در حال سوگواری مرگ همسرش است، اما در این شرایط به ناگاه متوجه می‌شود پسر لوس یک تبهکار ماشینش را نابود کرده و سگش را کشته است.

جان که به شدت در اندیشه انتقام است، بار دیگر سلاح‌های قدیمی اش را برمی دارد و دست به کشتاری یک نفره علیه تمام دنیای زیرزمینی جنایتکار شهر می‌زند. جان ویک نه به خاطر خط داستانی نخ نما شده اش، بلکه به خاطر این که کارگردان و طراحان صحنه‌های اکشن فیلم، زمان فیلم را با موجی از صحنه مبارزه‌ای باکلاس، خوش ساخ و پرتنش پر می‌کنند، قابل توجه است.

این فیلم به خاطر شکستن کلیشه‌های خسته کننده هالیوود در استفاده از دوربین‌های لرزان و برش‌های سریع و فراوان در مرحله تدوین و بکارگیری برداشت‌های بلند مورد تحسین قرار گرفته که به وضوح سختکوشی و طراحی دقیقی را نشان می‌داد که برای خلق سکانس‌های اکشن لذت بخش و سرگرم کننده، یکی پس از دیگری، به کار گرفته شده است.

ارسال نظرات