صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۶۳۵۱۴
جریان‌های سیاسی که با صفت حزب باد شناسایی می‌شوند در کوتاه مدت، رای مردم را به خود جذب می‌کنند، اما به مرور، به دلیل فقدان گفتمان سیاسی مشخص و عدم وجود برنامه همه جانبه برای توسعه کشور، تعارض بین نظرات قدیم و جدید آن‌ها نمایان می‌شود.
تاریخ انتشار: ۲۰:۰۲ - ۱۵ شهريور ۱۴۰۲

«احزاب باد» یا فرصت طلبان (Opportunism) بدون توجه به عواقب سیاست‌ها برای دیگران، اقدامات مصلحتی انجام می‌دهند که عمدتاً با انگیزه منافع شخصی هدایت می‌شوند. برخی جریان‌های سیاسی در آستانه انتخابات‌های مجلس ایران، در همین لباس، برای جذب رای استفاده می‌کنند. خبرآنلاین در گزارشی نشانه‌های کاربرد این فرمول را بررسی کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، شش ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی۱۴۰۲، جریان سیاسی خواهان «حاکمیت یکدست قوا» که از سال۱۳۹۸تا به امروز، ابتدا مجلس و سپس دولت را در اختیار گرفته است، تلاش می‌کند برای جذب رای مردم در انتخابات اسفند۱۴۰۲، نظرات سیاسی خود را با رویکردی انتقادی، اما در چرخش تمام درجه نسبت به گذشته و در قالب یک بسته بندی جدید به مخاطب ارائه کند.

با بررسی تکنیک حمله این جریان ها، که عمدتا فاقد استراتژی مشخص بوده و بدون برنامه عملیاتی در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در هر انتخابات، تلاش می‌کنند، قدرت سیاسی خود را حفظ کنند، یک تکنیک آزموده شده در انتخابات‌های قبلی از اهمیت بیشتری برای جذب رای از بین توده‌های متعهد و آرمان گرا، که از سادگی برای پذیرش نظرات خودی‌ها برخوردارند، وجود دارد.

تحریم برای ما نعمت است! برای رقیب بی کفایتی!

این جریان‌ها در شرایط فقدان قدرت، با برچسب زدن به رقبایی که خواهان اصلاحات اقتصادی از مسیر سیاست خارجی و رفع تحریم‌ها در مذاکره با کشور‌های تحریم کننده هستند، تحریم‌ها را «نعمت» توصیف کرده، تا از این رهگذر، با بسیج توده‌های ناآگاه، علت مشکلات را، نه پیامد‌های اقتصادی تحریم بر معیشت مردم، بلکه حضور سیاستمدارانی بازنمایی کنند که رقیب سیاسی آن‌ها در انتخابات هستند.

از نگاه این جریان سیاسی، تحریم‌ها نعمت و موجب پیشرفت کشور است و مذاکره با تحریم کنندگان باعث عبور از آرمان‌ها است، تا از این رهگذر، رای دهندگان علاقه‌مند به ارزش‌های انقلابی، به این استدلال تن دهند که تحریم نمی‌تواند به عنوان مانع پیشرفت کشور، اولویت نخست مشکلات کشور قرار گیرد. از این رو آن‌ها استدلال می‌کنند با تغییر مدیران و انتخاب افراد وابسته به احزاب حامی بقای تحریمها، می‌توان بساط مذاکره و مذاکره کننده را برای حفظ آرمان‌های انقلابی جمع کرد.

برای نمونه، غلامعلی حدادعادل که ریاست شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب اسلامی یا به اختصار «شانا» را بر عهده دارد، ۲۸مرداد۱۴۰۲ در نشست انتخاباتی جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی گفته: «تحریم منجر به مشکلات اقتصادی، آسیب‌های اجتماعی و عدم ازدواج جوانان می‌شود. این مسائل را به حساب انقلاب می‌گذارند، اما غافل از اینکه اصل موضوع ناشی از فشار بیگانه است»

حدادعادل همین اظهار نظر را در پایان دولت احمدی نژاد و بعد از تحمیل شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران و قرار گرفتن ایران در آستانه برنامه نفت در برابر غذا نیز گفت و از سیاست‌های خودتحریمی دولت دفاع کرده بود.

غلامعلی حداد عادل ۲۱آبان۱۳۹۱ و شش ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری۱۳۹۲، در جمع نخبگان سیاسی و فرهنگی اصفهان گفته بود: «مسوولان و بدنه اجرایی نظام جمهوری اسلامی با تمام توان در حال خدمت رسانی هستند و شرایط بوجود آمده اقتصادی در کشور بیشتر متوجه و تحت تاثیر تحریم هاست.».

اما تغییر دولت ها، نظرات حداد عادل درباره نسبت اثرگذاری تحریم و تغییر مدیران را نیز تحت تاثیر قرار داد و در آستانه انتخابات مجلس۱۳۹۸ که دولت روحانی بر سر کار بود، حداد عادل با دفاع از تحریم‌ها و فرصت خواندن آن، گفت «بدون شک می‌توانیم تحریم‌ها و تهدید‌ها را با اقتصاد مقاومتی به فرصت تبدیل کنیم.» در همین حال، رئیس شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب اسلامی در سال۱۴۰۰ و قبل از برگزاری انتخاباتی که رئیسی پیروز آن بود، در اظهارنظری پیش دستانه، گفته بود «مشارکت پایین را نتیجه سوء مدیریت می‌دانم»

در همین راستا، محمدباقر قالیباف نیز که آن زمان سرلیستی فهرست وحدت نیرو‌های انقلاب اسلامی بر عهده داشت، دو روز مانده به انتخابات۱۳۹۸ مجلس، با اطمینان «سهم تحریم در مشکلات اقتصادی کارشناسی شده را حداکثر ۳۰ درصد» دانست و گفته بود: «۷۰ درصد دیگر آن نشأت گرفته از سوءمدیریت و ناکارآمدی در اداره کشور است.»

ابراهیم رئیسی نیز از همین تاکتیک در انتخابات۱۴۰۰ بهره برد. رئیسی در اولین مناظره انتخاباتی ۱۴۰۰ گفته بود «مدیریت، حلقه‌ی مفقوده در کشور است؛ من بسیاری از مدیران اقتصادی را به‌خط می‌کنم و در سوابق خود هم این کار‌ها را انجام داده‌ام و مردم قدرتِ مدیریت را می‌خواهند.».

اما حالا و بعد از دو سال تغییرات مدیریتی عمیق در سطح دولت سیزدهم، کشور بر مدار همان مشکلاتی می‌چرخد که بعد از خروج ترامپ از برجام و در زمان روحانی، گرفتار پیامد‌های تحریم بود.

مردم کجای بازی «احزاب باد» هستند؟

جریان‌های سیاسی که با صفت حزب باد شناسایی می‌شوند در کوتاه مدت، رای مردم را به خود جذب می‌کنند، اما به مرور، به دلیل فقدان گفتمان سیاسی مشخص و عدم وجود برنامه همه جانبه برای توسعه کشور، تعارض بین نظرات قدیم و جدید آن‌ها نمایان می‌شود.

بهره گیری از این تاکتیک در جریان‌های سیاسی زمانی تشدید می‌شود که آن‌ها عملکرد ضعیف خود را در برابر وعده‌های داده شده به طرفداران دیده، اما در عمل نتوانستند همسو با بزرگنمایی بر سر دستاوردها، در سفره معیشت حامیان خود، تغییری ایجاد کنند.

به عبارت دیگر برای برخی جریان‌های سیاسی، تحریم زمانی نعمت است تا قدرت را در اختیار داشته باشند و زمانی که در قدرت نباشند، جریان رقیب را از رفع تحریم‌ها منع کنند و همزمان سوء مدیریت آن‌ها را در اداره وضع موجود، به چالش بکشند. بقای تحریم ها، فرصت مناسب تا انتخابات بعدی، به آن‌ها می‌دهد تا رقیب سیاسی را برای برطرف نکردن تحریم‌ها سرزنش کنند. غافل از آنکه انباشت و رسوب پیامد‌های اقتصادی و سیاسی ناشی از تحریم ها، آسیب‌های جبران ناپذیری را به کشور وارد می‌کند.

در چنین شرایطی، شناخت تکنیک جریان‌های سیاسی برای کسب رای، از آنجا اهمیت دارد که این گروه‌ها و افراد، به فراخور موقعیت‌های انتخابات، نظرات خود را به گونه‌ای مطرح می‌کنند تا در نتیجه نهایی، رقیب آن‌ها هدف حمله قرار گیرد. تکنیک‌هایی که هدف آن، سوق دادن مردم به سمت منافع شخصی با روکش مصالح عمومی است و استمرار تحریم ها، تضمین کننده منافع حزبی و شخصی این افراد است.

ارسال نظرات