صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۶۱۲۰۸
مریم کوهنوردی که برای صعود عازم قله کهار شده بود گفت: دو تا جمله این آدم اصلا از ذهن من بیرون نمی‌رود. او وقتی ازش پرسیدیم چرا این کار را می‌کنی؟ گفت شما زن بی‌صاحب هستید که آمدید کوه! کوه برای من است! حالا که آمدید من باید این کار را با شما کنم.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۶ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۲

اعتماد نوشت: روز پنجشنبه دو زن کوهنورد که برای صعود عازم قله کهار شده بودند توسط یک چوپان مسلح به سلاح گرم مورد حمله قرار گرفتند.

آن مرد قصد تعرض به این دو زن کوهنورد را داشت، اما در نهایت موفق نشد و آن دو زن توانستند به هر ترتیبی بود بدون اینکه مورد تعرض قرار بگیرند فرار کنند. این فرد در حال حاضر تحت تعقیب پلیس قرار دارد. یکی از این دو کوهنورد که مورد تهاجم قرار گرفتند ماجرای این اتفاق را با جزییات کامل بازگو کرد.

شقایق و مریم که اولی ۱۸ سال سابقه کوهنوردی دارد و دومی ۷ سال، می‌خواستند آخر هفته جاری صعودی یک‌روزه به دماوند داشته باشند و روز پنجشنبه هفته قبل برای تمرین عازم قله‌های کهار و ناز شدند. آن‌ها طی مسیر با چند کوهنورد برخورد داشتند که یکی از آن‌ها بعدا با شنیدن صدای شلیک در کوهستان - از جا پرید!

پارچه را از روی دستش زد کنار و دیدیم مسلح است!

مریم یکی از این دو کوهنورد در مورد اتفاقی که روز پنجشنبه برای آن‌ها رخ داد، گفت: تقریبا ساعت ۱۱ رسیدیم قله کهار. سه تا کوهنورد آقا آنجا بودند که ما هم در مسیر دیده بودیم‌شان. شقایق گفت ما قرار است خط الراس کهار به ناز را برویم و از قله ناز برویم بالا و از یال ناز برگردیم به روستا. گفت برویم پایین بنشینیم چیزی بخوریم و استارت بزنیم. حتی به آن آقایان گفتیم شما قله ناز نمی‌آیید؟ که آن‌ها گفتند ما آب کافی نداریم. بعد از ما یک آقایی انفرادی صعود کرد که شاهد ماجراست. او وقتی که داشته دور می‌شده صدای تیراندازی شنیده و فکر کرده در روستا کپسول گازی، چیزی ترکیده.

مریم ادامه داد: ما غذا که خوردیم به سمت یال خط‌الراس ناز حرکت کردیم. سمت راست یک گله بود. شقایق به آن منطقه خیلی اشراف دارد. شماره چوپان‌های منطقه را هم دارد. به او گفتم از چوپان بپرسم ببینم آب دارد یا نه؟ گفت نه! این اصلا کی هست و چرا گله‌اش را آورده این بالا، چون اینجا اصلا آب ندارد؟ گفتم چه سوالاتی می‌پرسی! رفتم از چوپان پرسیدم آب داری؟ گفت بله و آب داد به من. لکنت زبان شدید داشت. یک چشمش هم می‌پرید و یک پایش هم شل بود.

خیلی آفتاب سوخته بود، ولی به نظر نمی‌رسید بیشتر از ۳۰ سال داشته باشد. وقتی آب داد، گفت چای بگذارم؟ شقایق گفت نه ممنون و به من گفت مریم بدو! حس کردم شقایق احساس خطر کرده است. آن مرد دوباره صدایم کرد و گفت خانم شارژر دارید؟ گفتم نه. در همین حین او رسیده بود پشت سر ما. دیدم یک پارچه در دستش است. زد کنار و یک اسلحه گرفت رو به من. من هنگ کردم. دستش را انداخت روی دستم و مچ دست چپ من را محکم گرفت. ما شروع کردیم جیغ زدن. اصلا هم نمی‌دانستیم آن اسلحه پر است یا خالی.

آن مرد به سمت دوستم شلیک کرد، مرا انداخت روی زمین و چاقو را گذاشت کنار پهلوم!

شقایق با باتوم و کوله به او حمله کرد. چون آن آقایان روی قله کهار بودند و معلوم بود شروع کردم داد زدن که ول کن شوهرم و برادرم دارند می‌آیند. شر درست نکن! او یک لحظه ترسید. تا دست من را ول کرد شقایق دست مرا کشید و گفت بدو. ما تا دشت زیر قله ناز را بدون آب دویدیم. خوشحال بودیم که از دست این آدم نامرد در رفتیم و داشتیم در موردش حرف می‌زدیم. یک ساعتی گذشت. من دیگر خالی کرده بودم. رسیدیم به دشت فراخ که آنتن نداشت و قله ناز بالای سرمان بود. شقایق گفت یک سیب بخوریم و قله را بکشیم بالا.

این کوهنورد در مورد ادامه داستان گفت: من هنوز کوله را زمین نگذاشته بودم که شقایق گفت مریم بلند شو و و چاقویت را دربیاور و بدو. من عقبم را نگاه کردم، دیدم آن مرد روی الاغش نشسته و دارد می‌آید. گله را ول کرده بود و افتاده بود دنبال ما. خیلی به تاخت رسید. اول هم نیامد پایین و بعد از چند دقیقه پیاده شد. اسلحه هم همراهش بود. قبل از اینکه پیاده شود اسلحه را باز کرد. یک لوله آلومینیومی داشت با دسته سفید مایل به کرم.

او به زور می‌خواست اسلحه را ببندد و به خاطر همین من گفتم شقایق این اسلحه‌اش الکی است و زنگ زده! شقایق گفت پس چاقویت را به من بده و باتوم را بگیر. می‌خواستیم به او حمله کنیم. شروع کرد به شقایق فحش دادن. بیشتر هم به من گیر داده بود، چون ترس را بیشتر در چشمان من می‌دید. به شقایق گفت من تو را می‌کشم اینجا و یک بلایی سر این می‌آورم. شقایق به او گفت پول می‌خواهی؟ چه می‌خواهی؟ چقدر می‌خواهی؟ گفت من پول نمی‌خواهم. یک نفر از شما باید برهنه شوید. شقایق گفت برادر و پدرم آن بالا هستند و دارند می‌آیند. جواب داد خفه شو! هیچ‌کس آن بالا نیست.

در حین درگیری گله گوسفندش آمد در دشت. شقایق گفت چوپان روستای کلوان دارد می‌آید که جواب داد نه! او دوست من است! اگر هم الان با من راه نیایید او می‌آید سراغ‌تان. شقایق می‌خواست با چاقو و چند تا سنگ به او حمله کند. او به شقایق چند بار گفت فلان فلان شده نیا جلو نیا جلو تا اینکه تیر هوایی به سمت شقایق شلیک کرد که پوکه‌اش از کنار سر او رد شد. وقتی شلیک کرد و صدای انفجار پیچید من روی دو تا زانویم افتادم زمین. قالب تهی کردم.

اینکه دید من افتادم آمد مرا از یقه گرفت و روی شکم خواباند که الان روی پا‌های من رد خار و خاشاک هست. زانویش را گذاشت روی کمرم و اسلحه را گرفت سمت شقایق. شقایق داد می‌زد او را ول کن، او شوهر دارد من برهنه می‌شوم که طرف جواب داد من تو را می‌کشم و این را فلان می‌کنم. بعد لباس بالاتنه مرا پاره کرد. یک چاقوی تیز هم گذاشته بود روی پهلوی چپم. هرچند اگر چاقو هم نبود من صادقانه نمی‌توانستم تکان بخورم و کاری کنم.

شقایق چند تا سنگ پرت کرد و مرد به سمت او حمله کرد و روی سر و صورت و گردنش جراحت ایجاد کرد. ما به پزشکی قانونی هم رفتیم و این‌ها ثبت شده است. من تا آمدم بلند شوم بروم کمک شقایق با یک سنگ برگشت طرف من و زد توی گردنم. جوری که من افتادم. این مدام به عقب سرش نگاه می‌کرد و یک ترسی داشت. ما فکر کردیم ممکن است به خاطر حرف‌های ما ترس برش داشته. جنون گرفته بود او را.

در همین اثنا صدایی شنید. باتوم‌ها را از ما گرفت و کرد در خورجینش. چاقو را از شقایق گرفت و حتی بادی اسپلش که می‌گفتیم این اسپری فلفل است را گرفت از ما. گفت می‌آیم سر وقت‌تان. ما با همان وضع شروع کردیم روی یال ناز دویدن. از داخل کوله لباس اضافه‌ای که همراه داشتیم پوشیدیم، چون بالاتنه ما را پاره کرده بود.

مریم در ادامه به ماجرای تماسش برای گرفتن کمک اشاره کرد و گفت: به محض اینکه آنتن ما آمد به استاد نصیری زنگ زدیم. شرح ماوقع را گفتم و خواهش کردم کمک‌مان کند. ۱۱۲ اصلا نمی‌گرفت. منتها، چون استاد نصیری برنامه من را می‌دانست و در جریان همه‌چیز بود تا قطع کردم پیگیری کرد و امداد کوهستان را خبر کرد و به آقای سهیل فرید زنگ زد. وجود دوست من باعث شد من زنده از دست آن فرد و بدون اینکه بتواند کارش را بکند رها شوم. منتها وسط راه شقایق صدایم کرد و گفت مریم! دوباره آمد! این دفعه دیگر ما را می‌کشد!

مریم صحنه را به این شکل توصیف کرد: روی قاطر مثل این فیلم‌های گنگستری نشسته بود و به ما نزدیک می‌شد. ضمنا این را هم بگویم که در بار دوم به او گفته بودم من از او فیلم و عکس گرفتم و فرستادم و بیچاره‌ات می‌کنم. مثل اینکه این باعث شده بود با خودش فکر کند باید برگردد. آمد و رفت سراغ شقایق و گفت گوشی‌ات را بده و عکس‌ها را پاک کن. شقایق هی می‌گفت دروغ گفتیم عکس و فیلمی در کار نیست.

در همین حین امداد کوهستان که استاد نصیری به آن‌ها خبر داده بود تماس گرفتند. من جواب دادم و گفتم کجایید آقا! صدا هم روی اسپیکر بود. آن‌ها هم خیلی هماهنگ‌شده گفتند ما روی قله‌ایم! و ما هم گفتیم بله شما را می‌بینیم. شقایق شروع کرد با باتوم دست تکان دادن. این با الاغش یواش یواش رفت. فهمید واقعا ما با کسی ارتباط گرفتیم. من فقط خواهش می‌کردم تلفن را قطع نکنند، چون طرف با اسلحه هنوز مقابل ما بود. ما ۲۰ دقیقه‌ای تا قله ناز را دویدیم و او دیگر پشت ما نیامد.

استاد نصیری مدام پیگیری می‌کرد و یک آقایی به نام رضایی از روستای کلوان با اسبش آمد بالا. ما سه ساعت در سراشیبی آمدیم پایین. آب هم نداشتیم که من زنگ زدم به استاد نصیری و گفتم من فکر می‌کنم که دارم تمام می‌کنم و نفسم بالا نمی‌آید و فقط بگویید یک نفر بیاید شقایق را ببرد؛ که آقای رضایی آمد و شقایق را سوار اسب کرد و ما را آوردند پایین. شربت به ما دادند و اینها.

او شناسایی شده و پلیس به دنبالش است

کوهنورد نجات‌یافته در مورد ادامه ماجرا اظهار داشت: اهالی روستا به ما کمک کردند و گفتند اگر زودتر به ما می‌گفتید خودمان دو ساعته پیدایش می‌کردیم. ما الان دو روز است که می‌رویم و می‌آییم. کلانتری نسا رفتیم. الان هم که دارم با شما صحبت می‌کنم جلوی شورای ده کلوان هستیم.

او افزود: نهایتا متوجه شدند یک چوپانی به اسم کاظم گله یک آدمی را از طالقان گردن گرفته و به خاطر اینکه بتواند بیاید از مراتع و آب اینجا استفاده کند برداشته یک چوپان را گذاشته بالای سر گله و همه هم می‌شناختندش. چون وقتی تعریف کردم همه گفتند آن «پسر شله که می‌آمد در روستا». و، چون برای امنیت خودشان و زن و بچه‌خودشان احساس خطر کردند شروع کردند به پیگیری.

مریم در پاسخ به این سوال که آیا فرد بازداشت شده، گفت: خیر. این رفته بالا. شناسایی شده. گویا چند نفر هم که دنبال او بودند او را دیدند با همان مشخصات. از کلانتری رفتند دنبالش. امروز (یکشنبه) با ما تماس گرفتند که سریع خودتان را برسانید، چون این شناسایی شده، ولی گردن نگرفته. بیایید برای شناسایی. ما با تمام لوازم کوهنوردی برگشتیم و گفتیم حتی حاضریم برای شناسایی تا نوک قله برویم.

وقتی رسیدیم گفتند این گله و همه‌چیز را رها کرده و به سمت طالقان فرار کرده! گفتیم یعنی چهار تا مرد نتوانستند او را بگیرند؟ مریم در مورد آن نفرات توضیح داد: دو نفر محیط‌بان و دو، سه نفر از کلانتری بودند که با قاطر رفتند بالا. قبل از اینکه مامور پلیس برسد محیط‌بان‌ها او را می‌بینند، اما مسلح نبودند و او فرار کرد. الان روستایی‌ها می‌گویند اگر دیشب به ما گفته بودید ما شبانه او را می‌آوردیم، چون اشراف داریم به منطقه.

به ما گفت شما بی‌صاحب هستید و اگر بی‌صاحب نبودید به کوه نمی‌آمدید!

مریم در پایان گفت: دو تا جمله این آدم اصلا از ذهن من بیرون نمی‌رود. او وقتی ازش پرسیدیم چرا این کار را می‌کنی؟ گفت شما زن بی‌صاحب هستید که آمدید کوه! کوه برای من است! حالا که آمدید من باید این کار را با شما کنم.

آن مرد مدعی شد قبلا به چهار زن دیگر تجاوز کرده است!

مریم ادامه داد: نکته دوم اینکه اینجا دو قله چهار هزار متری است و همیشه جای امنی بوده برای کوهنوردی. اما او به من گفت من قبل از شما چهار نفر را اینجا فلان کردم (کلمه بسیار زشتی به کار برد و نه حتی کلمه عادی) هیچ‌کس هم نفهمیده! با شما هم همین کار را می‌کنم و می‌اندازم ته دره. اینجا گرگ دارد و گوشت‌تان نمی‌ماند!

با وقاحت تمام این حرف‌ها را زد. سه بار تاکید کرد. آنقدر خنگ نبود که در دفعات بعدی عددش را عوض کند. سه بار دقیق گفت چهار نفر. می‌گفتم مرگ مادرت بیخیال شو. به مادر خودش هم فحش می‌داد. دیوانه بود. ما پزشک قانونی رفتیم و جوابش هفته بعد می‌آید و شکایت ما در کلانتری نسا ثبت شده است.

شقایق می‌خواست با چاقو و چند تا سنگ به او حمله کند. او به شقایق چند بار گفت فلان فلان شده نیا جلو نیا جلو تا اینکه تیر هوایی به سمت شقایق شلیک کرد که پوکه‌اش از کنار سر او رد شد. وقتی شلیک کرد و صدای انفجار پیچید من روی دو تا زانویم افتادم زمین.

دو تا جمله این آدم اصلا از ذهن من بیرون نمی‌رود. او وقتی ازش پرسیدیم چرا این کار را می‌کنی؟ گفت شما زن بی‌صاحب هستید که آمدید کوه! کوه برای من است! حالا که آمدید من باید این کار را با شما کنم.

ارسال نظرات
محمدحسن
۰۰:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۸
سلام به نظرمن این یک داستان خودساخته بود.برای زیرسوال بردن بعضی هارلی دونفرکوهنورد ورزیده که سه ساعت درارتفاعات وشیب وسخت بودن دویدن ولی بااحساس خطرجدی نتوانسته یک شل رازمینگیرکنند جای بسی تاسف ودراخر امنیت زمانی قابل حرف است که درکوه وبیابان درخیابان درخانه درمحلکار ودرشب وروز روشن کسی جرات تعدی به هیچکس رانداشته باشد ولی امنیت باحرف درست نمیشود به عمل کاربراید نه به حرف من حاضرم امنیت واقعی رابا۶ماه اختیارتام برای کشوربیاورم ولی هرکس درهرمقام وپست وراه وچاه خطاکردموردحکم قرارگیرد نه افتابه دزدبگیرند واختلاس گران ملیاردی وجانیان صاحب منصب بمانند
ناشناس
۲۲:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
با نه به اعدام تو خونتون هم امنیت نخواهید داشت چه برسه به بالای کوه
در ضمن خطاب به بعضی خانم ها عین آدم لباس بپوشید
ناشناس
۲۲:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
چوپان بدبخت زده بوده بالا.خسته شده بوده و فکر کرده حالا یه مدت با آدما باشه.البته این داستان خانم های مجرد دروغه.
شاهین
۲۲:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
تا زمانی که افراد شرور زورگیر و دزد و ارازل با پرداخت جریمه بعد از ۲ ماه آزاد میشن .وضع از این بدتر هم میشه. فکر کنم باید برای حفظ جان مسلح بشیم.
خوشا بحال مسئولین هم خودشون و هم خانوادشون در امنیت و آسایش زندگی میکنن
ناشناس
۲۲:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
خانمهای کوهنوردعزیز
بنده سالهاست کوهنوردی میکنم و بارها دیده ام خانمهایی که حتی شبانه تک و تنها کوهپیمایی میکنند
ازتون خواهش میکنم واقعیت جامعه را قبول کنید و حتما با گروه و همراه مطمئن صعود کنید
اینبار یه متعرض ناقص العضو شاید دفعه بعد تعرض گروهی
شاید حیوان وحشی و شاید سانحه و سقوط
احمد
۲۱:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
اصل اول کوهنوردی:صعود باید بصورت تیمی و با حضور حداقل۱۲نفر انجام بشه.این نکته توی ابتدایی ترین دوره آموزش کوهنوردی گفته میشه و تا آخرین سطوح نیز تکرار میشه متاسفانه این دو خانم این موضوع رو رعایت نکردن.اگر بجز ماجرای گفته شده هر حادثه دیگری هم پیش می آمد این دو به مشکل اساسی بر خورد میکردن.
ناشناس
۲۱:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
وقتی ارذال اوباش جواهر دشت به خودشان اجازه حمله شبانه به اردوی توریست ها رو میدن و برخوردی صورت نمی گیره از ا این اتفاقا حالا حالا ها خواهد افتاد
ناشناس
۲۰:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
چرا دروغ باشد چقدر محیط بان کشته شدن
ناشناس
۱۹:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
رادان از شنبه چوپان ها را کنترل خواهد کرد
ناشناس
۱۹:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
اخلاقیات و انسانیت در جامعه نسبت به 50 سال قبل هزار برابر سقوط کرده قدیم چوپانها راه بلد و نجات دهنده راه گم کرده ها و بی پناهان بودند
ناشناس
۱۹:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
مرد تنهای جوانی که شل و کور و بد ترکیبه، موقعیت اجتماعی نداره، منزوی و احتمالا بی خانمانه، در یک موقعیت از نظر خودش استثنایی دو تا خانم جوان می بینه و تحریک میشه! نباید انتظاری که از یک مرد متمدن و چشم و دل و همه جا! سیر داریم از او داشته باشیم.
حسین پور
۱۸:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
باید این چوپان عیاش را اعدام کرد ، تا عبرت ، سایرین شود ، امنیت جامعه مهم تر از آزادی است آزادی بدون امنیت ، هیچ است ، از طرف ، یک دوست .
ناشناس
۱۷:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
این داستان اگر تخیلی نباشد در بهترین حالت میشه گفت اون دخترها از دارو دسته زن هرزگی آزادی بودن و حجاب و پوشش درست و حسابی نداشتن و تنهایی زدن به دل کوه و کمر و گیر یه کوه نشین دختر ندیده افتادن. هر دو طرف در این ماجرا مقصر هستند.
ناشناس
۱۷:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
چوپانه یه چشش میپره، شله، قوه جنسی بالایی داره، یاد سعید پور صمیمی افتادم تو فیلم تا غروب.
ناشناس
۱۷:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
نتیجه آموزش های حکومت
ناشناس
۱۶:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
چند هفته پیش زنان بی حجاب بی صاحب بودن، حالا زنان کوهنورد و احتمالا چند وقت دیگه کلا هر زن و دختری که در خیابان تردد کنه. عدالت و برابری و امنیت توی این سرزمین بیداد می کنه.
ناشناس
۱۹:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
بتمركه تو خونش شوهرداري بكنه
نیما
۲۳:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
باشه اسکل
تو خوبی
ناشناس
۲۳:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
حاکمیت همیشه شعار میده امنیت داریم
امنیت داریم
نه امنیت غذایی داریم نه شغلی نه اقتصادی نه فرهنگی نه ....

بیشتر منظورشون امنیت خودشون هست که تخت سلطنت بی خیال هم نمیشن
ناشناس
۱۶:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
من کاری با راست یا دروغ ماجرا ندارم.اگر هر کس این کار زشت و زننده را انجام داده.اولا ناموس نداره و نمیدونه خاه. و مادر چیه و ....بعدش فرمودید باطوم و اسپری و ...را از ما گرفت و گذاشت تو خورجین قاطرش.پس چطوری بار دیگ. که باز آمد دوستتون باطون توهوا میچرخاند.گفتید یک چشمش ناقص بود و پایش شل واگر ایشان مست کرده بودند تقریبا قدرت و هوشیاری یه بچه رو داشتند.بعد گفید دوسش باگله میامد طرف شما پس آن چه شد.و شل بودن پا و چشمش بهترین امتیاز برای پاکت کردن ایشون بود وشما درخطر مرگ و بی آبرو شدن بودید و هیچ اقدامی که منجر به زمین گیر شدن فرد باشد نکردید.خاهشا برای جاهای خلوت چنین اقدامی نکنید مخصوصا بانوان عزیز.درضما روستاییان که خبر داشتند چطور میگن شب گفته بودین ۲ساعته میاوردیم مگه کوه رونگشتید پس از کجاباز پیداش شد.بنظرم این ماجرا رو خود سایت طراحی کرده اما تقریبا آموزنده بود.مرسی
ناشناس
۱۷:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
از یه چیزی خبر داریا!! همون چوپانه نیستی؟؟؟
ناشناس
۲۱:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
الان دنبال چی هستی دقیقا!!!؟؟؟
محمد
۱۵:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
وقتی پلیس و نیروهای نظامی و انتظامی بجای انجام وظیفه ذاتی پلیس که مقابله با دزدان و اشرار و زورگیران و خفت گیران است کل انرژی و بودجه و توانش رو برای حجاب اجباری گذاشته و خودش تبدیل شده به مزاحم نوامیس ، چه انتظاری میشه داشت؟! روزی نیست که تو کوچه و خیابون یه موبایل قاپی و کیف قاپی و زورگیری نبینیم. در حال حاضر از نا امن ترین کشور های منطقه هستیم البته نا امن برای مردم و بهشت برای مسئولان مسلح و سپاه دار
صالح
۱۸:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
پلیس میخواد شما را آدم کنه که آدم بشو نیستید شما باعث نا امنی هستید فرارو سانسور نکن
ناشناس
۲۲:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
عین آدم لباس بپوشید و باعث فتنه نشوید
در ضمن عدم رعایت حجاب شرعی عملی شیطانی است و جنود الله مقابله خواهند کرد
نیما
۲۳:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
اگر سپاه و نیرو انتظامی نبودن که الان باید به داعشیا دایی میگفتی و شب به شب خودت رو با دوستان درو رو برا دست به دست میکردن
ناشناس
۱۵:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
بالا تنه جرواجر شده
میلاد محمدزاده
۱۵:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
احساس کردم دارم داستان سوسکی میخونم
ناشناس
۱۷:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
کمتر داستان سوسکی بخون چه اینجا چه هر جا.
ناشناس
۱۸:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
بهت حق میدم چون مغزت سوسکیه
ناشناس
۱۹:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
چون یک سوسک احساسش و فکرش هم سوسکی هست
ناشناس
۱۵:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
راست گفت چوپان اگه اینها خانواده داشتن یا کوهنورد بودن چرا دسته جمعی یا با چندتا مرد به کوه نرفتن خانمها فهمیدن چشمش کوره اشتباهی جای دیگه میزاره فرار کردن اگه چشمش کور نبود پای پلیس وسط کشیده نمیشد بدبختی چوپان از چشم کورش بود
مرتضی. زراوند یازرند. شهرمن معروف به مهتاب کویر
۱۵:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
سلام دوستان. حالا شایدمن اشتباه می کنم بنظرمن مهم آدم بودنه، حالا هردین ومذهبی. عقیده ای داری ازهرکشوری باهرزبانی، سفید پوست باشی سیاه، سرخ، زرد، انسانیت حرفه اوله جامعه بشریست دوتاخانم رفتن کوه مرد باید اینقدرشعورداشته باشه فکرکنه شایدناموس خودش درچنین موقیتی قراربگیره هرکی ازراه رسید به زن ودختر ناموس مردم دست درازی کنه. منشورحقوق بشر، براماس ولی غربیها دارن ازش پیروی می‌کنند، ازماایرانیها فقط اسممون مانده دیگه نه تمدنی نه اصالتی. بیچاره ما ملت که فکرمیکنیم امنیت داریم اگه امنیت بود یک مرد شل وعلیل به ناموس ایرانی دست درازی نمی کرد
ناشناس
۱۴:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
تو خارج هم همينجوريه زنها تنها ميرن جايي مردا ميرن سراغشون
تو فيلمهاي پورن زياد نشون ميده
ناشناس
۱۷:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
از اون فیلما نبین بده پسر. برا تو نوشتن این داستانو بری زن بگیری.
ناشناس
۱۹:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
معلوم فیلم پورن زیاد دیدی ، ماشالله تجربه زیاد داری
ناشناس
۱۹:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ناشناس
۱۹:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
فيلم زياد نبين چشات كور ميشه خخخخخخخخخخخخخخخ
ناشناس
۲۲:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
یوخ بابا؟ خیلی خبره هستی معلومه که صبح تا شب کارِت تماشای فیلم پورنه
ناشناس
۱۴:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
اگه آنتن نمی داد چطور استاد نصیری رو گرفت . بیشتر متن تخیلی بهش میخوره تا واقعی . البته جای پرت تو کوه و بعضی چوپانان که آره سخته ... حالا
ناشناس
۱۴:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
این یاروی متعرض، حتما" یکی از خلافکاران خطرناکی هست که از زندان آزادش کردند تا برود هر غلطی دلش می خواهد بکند.
رامتین
۱۴:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
بیشتر افغانی وارد کنید هنوزجا داریم!! کل مناطق داخل و خارج تهران در غرق افعانیاس همه زمین‌های کشاورزی رو اجاره کردن و کل دام و ،،، در اختیارشونه منتشر کن لطفا
محسن
۱۳:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
ممکن بود به جای این متجاوز یک خرس به شما حمله کنه.
ناشناس
۱۷:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
فرقش اینه که خرس احتمالا به آدم تجاوز نمیکنه میخوره. و غیرت و ناموس چه میشه؟
ناشناس
۱۳:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
این زنها همشون دروغگو هستن
خودشون یه گندی میزنن بعد واسه مظلم نمایی تندی اتهام تجاوز و تعرض میزنن
ناشناس
۱۹:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
شما عرعر نکن
ناشناس
۱۳:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
احتمالا قصدش امر به معروف بوده. ازین اتفاقات اخیرا در طبیعت زیاد میفته.
افسارها باز شدن
ناشناس
۱۷:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
امر به معروف نه نهی از منکر خواسته بکنه.
ناشناس
۱۲:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
نبایدتنهامیرفته اند،آنهم دراین دوره زمانه،که جوانهاهارشده اند...
ناشناس
۱۲:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
عجب ماجراهایی داشتید کل علی!
ناشناس
۱۲:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
زن و دخترای تنها توی شهر از متلک و این چیزا امنیت ندارن اونوقت میخای تو کوه بیابون اگه یه وحشی زن و دختر ندیده تنها و بی صاحب ببیندشون چیزش بلند نشه و کورش نکنه؟! صد البته که بد گوهی خورده و باید بگیرن همون چوب چوپونی و از توش دخل کنن طوری که از دهنش بزنه بیرون. ولی هر چند دختر و خانوما طبیعتا حق دارن تنها برن کوه و دشت ولی کوه و دشت مثل خیابون که لاشی داره ممکنه حیوانات درنده داشته باشه و باید بیشتر مراقب باشن. خداروشکر که تونستند فرار کنن از دست این آدمیزاد حیوانصفت درنده.
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
سخنان این خانم کمی شک برانگیز هست
ناشناس
۱۲:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
تو این جامعه هر روز شاهد تعرض به خانم ها هستیم ولی متاسفانه درس عبرتی واسه دیگران نمیشه،چه بالای کوه چه وسط خیابون همیشه آدمائی که یا بیمار روانی هستن و یا اخلاقیات واسشون مهم نیست وجود داره،خواهر من دختر من اگرم هیچ مشکل اخلاقی نداری مراقب خودت باش و احتیاط کن،می تونستین به همراه یه دوست یا آشنای آقا برید و یا حداقل از روستا با خودتون راهنما ببرید که واستون مشکل پیش نیاد
ناشناس
۱۲:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
این لجاجت زنانه تون پذیرش نقاط ضعف و قدرت جنسیتی واقعاً اعصاب خورد کنه،این که شما از نظر فیزیکی ضعیفتر از جنس مردید رو مردها باعثش نیستن، این که در معرض آسیب بیشترید هم همینطور، تو هیج جای دنیا سلامت کلیت جامعه رو نمیشه تضمین کرد
ناشناس
۱۲:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
واقعا خانم ها باید دقت و توجه داشته باشن آدم های کج فهم و نفهم تو مردها بویژه وقتی دو تا خانم حالا با ظاهر کمی جذاب ببینن احتمالش خیلی بالاس که در خفا به سرشون بزنه که گه زیادی بخورن! و بهتر هست خانم ها توی چنین جاهای پرت و دور افتاده ای بصورت جمعی و با محارمشون تردد داشته باشن. متاسفانه توی سطح شهر هم من خودم به شخصه با اکراه اجازه میدم که دخترها و خانومم بیرون برن چه برسه تو بر و بیابون. متاسفانه اینجا ایرانه و آدم های نفهم توش موج میزنه! و باید از خدا بخواهیم که هموطنان بهتر و فهیمی داشته باشیم.
حسن
۱۲:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
نامرد بیناموس میخواسته سیخشونو بزنه
ناشناس
۱۲:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
فرارو محافظه کار شدی و نظرات را چاپ نمی کنی ما هم کمتر سر می زنیم خوش بگذره تبانی با حرام خورهای ملت
ناشناس
۱۲:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
اونایی که ادعای امنیت دارید و میگید عوضش امنیت داریم! اینم امنیت!
ناشناس
۱۲:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
وقتی هر کس و ناکسی بخودش حق میده به زن و دختر در خیابون تذکر بده و حتی حمله کنه این میشه نتیجه اش
ناشناس
۱۱:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
ولی عوضش اسیدپاشهای اصفهان ۹ ساله که دارن ول میچرخن. آها اون بنده خدایی که آمر بمعروف رو در نارنجستان شیراز ادب کرده بود چند ساعته دستگیر شد.
ناشناس
۱۱:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
خانم ها بدون همراهی گروه کوه نرید. به هر حال احتیاط شرط عقل است.
اذرگون
۱۱:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
طرف دیوونه بوده
اذرگون
۱۱:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
طرف دیوونه بوده
ناشناس
۱۱:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
به نظرم باید آن چوپان را بگیرند و در اختیار قوچ های گله قرار دهند
ناشناس
۱۰:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
بنده در پناهگاه پلنگ چال شاهد مستی یک نادانی بودم که هر چه دهنش آمد و گفت و می خواست به زور با حالت مستی شب در پناهگاه بماند که با مقاومت مسئول پناهگاه روبرو شد. قرار بود کلانتری با من تماس بگیرد و شناسایی و لی هیچ خبری نشد که نشد
ناشناس
۱۰:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
15 ساله کوهنوردم (آماتور...)... حتی یک بار به زوج جوانی پیشنهاد کردم زیاد از روستایی که دامنه کوه بود دور نشن... اول بهشون برخورد... ولی توضیح دادم چرا...
دوستان احتیاط کنید... اینکه بگیم ما این مسیر رو 10 بار رفتیم هیچی نشده... نشان از بی تجربگی و خامی هست... خانمها هم "پیشنهاد" می کنم با گروههای پرجمعیت تر و دسته جمعی برن... خوش باشید...
Nader
۲۳:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
اینجوری که شما رنگی نوشتید ملت فکر کرد رمبو یا آرنولد بوده.بعد فرمودید فردی ریقو شل .کور .بوده که باتوم و چاقو و اسپری فلفل و قابلمه و هم چیز را گرفته و راهش را کشیده رفته .بدبخت ردوغ گفته این کوه مال من است؟ چار تا گوسفند که باید کاغذتوالت بخورند و ماست گوسفندی بدهند آورده کوه بعد دو تا خانم با باسن های قلمبه جلویش سبز شده اند آنهم در ارتفاع چند هزار پایی.واحتمالا چند مورد اشعه داده عشوه خرکي هم داشته اند و فکر کرده‌اند فرمانیه است و مرکز خرید فلان.بدبخت با سواد اکابری خوب تشخیص داده و گفته شما صاحب ندارید در ارتفاع چند هزارپایی چکار دارید عرق می خورید بطری را ول می کنید انجا و این کوه مال من است. بعد هم احتمالا از بالای کوه توی این شبکه های اجتماعی دیده اینا تو خیابونهای بالا شهر بالا تنه و پایین تنه را رایگان عرضه می کنند فکر کرده بالای کوه و پایین کوه ندارد و.... بنظرم چند مسئله هست اول چرا نیروی انتظامی عمدا در ارتفاع چهار هزار پایی نبوده .دوم اینکه یارو چرا کا ر را ناتمام گذاشته .سوم این قرمساق استاد نصیری کدام جهنم دره ای بوده.پنجم گوسپندان چه نقش محرکی داشته اند و آخر اینکه سایت بی شرف شما چرا رنگی موضوع را تعریف کرده.
دانیال
۱۰:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
تو و امثال تو مگه شرف و شرافت می دونید چیه که با طعنه و کنایه در موردش افاضه می فرمائید؟؟؟ خدا به نزدیکان، آشنایان و اطرافیانت -بخصوص مؤنث ها- رحم کنه چون کاملا مشخصه نسبت بهشون چه نیات پلید و مطامع شومی داری..
ناشناس
۱۰:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
چرت و پرت نباف ناموس خودت رو بزای جای این دونفر بین چه حالب بهت دست میده
ناشناس
۱۱:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
یعنی کاغذ توالت هر روزز میخوردی اینقدر بیسعور و بی مصرف نبودی صد رحمت به گوسفندان
ناشناس
۱۱:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
شاید اینطوری باشد که می گویی، شاید هم نباشد. اگر نباشد مدیونی.
ناشناس
۱۱:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
حالا این اتفاق برای دختر و خواهر و مادر خودت می افته ببینم بازم اینطوری حرف میزنی
ناشناس
۱۱:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
باحال نوشتی
استعداد نویسندگیت خوبه
ناشناس
۱۱:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
نادر شما همون چوپون ه نیستی احیانا؟
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
واقعا برای شما با این طرز تفکرتون متاسفم. اون گوسفندها به شما شرف دارن. از فرارو تعجب می کنم که چرا این خزعبلات رو منتشر کرده!!!
ناشناس
۱۱:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
خیلی لختی هستی
بی تربیت
لاله
۱۲:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
تو تقصیری نداری چون به جای تبعیت از قشر خاکستری و کورتکس مغزت از بخش حیوانی و زیر قشری یا سابکورتکس مغزت تبعیت می کنی و برای گفتار و رفتارت هیچ مهاری نداری و نیاز به افسار و دهنه داری
ناشناس
۱۲:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
احتمالا نادر نویسنده این اراجیف همون چوپون شله هست
تینا
۱۲:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
آقای Nader!
کاش دستت میشکست و کامنت نمیگذاشتی
امثال تو اگه هرچی تو مغز معیوبشون هست رو بیرون نریزن ایران جای بهتری برای زندگی میشه!
ناشناس
۱۲:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
بیشعوری هیج نشانه ظاهری ندارد فقط و فقط نوع گفتار انرا عیان میکند فرض کن دختر و خواهر و یا مادرتان با همجین حیوانی روبرو شود که هم شل و هم... باشد ولی اسلحه داشته باشد خواهر و مادر و همسر شما چکار خواهند کرد ضمنا کوه رفته اند در کوه هم بنا نیست با چادر کوهنوردی کنند اینکه یک نعرض مسلحانه را به یک شوخی یا موضوع عادی جلوه دهیم نشانه اوج شقوط افکار فرد است این قضیه انچنان وحشتناک است که اگر همه قوای انتظامی برای روشن شدن قضیه هم بسیج شوند کاملا طبیعی است به شوخی گرفتن این موارد یعنی جری شدن متعرضین و متجاوزین به نوامیس مردم
محسن
۱۳:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
نادر هر خانمی را با خوانداده خودت قیاس نکن. قدیمی‌ها میگفتن از کوزه همان طراوت که در اوست
ناشناس
۱۵:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
خوب گفته فقط فحشش اشتباه بوده اولا چرا موضوع را با جلوه های ویژه رنگی و فور کی تعریف کرده ؟ دوم خانوم های تنها و غیر تنها مزاحمت در شهر زیاده در بیابان و قله های کوه دیگه مزاحمت نیست تجاوز و قتل زیاده و رخ خواهد داد هیچ وقت بدون مردی بدون سلاح به بیابان و کوه نروید
arsha
۱۶:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
نكنه خودت بودي؟ با اين سطح از شعور ازت برمياد.
ناشناس
۱۶:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
بوی کثافت و تعفن مغزتون حال ادم رو بد میکنه… کاش تموم شین شماها…
ناشناس
۱۷:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
تو کوه عرق می‌کنند نمیخورند و تو فرمانیه عرق می‌خورند نمی‌کنند. اما کامنتت رو دوست داشتم.
ناشناس
۲۱:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
خیلی خوب بود :))))
سعید
۲۲:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
فرارو نمیدونم فازش چیه؟
نظرات متین و منطقی رو منتشر نمیکنه کلی یکی که کثافت از ذهنش بیرون میاد و با اون تراوشات نجس طولانی رو منشر میکنه.
به گمانم فرارو ضد زنه
لاله
۲۰:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
شما که هیچوقت نظرات مردم را نمی گذارید چرا قسمت نظرات قرار داده اید
ناشناس
۱۰:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
دقیقا" درست گفتی
ناشناس
۱۷:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
۲تا خانم تنها دنبال مار و عقرب میگشتن بالای کو باید با جمع برن کوهنوردی تا از این اتفاقا براشون نیفته
امیر محمد
۱۸:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
مردسالاری....

تاسف اوره که خیلی از مردم هم باهاش موافق هستن
ناشناس
۱۱:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
حرف مزخرف نزن این ‌‌‌‌وسط
ناشناس
۱۶:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
این داستان را چجوری به مردسالاری ربط دادی ؟!
ناشناس
۲۰:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
تو یکی ساکت باش آدم خودشیرین، نمی خواد برای زن ها خودشیرینی کنی، حالم از امثال تو بهم میخوره
محمد
۱۷:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
من که مرد هستم می ترسم بروم کوه چه برسد به دوتا خانم ،آن هم گیر یک آدم مست دیوانه بیفتند
هموطن
۱۵:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
خدا نصیب هیچکس نکند ولی واقعا در تعجبم دو تا خانم با داشتن باتوم و اینچیزا نتونستن یه ضربه کاری به این یارو بزنند
ناشناس
۱۰:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
دفاع از خود در قانون ما که طرف دار دزدان و زورگیران هست جایی نداره اگه جراحتی وارد کنی قبل از اجرای حکم باید دیه شو بدی اینطوریه که با باتوم هم نمی تونی کاری بکنی فقط باید فرار کنی ، قوانین ما مشکل داره امیدوارم هر کسی حق دفاع از خود رو داشته باشه
ناشناس
۱۰:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
مسلح به سلاح گرم بوده
ناشناس
۱۲:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
دوست عزیز. منظورش باتوم کوهنوردی بوده نه باتوم پلیس
ناشناس
۱۴:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
حالا ببینیم این شخص چطور دستگیر می‌شود و مجازات می‌شود. خیر سرمان گفته اند اگر آزادی نداریم اقلا امنیت داریم!!!!
ناشناس
۱۴:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
تک و تنها توی کوه ها... با این کارا گزگ دست دیگران ندین که قانون تصویب کنن یا بخشنامه کنن سفر و گردش تنهایی زنان به کوه و دشت ممنوع بشه!
ناشناس
۱۶:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
اونایی که منفی دادن موافقن تنها رفتن خانمها ممنوع بشه؟
محمدرضا
۱۴:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
شما ها هم اشتباهتان از آن چوپان نفهم کم نبوده چطوری دو تا زن جوان در آن کوه صعبور العبور تنهایی می خواهید با لا بروید واقعا کار بدی انجام دادید
سمیرا
۱۰:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
هیچوقت نباید قربانی مواخذه بشه اینو تو کله پوکتون فرو کنید
ناشناس
۱۱:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
اشتباه مثبت دادم . توکاملا تمثال همون مردهایی هستی که به اسم ناموس زن و دخترشون رو میکشن
ناشناس
۱۲:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
درسته نباید مواخذه بشه ولی باید درس بگیره که اشتباه نکنه،همیشه باید مطابق واقعیات زندگی کرد نه مطابق انتظارات،با این همه اخبار و حوادث بازم اشتباهات وجود داره و متاسفانه رایج شده
خطاب به سمیرا
۲۰:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
زن نباید تنها راه بیفته بره کوه، تو هم اینو توی کله پوکت فرو کن سمیرا خانم
ناشناس
۱۴:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
زن زندگی آزادی
تنکس
ناشناس
۱۴:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
زن هرزگی بردگی
یو آر ولکام بچ
ناشناس
۱۴:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
کثافت
ناشناس
۱۷:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
خخخخخه.فحش چرا میدی! کوه برو برا اعصابت خوبه.
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
اين هم امنيتي كه براي مردم فراهم كردند!!!!
سردار رادان ! چرا از خجالت و شرمندگي خودكشي نمي كني ؟؟؟؟؟ مطمئنا كه ايراني نيستي !!!!
ناشناس
۱۲:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
ازقیافش که انگارمغول هست
میلاد محمدزاده
۱۳:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
امنیت یشمی، اخلاق رنگی، رادان جونی
شکوه
۱۴:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
رادان واسه این چیزا وقت نداره استاد کل کل با خانمای کم حجاب و بد حجابه!
ناشناس
۱۴:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
خخخخ آره بابا باید توی تک تک کوه ها پاسگاه بزنن و تمتم روستاها رو سبیم حاردار بزنن؟ آخه اینقدر گوساله اید؟
ناشناس
۲۱:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
گوساله کسی است که خودش را به نفهمی میزنه و نمی بینه که وسط ام القرای اسلام یعنی تهران هم کیف قاپی بیداد میکنه که هیچ راننده اسنپ مسافر خانمش را لت وپاره میکنه حالا سیم خاردار در کوه کشیدن پیش کش!!
نادیا
۱۳:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
خدا لعنتش کند
ناشناس
۲۱:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
همین؟
ناشناس
۱۳:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
چی بگیم واقعا؟! نه فرهنک نه انسانیت نه شعور، اکثریت دنبال منفعت و لذت خودشونن حتی به قیمت ظلم و هتک و قتل دیگران!
عقده های ۴۵ سال هم تلنبار شده روی مشکلات و عقده های فرهنگی تاریخی.
h
۱۳:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
اون مرد چوپان حتما بايد دستگير بشه و به سزاي عملش برسه. البته اين خانمها هم به دلايل متعدد نبايد جدا از گروه اقدام به صعود مي كردند.
ناشناس
۱۲:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
عوضش امنيت داريم!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۶:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
جان هر کی دوس داری به جای این جمله ... مثل کامنت بالا بگو بجاش موشک داریم! دونم دو سه دونه
علی
۱۱:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
آب که سر بالا بره قورباغه هفت تیر می کشه - ملی تو عربستان این حرفها نیست چون اونجا بحث و بررسی نداره و حساب بی حساب می کنند
ناشناس
۱۱:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
خدا بهتون رحم کرده ‌ .
ناشناس
۱۱:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
وقتی میگن خانمها تنهایی جایی نرن بخاطر همین چیزاس دیگه. هی نگن چرااااااااااااااااااا؟
ناشناس
۱۶:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
ربطی به زن ومرد بودن نداره ادم مریض متجاوز به مردشم تجاوز میکنه
رضا
۱۰:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
حدود ۱۲ سال پیش من و دوستم تا یک قدمی درگیری با سه چوپان محلی رفتیم. با اینکه دو تا مرد قوی جثه بودیم ولی آن سه چوپان مواد کشیده بودند و چیزی نمانده بود به جان هم بیافتیم. این اتفاق در پناهگاه قله کهار افتاد
ناشناس
۱۷:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
دروغه
ناشناس
۱۹:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
قله کهار کجاست ؟
از این به بعد اونجا نرید چون ظاهرا چوپان هاب بد داره ؟؟
نادری پور
۱۰:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
چقدر هم که امنیت داریم!!!!
ناشناس
۱۰:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
وقتي حقوق زنان رو مي گيرن و جامعه زن را ضعيف مي بيند نتيجه اش مي شود تعرض به حقوق آنها
ناشناس
۱۱:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
به سربازی رفتن و مهریه و نفقه ببخش نادان
ناشناس
۱۱:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
ناشناس 11:12
نادان جدو آبادته
ناشناس
۱۲:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
واقعا حرفتون درسته .وقتی زن اینقدر تحقیر بشه که بقیه براش تصمیم بگیرن .میشه اینکه یک آدم درب و داغون عقده ای هم میشه صاحاب زنها و قدرت پیدا می کنه
ناشناس
۱۶:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
چه ربطی داره؟!
منصور
۲۰:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
تو یکی حرف نزن خودشیرین، حق مرده که داره ضایع میشه
ناشناس
۱۰:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
متاسفانه تو این دنیا، انسان نما زیاد هست.
به نظرم کسانی که برای ورزش یا تفریح به مکانهای بکر و خلوت میرن حتما باید وسایل دفاعی مثل اسپری فلفل و شوکر همراه داشته باشن.
حتی آقایون
ناشناس
۱۷:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
نبری با خودت، همونو ازت میگیرن باهاش یه بلایی سرت میارن.
ناشناس
۱۹:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
داستان خیالی. خودتون رو ناراحت نکنید
ناشناس
۱۰:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
مملكت بي صاحاب و زنهايي كه تنها ميرن كوهنوردي واقعا ابلهن
علی
۱۳:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
آره بابا زن باید بشینه تولید مثل کنه از دید شما
ناشناس
۱۹:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
دقيقا وظيفه زن توليد مثله ولاغير
ناشناس
۲۳:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
از دید شما حتی توقع دارید مردها به جای زنها تولید مثل کنند... در ضمن ننوشته که کون نروند ولی تنها نروند... چرا باید دو تا زن تنها برن کوه... نصف داستان هم الکی بود
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
عجب داستان سرایی خیالی... اما پر از ابهام...
مگه عجیب گفته که شما بی صاحب هستید...
دو تا دختر تک و تنها در قله های خلوت... تازه به 2 مرد غریبه (کوهنورد ) میگن شما هم میایید با هم بریم قله ناز... حتی مردان ناز میکنند و میگویند نه...
بعد میگه چوپان با الاغش به تاخت اومد... مگه اسبه که به تاخت بیاد... اسلحه اش خراب و زنگ زده بود... اما هی شلیک میکرده و پوکه هاش از کنار صورت ما رد شده ... مگه به سمت شما شلیک نمیکرده... بجای گلوله پوکه سمت شما میومده؟
واقعا دست از این کارهای خودنمایانه بردارید...اینها در شان یک بانوی با شخصیت نیست...اگر هم خربزه میخورید پای لرزش بنشینید.. و داستانسرایی نکنید... کرم از خودتونه...
ناشناس
۱۱:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
اگه یه روزی این اتفاق برای خواهرت و مادرت بیافته بازم این افاضات رو میکنی؟
ناشناس
۱۱:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
کرم ازمغز تو هست احمق کله پوک. شما ها زنها و دخترانتون رو در هزار پستو قایم می کنید و افتخار هم میکنید که با عفت هستند ؟؟؟؟ هما کاملا معلومه که از ذهن متعفن آدمهایی مثل شما چی در میاد شما اگه آزاد باشید کل دنیا رو به گند میکشید . همه چیز برای شما اشتباه معنی شده. فرارو اگه چاپ نمیکنی این قسمن نظرات مسخرت رو بردار
علی
۱۳:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
امید وارم هیچوقت این اتفاق برای خواهرو مادر و ناموس خودت (اگرداری) نیفته
ولی مثل اینکه تو این مملکت زندگی نمیکنی و یا اگر زندگی میکنی جزو دارو دسته همون چوپان هستی
ناشناس
۱۴:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
واقعا خجالت بکش خانم ها باید هیچ کاری تو زندگیشون نکنند چون یه عده وحشی که از هیچی هراس ندارن تو مملکت می چرخن! بعد می گین به به یاسمین مقبلی چنین شد وچنان ایرانیه مریم میزاخانی به کجاها رسید ....ایرانیه
ناشناس
۱۶:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
وای تو چه باهوشی. برو پلیس شو، اخه اونام مثل تو خیلی باهوشن.
ناشناس
۱۷:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
آفرین برادر عرضشی. یادت رفت بگی که لوله تفنگش آلومینیم بوده چطور زنگ زده. کی رحم کنه به تو!!
ناشناس
۲۳:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
داستان کلی ابهام داشت... ولی اینکه دو تا زن تک و تنها برن کوه وافعا بی صاحب هستید دیگه
ناشناس
۱۰:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
وقتي مشگلات اقتصادی و اجتماعی فراوان هست، وقتی نبود حداقل ها در زندگی بیداد میکنه، وقتی حسرتهای زندگی زیاد میشه، وقتی کمبودها روانت رو میخوره، وقتی نتونی یا نخوای درک کنی که به پزشگ نیاز داری، وقتی ليوانی پر از آب بشه قطعا سر ریز خواهد شد چون جایی برای آن تعبیه نشده ...
ناشناس
۱۰:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
اتباع خارجی نبوده؟
ناشناس
۱۰:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
عیب نداره عوضش موشک داریم!
ناشناس
۱۴:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
زن هرزه داریم
ناشناس
۱۹:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
این داستان یه دروغ محض و فقط برای سرگرمی شما نوشته شده
ناشناس
۱۰:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
جنایت کاری اصلی کسانی هستند که با بی کفایتی مردم را مفلوک کرده اند و امکان زندگی و ازدواج و شغل را از مردم گرفته اند
کهربا
۱۱:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
چه ربطی داره؟
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
شغل برای افاغنه ایجاد کرده اند دوازده ساعت کار در کارخانه ها بدون بيمه و مزایا ۹ میلیون تومن یعنی اندازه هشت ساعت کار ایرانی ها حقوق می‌گیرند تالار های عروسی هم پر از ازدواج افغانی هاست برای بیگانگان مملکت خوب مهیا کردند
ناشناس
۰۹:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
امنیت در ایران موج میزنه
ناشناس
۱۴:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
لیافتت آمریکاست که بچه ات با کوله ی ضد گلوله بره مدرسه
ناشناس
۲۱:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
لیاقت تو هم همینجاس که تو دوز روشن لختت کنن
ناشناس
۲۳:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
معلوم نبست ظاهرشون چه جوری بوده کاش توضیح میدادن..حجاب داشتن نداشتن لباساشون.. مرتیکه هم لامذهب بوده ولی باید تمام زوایا رو دید
امين ميرزائى
۰۹:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
يه نشادر ميذاشتين زير دمب قاطرش رم ميكرد ... سخنرانی لازم نبود که نشستین به حرف زدن !!!!!!!
ناشناس
۱۰:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
نشادر تو قله دماوند از کجا بیارن استاد همه چیز دان
ناشناس
۱۷:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
دوست ۱۰:۴۵ با یه فرایند شیمیایی ترکیب هگزا متیل دی نفرین با سنگ عرعر میتونستن درست کنن. اینام تو کوه پیدا میشن.