فرارو- زندگی در کییف پایتخت کشور جنگزده اوکراین در ظاهر عادی به نظر میرسد. صبحها مردم در حالی که فنجانهای قهوه در دست دارند به محل کار خود میروند. خیابانها پر از ماشین است و عصرها رستورانها مملو از جمعیت است. اما جزئیات داستان دیگری را بیان میکند.
به گزارش فرارو، ساختمانهای متعددی در سراسر کییف زخمهای بمباران روسیه را دارند. کیسههای شن در اطراف بناهای تاریخی، موزهها و ساختمانهای اداری چیده شده اند تا از حملات احتمالی محافظت کنند. پس از اجرایی شدن مقررات منع رفت و آمد در نیمهشب، خیابانها خالی میشوند.
در رستورانها، غذاخوریها در مورد زندگی، دوستان و شغلشان گپ میزنند و درباره اینکه آیا فیلم باربی یا اوپنهایمر را بیشتر دوست دارند یا اینکه در کدام کنسرت ممکن است شرکت کنند، بحث میکنند. اما چنین مکالماتی میتواند ناگهان به داستانهایی در مورد دفن عزیزان تبدیل شود، یا اینکه چگونه آنها در آخرین حمله موشکی مخفی شدهاند یا چگونه برنامه خود را تنظیم کردهاند تا بیخوابیهای شبانه و نیاز به کارآمدی در محل کار را متعادل کنند.
آلیونا ویشنیتسکا، ۲۹ ساله گفت: مرگ به بخش بسیار عادی زندگی ما تبدیل شده است. وی که در مرکز شهر کییف زندگی میکند سعی میکند با پرورش گیاهان داخل خانه، آرامش را در آپارتمان اجارهای خود ایجاد کند. وی بر اثر بمبارانها به میگرن مبتلا شده، اما مانند میلیونها نفر دیگر در پایتخت، همچنان به کار خود ادامه میدهد و زندگی را در وقفههای جنگ جشن میگیرد.
او میترسد تجاوز روسیه به اوکراین، که برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ آغاز شد، برای همیشه یا برای مدت بسیار طولانی ادامه یابد.
در دومین سال تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین، کییف در مقایسه با ماههای اول آسیب فیزیکی کمتری را متحمل شده است. واحدهای دفاع هوایی تقویتشده اوکراین در رهگیری پهپادها و موشکهای روسیه که به سمت پایتخت شلیک میشوند، بیشتر در شب یا در ساعات اولیه صبح فعال شدهاند.
در تابستان امسال در خیابانهای کییف، نشانههایی از عادی بودن را میتوان در همه جا دید: زوجی که روی یک نیمکت یکدیگر را آغوش گرفتهاند. کودکانی که در پارکها بازی میکنند. بانجی جامپرهای آویزان بر روی رودخانه دنیپر و یک زوج تازه ازدواج کرده در حال رقصیدن با موسیقی در حال پخش در خیابان. اما چهره افراد اغلب نشانههایی از بیخوابی شبانه، خستگی ناشی از انتشار اخبار غمانگیز و مهمتر از همه، غم و اندوه را نشان میدهد.
اولسیا کوتوبی، یکی دیگر از ساکنان کییف، میگوید که نامزدش در خط مقدم خدمت میکند و بهترین دوست او نیز به ارتش پیوسته است. این باعث میشود که او هرگز جنگ جاری را فراموش نکند. او تولد امسال خود را در ۷ ژوئن، زمانی که ۲۶ ساله شد، بازگو میکند. وی و یکی از دوستانش از یک کافه در قلب کییف بازدید کردند. آنها در یک حیاط داخلی که با گلهای فراوان و سبزههای سرسبز تزئین شده بود، نشسته بودند و قهوهشان را با چشمانداز مستقیم از کلیسای جامع سنت سوفیا میل کردند. با این حال، حتی در این صحنه زیبا، او نتوانست احساس ناراحتی را از خود دور کند.
همانطور که او صحبت میکرد، صدای آژیرها شروع به بلند شدن کرد. او با یک بازدم خسته متوجه این موضوع شد. اندکی پس از آن، انفجارهای قوی و مهیب متعدد پایتخت را لرزاند. اولسیا گفت: این حملات موشکی، که به موازات تلاش من برای داشتن یک زندگی عادی اتفاق میافتد، عمیقاً بر من تأثیر میگذارد.