اعتماد نوشت: بزرگترین نشست سران کشورهای عضو و دوستان گروه بریکس از امروز (سهشنبه) بهطور رسمی در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی آغاز به کار کرد؛ نشستی که گفته میشود بیش از ۶۰ نفر از سران کشورهای جهان به آن دعوت شده و احتمال دارد گسترش اعضای بریکس نیز در آن مورد بررسی قرار بگیرد. در این رابطه و در حالی که شیجینپینگ، رییسجمهوری چین روز گذشته عازم آفریقای جنوبی شده، یکی از دیپلماتهای این کشور به فایننشالتایمز گفته که پکن به دنبال افزایش اعضای بریکس است تا این گروه را به رقیب اصلی جی ۷ تبدیل کند.
با این حال گفته میشود که بهرغم اتحاد اقتصادی میان اعضای بریکس که شامل برزیل، چین، آفریقای جنوبی، روسیه و هند میشود، میان برخی اعضا در خصوص رویههای بریکس اختلافنظرهایی وجود دارد. به عنوان مثال هندیها که به سرعت در حال تبدیل شدن به پنجمین اقتصاد بزرگ جهان هستند، معتقدند که بریکس باید هدف خود را روی منافع اقتصادی کشورهای عضو متمرکز کرده و از تبدیل این گروه به یک اهرم سیاسی برای مقابله با غرب فاصله بگیرد. حتی طبق گزارشی که فایننشالتایمز منتشر کرده، وزیر خارجه آفریقای جنوبی هم بهرغم اینکه کشورش از محکوم کردن روسیه به واسطه جنگ با اوکراین خودداری کرده، به صراحت میگوید: توسعه بریکس به عنوان نهادی برای تبدیل شدن به رقیب سیاسی و نظامی غرب، اقدامی اشتباه است.
در این راستا در حالی که گفته میشود ۲۳ کشور از جمله ایران، بلاروس، ونزوئلا، عربستان، آرژانتین و امارات در نشست این هفته خواستار پیوستن به بریکس بوده و احتمالا موضوع ایجاد پول واحد در میان کشورهای عضو جزیی از دستورکارهای اصلی نشست نخواهد بود، مجله اکونومیست در تازهترین گزارش خود آورده است: نشست هفته جاری نشان میدهد که چگونه این بلوک به رهبری چین و روسیه میتوانند از قدرتهای متوسط در اوج تنشهای ژئوپلیتیکی خود با غرب یارگیری کنند. در واقع بهطور قطع یک بریکس بزرگ، چالشی مضاعف برای غربیها محسوب میشود؛ هر چند که فعلا این چالش، تهدیدی حیاتی نیست؛ چراکه دست برتر چین در بریکس و همراهی روسیه با آن نمیتواند لزوما آفریقای جنوبی، برزیل و هند را متقاعد به پیروی از خواستههای سیاسی این دو کشور کند. دلیل چنین قضیهای این است که بریکس ناهمگنتر از گروه ۷ بوده و اعضای آن از منظر نظامی، سیاسی و اقتصادی رویکردهای متفاوتی دارند.
از سوی دیگر هر چند که سهم تولید ناخالص داخلی جهانی اعضای بریکس از سال ۲۰۰۰ به این سو از ۸ درصد به طرز شگفتانگیزی به ۲۶ درصد رسیده، اما نکته مهم این است که این رقم برای ۷ کشور صنعتی جی هفت، ۴۳ درصد است. البته لازم به ذکر است که به موازات افزایش سهم اعضای بریکس از تولید ناخالص جهان، سهم گروه هفت در طول ۲۳ سال گذشته از ۶۵ درصد به ۴۳ درصد کاهش یافته است. به همین دلیل از آنجا که بریکس آیندهدارترین گروه برای بازارهای نوظهور بوده، چین به عنوان بازیگری که دست برتر را در آن دارد، نه تنها از افزایش میزان اعضای بریکس حمایت میکند، بلکه قصد دارد این بلوک مهم بینالمللی را به عنوان کارتی در برابر غرب و به خصوص امریکا مورد بهرهبرداری قرار دهد.
در واقع از منظر پکن، هیچ بلوک دیگری فعلا وجود ندارد تا وزنه تعادل در مقابل جی ۷ باشد؛ زیرا پیمان شانگهای بیش از حد اوراسیایی بوده و گروه ۲۰ نیز بهطور ملموس تحت سلطه غرب قرار دارد. از اینرو تشکیل خانواده بزرگ بریکس از سوی چین در حالی به شدت پیگیری میشود که سهم این کشور از تولید بریکس در سال ۲۰۰۱ از ۴۷ درصد به ۷۰ درصد رسیده و بهطور کلی ۶۹ درصد از تعاملات تجاری و اقتصادی درون گروهی بریکس را به خود اختصاص داده است.
در همین رابطه است که نگاهی به لیست کشورهای متقاضی عضویت در بریکس، علاوه بر اهمیت نقش آن، نوع نگاه چین به این بلوک را نیز مشخص میکند. به عنوان مثال عربستان و امارات در حالی خواستار پیوستن به بریکس هستند که هر دو بازیگری مدعی در عرصه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی منطقه خاورمیانه محسوب شده و به دنبال بازنگری در روابط خود با امریکا هستند. همچنین بنگلادش و اندونزی نیز مانند هند از اقتصادهای نوظهور و پرجمعیت آسیا محسوب شده و مکزیک و نیجریه نیز از بزرگترین اقتصادهای قاره خود به شمار میروند. همچنین در صورت پذیرفته شدن ۱۸ کشور متقاضی در نشست این هفته، جمعیت اعضای بریکس از ۳.۲ میلیارد نفر به ۴.۶ میلیارد نفر میرسد؛ رقمی که ۵۸ درصد جمعیت جهان را تشکیل داده و در مقابل اعضای گروه ۷ تنها ۱۰ درصد از این جمعیت را در اختیار دارند.
با این حال برخی ناهمگونیهای اقتصادی و سیاسی را در میان اعضای بریکس نباید از نظر دور داشت. در این رابطه نشریه فارین پالیسی در گزارش اخیر خود ضمن اشاره به پتانسیل و جایگاه مهم بریکس در تحولات جهانی آورده است: ۵ کشور عضو بریکس منافع متفاوت و در برخی مسائل متعارضی با یکدیگر دارند. به عنوان مثال چین و هند اختلافات دیرینهای داشته و آفریقای جنوبی نیز بهرغم اینکه حاضر به محکومیت روسیه نشده، اما همچنان برای ادامه همکاریهای خود با مسکو مردد است. به همین دلیل سیاست گسترش اعضا که برای چین مطلوبیت دارد به واسطه دست برتر این کشور در بلوک بریکس، ممکن است با کارشکنی و مخالفت سایر اعضا روبهرو شود؛ به عنوان مثال برزیل و هند که انحصار بریکس برای آنها یک موقعیت محسوب میشود، قاعدتا گسترش آن میتواند نگرانیهایی را از بابت کاهش اعتبار دو کشور در بریکس به همراه داشته باشد.
همچنین هر چند که اعضای و دوستان بریکس بهطور فزایندهای از ایده ایجاد ارز مشترک دفاع کرده و دایما از آن صحبت میکنند، اما بعید به نظر میرسد که حداقل در کوتاهمدت و میانمدت چنین ایدهای به واسطه در هم تنیدگی اقتصاد جهانی و وابستگی آن به دلار برای کشورهای عضو قابلیت تحقق داشته باشد.