صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

متاسفانه بسیاری از سریال‌های خوب کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرند و هنوز به شهرتی که شایسته آن بودند، نرسیده‌اند که نتیجه آن، اتمام‌های ناخوشایند ناشی از لغو ناگهانی و عدم بازگشت در آینده نزدیک است.
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۳ - ۲۸ مرداد ۱۴۰۲

در هر سال صد‌ها سریال تلویزیونی جدید منتشر می‌شود. برخی از آن‌ها در ذهن مخاطبان طنین انداز می‌شوند و به سرعت به سریال‌هایی محبوب تبدیل می‌شوند، در حالی که برخی دیگر عمر کوتاهی دارند و این واکنش همراه با شور و شوق را دریافت نمی‌کنند. با این حال، گاهی اوقات سریال‌هایی تولید می‌شوند که خوب و باکیفیت هستند، اما به هر دلیلی، هیچگاه توجهی که لیاقتش را دارند را به خود جلب نمی‌کنند.

به گزارش روزیاتو، هیچ چیز ناامیدکننده‌تر از سرمایه گذاری روی یک سریال خوب و انتظار مشتاقانه فصل بعدی آن و اینکه بعد بشنویم که ادامه آن کنسل شده، نیست. پس از آن، با تمام سوالات بی پاسخ تان در مورد سریال و پایان ناخوشایند آن تنها می‌مانید. راه اندازی‌های مجدد اخیر تلاش کرده اند تا بر روی شهرت کالت بسیاری از این سریال‌ها سرمایه گذاری کنند و سریال‌های زیادی از Arrested Development تا Firefly پس از پایان نابهنگام شام در شبکه‌های تلویزیونی، از طریق سرویس‌های استریمینگ احیا می‌شوند.

متاسفانه بسیاری از سریال‌های خوب کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرند و هنوز به شهرتی که شایسته آن بودند، نرسیده اند که نتیجه آن، اتمام‌های ناخوشایند ناشی از لغو ناگهانی و عدم بازگشت در آینده نزدیک است. صرف نظر از این موضوع، این سریال‌ها هنوز هم ارزش تماشا دارند، حتی اگر هرگز به پایان باشکوه خود دست پیدا نکنند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از بهترین، اما نادیده گرفته شده‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون آشنا کنیم.

۱۰- Utopia

یوتوپیا سریالی بریتانیایی و شاهکاری متمایز است که توسط نویسنده سرشناس، دنیس کلی نوشته شده است. این مجموعه تلویزیونی در سال ۲۰۱۳ به نمایش درآمد و داستانی جذاب را روایت می‌کند که حول گروهی از افراد می‌چرخد که به طور اتفاقی یک رمان گرافیکی پیشگویانه را کشف می‌کنند که پایان قریب الوقوع و فجایع جهانی را به تصویر می‌کشد. طرح پیچیده و پیچش داستانی بسیار سورئال این تریلر جذاب، مخاطبان را شیفته خود کرد. بدون شک، این مجموعه به خاطر ساختار روایی و زیبایی هاب بصری بی نقص خود، تحسین بیشتری را طلب می‌کرد.

فیلمبرداری منحصر به فرد یوتوپیا آن را از دیگر سریال‌ها متمایز می‌کند – رنگ‌های بسیار واضح که در کنار پس زمینه‌های تیره و خشن قرار گرفته اند و یک محیط وهم انگیز و در عین حال بصری قابل توجه شبیه تابلو نقاشی را ایجاد می‌کنند. این سریال با روایتی جذاب که حول توطئه‌های دولتی و جنگ بیولوژیکی می‌چرخید، توجه بینندگان را از ابتدا تا انتها به خود معطوف می‌کرد. سریال یوتوپیا به خاطر داستان پردازی جسورانه و جنبه زیبایی شناسی بصری خاص خود مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.

۹- Party Down

یک شاهکار سریالی آمریکایی، Party Down گنج نادیده گرفته شده‌ای است که توسط گروه چهار نفره نابغه جان انبوم، راب توماس، دن اتریج، و پل راد توسعه یافته است. این مجموعه کمدی مجموعه‌ای عجیب از بازیگران با امید موفقیت در هالیوود را دور هم جمع می‌کند که توسط یک سرویس کیترینگ مستقر در لس آنجلس استخدام شده اند که ماجرا‌هایی طنزآمیز و طعنه آمیز نسبت به هالیوود و صنعت سرگرمی را خلق می‌کنند.

Party Down که به خاطر طنز گزنده و شخصیت‌های به یاد ماندنی اش شناخته می‌شود، با حضور بازیگران برجسته‌ای ساخته شد. دیدگاه کمدی منحصر به فرد این سریال نسبت به رویای هالیوود مورد تحسین مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. این سریال علی رغم داشتن پایگاه طرفداری وفادار، نتوانست توجه عامه بینندگان را به خود جلب کند و در نتیجه جایگاه خود را به عنوان یک کلاسیک نادیده گرفته شده، اما بسیار باکیفیت تثبیت کرد. با این حال، جایگاه این سریال به عنوان یک شاهکار به درستی شناخته نشده در تاریخ کمدی تلویزیونی همچنان بدون رقیب باقی مانده است.

۸- Fringe

فرینج، یک مجموعه علمی تخیلی هوشمندانه، زاییده نبوغ سازندگان شناخته شده‌ای مانند جی جی آبرامز، الکس کورتزمن و روبرتو اورچی بود. این مجموعه که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، از دید یک تیم عجیب و غیرقابل توضیح اف بی آی، متشکل از یک نابغه علمی و پسر مشکل دارش، وارد حوزه‌های عجیب و غیرقابل توصیفی از اتفاقات ماورء الطبیعه می‌شود. این تیم طیف وسیعی از حوادث، رویداد‌ها و پدیده‌های عجیب را بررسی می‌کند و مرز‌های واقعیت و باور را زیر سوال می‌برد.

فرینج با ابزار‌های روایی پیشگامانه خود، هنجار‌های داستان سرایی مرسوم را در هم شکست. پایگاه مستحکم طرفداران این سریال، روایت جسورانه آن را می‌ستودند. گنجاندن عناصر سورئال مانند جهان‌های موازی و سفر در زمان، بار‌ها این سریال را از قلمرو خلاقیت فراتر می‌برد. فرینج علی رغم شایستگی اش، با چالش‌هایی برای ورود به جریان محبوبیت در نگاه عامه روبرو بود. با این حال، به دلیل یک پایگاه طرفداری پرشور، این سریال همچنان یک سریال جذاب، اما کمتر دیده شده باقی مانده است.

۷- Hannibal

سریال هانیبال ساخته برایان فولر، اقتباسی از رمان‌های مشهور توماس هریس، از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ پخش شد. این سریال ارتباط و تفاهم ترسناک بین بازرس ویژه اف بی آی، ویل گراهام و مشاورش، دکتر هانیبال لکتر، که یک روان درمانگر به شدت فریبنده، شیطانی و آدم خوار است را روایت می‌کند.

اگر چه این سریال روایت تعلیق آمیزی داشت که چشم‌های بینندگان را به صفحه نمایش خود میخکوب می‌کرد، اما طرفداران قابل توجهی به دست نیاورد. بدون شک هانیبال به خاطر جلوه‌های بصری فوق العاده زیبا، شخصیت پردازی جامع و داستان سرایی اتمسفریک اش مورد تحسین علاقه‌مندان قرار گرفت.

شخصیت‌ها پیچیده و به طور کامل مورد پردازش قرار می‌گرفتند و جنبه‌های زیبایی شناسی سریال به طور متناوب بین جذابیت فریبنده و وحشت شدید در حال تغییر بود که سریال از طریق آن، پیچیدگی همراه با ظرافت را با وحشت مطلق ادغام می‌کرد. در مجموع، این عناصر، سریال را به جایگاه یک سریال تلویزیونی جذاب و بی نقص، اما نادیده گرفته شده که ارزش دیدن دارد، ارتقا می‌دهند.

۶- Galavant

Galavant سریالی است که انسان تدریجاً به آن علاقمند می‌شود، بنابراین به راحتی می‌توان فهمید که چرا این سریال موفقیت چندان بزرگی نبود. این کمدی موزیکال قرون وسطایی پر از ترانه‌های جذاب آلن منکن، آهنگساز برنده جوایز موسیقایی متعدد و گلن اسلیتر، غزل سرا است و همزمان هم آبکی و هم فوق العاده جذاب است.

در این سریال با شخصیت گالاوانت (جاشوا ساس) همراه می‌شویم، در حالی که او یک جستجوی حماسی موزیکال را آغاز می‌کند تا تنها عشق واقعی خود، مادالنا (مالوری یانسن) را از چنگال پادشاهی شیطان صفت به نام ریچارد (تیموتی آموندسون) نجات دهد. با این حال، هنگامی که قلب گالاوانت توسط مادالنا می‌شکند، در شرایطی که اضلاً انتظارش را ندارد، عشق را پیدا می‌کند. این مجموعه ترکیبی عجیب از فانتزی، اکشن، ملودرام و موسیقی بود که در آن زمان به راحتی مورد استقبال مخاطبان قرار نگرفت، اما تا به امروز همچنان یک سریال منحصر به فرد باقی مانده است.

۵- The Frankenstein Chronicles

همانطور که احتمالا حدس زده اید، The Frankenstein Chronicles براساس داستان فرانکشتاین از مری شلی ساخته شده است. در این اقتباس تلویزیونی، شان بین نقش بازرس جان مارلوت را بازی می‌کند که جسد یک کودک خردسال را در ماجرای قتلی هولناک کشف می‌کند. او با بررسی دقیق‌تر متوجه می‌شود که جسد در واقع متشکل از بخش‌های مختلفی از بدن چند نفر است که در حالتی عجیب و غریب قرار گرفته اند تا به بدن یک کودک شباهت داشته باشند.

این کشف او را به جستجوی حقیقت سوق می‌دهد، جستجویی که می‌تواند به مرگ او منجر شود. مثل همیشه، بازی شان بین در این درام جنایی تاریخی، درجه یک و بی نقص است. این سریال روایتی سریع داشته و بسیار هیجان انگیز است و لوکیشن ها، دکور‌ها و لباس‌های موجود در آن، بینندگان را به دنیای سده ۱۸۰۰ می‌برد. با این حال، با وجود کیفیت ماجراهی فرانکنشتاین، این سریال تنها دو فصل داشت و توجه چندانی به آن نشد.

۴- The Young Riders

در این سریال، به ماجراجویی‌های حماسی شش اسب سوار یتیم که در غرب وحشی زندگی می‌کنند و مشکلات زندگی را از سر می‌گذرانند، پرداخته می‌شود. با این حال، با وجود بازی‌های عالی و داستان‌های اپیزودیک، سواران جوان تنها سه فصل ادامه یافت. این حضور کوتاه می‌تواند به این دلیل باشد که در زمان شروع انتشار این سریال در سال ۱۹۸۹، سریال‌های وسترن برای بیش از یک دهه در شبکه‌های تلویزیونی حضور و محبوبیت چندانی نداشتند.

بنابراین، ممکن است این سریال نتوانسته باشد با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. دلیل دیگر می‌تواند این باشد که این سریال به خاطر نقض قانون کپی رایت، به دلیل شباهت آن با یک سریال وسترن دیگر به نام Young Guns که انتشار آن یک سال قبل‌تر و در سال ۱۹۸۸ شروع آغاز شده بود، مورد شکایت قرار گرفت و زودتر از موعد پایان یافت.

۳-Dark

دارک اولین سریال آلمانی اورجینال نتفلیکس بود و داستان شخصیت‌های مختلفی را دنبال می‌کرد که سعی می‌کردند حقیقت ناپدید شدن مرموز یک کودک در زادگاه خود، شهر ویندن را کشف کنند. این سریال اولین بار در سال ۲۰۱۷ از نتفلیکس پخش شد و به عنوان نسخه‌ای تاریک‌تر از سریال معروف آمریکایی Stranger Things تبلیغ شد، با این حال بدون شک از نظر فکری تحریک کننده‌تر است.

در حالی که این سریال آلمانی است، در میان بینندگان غیر آلمانی نیز سریالی محبوب بود چرا که یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های نتفلیکس به زبان غیرانگلیسی نیز بود، سریالی که با تحسین منتقدان مواجه شد و دارای رتبه قابل توجه راتن تومیتوز و امتیاز ۹۵ درصد از سوی مخاطبان مواجه شد. با وجود همه این ها، این سریال هرگز محبوبیتی که شایسته اش بود را به دست نیاورد و تنها پس از سه فصل به پایان رسید. گاهی اوقات، درک مفهوم سریال می‌تواند کمی چالش برانگیز باشد و در لحظات خاصی کاملاً تاریک و ترسناک شود. با این حال، سریال دارک هنوز هم شاهکاری است که ارزش تماشا کردن را دارد.

۲- Cold Case

Cold Case طولانی‌ترین سریال این فهرست است که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ به مدت هفت فصل پخش می‌شد. در حالی که هیچ کمبودی در مورد سریال‌های جنایی و رویه‌های پلیسی وجود ندارد، ساختار داستان این سریال متفاوت بود، در شرایطی که تیم گارآگاهان این سریال، پرونده‌های حل نشده‌ای را حل می‌کردند که سال‌ها به حال خود رها شده و به سرانجام نرسیده بودند. این سریال از طریق فلش بک ها، با نگاهی به گذشته آغاز می‌شد و زنجیره حوادثی را نشان می‌داد که منجر به جنایت می‌شد. سپس به روزگار امروز‌ی می‌رسید که اتفاقی رخ می‌داد و واحد پرونده‌های حل نشده فیلادلفیا را وادار به بازگشایی پرونده می‌کرد.

در طول سریال، بینندگان شمه‌هایی از فلش بک‌های مربوط به مظنونین در روز‌های جوانی شان را می‌دیدند، بنابراین دو خط زمانی را در آن واحد دنبال می‌کرد. این سریال هیجان انگیز و پر تعلیق بود و جذابیت متقابل فوق العاده‌ای بین دو شخصیت اصلی داستان، کاترین موریس و دنی پینو وجود داشت.

Cold Case پس از هفت فصل به طور غیرمنتظره‌ای کنسل شد و این سریال هیچ گاه پایان مناسبی که شایسته آن بود را دریافت نکرد. چیزی که حتی ناراحت کننده‌تر است این است که طرفداران نمی‌توانند به طور قانونی این سریال را بخرند چرا که این سریال به دلیل نقض کپی رایت برای استفاده از آهنگ‌هایی خاص، هرگز بر روی دی وی دی یا به صورت بلو – ری منتشر نشد.

۱- Frontier

سریال Frontier یا مرز یا سرحد در رتبه اول این فهرست قرار دارد چرا که احتمالاً کمتر دیده شده‌ترین و مغفول مانده‌ترین سریال نتفلیکس است. روی کاغذ، این سریال باید یک موفقیت بزرگ می‌شد، سریالی با بازی جیسون موموآ، بازیگر دوست داشتنی سریال بازی تاج و تخت و یک طرح روایی سریع و پر از اکشن که جذابیت‌های زیادی داشت. این سریال در مورد دشمنی و درگیری بین شخصیت دکلان هارپ با بازی موموآ و لرد آرچیبالد بنتون (آلون آرمسترانگ) از شرکت بی هادسون است.

در حالی که دو فصل اول سریال فوق العاده بودند، فصل سوم به دلیل عدم حضور یکی از شخصیت‌های اصلی یعنی کاپیتان چسترفیلد با بازی ایوان جونیگکیت کمی دچار کاهش جذابیت شد. مایه تاسف است که سریال فرانتیر تنها به سه فصل با مجموع ۱۸ قسمت رسید، چرا که سریالی تماماً هیجان انگیز بود. البته، تاکنون، نتفلیکس به صورت رسمی این سریال را کنسل نکرده است. با این حال، تقریباً چهار سال از انتشار فصل سوم می‌گذرد، و به همین خاطر در این مقطع بسیار بعید به نظر می‌رسد که ادامه‌ای برای این سریال در کار باشد.

ارسال نظرات