صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۵۸۵۵۴
هر فرد و گروهی که مانند خالص‌سازان نیندیشد یا تفاوت‌هایی در نگاه به موضوعات داشته باشد به عنوان غیر خودی و در زمره ناخالصان قرار می‌گیرد و لاجرم باید از اردوگاه مدیریتی کشور و عرصه تصمیم‌سازی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها دور بماند. در واقع این رویکرد تندروها، حربه‌ای برای حذف رقبا هم محسوب می‌شود. دستگاه‌های حاکمیتی کشور هم ذیل نظارت استصوابی به این افراد و جریانات این امکان را داده است که در هر مقطعی از تاریخ معاصر کشور با یک عنوان جدید ولی با محتوای ثابت، رقبای خود را از عرصه خارج سازند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۹ - ۲۶ مرداد ۱۴۰۲

محمد صادق جوادی‌حصار در اعتماد نوشت: موضوع خالص‌سازان و تحرکات خاص آنان در فضای سیاسی این روز‌ها در فضای عمومی کشور بسیار گرم شده است. اما باید توجه داشت این موضوع، موضوع جدیدی نیست و از سال‌های ابتدایی انقلاب مطرح بوده و همچنان نیز ادامه دارد؛ اینکه برخی افراد «خودی» برشمرده می‌شوند و افرادی هم «غیر‌خودی» موضوعی سابقه‌دار است و به دهه‌ها قبل باز می‌گردد.

این دوگانه‌ها در سال‌های ابتدایی انقلاب ذیل عناوینی، چون متخصص‌ها و غیر متخصص‌ها مطرح شدند. در آن سال‌ها متعهدان به کار گرفته می‌شدند و افراد متخصص را با این حربه که این‌ها تخصص دارند ولی تعهد به انقلاب و نظام و. ندارند، کنار گذاشته می‌شدند. این روند باعث شد تا بخش قابل‌توجهی از ظرفیت‌های کشور از حوزه‌های تخصصی و مدیریتی کشور کنار گذاشته شوند.

بعد‌ها جریان اصولگرایی، جریان خط امام، جریان چپ و... دچار تغییراتی شدند و شعار‌ها هم تغییر کردند. شعار متعهد‌ها و متخصص‌ها بدل به شعار خودی و غیر خودی شدند. غیر‌خودی‌ها با همان بهانه‌های قبلی، مثل عدم تعهد، خالص‌سازی، غربگرایی و... از مدیریت و فعالیت‌های سیاسی در کشور دور مانده و تندرو‌ها آن‌ها را از عرصه تصمیم‌سازی‌ها خارج می‌کردند. این نوع جریانات در حال بازسازی خود هستند.

خالص‌سازی یعنی جریانی باید در اداره کشور دخیل باشد که از نگاه معتقدان به این جریان، ناب‌ترین و خالص‌ترین و نزدیک‌ترین نگاه را به مبانی انقلاب اسلامی داشته باشد. از منظر این حضرات یک مدیر باید در عرصه امریکاستیزی سرآمد باشد. در عرصه تعهد به مبانی اسلام مورد نظر آن‌ها و قرائت خاص آن‌ها از انقلاب، جایگاه بالایی داشته باشد و جهان را آنگونه ببیند که این افراد و جریانات می‌بینند!

هر فرد و گروهی که مانند خالص‌سازان نیندیشد یا تفاوت‌هایی در نگاه به موضوعات داشته باشد به عنوان غیر خودی و در زمره ناخالصان قرار می‌گیرد و لاجرم باید از اردوگاه مدیریتی کشور و عرصه تصمیم‌سازی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها دور بماند. در واقع این رویکرد تندروها، حربه‌ای برای حذف رقبا هم محسوب می‌شود. دستگاه‌های حاکمیتی کشور هم ذیل نظارت استصوابی به این افراد و جریانات این امکان را داده است که در هر مقطعی از تاریخ معاصر کشور با یک عنوان جدید ولی با محتوای ثابت، رقبای خود را از عرصه خارج سازند.

امروز هم متاسفانه این جریان خالص‌سازی، یعنی جریان متعهد به قرائت‌های خاص از ولایت، انقلابی‌گری و. در حال حذف رقبا به این بهانه هستند. اگر فرد یا جریانی انقیاد کامل به نگاه و تفسیر مورد نظر آن‌ها نداشته باشند، ناخالص هستند و باید کنار گذاشته شوند. چرا که این جریان اینگونه فضاسازی می‌کنند که هرچه ناکارآمدی، عقب‌ماندگی و فرصت‌سوزی شده است، برآمده از افراد و جریاناتی است که به زعم این افراد، انقلابی‌گری و حرارت لازم را نداشته و متعهد نبوده‌اند. در این مسیر این جریان از اتهام‌زنی، حاشیه‌سازی و انگ‌زنی هم دریغ نمی‌کند تا رخداد‌ها در مسیر مورد نظر آن‌ها حرکت کرده و قدرت در دست آن‌ها باقی بماند. اما بررسی دقیق و علمی رخداد‌ها و علت عقب‌ماندگی کشور حاکی از آن است که اتفاقا به دلیل عدم حضور افراد متخصص و شایستگان است که کشور در مسیر رشد و پیشرفت مورد‌نظر گام برنداشته است.

برچسب ها: تندروها
ارسال نظرات