صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

The Bridge at Remagen فیلمی اکشن است که داستان واقعی تسخیر پل لودندورف توسط متفقین در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند. اگر چه این فیلم از بسیاری جهات یک فیلم جنگی کلیشه‌ای به حساب می‌آید، اما در واقع یک اکشن هیجان‌انگیز است و بازی‌های رابرت واون و جورج سیگال باعث می‌شود که این فیلم به خودی خود ارزش تماشا کردن را داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۵ - ۲۴ مرداد ۱۴۰۲

فیلم‌های جنگی منحصربفرد زیادی در تاریخ سینما ساخته شده است. از Wings، برنده اولین جایزه اسکار بهترین فیلم، گرفته تا Paths of Glory تا Saving Private Ryan و همه فیلم‌های جنگی این بین (و بسیاری از قبل و بعد از آن)، یک طرفدار دوآتشه ژانر تاریخی جنگی، گزینه‌های زیادی برای سرگرم نگه داشتن خود دارد. اما چه می‌شود اگر علاقه مندان مذکور، فهرست تماشای آثار کلاسیک جنگی خود را به اتمام رسانده و همچنان دنبال تماشای گزینه‌های بیشتری باشند؟ خب، از این فهرست فیلم‌های جنگی کمتر شناخته شده که سزاوار توجه بیشتری هستند، فراتر نروید.

به گزارش روزیاتو، در ادامه تعدادی از بهترین و در عین حال اغلب نادیده گرفته شده‌ترین فیلم‌هایی که تا به حال درباره جنگ ساخته شده‌اند و طیف گسترده‌ای از جنگ‌ها و از چند کشور مختلف را پوشش می‌دهند، آورده شده است. در حالی که مطمئناً آثار کلاسیک جنگی بی‌شماری وجود دارند که کم‌تر دیده شده اند، ۱۲ فیلم زیر فهرست خوبی برای شروع یک کاوش عمیق در آرشیو جواهرات جنگی پنهان هستند.

۱۲- Force ۱۰ from Navarone (۱۹۷۸)

یکی از کم‌تر شناخته شده‌ترین فیلم‌های جنگی دهه ۱۹۷۰، فیلم Force ۱۰ from Navarone، دنباله فراموش شده فیلم جنگی حماسی سال ۱۹۶۱ با نام The Guns of Navarone یا توپ‌های ناوارون است. با اینکه Force ۱۰ from Navarone از نظر مقیاس و وسعت نسبت به نسخه قبلی خود کوچک‌تر است، اما هنوز هم یک اثر اکشن هیجان‌انگیز مربوط به جنگ جهانی دوم است که پر از نبردهای هیجان‌انگیز و بازی‌های با کیفیت است.

این فیلم روایتگر یک واحد ویژه از سربازان آمریکایی است که در جستجوی یک زندانی فراری نازی در پشت خطوط دشمن هستند. این فیلم که توسط گای همیلتون، کارگردان معمول فیلم‌های جیمز باند کارگردانی شده است، با سرعت بالایی روایت می‌شود و دارای استعدادهای بسیار خوبی در جایگاه بازیگران از جمله هریسون فورد، رابرت شاو و باربارا باخ است.

۱۱- The Odd Angry Shot (۱۹۷۹)

همان طور که از عنوانش پیداست، The Odd Angry Shot یک فیلم جنگی عجیب است. برخلاف اکثر فیلم‌های جنگی، این فیلم یک نبرد بزرگ و پرتنش را نشان نمی‌دهد، بلکه یک روز از زندگی معمول یک جوخه استرالیایی در جنگ ویتنام را نشان می‌دهد. سرعت مناسب روایت فیلم، تمرکز بر زمان استراحت و بیکاری و حس شوخ طبعی احمقانه آن باعث شده تا این فیلم یک فیلم جنگی بسیار جذاب و بسیار منحصر به فرد باشد که هم تفکر برانگیز است و هم بسیار بامزه.

۱۰- The Bridge at Remagen (۱۹۶۹)

The Bridge at Remagen فیلمی اکشن است که داستان واقعی تسخیر پل لودندورف توسط متفقین در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند. اگر چه این فیلم از بسیاری جهات یک فیلم جنگی کلیشه‌ای به حساب می‌آید، اما در واقع یک اکشن هیجان‌انگیز است و بازی‌های رابرت واون و جورج سیگال باعث می‌شود که این فیلم به خودی خود ارزش تماشا کردن را داشته باشد. این فیلم همچنین کار فوق الاده‌ای در به تصویر کشیدن هزینه‌های واقعی جنگ انجام می‌دهد و لحن تیز و بدبینانه‌ای در روایت خود دارد که در اکثر فیلم‌های جنگ جهانی دوم آن زمان کم‌تر دیده می‌شود.

۹- The Siege of Firebase Gloria (۱۹۸۹)

محاصره پایگاه توپخانه‌ای گلوریا یک فیلم جنگی استرالیایی است که داستان سروان هافنر با بازی بی‌نقص و تکرار نشدنی آر. لی ارمی و گروه سربازانش در حال گشت زنی در میدان‌های نبرد گل‌آلود ویتنام را روایت می‌کند. هدف نهایی آن‌ها تسخیر و دفاع از پایگاه توپخانه‌ای گلوریا است که منجر به یک نبرد شدید و خیره کننده می‌شود. اگرچه این فیلم در هنگام تدوین توسط استودیو سازنده خراب شد و بسیاری از نقدها و اشارات مورد نظر خود در مورد جنگ و صلح را از دست داد، اما آنچه باقی مانده است، هنوز هم تصویری کم‌تر دیده شده و دلخراش از جنگ ویتنام است که شایسته شناخت بیشتری است.

۸- The Steel Helmet (۱۹۵۱)

فیلم کلاهخود فولادی ساخته ساموئل فولر با وجود اینکه یکی از بهترین فیلم‌های جنگی دهه ۱۹۵۰ به شمار می‌رود، اما جایگاه کلاسیکی که شایسته آن است را نیافته است. این فیلم درباره جنگ کره است و روایتگر سرگذشت یک گروهبان سرسخت آمریکایی است که تنها بازمانده پس از نابودی واحدش است.

او با همکاری یک پسربچه یتیم کره‌ای و یک جوخه کوچک از سربازان گمشده، راه خود را به معبد بودایی باز می‌کنند و برای آخرین مقاومت آماده می‌شوند. برای یک فیلم جنگی سیاه و سفید دهه ۵۰ی، این فیلم در به تصویر کشیدن وحشت‌های جنگ بسیار خارق العاده عمل کرده و پیوندی که بین شخصیت خشن اصلی و پسر نوجوان شکل می‌گیرد، به یاد ماندنی و بسیار تاثیرگذار است.

۷- Lebanon (۲۰۰۹)

فیلم لبنان نبرد بقای تیم کوچکی از سربازان اسرائیلی و تنها تانک آن‌ها در پشت خطوط دشمن در درگیری سال ۱۹۸۲ در لبنان را روایت می‌کند. داستان این فیلم که تقریباً به طور کامل درون تانک رخ می‌دهد، منحصر به فرد و گاه ترسناک است. در چنین محیط بسته ای، تنش تا حد ترسناکی بالا می‌رود و هر اختلاف کوچک در یک وضعیت از قبل تحت فشاری، ده برابر می‌شود. در واقع، فیلم با شخصیت‌پردازی هوشمندانه و پایبندی به واقع گرایی در رابطه با روندهای عملیاتی زرهی، بیننده را به این شرایط سخت و طاقت فرسا و البته تنگ و تاریک می‌کشاند که خدمه تانک متحمل شده اند.

۶- Pork Chop Hill (۱۹۵۹)

فیلم دیگری درباره جنگ کره، Pork Chop Hill یک شاهکار کمتر شناخته شده است که داستان واقعی حمله نیروهای آمریکایی به تپه پورک چاپ را روایت می‌کند، تپه‌ای که تعداد زیادی از سربازان چینی به خوبی بر روی آن سنگر گرفته بودند. لوییس میلستون، کارگردان فیلم، این داستان را با همان مضامین ضدجنگ که در اقتباس فراموش نشدنی سال ۱۹۳۰ او در فیلم All Quiet on the Western Front وجود داشت، به تصویر می‌کشد، هر چند که این بار بیشتر بر ماهیت ناکارآمد و دلزدگی فرماندهان در جنگ تمرکز کرده است. این فیلم بسیار تاثیرگذار و تاریک است و حتی با بازی به یادماندنی گرگوری پک بزرگ بهتر هم می‌شود.

۵- Hamburger Hill (۱۹۸۷)

چرا بعد از Pork Chop Hill به سراغ فیلمی با عنوان نسبتاً مشابه Hamburger Hill نرویم که به اسم یک غذای محبوب نامگذاری شده است؟ این فیلم نیز یکی از بهترین فیلم‌ها درباره جنگ ویتنام است، هر چند که آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است.

این فیلم تلاش‌های مذبوحانه یک اسکادران کوچک آمریکایی برای تسخیر تپه همبرگر را دنبال می‌کند و در عین حال به موضوعاتی مانند جنبش ضد جنگ در جبهه خودی و تاثیرات نژادپرستی در خطوط مقدم می‌پردازد. این فیلم جنگی تراژیک که با بازی درخشان‌دان چیدل، دیلن مک درموت ودان جیمز ساخته شده، شایسته توجهی بسیار بیشتر از آن چیزی است که دریافت کرده.

۴- Wife of a Spy (۲۰۲۰)

همسر یک جاسوس یک تریلر جاسوسی محصول ژاپن درباره جنگ جهانی دوم است که تصمیم ژاپن برای ورود به جنگ را از دید یک خانواده ژاپنی روایت می‌کند. این فیلم به کارگردانی کیوشی کوروساوا، فیلمسازی که شاید بیشتر به خاطر فیلم‌های ترسناک Cure و Pulse شناخته شده باشد، به طرز استادانه‌ای کارگردانی شده و بازی‌هایی بسیار عالی در خود دارد.

این فیلم یک راز جذاب و یک توطئه جاسوسی را دنبال می‌کند که در نهایت به پیامدهای نسبتاً آخرالزمانی منجر می‌شود. این فیلم یکی از آن فیلم‌هایی است که در آن پایان داستان، نقطه قوت اصلی فیلم است و یک فیلم جنگی کم‌تر مورد توجه قرار گرفته‌ای که نباید از آن غافل شد.

۳- Merry Christmas, Mr. Lawrence (۱۹۸۳)

به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های جنگ جهانی دوم در دهه ۸۰، کریسمس مبارک، آقای لارنس تصویر قدرتمندی از زندانیان بریتانیایی در اردوگاه اسرای جنگی ژاپن در جاوه است. با بازی خیره کننده یک ستاره راک به نام دیوید بووی تیمی از ستارگان سینمای ژاپن و البته کارگردانی قهرمان موج نوی سینمای ژاپن، ناگیسا اوشیما – فیلم Merry Christmas, Mr. Lawrence، یک شاهکار تاثیرگذار، تراژیک و تفکر برانگیز در مورد شرافت، وفاداری و زمینه‌ها و منافع مشترک در میان دشمنان است.

۲- Cross of Iron (۱۹۷۷)

صلیب آهنین یکی از بهترین و در عین حال کمتر مورد توجه قرار گرفته‌ترین فیلم‌های سم پکینپاه است. این فیلم، فیلمی اتمسفریک و پرتنش است که ماجراجویی‌های یک جوخه آلمانی در جبهه خونین شرقی در جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند. جیمز کابرن در نقش رهبر جوخه مذکور ظاهر می‌شود و با فرمانده جدیدی که برای زندگی انسان‌ها ارزش کمتری در مقایسه با مدال‌ها قائل است، درگیر می‌شود. این فیلم، تصویری خشن و بی‌تکلف از یک جنگ جهنمی است و با اینکه داستانی کاملاً ناامید کننده دارد، اما کارگردانی و بازیگری ماهرانه‌ای هم دارد و کاملاً شایسته تماشا توسط هر طرفدار فیلم‌های جنگی است.

۱- The Big Red One (۱۹۸۰)

قرمز بزرگ یا قرمز بزرگه شاهکاری از ساموئل فولر – کارگردان فیلم دیگر این فهرست به نام Steel Helmet – است. این داستانی است که او از آغاز حرفه فیلمسازی‌اش در دهه ۱۹۴۰ می‌خواست روایت کند و یکی از زیباترین فیلم‌های جنگی حماسی مربوط به جنگ جهانی دوم است.

در این فیلم داستان یک گروهبان سرسخت با بازی لی ماروین، در نقش رهبر گروهی از سربازان آمریکایی در بحبوحه انبوهی از مهم‌ترین نبردهای جنگ جهانی دوم روایت می‌شود. در مرحله تدوین، در ابتدا طول فیلم توسط استودیو سازنده به شدت کاهش یافت، هر چند در نهایت نسخه کامل ۳ساعته بازسازی شده و همچنان به عنوان بهترین نسخه برای تجربه این فیلم باقی ماند.

این فیلم یک داستان جنگی بزرگ و اپیزودیک و پر از لحظات فراموش نشدنی است. یکی از این لحظات توسط منتقد معروف، راجر ایبرت چنین توصیف شده است: «لحظه‌ای در طول پیاده شدن در ساحل اوماها وجود دارد که هیچ کس پس از دیدن فیلم آن را فراموش نمی‌کند. بازوی سربازی دریده شده و در شن‌ها فرو رفته است، ساعت مچی هنوز سر جای خود است.

گاهی اوقات، فولر به این ساعت برمی گردد؛ ما می‌توانیم ببینیم چه مقدار زمان گذشته است. استیون اسپیلبرگ که بدون شک در هنگام آماده‌سازی نجات سرباز رایان، فیلم قرمز بزرگ را دیده بود، کارگردانی نیست که اغلب نیاز به احساس حسادت داشته باشد، اما حتماً به این صحنه بسیار علاقه‌مند بوده است».

در واقع، طرفدارانی که معتقدند هیچ تصویر سینمایی بهتری از پیاده شدن نیروها در ساحل نورماندی نسبت به آنچه در فیلم نجات سرباز رایان به تصویر کشیده شده، وجود ندارد، ممکن است با دیدن فیلم قرمز بزرگ، نظر خود را تغییر دهند. این واقعاً تا این اندازه خوب است و شایسته است که برای عموم مردم شناخته شده‌تر از حال حاضر باشد.

ارسال نظرات