صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۵۷۴۱۲
در کمتر از ۲۴ ساعت پرستو شناسایی و دستگیر شد. هر چند او در بازجویی‌ها اصرار بر بی‌گناهی داشت اما وقتی تصویر خود را در دوربین‌ها دید شوکه شد و به سرقت با همدستی همسر و خواهرشوهرش اعتراف کرد. با اقرار این زن، شوهرش دستگیر شد اما خواهرشوهرش از ترس فراری شده است که جست‌وجو برای شناسایی مخفیگاه او و دستگیری‌اش ادامه دارد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۷ - ۲۲ مرداد ۱۴۰۲

زن جوان که علاقه زیادی به خواندن صفحه حوادث روزنامه‌ها داشت، با نصب یک دوربین مخفی در خانه‌اش، دست سارقان میلیاردی را که عروس و خواهرشوهر بودند رو کرد. اوایل مرداد امسال زنی جوان برای دیدن مادرش به خانه او در شمال پایتخت رفت اما وقتی برگشت با صحنه عجیبی مواجه شد؛ دزدان به خانه‌اش دستبرد زده بودند و همه اموال‌شان را که شامل سکه، طلا، دلار، تابلوی نقره، یک ساعت مچی برلیان، تابلوی طلا و فرش‌های نفیس بود به سرقت برده بودند.

به گزارش اعتماد، زن جوان وحشت‌زده با همسرش و پلیس تماس گرفت و لحظاتی بعد متوجه شد که دزدان نه‌تنها به خانه آن‌ها، که به آپارتمان همسایه نیز دستبرد زده‌اند و همه اموال باارزش آن‌ها را نیز دزدیده‌اند. زن جوان ناگهان به یاد دوربینی افتاد که یک هفته قبل‌تر در ساختمان نصب کرده بود. او فورا به سراغ تصاویر ضبط شده در دوربین رفت و با دیدن تصاویر شوکه شد، چراکه یکی از سارقان زنی آشنا بود. او پرستو نام داشت و در خانه مادرزن جوان به عنوان پرستار کار می‌کرد و حالا تصویرش در دوربین مداربسته ضبط شده بود.

وقتی ماموران پلیس برای بررسی موضوع در محل سرقت حضور یافتند، زن جوان که هنوز شوکه بود و باورش نمی‌شد که سارق خانه او و همسایه، آشنا باشد، به تشریح ماجرا پرداخت و به ماموران گفت: پرستو یکی از آشنایان دورمان است که چند وقت قبل او را استخدام کردیم تا از مادرم نگهداری کند و کارهای خانه‌اش را انجام بدهد. او زنی مورد اعتماد ما بود و هنوز باورم نمی‌شود که او نقشه سرقت از خانه ما را کشیده است.

زن جوان ادامه داد: روز حادثه من به خانه مادرم رفتم و اتفاقا پرستو هم آنجا بود. حتی برای مادرم غذا درست کرد اما کمی بعد موبایلش زنگ خورد و هراسان پیش ما آمد. او گفت شوهرش تصادف کرده و باید او را به بیمارستان ببرد. به این بهانه ما را تنها گذاشت و قرار شد تا وقتی برمی‌گردد من پیش مادرم بمانم. چند ساعت بعد پرستو برگشت و گفت خطر از بیخ گوش شوهرش گذشته و او آسیب جدی ندیده است. من هم پس از برگشتن او به خانه برگشتم که با صحنه سرقت مواجه شدم.

آن‌طور که تصویر ضبط شده در دوربین مداربسته نشان می‌داد، پرستو با همدستی زنی جوان دست به سرقت از خانه زن جوان و همسایه آن‌ها زده بود. زن جوان ادامه داد: من علاقه زیادی به خواندن صفحه حوادث روزنامه‌ها دارم. اغلب خبرهای حوادثی را می‌خوانم و معمولا با خواندن آن‌ها سعی می‌کنم همیشه احتیاط کنم. به همین دلیل وقتی در خبرها خواندم که دوربین‌های مداربسته نقش زیادی در کشف جرم دارند، به همسرم اصرار کردم در ساختمان‌مان دوربین نصب کنیم. دوربین را در جایی نصب کرده بودیم که به راحتی قابل مشاهده نبود و خوشبختانه این اقدام منجر به شناسایی سارق شد.

تحقیقات کارآگاهان پلیس، زیرنظر قاضی علیرضا بهشتی، بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت ادامه داشت. بررسی‌ها حکایت از این داشت که دقایقی قبل از سرقت یک خودروی پراید مقابل ساختمان توقف کرده و بعد پرستو به همراه زنی جوان از ماشین پیاده شده و نقشه سرقت را اجرا کرده‌اند.

در کمتر از ۲۴ ساعت پرستو شناسایی و دستگیر شد. هر چند او در بازجویی‌ها اصرار بر بی‌گناهی داشت اما وقتی تصویر خود را در دوربین‌ها دید شوکه شد و به سرقت با همدستی همسر و خواهرشوهرش اعتراف کرد. با اقرار این زن، شوهرش دستگیر شد اما خواهرشوهرش از ترس فراری شده است که جست‌وجو برای شناسایی مخفیگاه او و دستگیری‌اش ادامه دارد.

نقشه سرقت را به تنهایی کشیدید؟

من وسوسه‌اش را به جان شوهرم انداختم و او هم اصرار بر اجرای آن کرد. چند ماهی می‌شد که من در خانه پیرزن تنها کار می‌کردم. دخترش هرازگاهی به او سر می‌زد و هر وقت با موبایلش صحبت می‌کرد فالگوش می‌ایستادم و از صحبت‌هایش متوجه شدم که وضع مالی خوبی دارد. کلی طلا و سکه در خانه دارد و مقداری هم ارز. وقتی اینها را برای شوهرم تعریف کردم، از من خواست تا نقشه سرقت از خانه‌اش را طراحی کنیم.

شما هم به راحتی قبول کردید؟

همسرم بیکار شده بود و مشکلات مالی داشتیم. از سوی دیگر به چند نفر از بستگانم بدهکار بودیم و به دنبال راهی می‌گشتیم که بدهی‌های‌مان را بدهیم. من می‌ترسیدم به تنهایی سرقت کنم و شوهرم پیشنهاد داد تا خواهرش همراهم بیاید.

نقشه سرقت را چطور اجرا کردید؟

قرار شد یک روز که شاکی به دیدن مادرش می‌آید، من دسته کلیدش را سرقت کنم. چند روز قبل از سرقت دسته کلید را از کیفش برداشتم و به بهانه خرید از خانه بیرون زدم. کلید یدکی ساختم و دقایقی بعد برگشتم. بعد منتظر ماندم تا روز اجرای نقشه فرا برسد.

با اموال سرقتی چه کردید؟

ما اصلا فرصت نکردیم اموال را بفروشیم؛ چون پلیس ۲۴ ساعت بعد از سرقت، دستگیرمان کرد. راستش من اصلا نمی‌دانستم ساختمان مالباخته دوربین دارد. چندبار از او پرس‌وجو کرده و شنیده بودم که دوربین مداربسته ندارد اما خب یک هفته قبل از سرقت از بدشانسی ما دوربین نصب کردند و خیلی زود لو رفتیم.

چرا به خانه همسایه دستبرد زدید؟

راستش می‌خواستیم پلیس تصور کند سارقان سابقه‌دار منزل پشت پرده ماجرا هستند اما خب تازه‌کار بودیم و حتی در سرقت هم اشتباه کردیم. چون با کلید وارد خانه زن جوان شدیم و در سرقت دوم، در را تخریب کردیم. درواقع ناشی بودن‌مان هم کار دست‌مان داد؛ حالا هم به شدت پشیمانم.

برچسب ها: سرقت
ارسال نظرات