فرارو-علی اکبر صالحی، وزیر خارجه پیشین و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی، مناسبتترین راه باقیمانده برای ایران را آغاز «گفتگوهای سیاسی» با آمریکا خوانده است. صالحی گفته است: «با توجه به مجموعه شرایط منطقهای و بین المللی فرصت خوب و مناسبی است که یک گفت و گوی همه جانبه سیاسی با غرب اعم از اروپا و آمریکا داشته باشیم.» . حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده سابق مجلس نیز اخیرا در گفتگو با فرارو به این نکته تاکید کرد که ایران و ایالات متحده در توافق نانوشته در عمل یک «خط ارتباطی قرمز» را شکل داده اند تا تنشها را کنترل کنند. این موضوع از سیاست هستهای ایران تا سیاست تحریمی ایالات متحده را در بر میگیرد.
به گزارش فرارو، صالحی معتقد است که چین و روسیه به ایران توصیه کردهاند روابط خود را با آمریکا تنظیم کند، با این حال روسیه طی ماههای اخیر، مواضعی نه چندان مثبت علیه ایران نشان داده است. چنانکه در بیانیهای رسمی و مشترک با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در خصوص جزایر سهگانه ایران همراهی کرد. از سوی دیگر با وجود این که در سال ۲۰۱۸ میلادی شرکت سوخوی روسیه یادداشتهای تفاهمی برای تحویل ۴۰ هواپیمای سوخو سوپرجت ۱۰۰ به دو شرکت هواپیمایی ایران امضا کرد و پول خرید این هواپیماها نیز در زمان دولت حسن روحانی پرداخت شده، اما خبری از تحویل سوخوها نیست.
حال سوالی که مطرح میشود این است که آیا ایران باید در روابط خود با روسیه و غرب تجدید نظر کند؟ آیا ایران در شرایطی قرار دارد که روابط خود را به حالت تعادل برساند و از شرق و غرب بی نیاز شود و اساسا ایران باید در حوزه سیاست خارجی با روسیه چه رفتاری داشته باشد؟ عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک و سفیر سابق ایران در مجارستان و بلژیک به سوالات فرارو در این خصوص پاسخ داده است:
وی افزود: «این ارتباط باید با کیفیت و براساس منافع باشد. باید بتوانیم نفت و گاز بفروشیم، واردات و صادرات داشته باشیم و در عین حال اجازه ندهیم دیگر کشورها به امور داخلی ما دخالت کنند. نمونه دخالت را میتوانیم ماجرای روسیه و بیانیه درباره جزایر سه گانه بدانیم.»
سفیر پیشین نروژ و مجارستان گفت: «در حوزه مسائل مرتبط با روابط فعلی روسیه و ایران و احتمال سرد شدن روابط دو کشور، معتقدم روابط سرد نشده یا تغییر چندانی (لااقل از سوی طرف ایرانی) نداشته است. البته به علت بیانیه نامطلوب روسیه در حوزه جزایر سه گانه، دلخوریهایی چه در سطح دولت و چه در سطح ملت ایجاد شده است. برخوردهای وزارت خارجه به این بیانیه نیز، گرچه محکم بود، اما برخی انتظار داشتند بیشتر از اینها برخورد شود. درباره همکاری نظامی ایران و روسیه، نیز با پدیده جدیدی رو به رو نیستیم، چرا که این مسائل از قبل وجود داشته است، اما در سایه جنگ اوکراین حساسیتها بیشتر شد و غربیها به علت نگرانی و دلخوری از این ارتباط، ایران را تحت فشار قرار داده اند. این فشارها میتواند تبعات سنگینی طی سالهای آتی داشته باشد. ایران باید متوجه باشد که همکاری نظامی در مقطع حساس فعلی، چه پیامدهایی دارد. پوتین به علت جنگ اوکراین به عنوان جنایتکار جنگی شناخته شده و در خطر بازداشت قرار دارد و به علت همین فشارها، حتی نتوانست در کنفرانس بریکس در آفریقای جنوبی شرکت کند؛ بنابراین ما باید مراقب باشیم چه در دام غربیها و چه در دام روسها نیفتیم.»
وی افزود: «من خوشحالم که قرارداد تحویل سوخو ۳۵ها به هم خورده باشد، چون خرید سی الی چهل فروند سوخو، هزینه زیادی برای ما خواهد داشت. هرچند که طی هفتههای اخیر مشخص شد که حتی اگر بتوانیم سوخوها را بگیریم، اگر نتوانیم به طور مرتب، تامین قطعات را انجام دهیم، فایده خاصی ندارد. رابطه روسیه با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، در حال گسترش است و با امتیازاتی که عربها به روسیه میدهند، مشخص است که روسیه نیز به سمت ارتباط با این کشورها تمایل بیشتری پیدا میکند. ساخت نیروگاه اتمی بوشهر، با توجه معاملهای که روسها با عربها و غربیها داشتند، بیست سال به طول انجامید؛ بنابراین معتقدم همکاریهای نظامی حساس با روسیه چندان به نفع ما نیست. چون ما با روسیه روابط استراتژیکی نداریم. حتی اگر با صرف هزینههای فراوان، از روسیه ادوات نظامی خریداری کنیم، در بحث تامین قطعات دچار مشکل خواهیم شد.»
این استاد ژئوپلیتیک گفت: «روسیه، خود، هم اکنون دچار مشکل است و احتمالا در سایه ادامه جنگ اوکراین، این مشکلات بیشتر هم خواهد شد. حتی ممکن است برای این که یک امتیاز پس از پایان جنگ بگیرد، هیچ تسلیحات یا قطعاتی به ما ندهد و وارد سیستم نزدیکی بیشتر با عربها و غرب شود. من از همان ابتدا پیش بینی میکردم که روسها به ما هواپیما یا قطعات آن را ندهند و معاملاتی بین روسیه و دیگر کشورها شکل بگیرد و اتفاقا این رویداد بسیار زود رخ داد. من از این موضوع خوشحالم. به اعتقاد من کاملا لازم است که با آمریکا گفتگو داشته باشیم و اتفاقا اخیرا وزیر خارجه پیشین ایران، دکتر علی اکبر صالحی، این موضوع را مطرح کرد که میتوانیم تعامل داشته باشیم. ما هم اکنون در وضعیتی قرار داریم که بهتر است خودمان با آمریکا معامله کنیم و جریان واسطهگری را قطع کنیم. افرادی که معامله میکنند، خودشان عضو شورایی هستند که در آن شوراها با یکدیگر همگرایی دارند و اطلاعات این گفتگوها را منتقل میکنند؛ بنابراین هیچ اهمیتی ندارد که چین، روسیه، اروپا یا اسرائیل متوجه شوند ما گفتگو داریم یا خیر. بهتر است ما گفتگوهای مستقیم انجام داده و امتیاز بدهیم و بگیریم تا تحریمها برداشته شود. دنیای دیپلماسی همین است.»
وی افزود: «ما باید حتما در سیاست خارجی تعادل ایجاد کنیم. ایران پیشینه روابط ۵۰۰ ساله با اروپا دارد، نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت. بسیاری از صنایع ما زیر بنای اروپایی دارند. اکنون که با چینیها قرارداد ۲۵ ساله داریم چه کردهایم؟ سال ۱۴۰۰ بود که قرارداد با چین امضا شد، تا این لحظه چه دستاوردی برای ما داشت؟ چرا چینیها با ما اینگونه رفتار میکنند؟ چون چینیها احساس میکنند که وقتی نفت را با قیمت پایین از ایران میخرند و ایران در بن بست قرار دارد، پس هر رفتاری را با ایران میتوان انجام دهد. روسیه نیز رویکردی مشابه دارد. اما اگر ما در سیاست خارجی تعادل ایجاد کنیم، قطعا این اتفاقات رخ نخواهد داد و دیگر کشورها نگران این خواهند بود که اگر با ایران رفتار نامناسب داشته باشند، ممکن است ایران به سمت غرب یا اروپا برود؛ بنابراین ایران موقعیت مهمی دارد و باید هر چه زودتر اشتباهات پیشین را جبران کرده و با اروپا و غرب وارد گفتگوی تنشزدا شویم. مطمئن باشید که وقتی آنان حس کنند ما قصد ایجاد تعادل را داریم، خودشان به سراغ ما خواهند آمد. این را هم فراموش نکنیم درست مشابه همان اتفاقی که در برجام رخ داد و به محض این که در حال رسیدن به نتیجه بودیم برخی کشورها سنگ اندازی میکردند، در مورد روابط و حل تنشها با آمریکا نیز شرایط مشابه است. در آن زمان نیز لاوروف، گلایه داشت که چرا فضای سرمایه گذاری بیشتری برای آنان در ایران وجود ندارد. به همین دلایل است که ما هیچ راهی به جز ایجاد تعادل برای پیشرفت و حفظ منافع کشور، نداریم.»