صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۴۹۹۶۶
وقتی شخص گناهکار را می‌گرفتند و گناهش ثابت می‌شد، او را به ستونی می‌بستند؛ سپس هر دو دست او را به صورت افقی در امتداد هم باز می‌کردند و بعد چوب بلندی را از یک سر آسین او وارد می‌کردند و سر دیگرش را از آستین دست بعدی بیرون می‌آوردند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ - ۲۵ تير ۱۴۰۲

«چوب در آستین کسی کردن» یکی از ضرب‌المثل‌های مشهور و بسیار رایج در زبان فارسی است که از گذشته تا به امروز باقی مانده است و هنوز هم از آن استفاده می‌شود. این ضرب‌المثل وقتی به کار می‌رود که می‌خواهند برای شخصی که کار اشتباهی را انجام داده است، نهایت تنبیه و گوشمالی را به کار ببرند. اما این ضرب‌المثل هم مانند بسیاری دیگر از ضرب‌المثل‌های فارسی دارای داستان تاریخی جالب و شندینی است که در ادامه این مطلب به آن می‌پردازیم؛ پس با ما همراه باشید.

به گزارش فرادید، در زمان قاجار امنیه و افرادی که مسئول برقرای نظم و ترتیب در سطح شهر بودند، برای افراد خاطی و گناهکار از تنبیهات گوناگونی مانند شلاق، چوب و فلک و یا داغ زدن استفاده می‌کردند. یکی از تنبیهاتی که در زمان قاجار بسیار مرسوم شد، چوب در آستین کردن بود.

به این صورت که وقتی شخص گناهکار را می‌گرفتند و گناهش ثابت می‌شد، او را به ستونی می‌بستند؛ سپس هر دو دست او را به صورت افقی در امتداد هم باز می‌کردند و بعد چوب بلندی را از یک سر آسین او وارد می‌کردند و سر دیگرش را از آستین دست بعدی بیرون می‌آوردند. به این صورت دست‌های فرد گناهکار در امتداد هم و پشت سرش با یک چوب بزرگ به صورت باز و ثابت می‌ماند.

گاه برای تنبیه متهم را به مدت یک شبانه روز کامل به این حالت نگه می‌داشتند و متهم که نمی‌توانست پشه و مگس و حشرات موذی را از خودش دور کند، کلافه می‌شد و بعد از مدتی که دست‌ها کرخت و بی‌حس می‌شدند، شروع به التماس و بخشش می‌کرد.

معمولا متهم را به این حالت در میدان‌های اصلی شهر می‌گذاشتند و هرکس که از آنجا عبور می‌کرد، می‌گفت:‌ ای وای چوب در آستینش کرده‌اند؛ بنابراین این اصطلاح کم کم در میان مردم رایج شد و بر سر زبان‌ها افتاد و از آن پس هرکس بخواهد کسی را به تنبیهی سخت تهدید کند، می‌گوید: چوب در آستینت می‌کنم!

برچسب ها: ضرب المثل
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: