فرارو- انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در تاریخ جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد. به گفته دبیر ستاد انتخابات کشور: «اگر طرح اصلاح قانون انتخابات نهایی و به قانون تبدیل شود، از ۱۶ مرداد ثبت نام اولیه از داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی آغاز میشود.» با نزدیک شدن به این بازههای زمانی مهم، پرسشهایی پیرامون حضور یا عدم حضور «علی لاریجانی» مطرح شده است.
به گزارش فرارو، علی لاریجانی، از خرداد ۱۳۸۷ تا خرداد ۱۳۹۹ رئیس مجلس شورای اسلامی بود. گرچه لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ثبت نام کرد، اما صلاحیت وی توسط شورای نگهبان رد شد. اکنون پرسش این است که آیا علی لاریجانی برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی ثبت نام خواهد کرد و در صورت ثبت نام، صلاحیت او تایید خواهد شد؟ پرسش دیگر این که اگر لاریجانی در انتخابات شرکت نمیکند، چه دلایلی برای عدم حضور او وجود دارد؟ فرارو با نمایندگان پیشین مجلس شورای اسلامی و فعالان سیاسی در این خصوص گفتگو کرده است:
وی افزود: «آقای لاریجانی معتقد است که هر مدیری در کشور یک ظرف زمانی برای سمت خود دارد و وقتی از سمت خود کنار رفت، برگشتن به این سمت درست نیست. بسیاری از مشکلات کشور ما ناشی از همین برگشتنها است. برای مثال شاهد این هستیم که رئیس جمهور سابق برای مجلس ثبت نام میکند. آقای لاریجانی مسیر حضور و ریاست در مجلس را طی کرده و اکنون معتقد است برگشتن به این مسیر، مصلحت نیست. در حال حاضر آقای لاریجانی فعالیت سیاسی خود را ادامه میدهد و حتی حجم کار وی کمتر از گذشته نیست.»
وی تاکید کرد: «بعد از پایان کار در مجلس، آقای لاریجانی به دستور مقام معظم رهبری در موضوع قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین نقش آفرینی کردند. در حال حاضر نیز سه حکم از رهبری دارند که شامل مشاور، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی است. هر یک از این سمتها مسئولیتهای زیادی دارد و در نتیجه آقای لاریجانی حجم کار کمتری از دوران ریاست مجلس ندارند. به طور کلی با توجه به این که زمان زیادی تا پایان مهلت ثبت نام مجلس باقی نمانده است، بسیار بعید میدانم آقای لاریجانی در انتخابات ثبت نام و شرکت کنند.»
وی افزود: «افرادی مثل آقای لاریجانی باید شواهد و قرائنی را ببینند که اطمینان حاصل کنند نظام مایل است با جریان خالص سازی برخورد کند. این بزرگترین عاملی خواهد بود که این افراد تصور کنند آمدنشان به صحنه، تاثیری در تغییر دارد، اما جریان خالص سازی، در حال استمرار رفتارش است و ثبت نام انتخابات نیز برای ۱۶ مرداد تعیین شده است. به همین دلایل نیز بسیاری از عقلای نظام در حالت تردید قرار گرفته اند که وارد انتخابات بشوند یا خیر. خالص سازی عبارت زیبایی است، اما در واقعیت شاید بهتر است کلمه تصفیه را به کار ببرم. این رفتار، نوعی تصفیه است.»
نایب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره نهم، ادامه داد: «فقط آقای لاریجانی نیست که در این فرآیند قرار دارد. چرا شخصی مثل آقای ناطق نوری این فضا را ترک کرده است؟ چرا در گوشهای نشسته و مشغول امور علمی است؟ این ترک میدان از روی دلواپسی، رنجش خاطر و ناراحتی است. اگر این رفتارها پیدا کند بسیاری از بزرگان نیز برای حفظ آبرو و اعتبار خود وارد چنین میدانی نمیشوند که مهر باطل بر تایید صلاحیتشان زده نشود. برای حضور این افراد باید حاکمیت تغییراتی جدی ایجاد کند. اگر آقای لاریجانی بخواهد وارد عرصه انتخابات شود، در جمع عقلا وارد میشود. افراد عاقل در این کشور کم نیستند. اگر زمینه فراهم میشد و آقای لاریجانی وارد میدان میشد، میتوانست جریان عقلانیت را وارد انتخابات کند. آقای لاریجانی شخصیتی فراجناحی دارد و از اصلاح طلب تا اصولگرا و متخصصین و تکنوکراتها از کار کردن با وی راضی هستند. درست است که آقای لاریجانی اصولگراست، اما قابلیت همکاری و همفکری با عقلای همه جناحها را دارد.»
وی افزود: «شاید لازم است تغییراتی در سطح کلان رخ دهد که بتواند مردم را راضی به مشارکت در انتخابات کند و فضای سرد و قهر کمرنگتر شود. تمام این تغییرات منوط به این است که مدیریت سیاسی کشور بخواهد این تغییرات رخ دهد و در آن حالت میتوان به انتخابات امیدوار بود. گرچه بعید میدانم، چون اگر این اتفاق رخ دهد و مشارکت گسترده را شاهد باشیم، یکدستی فعلی که در حاکمیت ایجاد شده، آسیب میبیند. افرادی که یکدستی را ایجاد کرده و از آن سود میبرند چندان علاقهمند با تغییر شرایط فعلی نیستند. به همین دلیل نمیتوان بدون زمینه سازی شاهد تغییر در مشارکت مردم بود. من باورم این است که تمایلی برای تغییر جو وجود ندارد، چون برای به دست آوردن کرسیها زحمت زیادی کشیده شده است.»
ابطحی گفت: «افزون بر این ها، تاثیر گذاری گروههای سیاسی به حدی کم شده که حتی اگر، همه گروهها مشارکت کنند، انتظار نمیرود مردم اقبال چندانی نشان دهند. فضای تخریب گستردهای که جناح تمامیت خواه داخلی و جناح اپوزیسیون خارجی علیه جریان اصلاح طلب به راه انداختند، راههای اصلاح طلبی را مسدود کردند و قدرت اصلاح طلبی را در جامعه از بین بردند؛ بنابراین اصلاح طلبان نیز قدرت مانور ندارند. از همان زمان که شعار "دیگه تمومه ماجرا" مطرح شد، هم افراطیهای داخلی و هم اصلاح طلبان، قدرتهای خود را از دست دادند. جریانهای افراطی راست در داخل و جریانهای اپوزیسیون خارجی سعی داشتند اصلاح طلبان را تخریب کنند، این در حالی بود که تا پیش از این شعارها، اصلاح طلبان از نفوذ اجتماعی برخوردار بودند و هدف هم همین تخریب جایگاه اجتماعی اصلاح طلبان بود.»
وی افزود: «اگر مصوبه مجلس راجع به تناسبی بودن آراء، تصویب شود، دیگر جبههها و گروههای مختلف لزومی به اتحاد با یکدیگر نخواهند دید و در نتیجه میتوانند به نسبت آراء کسب شده وارد مجلس شوند. این موضوع هم در طیف اصلاح طلبان و هم در طیف اصولگرایان صدق میکند. در واقع «انتخابات تناسبی در تهران» به افزایش مشارکت منجر میشود و فهرستهایی که اکثریت را ندارند نیز میتوانند به تناسب رای مکتسبه، وارد مجلس شوند.»
قدیری ابیانه در پایان گفت: «به طور کلی معتقدم افرادی باید وارد مجلس بشوند که خود یا اقوام درجه یک آنان درگیر فساد نشده باشند. من اگر عضو شورای نگهبان بودم، آقایان جهانگیری و روحانی را تایید صلاحیت نمیکردم، زیرا برادران هر دو نفر در زندان به سر میبرند؛ بنابراین حضور این افراد در لیستهای انتخاباتی، منوط به تأیید صلاحیتشان است. نمیشود که فردی مدعی حمایت از عدالت باشد از فساد برادر و عروس و داماد خود بیاطلاع باشد لذا به درد مسئولیت نمیخورد. حتی اگر بخواهد این افراد را سرلیست بگذارند. در نهایت اصلاحطلبان چارهای ندارند که از بین افرادی که تایید صلاحیت میشوند لیستشان را ببندند. البته معتقدم آقای لاریجانی در صورت حضور در انتخابات مجلس تایید صلاحیت میشود.»
ایران پر از بسیجی است؟
ایران پر از بسیجیه