«سيدمحمد صادق خرازي» براي كساني كه در حوزه سياست خارجي فعاليت ميكنند چهره آشنايي است؛ از سالهاي فعاليت در ستاد تبليغات جنگ شوراي عالي دفاع و شوراي مرکزي ستاد پشتيباني جنگ گرفته تا حضور در وزارت امور خارجه و سفارت كشورمان در سازمان ملل و فرانسه، نام صادق خرازي همواره با مسائل سياست خارجي پيوند داشته است و اين پيوند حتي در سالهاي اخير كه با بيماري سرطان دست و پنج نرم كرده، ادامه داشته؛ چنانكه هيچگاه قلمزدن در قالب مقاله، يادداشت و گفتوگو را رها نكرده است.
وقتي از وضعيت سلامتياش جويا شديم گفت بيماري كنترل شده و مشكل فعلياش مربوط به آثار باقي مانده از الودگي شيميايي در سالهاي جنگ است.
سفير پيشين ايران در فرانسه كه سرحال است، با خنده اظهار ميكند:«حال عمومي من خيلي خوب است، روزي 18 ساعت كار ميكنم، مشكلي ندارم و با كمال اعتماد به نفس ميگويد جاي نگراني نيست؛ قرار است 90 سال عمر كنم؛ كلي كار انجام نشده دارم كه به حول و قوه الهي بايد آنها را سامان دهم.»
مذاكرات قريبالوقوع ايران با 1 + 5 در استانبول و مسائل مربوط به آن موضوعي بود در مورد آن گفتوگويي با وي انجام شد كه مشروح آن در پي ميآيد.
رسيدن به توافق براي ادامه مذاكرات با 1+5 گامي مثبت است
خرازي درباره مذاكرات ايران 1+5 گفت: «ميتوان از اطلاعاتي كه از مجموع نشست اخير ايران و 1+5 در ژنو منتشر شده اين جمعبندي را به دست آورد كه جلسه مثبت بوده است. رسيدن به توافقي براي برگزاري نشست ديگر خود گام مثبتي است. از بررسي اظهارات مسوولان قبل از جلسه، درحين آن و پس از جلسه ميتوان نتيجه نشست را مثبت ارزيابي كرد. روح حاكم بر جلسه و گفتمان نشست ژنو و نزديك شدن ديدگاهها مثبت بوده است.»
وي با بيان اين كه آثار مثبت را ميشود در اظهارات هيلاري كلينتون در پيش از نشست ديدكه موافقت مشروط با غنيسازي در ايران را مطرح ميكند، خاطرنشان كرد: «البته اولينبار نيست كه آمريكاييها چنين مطالبي را مطرح ميكنند.»
او توضيح داد: «در دو سوي آتلانتيك توافق مشتركي است كه ميتواند سرآغاز يك جريان باشد. احمدينژاد نيز اعلام كرد ما قائل به بازي برد ـ برد و تعامل و گفتوگو هستيم. دوره تقابل سپري شده و دوره تعامل آغاز شده است. اينها سيگنالهايي است كه ميتواند نشان دهنده نزديك شدن دو طرف باشد. اوباما هم در اظهاراتي اعلام كرد كه تمام كشورها بايد رفتاري محافظهكارانه با ايران داشته باشند تا بتوانند موضوع ايران را به جمعبندي و راه حل برسانند. سخنان اوباما حاكي از نزديك شدن گامها براي درك مشترك است. اميدواريم اين درك همكاري مشترك به راه برون رفت از مشكل به صورت مشترك نيز منتج شود.»
اميدوارم مذاكرات در چارچوب منافع ملي كشورمان دنبال شود
خرازي تاكيد كرد: «ايران غير از مسالهي هستهيي موارد زيادي براي بحث دارد و مطالباتي دارد كه اميدوارم اين مذاكرات در چارچوب منافع ملي كشورمان دنبال شود. نميتوان پذيرفت كه در موضوع ايران بحران وجود دارد و از ديدگاه ايران موضع كساني كه مساله ايران را به عنوان بحران در نظر ميگيرند، پذيرفته شده نيست.»
طراحي تحريمها توطئهاي براي مخدوش كردن فضاي مثبت مذاكرات است
معاون وزير امور خارجه پيشين كشورمان ادامه داد: «روح استكبار و نظام سلطه همواره خواهان ايجاد تحميلهاي زيادي است تا از آن طريق بتواند امتياز بيشتري بگيرد. متاسفانه شاهديم تحريمهاي يكجانبه و دوجانبه ميان آمريكا و اروپا عليه ايران تا پيش از مذاكرات استانبول در حال طراحي است. اين يك توطئه است و اين توطئه به منزله مخدوش كردن فضاي مثبتي است كه در حال شكلگيري است. اگر سخنان اوباما، كلينتون، اشتون و مقامات اروپايي ايجابي است و بنايشان بر گفتوگو و تعامل با ايران و رسيدن به همكاري مشترك است، ضرورت ندارد سخن از تحريمها بگويند.»
حسن نيت؛ حسن نيت ميخواهد
خرازي تاكيد كرد: «هرگامي كه به سوي تحريم يكجانبه و يا دوجانبه ميان اروپا و آمريكا پيش ميرود نشان دهنده رفتار متناقص است. ميخواهند تحريمهاي بيشتري اعمال كنند و امتيازات بيشتري بگيرند. اما بايد در نظر داشت با اين اقدامات آنها به نتيجه نميرسند زيرا حسن نيت؛ حسن نيت ميخواهد. هر گام مثبتي نياز به گام مثبت دارد، نميتواند گام مثبت يكطرفه باشد. روابط سياسي مانند يك جاده دو طرفه است.»
اين كارشناس مسائل سياست خارجي توضيح داد: «بايد از منظر كلان امور را بررسي كرد و از اين منظر تصور من اين است كه در مذاكرات اخير در ژنو يك درك مشتركي ميان دو طرف ايجاد شده است. اميدوارم در نشست استانبول كساني كه مسووليت مذاكرات هستهيي را دارند بتوانند منافع ملي ايران را لحاظ كنند و در آن چارچوب و استراتژيهايي كه ترسيم شده حقوق مردم ايران را تثبيت كنند.»
الزاما سيگنال مثبت ايران و آمريكا منتج به رابطه نميشود
در ايران هيچ عامل و عنصر مزاحمي براي مذاكرات با آمريكا وجود ندارد
خرازي در عين حال در مورد رابطه ايران و آمريكا و تاثير مذاكرات بر آن گفت: «الزاما سينگنال مثبت از سوي دو طرف در مذاكرات منتج به رابطه نميشود. سيگنالهاي مثبت ميتواند منتج به ايجاد فضاي درك مشترك شود. بايد در نظر داشت مناسبات ايران و آمريكا بسيار پيچيدهتر از آن است كه با اين موارد به راهحلي برسد. ديوار بياعتمادي ميان دو كشور بسيار بلندتر از اينهاست و پيچيدگيهاي كار سياسي ميان آمريكا و ايران و پيچيدگيهاي كار اقتصادي مناسبات و روابط دو جانبه و امنيتي و نظامي بسيار زياد است. در كنار اين پيچيدگيها، عوامل مزاحم در به نتيجه رسيدن يا عادي كردن روابط و مناسبات زياد داريم. اين عوامل مزاحم اعم از لابي صهيونيستي، اعراب و ايرانيهاي مخالف قابل توجه است و ميتوان گفت اين عوامل و عناصر مزاحم در خارج از ايران وجود دارد. اما در ايران هيچ عامل و عنصر مزاحمي در اين زمينه وجود ندارد.»
وي اضافه كرد: «برخي از مخالفان مذاكره با آمريكا امروز در مقام عمل هستند و عقلانيت سياسي در مخالفانشان وجود دارد كه منافع ملي را در نظر ميگيرند. اگر اين افراد بتوانند منافع ملي را تامين كنند با اعتمادي كه مقام معظم رهبري به آنها دارد شانس بيشتري براي حل و فصل مسائل دارند.»
خرازي با بيان اين كه تصور من اين است كه با يك لبخند و يك سيگنال مناسب نميتوان در مناسبات سياسي عاديسازي كرد، يادآور شد: «عاديسازي مناسبات مستلزم يك استراتژي، درك، فهم و منافع و تهديدات مشترك است كه آنها را بر سر يك ميز بنشاند تا دكتريني تنظيم كنند و بر اساس آن مذاكرات را پيش برند.»
معاون وزير امور خارجه پيشين كشورمان در پاسخ به اين پرسش كه آيا مذاكره براي مذاكره يا مذاكره براي تعيين دستوركار به عنوان دستوري براي برگزاري نشست ميتواند در نظر گرفته شود؟ خاطرنشان كرد: «مذاكره براي مذاكره مفهوم ندارد. مذاكره براي رسيدن به هدفي قابل فهم، معنا دارد تا بتواند مسائل را حل و فصل كند. اگر آنها فقط بخواهند در يك نشست خودشان شنونده حرفهاي خود باشند و دو طرف فقط حرفهاي خود را بزنند، گوينده باشند و شنونده نباشند، مذاكرات موفق نخواهد بود؛ البته تا قبل از مذاكرات ژنو اين گونه بود. هر دو طرف سخنگو بودند تا شنونده. با اين روش به جايي نميرسند و دامنه اختلافات و بياعتمادي بيشتر ميشود.»
همواره از مذاكرات جامع براي حل و فصل مسائل ايران و غرب استقبال كردهايم
خرازي اضافه كرد: «بايد در نظر داشت در مذاكرات اخير در ژنو كشورها و افراد نقش خوبي ايفا كردند تا بتوانند دستورالعملي براي مذاكرات طراحي كنند كه مذاكرات جامع باشد اين گام مثبتي است. همواره از مذاكرات جامع براي حل و فصل مسائل ايران با غرب و مسائل غرب با ايران استقبال كردهايم. مذاكرات جامع بخشهاي مختلفي دارد كه موضوع امنيت منطقه، اقتصاد، توسعه و كمك به كشورهاي در حال توسعه و مسائل اطلاعاتي و امنيتي دنيا را شامل ميشود. همه اين موارد ميتواند در آن بگنجد. اما متاسفانه در برخي اوقات طرفها بيشتر شنونده حرفهاي خود بودند اما ظاهرا در نشست "ژنو 3" به توافقي رسيدند تا بتوانند در نشست استانبول تعهدات را انجام دهند.»
او ادامه داد: «اميدواريم تعهدات نشست استانبول در چارچوب منوياتي باشد كه مقام معظم رهبري ترسيم كرده است و گروه مذاكره كننده بتوانند با بينش و كلاننگري حقوق حقه ملت ايران را ترسيم كنند.»
مذاكره كننده ايران بايد اين هنر را داشته باشد كه مذاكرات جامع را به طرف مقابل تحميل كند
معاون وزير امور خارجه پيشين كشورمان با بيان اين كه كشورهاي غرب دستورالعمل خود را دارند كه در چارچوب نگرانيها و اولويتهايشان است، افزود: «اولويت ما اين است كه با غربيها مذاكرات جامع داشته باشيم. هنر دستگاه ديپلماسي و مذاكره كننده ارشد ايران بايد اين باشد كه بتواند مذاكرات همجانبه و جامع را جا بيندازد و آن را به طرف مقابل تحميل كند. در حال حاضر ما دو صدا ميشنويم از يك سو صداي ايراني و ديگري صداي غربي. هر دو طرف يك نگاه خاص دارند اما ما به اين دليل نگاه ملي خود ترجيح ميدهيم شنونده نگاه طرف ايراني باشيم.»
تركيه در عمق منافع استراتژيك ايران قرار گرفته است
خرازي در تشريح رويكرد كشورها نسبت به مذاكرات ايران و 1+5 خاطرنشان كرد: «به نظر ميرسد احمدينژاد براي نقش بازي كردن تركيه و برزيل مشروعيت قائل است. البته بايد گفت مقولهي تركيه با برزيل متفاوت است. تركيه كشوري اسلامي و همسايه است كه در عمق مناسبات استراتژيك ايران قرار گرفته است و به لحاظ تاريخي در خاورميانه جزو قطبهاي قدرت بوده است. ايران، تركيه و مصر سه قدرت اصلي خاورميانه بودهاند. پايه تمدني و سياسي را اين سه كشور ترسيم كردند.»
حسننيت دولت تركيه با سالهاي پيش قابل مقايسه نيست
او با بيان اين كه ما و تركيه منافع و تهديدات مشتركي داريم و اين تركيه را از برزيل جدا ميكند، اظهار كرد: «حسننيتي كه دولت امروز تركيه دارد با سالهاي پيش قابل مقايسه نيست. هيچ زمان در طول تاريخ مناسبتمان با تركيه، از دورهي عثماني تاكنون، تا اين ميزان منافع و تهديدات مشترك نداشتهايم. تركيه امروز در عمق منافع استراتژيك ايران قرارگرفته است.»
تغيير تركيب 1+5 نميتواند منافع ملي ايران را تحكيم بخشد
اين كارشناس مسائل سياست خارجي ادامه داد: «تصور ايران اين است كه دو كشور ديگر نيز در 1+5 حضور داشته باشند، اما معلوم نيست كه گسترش اعضاي كشورهاي مذاكره كننده تا چه اندازه به نفع ايران باشد. به هر حال وزنه آن سو بيشتر ميشود. اما در مورد تركيه موضوع متفاوت است. تركيه ميتواند ادبيات سياسي ايران را به گونهاي براي آنها شرح دهد و ادبيات آنها را براي طرف ايراني قابل فهم كند و از همه مهمتر به دليل هوشياري و زيركي كه امروز در نهاد سياست خارجي تركيه است، اين كشور ميتواند در تقسيم كار و دستور مذاكرات نقش بازي كند.»
وي سياست خارجي تركيه در شرايط فعلي را هوشمندترين سياست خارجي تاريخ خود دانست و تصريح كرد: «تركيه سياست خارجي پويايي در منطقه دارد. آنها ميتوانند نقش بازي كنند و سوء تفاهمات را تبديل به فهم مشترك كنند. اما بايد در نظر داشت كه مسائل با اين مذاكرات پايان نمييابد؛ اين ساده انگاري است. افزايش تعداد كشورها و تغيير تركيب 1+5 نميتواند منافع ملي ايران را تحكيم بخشد و قدرت چانهزني ايران را بيشتر كند.»
مذاكرات فرسايشي به نفع هيچ كدام از طرفها نيست
خرازي در ادامه گفتوگو تاكيد كرد: «مذاكرات فرسايشي به نفع هيچ كدام از طرفها نيست. هر دو طرف در مذاكرات فرسايشي ضرر ميكنند. ما بايد مسائل را زودتر حل و فصل كنيم. ديالوگها را شتاب بخشيم و موانع ايجاد شده را برداريم. هرگونه فرسايش در جهت رفع موانع نيز چندان به نفع ما نيست. بايد در اين زمينه دقت كنيم و مراقب باشيم. نگاه فرسايشي به حل و فصل موضوعات ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي و شوراي امنيت سازمان ملل الزاما به نفع منافع ملي ايران تلقي نميشود.»
تحميل تحريمهاي بيشتر به ايران خدمتي به فهم مشترك ايران و 1+5 نميكند
معاون وزير امور خارجه پيشين كشورمان با بيان اين كه درباره تعامل با ايران سه ديدگاه وجود دارد، توضيح داد: «صاحبان ديدگاه اول معتقدند بايد تحريمهاي جديدي وضع كنيم تا بتوانيم امتيازات بيشتري از ايران بگيريم. اين ديدگاه مبتني بر حسن نيت نيست و فاصلهها را بيشتر ميكند. لابي اسراييل (صهيونيستها)، لابي اعراب و برخي كشورها كه مخالف دسترسي ايران و غرب به توافق دو جانبه هستند موانعي ايجاد ميكنند. يكي از راههاي ايجاد موانع تحميل تحريمهاي بيشتر به ايران است كه خدمتي به فهم مشترك ايران و 1+5 نميكند. ديدگاه ديگر اين است كه بايد گفتوگوهاي جامع با ايران داشته باشيم و مسائل را منطقي بينيم و حساسيتها و مسائل ايران را نيز درك كنيم. اين ديدگاهي است كه مورد توجه ماست و ما از آن حمايت ميكنيم. ديدگاه ديگر كاملا نظامي است و قائل به راه حل سياسي نيست. اين ديدگاه در اوج حضيض و اقليت است و بيشتر يك بلوف سياسي است كه ميخواهد با تهديد و بلوف منافع خود را كسب كند.»
بايد در مذاكرات تاكيد كنيم كه هر راهحل جامعي بايد در برگيرنده رفع تحريمها نيز باشد
اين كارشناس مسائل سياست خارجي با بيان اين كه موضوع تحريم و رفع آن از موضوعات اساسي كشورمان است، خاطرنشان كرد: «از ديدگاه من ما بايد از ابتدا روي اين موضوع تاكيد كنيم كه هر راهحل جامعي بايد در برگيرنده رفع تحريمها نيز باشد. البته اين به عهده مذاكرهكنندگان ايراني است كه در چه زمان و شرايطي اين مطلب را مطرح كنند ولي بايد به طرف مقابل تفهيم شود كه از نظر ما هر راهحلي بدون لحاظ كردن اين نكته قابل قبول نيست. دستگاه ديپلماسي ما براي اين موضوع بايد برنامه جامع داشته باشد و در لابيهاي سياسي آن را مطرح كند. الان اين موضوع به نحوي مطرح ميشود كه ادامه تحريمها براي ما اهميت ندارد. در حالي كه بايد در عين پافشاري بر حقوق هستهيي كشورمان خواستار رفع تحريمها شويم.»
نظرات هيچ كشوري در بلوك غرب نميتواند به اندازه فرانسه به نظرات ايران نزديك باشد
سفير پيشين ايران در فرانسه در ادامه در مورد مواضع كشورهاي 1+5 و طرف مذاكره كننده با ايران به ويژه مواضع تند برخي از مقامات فرانسوي نسبت به ايران نيز گفت: «زماني در ميان كشورهاي اروپايي فرانسه بيشترين مناسبات نزديك را با ايران داشت. برخي اظهارات مقامات فرانسه بيشتر به مناسبات دو جانبه بر ميگردد. ضمن اين كه فرانسه در لبنان خاستگاهي دارد كه نيازمند نوعي همكاري با ايران است اما راهحل و جهتگيري مشتركي در اين رابطه با ايران نميبيند. در مورد مناسبات دو جانبه نيز گامهاي مختلفي برداشت شد كه ايران و فرانسه در طول تاريخ به هم نزديك نشوند، در حالي كه اين دو كشور منافع مشترك و استراتژيك زيادي با هم ميتوانند داشته باشند.»
او با بيان اين كه نظرات هيچ كشوري در بلوك غرب نميتواند به اندازه فرانسه به نظرات خاورميانهيي ايران نزديكتر باشد، خاطرنشان كرد: «متاسفانه اين تلقي هم در دستگاه سياست خارجي ايران و هم در فرانسه وجود دارد كه گهگاه مسايل فرعي سايه خود را براصل قضيه مياندازد.»
چين و روسيه كشورهاي غيرقابل اعتمادي هستند
وي افزود: «چين و روسيه كشورهاي غيرقابل اعتمادي هستند. اولويت آنها حل مساله ايران نيست؛ بلكه اولويت آنها حل مسايل خود با جامعه جهاني و توسعه همه جانبه مناسباتشان با آمريكا است. هيچگاه چين مناسبات اقتصادي30 ميليارد دلاري با ايران را به مبادلات اقتصادي بالاي 280 ميليارد دلاري با آمريكا ترجيح نميدهد. مناسبات اقتصادي چين و اتحاديه اروپا بالاي 200 ميليارد دلار است. روسيه نيز چنين شرايطي دارد و الزاما اولويت و منافع ملي آنها در چارچوب منافع و اولويتهاي ملي ايران تلقي و ترسيم نميشود. هرگونه دلبستگي و وابستگي به روسيه و چين سادهانگاري سياسي است.»
چين و روسيه براي ما حتي سردرد هم نميگيرند، تب هم نميكنند
خزاري ادامه داد: «روسيه و چين از حل مسالهي ايران با 1+5 و آژانس بينالمللي انرژي اتمي استقبال ميكنند اما اينگونه نيست كه بخواهند از ايران دفاع كنند. آنها خود را با جامعهي بينالمللي درگير نميكنند و شايد بعضا بخواهند امتيازاتي بگيرند. آنها براي ما حتي سردرد هم نميگيرند، تب هم نميكنند. اولويت آنها تامين منافع صددرصدي است و گهگاه با مقابله بر سر ايران هم مايلند منافع خود را به دست آورند.»
اروپا نگران است كه از بستر حل مسائل ميان ايران و آمريكا منافعاش تهديد شود
اين كارشناس مسائل سياست خارجي در مورد مواضع تند برخي كشورهاي اروپايي در قبال ايران در مقايسه با آمريكا نيز گفت: «زماني اروپاييها به دنبال حل مساله با ايران بودند؛ اما امروز آمريكاييها آن را دنبال ميكنند. اروپاييان نگران هستند كه از بستر حل مسائل ميان ايران و آمريكا منافعشان تهديد شود.»
او در ادامه اين گفتوگو در مورد تغيير وزير امور خارجهي كشورمان و تاثير آن بر اقدامات دستگاه سياست خارجي نيز با بيان اين كه اصولا برنامه سياست خارجي كشورمان فقط در وزارت خارجه ترسيم نميشود، گفت: «مساله هستهيي كشورمان نيز زير نظر شوراي امنيت است. گرچه دستگاه ديپلماسي بايد مقدمات كار را فراهم و به تعبيري بسترسازي كند اما وزير امور خارجه نقشي فرعي در مذاكرات دارد. بسترسازي نقشي است كه بدنه كارشناسي و سيستم سياسي ميتواند از عهده آن برآيد.»
معاون وزير امور خارجه پيشين كشورمان با بيان اين كه تغيير عمدتا در سيستم سياسي امري منفي نيست در عين حال تاكيد كرد: «تغيير نيز آداب خاص خود را دارد. آداب و روشي كه برخوردار از عقلانيت سياسي باشد ميتواند فضاي مثبتي در مديريت ايجاد كند. تغيير بايد منجر به ايجاد انگيزه در سيستم شود نه اين كه باعث فروپاشي انگيزهها و بيتفاوتي در افراد باشد.»
سياست خارجي ايران داراي ايدئولوژي است
خرازي در مورد تاثير تغيير وزير و تاثير آن در مذاكرات پيش روي ايران در استانبول خاطرنشان كرد: «اگر مسوولان سياسي قدرت چانهزني خوبي داشته باشند ميتوانند منافع را تامين كنند، جاي نگراني ندارد. سياست خارجي ايران مانند سياست خارجي برخي كشورها داراي ايدئولوژي است و طبيعتا هر سياست خارجي كه بتواند فراي مرزهاي جغرافيايي سياسي خود عمل كند با چالشهاي خارجي روبهرو خواهد شد. البته در حال حاضر چندان شرايط را بحراني نميدانم؛ ايران مساله دارد و راه حل اين مساله نيز در خاستگاه ملياش تعريف شده است.»