بر اساس مطالعات انجامشده از سال ۱۳۹۹ تاکنون، سن و جنسیت استعمال دخانیات در ایران تغییر کرده است و کاهش چشمگیر سن استعمال سیگار در بین کودکان و نوجوانان به یک مسئله نگرانکننده تبدیلشده است.
به گزارش ایرنا، اگر در دهه ۴۰، سن شروع مصرف سیگار در کشور ۳۰ سالگی، در دهه ۵۰ حدود ۲۵ سالگی و در دهه ۷۰ زیر ۱۸ سال بود، اما امروز به ۱۳ تا ۱۵ سالگی رسیده است و حتی در مواردی شاهد استعمال سیگار در مقطع ابتدایی نیز هستیم.
روند کاهشی استعمال سیگار، یک الگوی جهانی است و در بسیاری از کشورهای جهان، سن مصرف دخانیات کاهشیافته است؛ چنانچه آمارها نشان میدهد که روزانه تقریباً ۲۵۰۰ کودک زیر ۱۸ سال اولین سیگار خود را تجربه میکنند و بیش از ۴۰۰ نفر از آنها به لیست افراد سیگاری روزانه اضافه میشوند.
به گفته پژوهشگران، افرادی که سیگار کشیدن را از سنین پایین شروع میکنند بیشتر از کسانی که در سنین بالا به سیگار روی آوردهاند، در معرض اعتیاد شدید به نیکوتین هستند. چنانچه از میان نوجوانانی که در طول زندگی خود حداقل ۱۰۰ نخ سیگار کشیدهاند، اکثر آنها اظهار میکنند که مایل به ترک سیگار هستند، اما قادر به انجام این کار نیستند.
اگر الگوهای فعلی مصرف دخانیات ادامه یابد، تخمین زده میشود که ۵.۶ میلیون نفر از جوانان زیر ۱۸ سال امروزی درنهایت به دلیل بیماریهای مرتبط با سیگار میمیرند.
بااینحال، چطور میتوانیم از افزایش گرایش نوجوانان به مصرف سیگار جلوگیری کرده و از سیگاری شدن آنها پیشگیری کنیم؟
دکتر معصومه فارسی نژاد، روانشناس و رواندرمانگر نوجوان و استاد دانشگاه زندگی به این سؤال پاسخ میدهد.
فارسی نژاد با اشاره به کاهش سن مصرف سیگار در بین نوجوانان، ریشه و اساس این معضل را نشأت گرفته از خانواده میداند و میگوید: «دوران نوجوانی، دوران بحران و فشار- رفتارهای تکانشی و منطقی شدن است و همهی اینها بهنوعی پایه و اساس رفتارهای نوجوان را تشکیل میدهد. در دوران نوجوانی، فشار همسالان بسیار بالا میرود و نوجوانان اغلب در مکانی مثل مدرسه، افکار و استدلالهایشان را با یکدیگر به اشتراک میگذارند؛ اما در این دوران، نقش والدین در شیوه فرزند پروری و نوع ارتباط مؤثر با فرزندان میتواند در رفتار و عملکرد نوجوان بسیار تعیینکننده باشد.»
این رواندرمانگر میگوید از بعد روانکاوی، گرایش به سیگار در سنین نوجوانی میتواند مربوط به مرحله دهانی رشد کودک است: «زمانی که نوزاد از شیر مادر تغذیه میکند، اگر مادر، مادر کافی نباشد و کودک در دو سال ابتدایی زندگی از لحاظ نیاز به بقا که از راه مکیدن تأمین میشود، ارضا نشود، این مسئله ممکن است باعث گرایش به سیگار شود.»
فارسی نژاد معتقد است که زندگی در بزرگسالی ما، تحت تأثیر دوران کودکی قرار دارد: «دقیقاً از تولد تا یازدهسالگی، طرحوارههای ناسازگار توسط مراقبتکنندههای اولیه و محیط رشد کودک شکل میگیرد؛ بنابراین، هر حرکت غیرمترقبه و نامناسب که در قبال کودک انجام شود، آن حرکت مانند یک تله در مغز کودک هک خواهد شد.»
او ادامه میدهد: «تلههای زندگی باعث میشود تا فرد در بزرگسالی با مکانیزمهای دفاعی ناکارآمد مثل تسلیم، اجتناب و جبران افراطی، الگوهای تکراری متأثر از والدینش را در رفتارش اعمال کند؛ بهطور مثال، سیگار کشیدن والدین در مقابل فرزند باعث میشود تا کودک الگوبرداری کرده و حتی در بازیهایش نقش پدر را با گذاشتن مداد در گوشه لبهایش ایفا کند.»
فارسی نژاد میگوید والدین باید از همان دوران دبستان، بچهها را با مضرات سیگار آشنا کنند: «با توجه به علاقهمندی نوجوانان به شبکههای اجتماعی خوب است که والدین در کنار فرزندشان، با جستوجو در گوگل، او را با مواد تشکیلدهنده سیگار آشنا کنند و ببینند که این مواد چه سود و زیانی برای بدن دارد. در بحث درمانی-شناختی یکی از راههای مهم برای شناخت یک آسیب، درست کردن جدول سود و زیان است؛ والدین بهشرط داشتن یک ارتباط مؤثر، باید در این مورد فرزندشان را همراهی کرده و او را از آسیبهای سیگار آگاه کنند.»
این رواندرمانگر، یکی از راهها برای عبور از فشارهای دوران بلوغ و پیشگیری از گرایش نوجوانان به سمت سیگار را همدلی و همراهی والدین دانست و افزود: «اگر والدین نسبت به نوجوان و دغدغههایش دید همدلانهای داشته باشند، نوجوان میتواند مسائلی که در طی دوران رشد برایش حادث میشود را کنترل و مدیریت کند.»
این روانشناس با اشاره به تأثیر محتواهای نمایش خانگی بر کودکان و نوجوانان عنوان میکند: «تلویزیون صرفاً جنبه سرگرمی ندارد بلکه جنبه آموزشی هم دارد؛ ازاینرو برخی پیامها در سریالها میتواند اثربخشی قابلتوجهی بر مخاطبان بهویژه قشر کودک و نوجوان داشته باشد؛ به همین دلیل لازم است تا سریالها و فیلمهای ایرانی با کمک یک روانشناس آسیبشناسی شود.»
او ادامه میدهد: «با توجه به جنبه سرگرمی و آموزشی سریالهای نمایش خانگی، فعالان این حوزه باید توجه داشته باشند که جنبه آموزشی سریالها باید کارشناسی شده باشد لذا بهتر است که کارگردانها یک روانشناس در کنار خود داشته باشند تا سریال را از بعد سلامت روان جامعه موردبررسی قرار دهد و باعث شود تا دیالوگهای تأثیرگذاری در راستای معضلات سیگار در سریال گنجانده شود.»
فارسی نژاد در توصیهای به والدین افزود: «ازآنجاییکه تقلید و الگوبرداری یک غریزه نیرومند در کودکان و نوجوانان به شمار میآید، والدین باید در انتخاب فیلم حساسیت بیشتری به خرج دهند؛ چراکه کودکان و نوجوانان درک درستی از رفتار و حرکات شخصیتها در فیلمها ندارند و ممکن است از هر رفتار و اصطلاح رایجی در فیلم تقلید کنند.»
برخی معتقدند که والدین نباید در برابر سیگار کشیدن نوجوانشان مقاومت کنند و حتی برخی نظرشان بر این است که نوجوان اگر خواست سیگار کشیدن را تجربه کند، بهتر است این کار را جلوی والدین انجام دهد. در مقابل، برخی بهشدت با این نظر مخالف هستند و معتقدند که باید با تمایلات نوجوانان بر سیگار کشیدن بهشدت برخورد کرد.
فارسی نژاد با نقد این دو دیدگاه میگوید: «متأسفانه فرهنگ ما، فرهنگ افراطوتفریط است؛ برخی والدین در شیوه فرزند پروری از روش دیکتاتورمأبانه استفاده میکنند و برخی سهل انگارانه؛ هر دو این شیوههای فرزند پروری غلط و آسیبزا خواهد بود. والدین گاهی با شیوه سهل انگارانه به فرزندشان اجازه میدهند تا در حضور خود آنها سیگار را تجربه کند، اما این کار درواقع نوعی تأییدیه به نوجوان است؛ علی رغم اینکه همین والدین ممکن است اگر بعداً در محوطه بیرون از منزل دست پسر یا دخترشان سیگار ببینند، همانجا او را جلوی دوستانش تخریب شخصیتی کنند.»
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «ما والدین باید دارای چارچوب و قوانین ارزشی باشیم. در عین حالا باید به این مسئله توجه داشته باشیم که بر اساس دیدگاه رفتاری، هر عمل یا رفتاری با تشویق و تنبیه میتواند دچار تغییر شود؛ قطعاً هیچگاه تنبیه فیزیکی نتیجه مثبتی نخواهد داشت، اما تنبیه و تشویق بهموقع فرزند میتواند باعث ایجاد تعهد به چارچوبها شود. بهعنوانمثال، شما درعینحال که توجه مثبت را از فرزندتان دریغ نمیکنید، اما با انجام یک کار ناپسند از سوی فرزندتان میتوانید با توجه به ظرفیتش، او را تنبیه و چندساعتی او را از انجام کاری مثل تماشای تلویزیون محروم کنید و با این کار به او یادآور شوید که این تنبیه نتیجه عمل نادرستی بوده که انجام داده است.»
فارسی نژاد، با اشاره به اهمیت ارتباط مؤثر پدر با فرزند میگوید: «متأسفانه نقش پدری بنا به دلایل مختلف بسیار کمرنگ شده و این معضل بسیار مشهود است که پدر تعامل درست و همدلانهای با فرزندان، چه دختر و چه پسر ندارد؛ نداشتن ارتباط مؤثر پدر با فرزندان بهنوعی میتواند باعث ایجاد عدم امنیت و ترس شود.»
این روانشناس نوجوان ادامه میدهد: «همانطور که میگوییم مادر کافی، پدر هم باید کافی باشد. قطعاً یک پسر نوجوان باید با پدرش همانندسازی کند و یک دختر نوجوان باید آن اطمینان و امنیت را از پدرش دریافت نماید تا بتواند در جامعه درست رفتار کند؛ این در حالی است که کمرنگ بودن حضور پدر و عدمحمایت او میتواند شرایط را برای نوجوان بسیار بغرنج کرده و باعث شود تا نوجوان دچار تفکرات ضرر رسانی مثل گرایش به سیگار، تمایل یا عدم تمایل به جنس مخالف و... شود.»
این استاد دانشگاه با اشاره به دیگر آفات کمرنگ شدن نقش پدرها در خانواده میگوید: «عدم تعامل مؤثر پدر با فرزند میتواند باعث شود تا نوجوان به سمت تعامل با همسالانش گرایش پیدا کند و همین وسعت تعاملات با همسالان میتواند باعث گرایش به اعمال خارج از هنجار شود.»
فارسی نژاد در پایان تأکید میکند: «پدرها بهعنوان یک تکیهگاه و حمایتگر برای دختران و یک الگوی رفتاری برای پسران باید نقش پررنگتری در خانواده داشته باشند و اوقاتی را به تعاملات پدر-دختری و پدر-پسری اختصاص دهند.»