شاید بتوان گفت که مهمترین مقصد حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه ایران در سفرش به کشورهای حاشیه خلیجفارس، کشور امارات بود. امیرعبداللهیان در امارات با محمد بنزاید آل نهیان، رئیس دولت امارات و عبدالله بنزاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات دیدار و گفتگو کرد.
به گزارش هممیهن، امارات در میان کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس رابطهای خاص و پرفرازونشیب با ایران داشته است. حدود ۵۰۰ هزار ایرانی در امارات زندگی میکنند و برآوردها حاکی از آن است که ایرانیان مقیم امارات حدود ۳۰۰ میلیارد دلار در این کشور سرمایه دارند. در میان کشورهای حاشیه خلیجفارس، روابط تجاری ایران با امارات بیشتر از سایر کشورهاست. اما در آن سو، امارات تنها کشور در میان کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس است که با ایران مناقشه سرزمینی دارد. ابوظبی همواره بر سر مالکیت سه جزیره ایرانی تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی، به ایران اعتراض کرده است. در هر صورت در حال حاضر کلمه کلیدی در ادبیات دیپلماتیک کشورهای حاشیه خلیجفارس، کاهش تنش است. این کلمه کلیدی پس از توافق عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و ایران در منطقه باب شده است. البته امارات از جمله کشورهای حاشیه خلیجفارس بود که به انتظار عادیسازی روابط ایران و عربستان نماند و خیلی زودتر سفیر خود در ایران را معرفی کرد. در سخنانی که مقامات ایران و امارات بعد از دیدارهای صورتگرفته اخیر بیان کردند میتوان دریافت که طرفین برای تقویت روابط تصمیم جدی دارند.
امارات و ایران بهرغم اختلافاتشان، پیوندهای ارتباطی منحصربهفردی نیز دارند و اگر بتوانند از این پیوندها بهخوبی استفاده کنند، روند روابط میتواند خیلی سریعتر به سمت کاهش تنش پیش برود. در صورت تحقق این شرط، شاید رابطه بین امارات و ایران، تنها رابطهای در حاشیه خلیجفارس باشد که پتانسیل زودتر نتیجه دادن را دارد.
واقعیت این است که موضوع جزایر سهگانه امارات از نظر مقامات این کشور مسئلهای جدی است. ادعای امارات در خصوص جزایر سهگانه البته همواره با پاسخ قاطع ایران مواجه شده است، اما نباید از نظر دور داشت که این ادعا چیزی نیست که صرفاً در مواضع شفاهی اماراتیها تکرار شود. این ادعا مسئلهای است که در همه اسناد مکتوب تنظیمشده از سوی امارات در قبال ایران درج میشود و سالهاست که در بیانیههای شورای همکاری خلیجفارس نیز بهعنوان یک جزء ثابت مطرح شده است؛ بنابراین اماراتیها به موضوع جزایر سهگانه ایرانی بهعنوان یک مناقشه جدی سرزمینی با ایران مینگرند. اگر به بودجه دفاعی امارات نگاهی بیندازید همه چیز واضحتر میشود.
به گزارش انستیتوی خاورمیانه، امارات با بودجه دفاعی سال ۲۰۲۳ که ۲۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده است، سومین هزینهکننده بزرگ خاورمیانه در زمینه تسلیحات است. بخش بزرگی از این هزینهها هم به پدافند هوایی اختصاص یافته است. امارات متحده عربی سامانه دفاعی در ارتفاع بالا (THAAD) و MIM-۱۰۴ Patriot PAC-۳ را به همراه موشک میانبرد پانتسیر-S۱ ساخت روسیه به کار گرفته است و امارات همچنین اخیراً قراردادی ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلاری را برای دریافت سامانههای دفاع هوایی II KM-SAM ساخت کره جنوبی امضا کرده است.
حال سوال این است که تمام این سرمایهگذاریهای دفاع هوایی برای چه هدفی انجام شده است؟ امارات چه کشورها و نیروهایی را دشمن فرض میکند؟ پاسخ این سوال البته مشخص است. البته این همه نگرش امارات به ایران بهعنوان یک تهدید احتمالی نیست. امارات متحده عربی همچنین از دریچه دیگری نیز به ایران مینگرد. ایران صندوقی از برنامه ارتباط جهانی امارات به حساب میآید. برنامهای که یک شریان متشکل تجارت، مردم، پول و اطلاعات را در محور خود دارد. البته احتمالاً تجارت بخش اصلی و یا حداقل واضحتر این شریان است.
حتی زمانی که روابط دیپلماتیک و امنیتی ایران و امارات تیره بود، ابوظبی روابط تجاری و مردمی خود با ایران را حفظ کرد. در واقع، امارات بزرگترین شریک تجاری ایران در بازه زمانی ۲۱ مارس ۲۰۲۲ تا ژانویه سال ۲۰۲۳ بوده است. حجم تجارت امارات با ایران در این بازه زمانی به میزان ۲۰ میلیون تن کالا به ارزش ۱۹ میلیارد و ۷۷۰ میلیون دلار بوده است. هرچند برخی منابع از تجارت ۲۸ میلیاردی ایران و امارات نیز یاد میکنند. در همین بازه زمانی تجارت ایران با عراق که روابط میان هر دو نیز حسنه است کمی بیشتر از ۹ میلیارد دلار بوده است. عراق کشوری است که بسیاری آن را نزدیکترین شریک ایران در جهان عرب میدانند.
در بُعد دوم، همانطور که در ابتدای گزارش نیز ذکر شد، حدود ۵۰۰ هزار ایرانی در امارات زندگی میکنند که معادل ۵ درصد جمعیت کل امارات است. البته این ۵۰۰ هزار نفر جمعیتی است که ثبت اقامتی شدهاند. جالب توجه است اگر بدانید که کل جمعیت مصریهای مقیم امارات کمی بیشتر از ۴ درصد کل جمعیت امارات است.
حوزه گردشگری و توریسم نیز یکی دیگر از پیوندها میان ایران و امارات است. تهران و ابوظبی اخیراً توافق کردهاند که پروازهای امارات به ایران را به ۲۱۵ پرواز در هفته افزایش دهند. قرار است پروازها توسط خطوط هوایی اتحاد، امارات، فلای دبی، ایر عربیا و RAK ایرویز انجام شود. در آن سو به ایرانایر، ماهانایر، هواپیمایی آسمان، کاسپین، کیشایر و تابانایر اجازه پرواز به امارات داده شده است. در همین حال، با وجود اینکه امارات متحده عربی در اجرای تحریمهای بینالمللی علیه ایران - از جمله تحریمهای مربوط به عدم اشاعه از طریق اقدامات دفتر اجرایی کنترل و عدم اشاعه سلاحهای هستهای و بانک مرکزی خود، مشارکت دارد، اما همچنان به حمایت از انتقال پول غیرتحریمی به ایران ادامه میدهد. این روند شامل امکان فعالیت بانک ملی و بانک صادرات، دو بانک بزرگ ایرانی در امارات متحده عربی است. همچنین به شرکتهای صرافی برای انجام معاملات غیرتجاری، از جمله حواله به ایران توسط جامعه ایرانیان مقیم امارات اجازه داده شده است. نماد «ارتباط اطلاعاتی» امارات با ایران را شاید بتوان کابل زیردریایی ایران-امارات متحده عربی که به طول ۱۷۰ کیلومتر بین فجیره و بندر جاسک امتداد دارد، نامید. علاوه بر این، E-Marine، یکی از شرکتهای تابعه شرکت مخابراتی اتصالات متعلق به امارات، در حال کار روی گسترش کابلهای زیردریایی بین ایران و کویت بوده است.
اما تا زمان همهگیری کووید-۱۹، اشتراکگذاری اطلاعات برای تهران اهمیت پیدا نکرد. کمکهایی که امارات در قالب کیتهای آزمایشی به ایران ارائه کرد، نهتنها به ایران کمک کرد تا میزان شیوع ویروس را در جمعیت خود شناسایی کند، بلکه انتقال آن دادهها را به سازمانهای بینالمللی تسهیل کرد.
اگرچه ایران در سالهای گذشته سعی کرده اکثر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی خارجی را مسدود کند. اما تا ژانویه سال ۲۰۲۲، ضریب نفوذ اینترنت تقریباً ۱/۸۴ درصد و ضریب نفوذ اینترنت تلفن همراه ۱۰۹ درصد بوده درحالیکه سرعت دانلود پهنای باند تا ماه مه سال ۲۰۲۲ به ۳۴/۱۰ مگابیت در ثانیه میرسید. ایران از میان ۱۰۰ کشور در زمینه بهبود فناوری اینترنت در رتبه ۴۵ قرار دارد. یکی از دلایل این رتبه به تلاشهای دولت برای بهبود فناوری نسل پنجم (۵G) برای شبکههای تلفن همراه، بازمیگردد. این پژوهش توسط هفتهنامه اکونومیست انجام شده است. این آمار نشاندهنده تلاش ایران برای افزایش ارتباطات دیجیتال جهانی، بهرغم اقدامات متناقض برای محدود کردن دسترسی شهروندان به اینترنت و شبکههای اجتماعی است.
از آنجایی که امارات متحده عربی در سال ۲۰۲۱ به پنجاهمین سالگرد تأسیس خود نزدیک میشد، رهبری این کشور یک ارزیابی کلی، درباره آنچه که باید انجام میشد و آنچه که هنوز باید انجام شود کرد. این ارزیابی موجب شد یک نقشه راه بهدست آید که برنامه امارات برای ۵۰ سال آینده در آن آمده است. این سند با عنوان «۱۰ اصل برای ۵۰ سال آینده» نامیده میشود. این اصول که توسعه اقتصادی در رأس آنها قرار دارد، مبنای سیاست تنشزدایی بود که امارات با یمن، اسرائیل، ترکیه، قطر و ایران در پیش گرفت. این مسئله به وضوح در اصل پنجم سند بیان شده است و در این اصل پارامترهای امنیت را از ایجاد قابلیت دفاعی به سرمایهگذاری در چارچوب سیاست «همسایگی خوب» تغییر داده است.
در مورد ایران، امارات بهدنبال دیدن حسننیت خاص خود خواهد بود. روی کاغذ، این کار نباید سخت باشد. سیدابراهیم رئیسی از زمان پیروزی در انتخابات سال ۱۴۰۰، بارها اعلام کرده است که تهران میخواهد همکاری اقتصادی را محور تعاملات با همسایگان خود در منطقه قرار دهد و از این رویکرد بهعنوان «سیاست همسایگی» یاد شده است. اگر چنین باشد و این سیاست حقیقتاً درعرصه عمل در دستور کار دولت قرار گیرد، میتوان گفت که یک تغییر بزرگ در سیاست منطقهای ایران ایجاد شده است. از زمان انقلاب اسلامی در ایران، دولتهایی که روی کار آمدهاند اغلب از همبستگی و ثبات منطقهای سخن به میان آوردهاند و، اما مواضع شفاهی، هرگز در قالب عمل دنبال نشد و رقابتها و گهگاه رویاروییها بیشتر جنبه ایدئولوژیک به خود گرفت. رقابتها و رویاروییهای ایدئولوژیک نیز در نخستین گام، همکاریهای اقتصادی را به حاشیه میرانند. اگر دستور کار امارات در کاهش تنش با ایران اهداف اقتصادی باشد، سیاست ایران نیز در پاسخ باید از ایدئولوژی فاصله گرفته و عملگراتر شود. از دید اماراتیها برخی از سیاستهای ایران نظیر حمایت از جنبشهای اسلامگرای شیعه در کشورهای عربی نظیر بحرین و عربستان سعودی، مداخله در امور داخلی این کشورها محسوب میشود. البته از دیدگاه ایران نیز حمایت برخی کشورهای عربی از برخی گروههای تجزیهطلب و تروریستی نظیر جندالله دخالت در امور داخلی ایران به حساب میآید.
با توجه به روابط نزدیک امارات با آمریکا و تصمیم این کشور در سال ۲۰۲۰ برای برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل، و مواضع مشخص تهران در قبال آمریکا و اسرائیل این مسئله میتواند یکی از گرههای بالقوه کاهش تنش با امارات باشد. البته تا به اینجای کار این مسئله هرگز موجب نشد که روند رو به جلوی روابط ایران و آمریکا متوقف شود. چه اینکه اماراتیها بهخوبی میدانند که ایران بهعنوان همسایه آنقدر بزرگ و بااهمیت است و نمیتوان آن را به سادگی کنار گذاشت.
نگاه ایران نیز به کلیت مسئله به همین شکل است. بهعنوان مثال، ایران هرگز در رابطه با روابط با امارات، موضوع اسرائیل را به یک عامل افتراق تبدیل نکرده است. ایران از تصمیم امارات برای پیوستن به توافقنامه آبراهام ابراز تأسف کرد، اما از یک بازه زمانی به بعد، دیگر خیلی روی این مسئله مانور نداد. مهمتر از همه اینکه، خواسته ایران از امارات متحده عربی این بود که روابط اقتصادی دوجانبه بیشتر را با تأکید ویژه بر بخش بانکی تسهیل کند. پس از آغاز کمپین «فشار حداکثری» توسط دولت ترامپ علیه ایران در سال ۲۰۱۸، حسن روحانی، رئیسجمهور وقت، ابتکار عملی را برای برقراری روابط نزدیکتر بانکی، ذیل عنوان «توسعه اقتصادی و همکاری با همسایگان» مطرح کرد.
رویکرد دولت روحانی به منطقه ترکیبی از درخواست کمک از همسایگان ایران و وعده سود به کسانی بود که به کمک ایران میآمدند. این رویکرد همچنین یک هشدار را نیز در خود داشت و آن اینکه خود روحانی به صراحت اعلام کرد: «ما باید با همه برادران خود در منطقه با صداقت و صمیمیت برای توسعه کل منطقه همکاری کنیم. یک اقتصاد هماهنگ و مشترک در منطقه به تضمین صلح و امنیت کمک خواهد کرد.» ایران در آن زمان چارهای جز پیگیری این سیاست نداشت. سیاست دونالد ترامپ در قبال ایران، تهران را در سطوح مختلف شوکه کرده بود؛ فروش نفت خام ایران بهشدت محدود شده بود و دولت آمریکا دسترسی ایران به سیستم مالی بینالمللی و توانایی ایران برای انتقال ارز خارجی، بهویژه دلار آمریکا به ایران را با شدت بیشتری محدود کرده بود. این کمپین بیسابقه ایالاتمتحده علیه ایران مستلزم این بود که ایران واکنشی خلاقانه نشان دهد.
خلاصه کلام اینکه، به دلیل تحریمهای آمریکا، همسایگان ایران نمیتوانستند ارز بینالمللی بهویژه دلار را برای هرگونه مبادله کالایی به ایران منتقل کنند. در نتیجه، ایران به دنبال راهحلهای جایگزین، از جمله تقویت روابط اقتصادی دوجانبه با استفاده از پول ملی، امضای موافقتنامههای تجارت آزاد و تلاش برای تقویت صادرات، رفت.
با توجه به مشکلاتی که تحریمها ایجاد کرد، ایران تقریباً چارهای جز توسعه صادرات غیرنفتی و تمرکز بر کشورهای همسایه و منطقه نداشت. نزدیکی جغرافیایی به کشورهای همسایه هزینههای انتقال کالا را کاهش میدهد و انتقال ارز یا کالا را در معاملات پایاپای تسهیل میکند. علاوه بر این، هرچه روابط اقتصادی بین همسایگان نزدیکتر باشد، حسننیت سیاسی بیشتری ایجاد میشود. این قطعاً همان چیزی بود که تهران امیدوار بود به آن دست یابد و از آنجایی که تحریمهای ایالات متحده علیه ایران در دولت بایدن به قوت خود باقی مانده و ایران به تلاش برای تضمین دسترسی به ارز ادامه داده، نقش بانکهای امارات متحده عربی بهعنوان تسهیلکننده برای تهران اهمیت بیشتری یافته است. تحریمهای آمریکا فشار زیادی بر ریال وارد کرده بود و دولت رئیسی برای تأمین بودجه مجبور به چاپ پول بود. از آنجایی که ایران ارز کافی برای حمایت از ریال نداشت، ارزش پول ایران سقوط کرده و تورم تشدید شد.
در این مقطع تضمین دسترسی به دلار آمریکا برای تهران حیاتی شد و سفرهای اخیر مقامات عالیرتبه ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس را باید در این زمینه تحلیل و بررسی کرد. سفر اخیر حسین امیرعبداللهیان به کشورهای منطقه نیز یک شاهبیت داشت که در همه مواضع تکرار شد و آن گسترش روابط اقتصادی و تجاری بود. حسین امیرعبداللهیان در یکی از دیدارهایش در سفر اخیر خود به وضوح اعلام کرد که «ایران معتقد است گفتگوها میان ایران و کشورهای همسایه به اندازه کافی انجام شده و به سطح قابلقبولی رسیده و حالا وقت عمل است.» ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران نیز در یکی از گفتوهایش در حین این سفر تصریح کرد که یکی از اهداف مهم سفر وزیر خارجه به کشورهای همسایه، تسهیل روابط تجاری و اقتصادی و برداشتن موانع موجود در این مسیر است. محمدرضا فرزین، رئیس بانک مرکزی ایران نیز در سفر ژانویه سال ۲۰۲۳ خود به امارات متحده عربی، بر «روابط اقتصادی، پولی و بانکی» نزدیکتر با کشورهای حاشیه خلیجفارس تأکید کرد. در اوایل ژانویه، فرزین در سفری مشابه به دوحه رفت.
سفر هیئت بانکی ایران به کشورهای حاشیه خلیجفارس، علاوه بر دسترسی به دلار آمریکا از بانکهای امارات متحده عربی، اهداف دیگری نیز داشت که از جمله آن میتوان به «تأمین منابع مالی لازم برای تجار ایرانی» در امارات به عنوان اولویت اصلی این سفر، اشاره کرد. طبق گزارش اتاق بازرگانی ایران و امارات، تعداد فزایندهای از شرکتهای ایرانی در حال ثبت تجارت در امارات هستند. این نشاندهنده تمایل تهران برای پیوندهای قویتر بین جامعه تجاری ایران و کشورهای خلیجفارس است و کسبوکارهای کوچک به عنوان ستون فقرات جدید این روابط هستند.
علاوه بر این، حجم خرید املاک توسط ایرانیها در امارات افزایش یافته است. بر این اساس، کانالهای بانکی قویتری برای مدیریت افزایش سرمایه بین دو کشور مورد نیاز است. با این حال روابط اقتصادی ایران و امارات هرگز تمام ظرفیت خود را در زمانی که ایران همچنان تحت تحریم است یا تا زمانی که قراردادهای بینالمللی مبارزه با پولشویی با نهادهایی مانند گروه ویژه اقدام مالی (FATF) را امضا نکند، محقق نخواهد شد.
انستیتویخاورمیانه در گزارشی که اخیراً منتشر کرده به راهبردهای احتمالی آمریکا در قبال نزدیکی ایران با کشورهای حاشیه خلیجفارس و بهخصوص امارات متحده عربی پرداخته است. این اندیشکده نوشته است: «سیاست تنشزدایی امارات در قبال ایران نهتنها بر روابط ایران و امارات تأثیر میگذارد، بلکه به نفع کل منطقه و همچنین منافع آمریکاست. تنشزدایی در منطقه خلیجفارس میتواند هزینه ایالات متحده برای حفظ امنیت را کاهش دهد و دست آمریکا را باز بگذارد تا به سمت آسیا حرکت کرده یا بیشتر بر روسیه تمرکز کند. همچنین این عادیسازی روابط میتواند خطرات برای اسرائیل را کاهش دهد، زیرا هم ایران و هم اسرائیل به کشورهای شورای همکاری خلیجفارس متصل میشوند. در منطقهای که از لحاظ اقتصادی مرتبطتر است، ارزش روزانه منافع اقتصادی برای ایران بسیار بالاتر از «توانایی هستهای بازدارنده» آن است.»
به نظر میرسد سیاست مرتبط با ایران که امارات در حال اتخاذ آن است، بخشی از یک «سیاست همسایگی» گستردهتر سرمایهگذاری در ثبات منطقهای است. از نظر امارات متحده عربی، با اتصال ایران به منطقه و جهان، تلاشها برای حفظ عرضه جهانی انرژی، امنیت غذایی و زنجیرههای تأمین بین آسیای مرکزی، اروپا و آفریقا تقویت خواهد شد. به عبارت دیگر، امارات ایران را از دریچه دستور کار ارتباطی خود میبیند.