صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۴۳۳۸۶
کارشناسان در گفتگو با فرارو بررسی کردند
«تفاوت بین هزینه‌های واقعی زندگی و درآمد‌ها نه تنها منجر به کوچک شدن سفره مردم می‌شود، بلکه به افزایش نارضایتی‌های عمومی و اجتماعی نیز دامن می‌زند. شهروندان، در تلاشند با کمک شغل دوم از پس وضعیت تورم بر آمده و هزینه‌های زندگی را تامین کنند. اما کارمندی که روزی ۱۰ تا ۱۵ ساعت کار می‌کند، به سرعت فرسوده و بیمار می‌شود و توانایی کار کردن خود را از دست می‌دهد.»
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۳ - ۰۶ تير ۱۴۰۲

فرارو- در جدیدترین گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس آمده است که نرخ خط فقر طی یک دهه، از ۱۹ درصد به بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته است. محمد باقری بنابی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نیز گفته است که خط فقر در تهران ۳۰ میلیون تومان است.

به گزارش فرارو، بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، بیش از ۳۰ درصدِ جمعیت کشور، زیر خط فقر قرار دارند و حدود ۳ میلیون خانواده دچار فقر مطلق هستند.

فقر با جامعه چه می کند؟

مسعود دانشمند در گفتگو با فرارو در خصوص خط فقر در کشور گفت: «عدد ارائه شده از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس، به واقعیت بیشتر نزدیک و ملموس است تا اعدادی که بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران ارائه می‌دهند. خط فقر به این شکل تعریف می‌شود که یک خانواده ۴ نفری (دارای فرزند شیرخوار تا محصل)، برای این که بتواند زندگی کند به چه ملزوماتی نیاز دارد و هزینه‌های جاری این خانواده چه میزان است. این هزینه‌ها شامل خوراک، پوشاک، مسکن و موارد مهم دیگر است. براورد این مجموعه، با قیمت‌های موجود در بازار نشان می‌دهد که خانواده چهار نفری تا چه حد می‌توانند از پس هزینه‌های زندگی خود بر بیایند. وقتی حقوق و دستمزد با هزینه‌های زندگی همخوانی ندارد، افراد مجبورند یک به یک، برخی اقلام را از زندگی خود حذف کنند، از تفریح و خرید‌های غیرضروری تا حتی گوشت و مرغ.»

وی گفت: «اگر بخواهیم ارزیابی کنیم که عدد ۳۰ میلیون تومان تا چه حدی با واقعیت‌ها همخوانی دارد، می‌توان از مثالی استفاده کرد: حداقل قیمت رهن و اجاره یک خانه ۶۰ متری در مناطق میانی تهران برابر با ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان وجه رهن و ماهانه ۱۰ الی ۱۵ میلیون تومان اجاره است. به همین دلیل، اخیرا شاهد پدیده‌های ناخوشایندی از جمله پشت بام خوابی و خانه‌های اشتراکی هستیم. خانواده‌هایی که روی خط فقر یا کمی بالاتر قرار می‌گیرند، اغلب دو نفر شاغل دارند، البته مشروط بر آن که هر یک، حداقل ۱۵ میلیون تومان حقوق بگیرند. این را هم در نظر داشته باشیم که مجلس تورم ۵۰ درصدی را برای کشور پیش بینی کرده است. حتی این رقم تورم در اقلام خوراکی و دارویی بیشتر است؛ بنابراین وقتی ۳۰ درصد از مردم زیر خط فقر قرار دارند، تا پایان سال ۱۴۰۲، این رقم به ۳۷ تا ۴۰ درصد می‌رسد، چون تورم بالاست و دستمزد‌ها ثابت. در حال حاضر حدود ۱۰ میلیون نفر حقوق بگیر داریم (کارگر، کارمند و ...) این رقم در کنار خانواده‌هایشان به ۴۰ میلیون نفر می‌رسند که تقریبا نصف جمعیت است.»

این عضو اتاق بازرگانی گفت: «این خط فقر ۳۰ میلیون تومانی برای تهران تعریف شده است. مطمئنا خط فقر در شهرستان‌های کوچک و روستا‌ها کمتر است، چرا که عوامل موثر در خط فقر، مسئله مسکن و هزینه‌های جا به جایی به اضافه کالا‌ها و خدمات است که معمولا در این مناطق کمتر از کلان شهر‌ها خواهد بود. نرخ خط فقر در شهرستان‌های کوچک روی ۱۸ تا ۲۰ میلیون است، ولی چون دستمزد‌ها در سراسر کشور یکسان است، افرادی که در شهر‌های کوچک زندگی می‌کنند، رفاه بالاتری دارند

وی گفت: «تفاوت بین هزینه‌های واقعی زندگی و درآمد‌ها نه تنها منجر به کوچک شدن سفره مردم می‌شود، بلکه به افزایش نارضایتی‌های عمومی نیز دامن می‌زند. یکی از اشکال نارضایتی، ناهنجاری‌های اجتماعی رشد نرخ طلاق است. در شهر تهران، اکثر کارگران و کارمندان، شغل دوم دارند. مشاغل دوم، افراد را فرسوده می‌کنند، این در حالی است که شهروندان، در تلاشند با کمک شغل دوم از پس وضعیت تورم بر آمده و هزینه‌های زندگی را تامین کنند. اما کارمندی که روزی ۱۰ تا ۱۵ ساعت کار می‌کند، به سرعت فرسوده و بیمار می‌شود و توانایی کار کردن خود را از دست داده و در انجام کار‌ها ناتوان می‌شود. در نتیجه نیروی انسانی کشور که قرار است رو به سازندگی و پیشرفت برود، زودتر فرسوده می‌شود. توجه کنیم که یک نیروی انسانی ماهر، گاهی یک دهه زمان برای آموزش تکمیلی و کسب مهارت نیاز دارد و به علت فشار کاری، در اوج شکوفایی از کار زده می‌شود. درواقع کارمندی که می‌توانست از ۳۰ تا ۶۰ سالگی کار کند، در ۴۰ الی ۴۵ سالگی از کار کردن خسته می‌شود و کارایی خود را از دست می‌دهد؛ بنابراین سرمایه‌های انسانی خود را با چنین خط فقری از بین می‌بریم.»

دانشمند افزود: «نسل آینده‌ای که باید با تغذیه مناسب رشد کند و انسان مفیدی در جامعه باشد، به دلیل خط فقر، از هم اکنون دچار کمبود‌های سلامتی و بهداشتی است. حتی به دلیل همین خط فقر، امکان دسترسی به امکانات فرهنگی از جمله کتاب، تئاتر و سینما را از دست می‌دهد و در نهایت در کنار فقر مالی شاهد فقر فرهنگی خواهیم بود. خط فقر به نسل آینده صدمات جدی می‌زند. دولت‌هایی که خط فقر امروز خود را کنترل می‌کنند در واقع در حق نسل آینده خود لطف می‌کنند. ما در سایه خط فقر افزایشی، از فرمول‌های جهانی برای رفاه فرزندانمان فاصله گرفته ایم. برخی خانواده‌ها برای آن که بتوانند هزینه‌های زندگی را تامین کنند، به شکل دو خانواده در یک خانه زندگی می‌کنند، لحظه‌ای اندیشیدن به عوارض و آسیب‌های اجتماعی این سبک زندگی، نگرانی‌های بسیاری ایجاد می‌کند. همزمان با افزایش نرخ خط فقر، شاهد افزایش بی خانمان‌ها و افرادی که قادر به تامین مسکن نیستن خواهیم بود. این پدیده نیز از دیگر عوارض خط فقر ۳۰ میلیون تومانی است. تنها روش برای کنترل و ترمیم خط فقر، شکل گیری تولید در کشور است. ارائه تسهیلات برای افزایش تولید یکی از روش‌های اولیه است.»

ریشه مشکل کجاست؟

محمد صادق مشایخ در گفتگو با فرارو در توصیف شرایطی که خط فقر ۳۰ میلیون تومانی را شکل می‌دهند، گفت: «خروجی اقتصاد ما و حداقل حقوق کارمندان، نشان‌دهنده شرایط است. جای خط فقر را با هر عددی هم که پر کنید، فرقی نمی‌کند. متاسفانه دولتمردان نسبت به حقایق اقتصادی بی توجهند و تصمیمات آنان با حقایق موجود در جامعه فاصله دارد. کشور ما نیاز مبرم به تولید دارد، اما مدام کالا‌های مختلف به کشور قاچاق می‌شود. سالانه ۳۰ میلیارد دلار کالای قاچاق وارد ایران می‌شود که نه تنها نظام اقتصادی، بلکه نظام اجتماعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.»

وی افزود: «وقتی نظام اقتصادی ما به شکلی تنظیم شده که قیمت برخی آپارتمان‌ها متری ۵۰۰ میلیون تومان و قیمت پنت هاوس متری یک میلیارد تومان است، یعنی اساسا هیچ خبری از توازن در نظام اقتصادی ما نیست و در نتیجه نه تنها خط فقر ۳۰ میلیون تومانی عجیب نیست، بلکه کاملا عادی است. یکی از بزرگ‌ترین تبعات خط فقر فعلی، دیدن افراد تحصیلکرده و متخصص، در مشاغلی است که شایسته آنان نیست. وقتی یک فرد با تحصیلات دکترا را در مقام راننده تاکسی اینترنتی میبینیم، یعنی چهره زشت خط فقر را می‌بینیم. با توجه به این که، در حال حاضر، کشور در شرایط تحریم قرار دارد. لازم بود متخصص‌ترین و شایسته‌ترین افراد در تیم اقتصاد دولت فعال باشند.»

رئیس پیشین کمیسیون اقتصادی اتاق اصناف تهران، در توضیح روند افزایشی خط فقر در ایران گفت: «سال گذشته که خط فقر ۱۷ میلیون تومان بود، در گفتگویی اشاره کردم که این خط فقر به زودی به بیست میلیون تومان می‌رسد. هم اکنون نیز، معتقدم تا زمانی که از عقلانیت اقتصادی استفاده نکنیم، وضعیت خط فقر بدتر خواهد شد

رئیس کمیسیون توسعه بازرگانی بنیاد امید ایرانیان گفت: «ریشه مشکلات فعلی ما به دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد باز می‌گردد که تحریم‌ها را بی اثر می‌دانست و معتقد بود تحریم شدن ایران هیچ ایرادی ندارد. حالا در حال تماشای تبعات همان تحریم‌های پیاپی هستیم. ضربه دیگر به اقتصاد ایران، لغو و از دست رفتن برجام بود. متاسفانه اگرچه در شرایط بحرانی به متخصصان حرفه‌ای نیاز داریم، اما افراد غیرحرفه‌ای در مشاغل سخت حضور دارند. وزیر صمت به چه دلیلی استیضاح شد؟ چرا باید پیش از گماردن افراد در پست‌های کلیدی از کارامدی آنان مطمئن نمی‌شویم. تاکید می‌کنم که اگر اقدامی اساسی در حوزه اصلاح شرایط انجام نشود، خط فقر به عددهای بزرگتری می‌رسد.»

برچسب ها: خط فقر تورم
ارسال نظرات