فرارو- «اگر قرار است نیروهای نظامی و انتظامی جلوی رفتارهای خودسرانه را بگیرند، باید با افرادی که برای دیگران ایجاد مزاحمت میکنند و محیطهای فرهنگی و ورزشی را به سمت هیجانات کاذب میبرند نیز برخورد شود. اگر این اقدام انجام شود، زمینههای ایجاد کننده اصطکاک اجتماعی مسدود میشود.»
به گزارش فرارو، «کنسرت گروه لیان مورد حمله نیروهای خودسر قرار گرفت»؛ این جملهای بود که جمعه ۲۶ خرداد ماه و روزهای پس از آن، مدام در رسانههای مختلف تکرار شد. اگرچه این حمله در تالار وحدت، به سرعت از سوی عوامل انتظامی و نیروهای امنیتی تالار وحدت کنترل شد، اما واکنشهای متفاوتی را در پی داشت.
وی افزود: «در حال حاضر در برخی تفرجگاهها، نه تنها موسیقی سخیف پخش میشود، بلکه گاهی صدای موسیقی تا حدی بلند است که آرامش از افراد گرفته میشود. در برخی موارد صدای موسیقی در برخی تفرجگاهها تا ساعت ۲ بامداد بلند است. این هم نمونهای از تقابل سلایق و اصطکاک فردی است که رخ میدهد. این که عدهای مایل باشند یک سبک موسیقی خاص را گوش بدهند هیچ ایرادی ندارد، اما مزاحمت برای سایرین و ایجاد هیجانات کاذب بسیاری از افراد را آزار میدهد. هر چند در بسیاری از موارد افراد سعی میکنند شرایط را تحمل کنند و با سکوت در مقابل این ناهنجاریها برخورد میکنند.»
این فعال سیاسی اصولگرا درباره تقابل بین گروههای خودسر و دیگر افراد جامعه گفت: «افرادی وجود دارند که جامعه ما را ملتهب میپسندند. طبیعتا این گروه، در تلاشند از هر موضوع جزئی مسئلهسازی کنند. هنر نزد ایرانیان بسیار محترم است، اما در سالهای پیش از انقلاب، برخی، هنر را درگیر امیال کابارهای کردند. صدای خوش و خواندن اشعار تامل برانگیز، انسان را به خویش اندیشی و درون نگری دعوت میکند که ارزش والایی دارد. موسیقی سنتی ما نیز نماد بارزی از همین معناست که بر خلاف موسیقی غربی عمل میکند. موسیقی غربی، انسان را به سمت برون فکنی و هیجانات کاذب ترغیب میکند. در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گامهای بلندی در زمینه احیای موسیقی سنتی در ایران صورت گرفت که بسیار ارزشمند بود. این روزها، کنسرتها توجه ویژهای را از سوی قشری کسب کرده که امکانات مالی خوبی دارند؛ بنابراین باید تلاش کرد که عدهای سعی نکنند فضای کنسرتها را به شکلی مصادره کنند که با درک اصیل از موسیقی فاصله دارد و به سمت هیجانات کنترل نشده میرود. این موضوع باید توسط خود هنردوستان کنترل شود، چرا که این نوع رفتارها میتواند زمینه ساز اصطکاک کاذب در جامعه باشد.»
وی در خصوص نقش دولت سیزدهم در کنترل و مدیریت شرایط به وجود آمده گفت: «این نوع اتفاقات هیچ ارتباطی با دولتها ندارد، بلکه جزو مسائل اجتماعی است. در مورد چنین اتفاقاتی، بیش از آن که دولت مسئول باشد، نیروی انتظامی مسئولیت دارد. جامعه باید یاد بگیرد که به سلایق دیگران احترام گذاشته شود. این هیجانات در فوتبال هم دیده میشود. فوتبال برای برخی آرامش بخش است، اما برای برخی با رفتارهای غیرعرفی از جمله فحاشی و پرتاب سنگ، بطری و امثالهم همراه است. شرکت در محیطی که سراسر فحاشی و بی حرمتی باشد برای برخی غیرقابل تحمل است. اما در این مثال به جای توجه به ورزش، نباید با هم تقابل کنیم. ضمن این که جامعه ما شرایط ویژهای دارد و عدهای منتظرند تا از تقابل در جامعه ما بهره برداری کنند.»
این تحلیلگر سیاسی سخنان خود را با این مثال ادامه داد: «فرض کنید در کنسرت شخصی مثل همایون شجریان حضور دارید و عدهای شروع به حرکات سخیف و نامتعارف کنند، طبیعتا بسیاری از افراد به چنین رفتارهایی واکنش نشان داده و ترجیح میدهند در یک محیط آرامش بخش به موسیقی گوش کنند؛ بنابراین اگر قرار است نیروهای نظامی و انتظامی جلوی رفتارهای خودسرانه را بگیرند، باید با افرادی که برای دیگران ایجاد مزاحمت میکنند و محیطهای فرهنگی و ورزشی را به سمت هیجانات کاذب میبرند نیز برخورد شود. اگر این اقدام انجام شود، زمینههای ایجاد کننده اصطکاک اجتماعی مسدود میشود. نه تنها باید از قدرت بازدارندگی نیروی انتظامی استفاده شود، بلکه باید در رسانه ها، رفتارهای نامتعارف منکوب شود. افرادی که هنر را ملعبه لاابالی گری و اخلاق کابارهای خود میکنند باید کنترل شوند. هنر باید ما را به سمت اعتلا برود نه افت فرهنگی. افرادی که به سمت رفتارهای نازل و کابارهای تمایل دارند، میتوانند در همان کابارههای خود بزنند و برقصند و رفتارهای ناشایست انجام دهند. این موضوعات باید از سوی رسانهها دنبال شود.»
وی در توضیح اهمیت ایجاد نظم در جامعه و چهارچوب محوری ارزشهای اخلاقی گفت: «طبیعیست، افرادی که جامعه ما را ملتهب میپسندند در هر موضوعی ایجاد التهاب میکنند و در جهت خواستههای خود بهره برداری میکنند. ما باید به این مرحله از رشدیافتگی برسیم که اجازه چنین اتفاقاتی را ندهیم. شاید برخی، در جامعه ما ذوق هنری نداشته باشند. آنان نیز حق حیات دارند و نباید زندگی را برای آنان عذاب آور کنیم. شکی نیست که جامعه باید تنظیم شود، اما نباید تنظیم جامعه را به مخالفان ایران سرفراز تقدیم کنیم. همه ما باید چهارچوبها را رعایت کنیم. خود میان بینی و ولنگاری، جامعه ما را به سمت التهاب میبرد. البته اصطکاک سلیقه و اندیشه در جوامع غربی نیز وجود دارد، اما رسانهها کمتر به این موضوع میپردازند. ما باید به گونهای عمل کنیم که جامعه با نگاه منفی به افرادی نگاه کند که خواستههای خود را به حقوق اجتماعی ارجحیت میدهند. هم افرادی که ظرفیت وجودی کوچکی دارند و واکنشهای خودسرانه دارند و هم افرادی که ولنگار و خودخواهند و آرامش و امنیت دیگران را سلب میکنند، دو طیفی هستند که باید مدیریت شوند و توازنی ایجاد شود که جامعه به سمت آرامش حرکت کند. اولین نتیجه توازن این است که بدخواهان ایران نمیتوانند از این اختلاف سلایق به نفع خود استفاده کنند.»
سلیمی نمین ضمن اشاره به کارنامه دولت پیشین در حوزه مسائل اجتماعی گفت: «متاسفانه در دولت دوازدهم، برخی سیاسیون از مسائل اجتماعی به نفع مواضع خود سوء استفاده میکردند. کما این که آقای روحانی این رفتار را به کرات انجام میداد که کار بسیار ناپسندی بود. این رفتارها، مسائل را غامضتر میکند. مسائل اجتماعی راه حلهایی دارد، وقتی این نوع مسائل با مسائل سیاسی پیوند میخورد، بسیار پیچیدهتر میشود. برخلاف دوران آقای روحانی، در دوران آقای رئیسی، شاهد این نوع رفتارها نیستیم.»
وی با تاکید بر نقش برخی گروهها در ایجاد اصطکاک فکری و اجتماعی گفت: «گروههایی که مایلند جامعه ما ملتهب و آشفته باشد میتوانند داخل یا خارج از کشور باشند. این که کجا هستند مهم نیست، هر طیف و افرادی که میخواهند اعتبار ایران را زیر سوال ببرد میتوانند در گروهی باشند که به آنان اشاره کردم. البته تاکید میکنم که هرگز نمیتوان یک جامعه یک دست داشت. اما باید به سمت توازن حرکت کرد. باید مرزبندیهای حقوق یکدیگر را پاس بداریم. همچنین نباید اجازه بدهیم این شرایط، زمینه ساز سوء استفادههای سیاسی شود. من معتقدم برخی در تلاشند اهداف سیاسی خود را در این آب گل آلود پیگیری کنند.»