فیلمهایی که طوفانهای مرگبار، هیولاهای غول پیکر، سوانح هستهای و دیگر فاجعههای آخرالزمانی را به تصویر میکشند، دهه هاست که طرفداران سینما را مسحور کرده اند و به این کار خود ادامه میدهند.
به گزارش روزیاتو، فیلمهایی که فاجعههای بزرگ را به نمایش میگذارند، شرایط خطرناک و ترسناک جامعه معاصر و نتایج هولناک غرور انسان را به ما نشان میدهند. با استفاده از جدیدترین تکنولوژیها و روایتهای قابل باور، کارگردانان این فیلمها سناریوهایی سوررئال ارائه کرده و تجربیات نفسگیری را در اختیار مخاطب قرار میدهند.
اما وقتی این فاجعهها توسط خود انسان ایجاد شده اند، بسیار ترسناکتر شده و خطرات مشکلات خلق شده توسط انسان مانند تغییرات اقلیمی، انرژی هسته ای، آزمایشات پزشکی و تاثیرات منفی و جانبی پیشرفت تکنولوژی را برجسته میسازند. فیلمهایی در مورد فاجعههایی که انسان مسبب آن هاست همواره موفق بوده و ژانر پرطرفداری هستند، زیرا نه تنها یک واقعیت جایگزین را نمایش میدهند بلکه به عنوان هشداری برای اتفاقاتی عمل میکنند که شاید در واقعیت نیز رخ دهند.
در ادامه این مطلب شما را با ۱۵ فیلم جذاب و نفس گیر در مورد فاجعههایی که انسان مسبب آن هاست آشنا میکنیم که ترسهای مشترک بشریت را به تصویر کشیده و شرایط را برای تفکر عمیق در این زمینه فراهم میسازند.
چه میشود اگر زمین ناگهان از چرخیدن به دور خود باز ایستد؟ هر انسان دانش دوست کنجکاوی باید این سوال را دستکم یک بار در گوگل جستجو کرده و پاسخهای مختلف و عجیبی دریافت کرده باشد. فیلم The Core این فاجعه را به واقعیت بدل کرده و در مورد تیمی از دانشمندان برجسته از سراسر جهان است که با سوراخ کردن پوسته زمین به مرکز آن سفر میکنند و یک سری انفجارهای هستهای را انجام میدهند که زمین را بار دیگر به حرکت دربیاورند. در حالی که فیلم در مورد برعکس کردن یک فاجعه اولیه است، اما تمرکز بر روی عامل اولیه این فاجعه بسیار قابل تأمل است.
در حالی که فیلم ضرورتاً هیچ توضیح شفافی در این مورد نمیدهد، اما غیر قابل انکار است که تنها دخالتهای انسان با مسیر نرمال طبیعت میتواند عامل چنین فاجعهای باشد. مگر اینکه انسانها با قدرت علمی خود دست به کار شوند والا منظومه شمسی میتواند خودش را به خوبی مدیریت کند. وقایع فاجعه باری که بعد از فجایع غم انگیز رخ میدهند بسیار ترسناک هستند، که شامل رفتارهای عجیب حیوانات، طوفانهای سهمگین و ایجاد شکاف در اتمسفر زمین است. فیلم The Core یک فیلم پوچ گرایانه و تکان دهنده است، اما ارزش تماشا دارد.
بشریت بارها و بارها با هشدارهایی در مورد آینده فاجعه بارش به خاطر تغییرات اقلیمی و بحران آب و هوا مواجه شده است. کتاب The Coming Global Superstorm نوشته سال ۱۹۹۹ که عواقب فاجعه بار تغییرات اقلیمی را به تصویر میکشد، که خود نتیجه اختلال در جریان اقیانوسی آتلانتیک شمالی است که بعدها اساسی برای ساخت فیلم The Day After Tomorrow شد.
این فیلم آیندهای را به تصویر میکشد که در آن چندین اتفاق عظیم و ویرانگر آب و هوایی باعث تغییر اقلیم شده و یک عصر یخبندان جدید از راه میرسد. این تریلر جالب، اما گاهی خنده دار توانسته به کمک نگرانیهای اخلاقی برای محیط زیست یک توازن ایجاد کند که برای بشریت بسیار مهم است. اگر علم را زیاد در نظر نگیریم، جلوههای ویژه بی نقص، بازیهای خوب و داستان خلاقانه باعث شده که The Day After Tomorrow یک فیلم سرگرم کننده در مورد فجایع محیط زیستی باشد.
فاجعههای پزشکی و درمانی اغلب نادیده گرفته میشوند وقتی پای فکر کردن به فجایع بزرگ به میان میآید. اما بشریت در زمینه فجایع مرتبط با دنیای پزشکی بسیار بیشتر از دیگر فاجعههای انسان محور دچار دردسر شده است. فیلم Outbreak ساخته سال ۱۹۹۵ روی شیوع یک ابولاویروس ساختگی یا ویروسی به نام موتابا تمرکز دارد که ابتدا در زییر مشاهده شده و سپس به یک شهر کوچک در کالیفرنیا سرایت میکند.
این ویروس از طریق قک میمون کاپوچین قاچاقی که میزبان ویروس است به ایالات متحده منتقل میشود. اما شروع شیوع ویروس به ۲۸ روز قبلتر باز میگردد، وقتی دو افسر ارتش ایالات متحده کمپی را ویران میکنند که در آن سربازان به این ویروس مبتلا شده و تلاش میشود تا این ویروس یک راز باقی بماند.
تمهای داستان در مورد نابودی بشریت هرگز این فرصت را پیدا نمیکند که بر قدرت ذاتی اش سایه بیفکند، موضوعی که با دیدگاه خاص وولفگانگ پترسون و کارگردانی سرگرم کننده او بدسن میآید. هم مخاطبان و هم منتقدان از درماندگی و دستپاچگی انسانها در مقابله با فجایع طبیعی که در این فیلم به تصویر کشیده میشود حیرت زده شدند.
فیلم Rabid ساخته سال ۱۹۷۷ چنان عجیب و غریب است که در زمره فیلمهای ترسناک دسته بندی شده است، جایی که زنی یک جراحی انجام داده و یک شکاف زیر بغلش ایجاد میشود که از خون انسان تغذیه میکند، فیلمی ساخته دیوید کراننبرگ که در واقع خداوندگار ژانر وحشت سینمای کانادا است و این فیلم را به عنوان یک فیلم ترسناک مرتبط با شوک بدن ساخته است. قربانیهای او به زامبیهایی انتقامجو تبدیل میشوند که شیوع این بیماری در کل شهر را در پی دارد.
این فیلم گاهی اوقات هوشمندانه عمل میکند و گاهی اوقات به شدت احمقانه روایت میشود، اما هرگز کسل کننده نیست. این فیلم نشان میدهد که چطور تکنولوژیهای بدنی فراتر از محدودیتهای اخلاقی، رشد کرده اند. علیرغم داشتن بودجهای اندک، این فیلم بسیار بهتر از فیلمهای تیپیکال ژانر شیوع ویروس و بیماریهای مرگبار است که هیچ مفاهیم اورجینالی ندارند.
فیلم The Towering Inferno هنوز هم یک فیلم بدون تاریخ مصرف در ژانر فجایع طبیعی است، زیرا تصویری واقع گرایانه از اثرات فاجعه بار آتش سوزی و قهرمانی گری را به تصویر میکشد که در آستانه فاجعه رخ میدهد. فیلم The Towering Inferno با بازی استیو مک کویین و پل نیومن، مخاطبان را به یک سفر پرتعلیق میبرد جایی که برج شیشهای که ۱،۶۸۸ فوت طول دارد، بعد از مراسم بازگشایی مجللش به یک تله مرگبار تبدیل میشود.
این آتش سوزی به خاطر سیم کشی نامناسب صورت گرفته توسط پیمانکار متقلب و با هدف کاهش هزینهها صورت گرفته است. این فیلم که به شکل استادانهای اکشن، درام و هیجان را با هم ترکیب میکند، در شرایطی که تیم آتش نشانی هر بار باید تصمیم جدیدی برای نجات زندگی افراد و جلوگیری از ریزش فاجعه بار بلندترین برج جهان انجام دهد.
در دنیایی پساآخرالزمانی در آینده که در فیلم Soylent Green به تصویر کشیده میشود، افزایش شدید جمعیت و نابودی محیط زیست باعث شده که بشریت به درماندگی مطلق برسد. این فیلم ساخته شده در سال ۱۹۷۳ در یک نیویورک سیتی شلوغ و ویران در سال ۲۰۲۲ به تصویر کشیده میشود، جایی که منابع بسیار نادر بوده و اکثریت مردم به سهمیه بندی غذایی اداره شده توسط دولت محتاج هستند.
خوشبختانه، هیچ کدام از این سناریوها در سال ۲۰۲۲ رخ نداد، اما این داستان هشداری مناسب برای مصرف گرایی بیش از حد، نابودی محیط زیست و مشکلات اخلاقی است که در جوامع مواجه شده با کمبود منابع رخ میدهد. فیلم Soylent Green بر اساس واقعیتی قابل درک ساخته شده و یک تصویر منفی و البته محتمل از آینده پادآرمانشهری بشریت ارائه میدهد، اگر چه به وضوح، بعضی اوقات حال و هوایی ملودرامیک و بدون توازن دارد.
فیلم The Crazies با مهارت تمام توانسته تمهای وحشت، تعلیق و نقد اجتماعی را برای ایجاد فضایی دائماً مملو از تنش با هم ترکیب کند. این فیلم فاجعهای را به تصویر میکشد که از مشکل در آلوده شدن ذخیره آب ناشی میشود. وقتی یک هواپیمای نظامی به درون یک رودخانه سقوط میکند و مدتها بدون رسیدگی همانجا میماند، آب منطقه با یک ویروس مرموز آلوده میشود که ساکنان محلی را به قاتلانی غیرقابل پیش بینی و وحشی تبدیل میکند.
فیلم The Crazies بازسازی ترسناک فیلمی ساخته جرجای رومرو در سال ۱۹۷۳ به همین نام است که در کمال ناباوری، فیلمی بهتر و باکیفیتتر از نسخه اورجینال است. اگر چه این فیلم داستانی بسیار تخیلی و ساختگی دارد، اما بسیار تاثیرگذار و باورکردنی است، زیرا این فیلم همزمان اکشنی هیجان انگیز و نقدهای اجتماعی تعمق برانگیزی را ارائه میکند.
این فیلم با احساس قابل درک اضطرار و ایجاد تنش و اضطراب از طریق توجه به جزییات و تصویرسازی واقع گرایانه از صنعت هستهای توانسته مخاطب را به خود جذب کند. فیلم The China Syndrome یک فاجعه هستهای بسیار ویرانگر است، جایی که قطعههایی از رآکتور ذوب شده و وارد زمین میشوند و در ادامه به چین سرایت میکند.
این فیلم شبیه یک فریاد بیدارباش برای هشدار دادن در مورد خطرات ذاتی و اثرات بالقوه و فاجعه بار سلاحهای مرگباری است که همگی توسط انسان خلق شده اند. در این روایت، یک گزارشگر سمج تلویزیونی در مییابد که احتمالاً یک اشکال فاجعه بار در سیستم امنیتی یک نیروگاه هستهای در کالیفرنیا رخ داده که لاپوشانی شده است. او و تیمش به جستجویی خطرناک برای کشف حقیقت و افشای آن میروند.
به کارگردانی استیون سودربرگ، فیلم Contagion یک نگاه ترسناک به این موضوع است که شیوع سریع یک ویروس مرگبار در نتیجه یک سهل انگاری کوچک میتواند اثراتی ویرانگر برای جامعه داشته باشد. این فیلم توجه خاصی به واقعیتهای علمی داشته و شیوع سریع ویروس و نبرد با زمان برای کشف درمان را به تصویر میکشد که واقعیت گرایی بسیار تکان دهندهای دارد.
فاجعه شیوع یک ویروس مرگبار زمانی فاش میشود که یک خوک بیمار توسط یک آشپز کشته شده و گوشتش فرآوری میشود، که در ادامه بدون شستن دست هایش با یک زن دست میدهد و این شروع شیوع بیماری است. فیلم Contagion یادآوری بیدار کنندهای از سستی جامعه در هم تنیده ما و ضعف جوامع امروزی در مواجهه با یک تهدید ناگهانی و مرگبار است.
فیلم The Big Short روی یک فاجعه مالی و اقتصادی تمرکز دارد که نقطه تفاوت آن با فیلمهایی در مورد تراژدیهای محیط زیستی و طبیعی است. این فیلم به عواقب منجر به بحران مالی و اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۸ میپردازد و این نکته را برجسته میسازد که چطور رفتار انسان و خطاهای زیرساختی منجر به سقوط بازار مسکن و ناآرامی اقتصادی متعاقب آن شد.
این فیلم به رفتارها و اعمال غیراخلاقی و غیرانسانی گروهی از انسانها و موسسات و همچنین مشکلات ساختاری بخش اقتصادی جهان میپردازد. فیلم The Big Short اثرات ویرانگی طمع بی پایان، فساد و جستجوی اهداف کوتاه مدت به جای ثبات در دراز مدت را به تصویر میکشد.
روایت واقعی ماجرای انفجار دکل حفاری دیپ واتر هرایزن در خلیج مکزیک در سال ۲۰۱۰ الهام بخش فیلمی به نام Deepwater Horizon در سال ۲۰۱۶ شد. اتفاقاتی که قبل از این فاجعه یخ میدهند و تلاشهای متعاقب افراد برای جلوگیری از نشت نفت به دریا در فیلم به تصویر کشیده میشوند.
مارک والبرگ در این فیلم نقش مایک ویلیامز، تکنیسین ارشد الکترونیک دکل حفاری را بازی میکند و کرت راسل، جان مالکوویچ، جینا رودریگز و کیت هادسون نیز دیگر نقشهای فیلم را بر عهده دارند. این روایت جذاب و تعمق برانگیز از یک فاجعه واقعی به هزینههای انسانی این فاجعه و اثرات محیط زیستی آن پرداخته و همزمان تصویری دراماتیک از اتفاقاتی که منجر به آن شد را خلق میکند.
فیلم ۲۸ Days Later در مورد گروهی از فعالان حقوق حیوانات است که به صورت مخفیانه وارد یک مرکز تحقیقاتی میشوند تا شامپانزههایی که در جریان آزمایشات مربوط به ویروسی به نام «خشم» به کار گرفته شده اند را آزاد نمایند. یک شامپانزه به یکی از این فعالان حمله میکند و زنجیرهای از اتفاقات را رقم میزند که باعث شیوع ویرانگر ویروس در سراسر بریتانیا میشود. این ویروس انسانها را به موجوداتی مرگبار و بی مغز تبدیل میکند.
این فیلم هشداری است نسبت به آزمایشاتی که عامدانه روی حیوانات انجام میشود تا در ظاهر اطلاعات بیشتری در مورد آنها بدست آید. جامعه نابود شده لندن در این فیلم که کیلیان مورفی در آن از کما خارج میشود یکی از بهترین آغازها برای یک فیلم ترسناک زامبی محور است. فیلم ۲۸ Days Later دیدگاه بسیار خلاقانهای نسبت به این ماجرا داشته و زندگی تازهای به کلیشههای قدیمی و تکراری این ژانر میبخشد. این فیلم داستان هشدار نسبت به دخالت بیش از حد در طبیعت است که دارای تمهای بسیار هولناک وحشت و بقا است.
در مقایسه به نمونههای مدرن، فیلم Them! مسیر کمی متفاوتی را در پیش میگیرد وقتی پای تم فاجعه و تراژدی محیط زیستی در میان باشد. این فیلم نشان میدهد که چطور اجتماعات و محیط زیست در اثر انفجارهای هستهای دچار جهشهای ژنتیکی میشوند که باعث خلق مورچههایی غول پیکر و مهاجم میشود. داستان این فیلم به تلاشهای دیوانه وار دانشمندان، سربازان و پلیس برای متوقف کردن این مورچهها و خلاص شدن از تهدیدی است که میتواند پایان بشریت باشد.
فیلم Them! ارتباطی بین اتفاقات و اثرات آزمایشهای هستهای برقرار کرده، اگر چه به طور واضح نشان نمیدهد که شخصیتهای انسانی در شروع فاجعه نقش داشته اند. اما این فیلم ریسکهای استفاده از سلاحهای هستهای را برجسته ساخته و به اثرات غیرقابل پیش بینی که میتواند در نتیجه استفاده از آنها رخ دهد اشاره میکند. این فیلم نشان میدهد که چطور رفتارهای انسان میتوانند اثرات بسیار غیرمنتظره و ویرانگری داشته باشند، اعمالی که اکوسیستمها را دگرگون کرده و باعث فجایعی میشوند که کلیت جامعه را در معرض نابودی قرار میدهد.
فیلم Rise of the Planet of the Apes را نمیتوان جا انداخت وقتی پای هشدارآمیزترین و تعمق برانگیزترین فیلمها در مورد فجایع طبیعی به میان میآید. این فیلم تفسیری مدرن از سقوط بشریت در اثر آزمایشات علمی با دارویی برای درمان بیماری آلزایمر است که روی یک بچه شامپانزه به نام سزار انجام میشود. این فیلم از پارامترهای یک بلاک باستر تابستانه فراتر رفته و بعد از فیلم اورجینال، بهترین فیلم در فرانچایز سیاره میمونها بوده است.
اگر چه تکامل میمونها تم اصلی فیلم است، اما نابودی قریب الوقوع انسانها در نتیجه این پیشرفت را نمیتوان نادیده گرفت. آزمایشات سرراستی باعث نابودی تدریجی نسل بشر و ظهور نسل جدیدی از میمونها و ازدیاد آنها میشود. هوش بالای میمونها به آنها امکان میدهد تا کنترل انسان بر امور را به چالش کشیده و در نهایت به تهدیدی بزرگ برای وجود بشر تبدیل شوند، علیرغم این واقعیت که انقلاب سزار علیه تسلط انسانها ذاتاً نادرست و بدون توجیه نبوده است.
فیلم The Day After ساخته نیکلاس مییر یک تصویر تکان دهنده و دقیق از وحشتها و عواقب پس از یک جنگ هستهای جهانی را نشان میدهد. در فیلم، ناتو و کشورهای عضو پیمان ورشو در یک درگیری ساختگی بر سر این پیمان گرفتار میشوند که به سرعت به یک جنگ هستهای تمام عیار بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی منجر میشود.
همکاری فیلم با کارشناسان و محققان هستهای که دانش خود را برای خلق تصویری هولناک و واقع گرایانه از عواقب یک فاجعه هستهای در اختیار سازندگان آن قرار داده بودند، اعتبار و درستی تصویر فیلم را تضمین میکند. در سال ۱۹۸۳، این فیلم بیش از ۱۰۰ میلیون بار در حدود ۳۹ میلیون خانه از سراسر جهان دیده شد. این فیلم یادآوری هشدار دهنده، قوی و بیدارگر از خطرات وجودی ناشی از سلاحهای هستهای به عنوان خطرناکترین و مرگبارترین ساخته دست بشر است.