صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۴۱۰۸۲
واکنش مصطفی میرسلیم به انتقادات درباره ساعتش، اعدام های سریع و تفاوت ۲۰۶ با لندکروز
میرسلیم گفت: من حرف حق را در چارچوب سیاست‌های کلی نظام و قانون اساسی می‌زنم و تا آخر هم پای آن ایستاده ام، شما می‌خواهید اسم این را لجبازی بگذارید؟
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۱ - ۲۳ خرداد ۱۴۰۲

این روزها اظهارنظر خودرویی یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از دست به دست شدن در فضای مجازی نقل محافل شده و حالا مردم به فکر آن هستند که آیا پشت فرمان پژو ۲۰۶ نشستن همانند رانندگی پشت فرمان لندکروز است؟ با توجه به آپشن‌های متفاوت آن؟ از طرفی این روزها و با این شرایط نابسامان اقتصادی اینگونه حرف‌های بحث برانگیز نه تنها از چشم موج سواران فضای مجازی دور نمی‌ماند بلکه موجبات تشویش اذهان عمومی و بستر یاوه گویی معاندان را نیز فراهم می‌سازد.

زیر ذره بین بودن یک طرف و ایجاد چالش طرف دیگر. از کاهش فاصله اعدام در اعتراضات گرفته تا تبرئه فرزند بواسطه بیماری روحی و حالا هم برابری لندکروز و پژو ۲۰۶، اینها تنها بخشی از اظهارات و مواضع مصطفی میرسلیم است که او را آماج حملات اذهان عمومی قرارداده و بیشترین توجه را به خود جلب کرده است، ساعت میلیاردی و کتانی خارجی هم جای خود.

این نماینده مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت و گو با «خبرآنلاین» در این باره توضیح می‌دهد:

چرا اخیرا در مورد اظهار نظرات شما در فضای مجازی چالش ایجاد می‌شود؟ مثل همین اظهار نظر اخیر حضرتعالی در خصوص اتومبیل لندکروز و پژو ۲۰۶.

برای اینکه اینها می‌خواهند اثر بخشی کلامی که ما در مورد موضوع تولید داخلی و تورم داریم، خنثی کنند. درد کشور در این است که دچار یک سرگردانی شده که می‌تواند همه را بیچاره کند، متاسفانه شرایط رکودی هم چندان تغییری نکرده و ما با یک مشکل کلان اقتصادی در کشور مواجه هستیم.

این مشکل اقتصادی حل نمی‌شود مگر اینکه تمام این ۷۵هزار کارگاه و کارخانه‌ای که با رکود و تعطیلی مواجه شده‌اند بکار بیفتند و توسعه پیدا کنند تا تولید ناخالص ملی افزایش پیدا کند و در نتیجه ارزش پول ما افزایش پیدا کند. الآن به دلیل اینکه متاسفانه پایه پولی افزایش پیدا کرده ولی تولیدات افزایش پیدا نکرده در نتیجه ارزش پول ما ساقط شده است. در کشورهای دیگر تولید داخلی محصولات و خدمات پشتوانه پول است. در کشور ما نه تنها تولید و خدمات افزایش پیدا نکرده بلکه متاسفانه نقدینگی رشد پیدا کرده وطبیعتا در برابر کشورهایی که تولید دارند ارزش پول ما افت پیداکرده است.

شما خودروی لندکروز و پژو ۲۰۶ را در یک سطح دانسته‌اید و از آنجا که در کشور ما بیشتر مردم و خصوصا قشر متوسط خودروی ۲۰۶ دارند، این روزها همه با طعنه در مورد لندکروز حرف می‌زنند. ارتباط این فرمایش شما با قضیه پول ملی چیست؟

خیلی روشن است، مردم می‌بینند اگر پول‌شان را در بانک بگذارند حدود ۲۰ درصد سود می‌گیرند درحالی که تورم بیشتر از ۴۰ درصد است و به هر حال پولشان در حال ذوب شدن است، بنابراین آن‌ها که سپرده گذار هستند سعی می‌کنند پولشان را در جایی قرار دهند که ذوب نشود، یکی از این جاها خودرو است.

پس هر خودرویی گیر بیاید برایشان فرقی نمی‌کند، چه ۲۰۶ باشد چه لندکروز و یا هر خودروی دیگری. برای آن‌ها کره ای، ژاپنی یا چینی فرقی نمی‌کند. از این لحاظ که می‌خواهند پول خود را نجات دهند می‌روند و آنجا سرمایه‌گذاری می‌کنند، از این لحاظ من این موضوع را گفته‌ام وآن‌ها که نمی‌خواهند این قضیه روشن شود می‌آیند و هجمه درست می‌کنند تا اذهان عمومی را منحرف کنند. البته از نظر فنی بین خودروها فرق وجود دارد و این موضوع واضحی است و هر خودرویی برای یک کاربردی ساخته شده است.

قبلا هم شما بحثی در مورد خودروهای دست دوم داشتید…

آن که دیگر بدتر، قانونی که پارسال ما به مجمع دادیم تکلیف را روشن می‌کرد، در این قانون شرایطی گذاشته بود که واردات در مورد خودروهایی انجام بگیرد که مسئله عامه دارند و خودروهای تجملی نباشند و قیمت آن‌ها تا ۱۵ هزار دلار بیشتر نشود و مردم بتوانند اجرا کنند. دوم اینکه این واردات را کسانی که اینکاره هستند و نمایندگی دارند انجام دهند و این باعث می‌شود تا فناوری را هم منتقل کنند و حداقل یک دستاوردی برای کشور داشته باشد. نظر بر این بود که فقط خریدار نباشیم و به تدریج تولید کننده شویم.

صرف نظر از این مباحث برخی معتقدند در شرایطی که جامعه نیاز به آرامش دارد، شما صحبت‌هایی می‌کنید که برای جامعه هزینه دارد.

کدام حرف‌ها؟

مثلا همان بحث کاهش فاصله محاکمه تا اعدام در زمان اعتراضات…

در جامعه‌ای که دارد از آشوب‌ها متضرر می‌شود، ما طرفدار این هستیم که کسانی که آدم کشتند زود محاکمه شوند و نه همه اینها که شما می‌گویید. آن‌هایی که پشت اینها هستند و این موضوعات را علم می‌کنند، خواهش می‌کنم اشتباه نفرمایید.

این نقدهایی که مردم در مورد این نوع حرف‌های شما می‌کنند در موضع گیری‌های شما تاثیر گذار است؟

مردم را می‌شناسم، شما مردم را نمی‌شناسید. آن‌هایی که این حرف‌ها را می‌زنند پشت سر آشوب‌ها هستند و طبیعتا از محاکمه شدن نگران هستند، اینها که مردم نیستند. مردم طرفدار این هستند کسی که اغتشاشگر است و آدم کشته و محارب است زود دستگیر و محاکمه شود. آن کسانی که پشت سر این آشوب‌ها هستند هوار می‌زنند و این موضوع را بهانه می‌کنند.

شما به مردم اشاره داشتید، بخاطر دارم قبلا گفته بودید به نظر مردم کاری ندارید…

ابدا این حرف نبود و آن هم یک تقلب دیگری بود که صورت گرفت. عرض در این بود که آیا گذاشتن محدودیت در فضای مجازی درست است یا خیر و مثال اینستاگرام زدند که من گفتم اینستاگرام یکی از بدترین پیام رسان هاست، گفتند اکثریت مردم استفاده می‌کنند و من گفتم این چه حرفی است که شما می‌زنید من برای جامعه دارم صحبت می‌کنم، اکثریت مردم یعنی چه، یعنی اکثریت مردم موافق این هستند که فساد راه بیفتد؟ چه فایده‌ای دارد؟

ما که جمهوری اسلامی را بنا نکردیم که بطور کلی بگوییم اکثریت مردم هرچه گفتند؟ ما می‌گوییم اکثریت مردم به چارچوب قانون اساسی اعتقاد دارند و اکثریت موقعی اعتبار دارد که خلاف اصول و قانون اساسی نباشد. اینها همه تزویر و بحث‌های منافقانه است. اینطور نیست که اکثریت مردم که منصفانه دارند کار می‌کنند و صدایشان در نمی‌آید، کنار بگذاریم و به سراغ عده‌ای برویم که اکثریت نیستند و زبان دراز و هوچی‌گر هستند، دست‌شان به فضای مجازی می‌رسد وجنجال بپا می‌کنند، نه اینها اکثریت نیستند، اینها کسانی بودند که متاسفانه از آزادی‌هایی که نظام دراختیارشان گذاشته سواستفاده کرده اند.

الان فیلتر خیلی قوی اعمال می‌شود ولی جنابعالی، دوستان شما و خیلی از مسئولین براحتی وارد توئیتر می‌شوید و توئیت می‌گذارید. سوال این است که اگر این قانون است باید همه را در بر بگیرد و گرنه اراده حاکمیت است که باز تبعیض می‌شود؟

بحث قانونی ما این بود که همواره باید نظام‌مند بود و چرا باید در جمهوری اسلامی که خودش باید طلایه دار فضای مجازی باشد هیچ گونه مقرراتی در فضای مجازی حاکم نیست. حتی به اندازه همان قانون مطبوعات و رسانه‌ها هم قانونی در مورد فضای مجازی نداریم و این اشکال است.

چه کسانی پشت این قضیه هستند؟

کسانی که می‌خواهند این نظام را تضعیف کنند و دست هم بر نمی‌دارند. پارسال در مجلس می‌خواستیم قانونی در این خصوص تصویب کنیم که نگذاشتند جلوی آن را گرفتند، بنظر من خیانت کردند.

اینها موضع گیری‌های شخصی شماست یا از منظر حزب موتلفه سخن می‌گویید؟

فعلا شما دارید از من سوال می‌کنید و خودم برای خودم نظری دارم و به شما عرض می‌کنم. اتفاقا من وقتی این مسئله را برای دوستان در حزب مطرح کردم آن‌ها هم موافق این قضیه هستند، بی قانونی چیزی نیست که کسی بخواهد از آن دفاع کند.

خیلی‌ها بر این باور هستند که شما لجباز هستید، خودتان این نظر را قبول دارید؟

نه من حرف حق را در چارچوب سیاست‌های کلی نظام و قانون اساسی می‌زنم و تا آخر هم پای آن ایستاده ام، شما می‌خواهید اسم این را لجبازی بگذارید؟

من نه ولی اکثر مخاطبین بر این باور هستند.

این حرف‌هایی که من می‌زنم دلیل دارد و اثر گذار است.

شما زیر ذره بین مخاطبین هستید.

خیلی‌ها دوست دارند آنچه که حق است را ضایع کنند و حاشیه‌سازی می‌کنند.

شما درعین حال که طرفدار ساده زیستی هستید ولی کتانی برند خارجی به پا می‌کنید یا ساعت ۶ میلیاردی به مُچ دارید که اینها با آن داستان ساده زیستی منافات دارد.

اینها دروغ است، در جامعه ما متاسفانه…

ولی یک عکس از ساعت شما منتشر شده بود

دروغ است دیگر، اصلا مال من نیست این ساعت…

ولی ساعت در دست شماست

ساعت دست من این ساعت نیست و این دروغ است

عکس آن هست و بسیاری از رسانه‌ها آن را منتشر کرده اند…

اصلا ساعت من آن نیست

یعنی آن عکس فتوشاپ است؟

آن عکس ساعت من نیست.

ولی دست شماست. . .

ساعتی که در دست من است آن ساعت نیست و تقلب کرده‌اند و من شکایت کرده ام.

یعنی با فتوشاپ آن ساعت را به مچ شما بسته اند؟

آن ساعت من نیست

قصد من روشنگری اذهان عمومی و مخاطبین است، نه جسارت به شما ولی در عکس شما نشسته‌اید و این ساعت بر مُچ دست شماست.

هیتلر یک وزیر تبلیغات داشت که می‌گفت شما آنچنان بزرگ بگویید که کسی باور نکند این دروغ است، شما به این سادگی می‌گویید این ساعت ۶ میلیارد تومان می‌ارزد. خُب بگویید، لنگه این ساعت در بازار موجود است شما خودتان بروید بخرید ببینید چند است. من یک روز به شوخی گفتم آن‌ها که می‌گویند این ساعت ۶ میلیارد است بنده حاضرم ۵۰ تا از این ساعت به آن‌ها بدهم و نقد از آن‌ها بگیرم و بروم به کارهای خیر بزنم.

این ساعتی که دست شماست چه قیمتی دارد؟

ده پانزده سال پیش حدود ۲۰۰ دلار می‌ارزید.

۲۰۰ دلار پانزده سال پیش، خیلی پول بوده، مگر حقوق‌ها چقدر بود، حقوق چندین کارمند بود.

آن موقع دلار ۱۰۰۰ تومان بود که به پول الآن می‌شود ده پانزده میلیون تومان، اینها چه می‌خواهند بگویند.

ولی به تناسب حقوق‌ها خیلی زیاد بوده است.

می‌دانم ولی به دلار بوده و الآن ۲۰۰ دلار است. این ساعت من را الآن در بازار ۱۵میلیون تومان می‌دهند.

یعنی فیک آن برند است؟

نه، مارک ساعت من «Earnshawاِرنشا» است که در بازار هم به وفور یافت می‌شود.

آخر در عکس چیز دیگری بود، برند پَتِک فیلیپ است.

نه اون گفته، شما چرا باور کردید.

قیمت اصلی آن ساعت میلیاردی است، آیا آن عکس فتوشاپ است.

آن ساعتی که در عکس انداخته‌اند خیلی واضح نیست و می‌خواسته‌اند خیانت کنند که رفته‌اند سراغ ساعتی که نمی‌دانم چقدر می‌ارزد.

پس فتوشاپ است؟

آره، ولی نه عکس من. ولی آن ساعتی که یک وری دردست من است ساعتی نیست که آن‌ها می‌گویند. آن ساعت مال من نیست. اینها به دروغ این چیزها را مطرح می‌کنند، من چکار کنم به دنبال آن‌ها بدوم تا بگویم این دروغ است. آن‌ها دارند خیانت می‌کنند، اگر در کشور حساب کتاب باشد به سراغ کسی که اینکار را در فضای مجازی می‌کند می‌روند و می‌گویند باید اثبات کنید. آن‌ها خباثت کرده‌اند و گفته‌اند بنظر می‌رسد این ساعت برند فلان باشد.

نه خبر این بود که ساعت سوئیسی در دست میر سلیم حاشیه ساز شده است، حالا ساعت شما واقعا سوئیسی است؟

بله.

در خبر آمده بود در مناظره شما با آقای رشیدی کوچی در برنامه تهران ۲۰ ساعت در دست شما از یک برند سوئیسی بنام پَتِک فیلیپ است که قیمت جهانی آن حدود ۲۶۵ هزار دلار معادل ۳۰ میلیارد تومان است.

هر چقدر که باشد، من اصلا خبر ندارم… و اصلا آن ساعت من نیست. به آن کسی که می‌گوید «بنظر می‌رسد» باید گفت تو غلط کردی که می‌گویی بنظر می‌رسد، آخر می‌دانی چه می‌گویی؟

داستان کتانی برند خارجی چیست؟

کتانی مال بیست سال پیش است که با قهرمانان نجات غریق برای مسابقات بین المللی می‌رفتیم و این کتانی‌ها را برای همه خریده بودیم و برای من که سرپرست‌شان بودم هم خریدیم و اصلا مشکلی نبود. اینها می‌خواهند من را تحقیر کنند.

یعنی از خارج خریداری کردید؟

نه عزیز من، من از خارج نیاوردم.

در ایران خریداری کردید؟

بله، آن موقع که ممنوعیت وجود نداشت.

حالا این سوال پیش می‌آید که چرا افراد عادی نمی‌توانند خرید خارجی کنند؟

برای اینکه در تحریم هستیم، آن موقع در تحریم نبودیم.

در بخش پایانی اینکه شما در مورد مشکل آقا پسرتان گفتید ایشان بواسطه مشکل روحی که دارند آلوده آن بازی شده اند. همواره این سوال مطرح است که خیلی از کسانی که الآن در بند هستند ناراحتی‌های روحی و روانی دارند، چگونه است که قوه قضائیه این بیماری را در عفو آن‌ها دخیل نمی‌داند؟

شرایط خودش را دارد، قضاتی که خبره هستند معمولا می‌دانند که در شرایط خاص باید لحاظ کنند و همینجوری نمی‌شود کسی را محکوم کرد. مثلا کسی که مرتکب قتل می‌شود قاضی بررسی می‌کند که ایشان مشکل روانی دارد یا ندارد. قاضی باید تشخیص دهد و کسی که بدون بیماری و از سر عمد اینکار را کرده باشد باید مجازات شود.

البته فرزند شما اعدامی نبودند و تبرئه شدند.

فرزند من اعدامی نبود، گرفتار شده بود و به پنج سال زندان محکوم شده بود که رفت و طی کرد و کارش انجام شد.

یعنی ایشان ۵ سال محکومیت را طی کردند؟

بله بخشی را طی کرد و بعد به عفو خورد.

ایشان مشمول عفو رهبری شدند و یا عفو معمولی؟

این را من دقیقا نمی‌دانم

چرا؟

چون من اصلا پیگیری نمی‌کردم، باید از خودش بپرسید. البته من فکر می‌کنم کارهای ایشان در حال درست شدن بود که با عفو مقام معظم رهبری تلاقی کرد. یعنی کارها داشت پیش می‌رفت که با عفو رهبری تلاقی کرد و یکبارکی شد.

برچسب ها: مصطفی میرسلیم
ارسال نظرات