صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۴۱۰۷۴
پلن c آمریکا برای مواجهه با ایران، طرحی برای جلوگیری از رسیدن ایران به مرحله گریز هسته‌ای و اجتناب از رسیدن به مرحله برخورد نظامی با ایران است. پلن c دولت بایدن، در پی توافق در معنای معمول آن در نظام بین‌الملل نیست؛ بلکه می‌خواهد در کوتاه مدت تنش‌های خطرناک احتمالی در پرونده هسته‌ای ایران را کنترل و توافق بزرگ‌تر را به آینده موکول کند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۸ - ۲۳ خرداد ۱۴۰۲

فرارو- «پلن c آمریکا» در مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران، این روز‌ها به یک مساله مهم برای افکار عمومی و رسانه‌های ایرانی تبدیل شده است. پلن c بایدن، بعد از آن مطرح شد که طی یک ماه گذشته مذاکراتی میان ایران و آمریکا از سوی طرفین مورد تایید قرار گرفت. در ابتدا «توافق موقت» به عنوان گزینه اصلی در مذاکرات جدید ایران و آمریکا در کانون توجهات بود، اما اخیرا چیستی و جزئیات پلن c بایدن به طور جدی مورد توجه واقع شده است.

به گزارش فرارو، هنری رُم تحلیلگر ارشد انستیتو واشنگتن و اریک بروئر عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا، اخیرا در نشریه آمریکایی فارین افرز، از جزئیات پلن c آمریکا در مواجهه با ایران رونمایی کردند. برای پی بردن به مفهوم پلن c در ابتدا ضروریست، پلن‌های مقدماتی‌تر یا آن‌چه که پلن‌های A و B نامیده می‌شوند، توضیح داده شوند.

پلن A از دریچه نگاه دولت بایدن به معنای بازگشت و احیای برجام ۲۰۱۵ است. یعنی همان توافق سابق میان ایران با کشور‌های ۱+۵ به شکل تمام و کمال مجددا اجرایی شود. در این طرح هدف گذاری بر این مبنا است که برنامه جامع اقدام مشترک به همان روال سابق اجرایی شود.

پلن B بر مبنای فشار حداکثری بر ایران با ابزار‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و نظامی قابل تعریف است. نمود نزدیک به این پلن، در دولت دونالد ترامپ با عنوان استراتژی «فشار حداکثری» رونمایی و اجرا شده بود. پلن مورد اشاره مورد حمایت حداکثری و مطلوب اسرائیل است.

با نظر به آن‌چه در مورد پلن‌های مقدماتی بیان شد، مفروض پلن c این است با توجه به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران بعد از خروج دونالد ترامپ از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۸، پیشرفت‌های برنامه هسته‌ای ایران به مرحله‌ایی رسیده که دیگر امکان احیای توافق ۲۰۱۵ بسیار دشوار است. با توجه به این‌که کمتر از دو سال تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ باقی مانده، دولت بایدن به این نتیجه رسیده که نمی‌توان توافق را تمام و کمال احیا کرد. این گزاره بدین معناست که پلن A از دستور کار دولت آمریکا خارج شده است.

در سطحی دیگر، پلن B بر مبنای تداوم فشار حداکثری بر ایران با ابزار‌های مختلف نیز در اولویت استراتژی سیاست خارجی بایدن قرار ندارد. در چنین وضعیتی است که دولت آمریکا، پلن c را در مواجهه با تهران در دستور کار قرار داده است. اساس پلن c بر مبنای جلوگیری از بدترین نتایج در مناقشه هسته‌ای ایران و در عین حال حفظ امکان حل و فصل اختلافات در آینده است.

دولت بایدن دو هدف عمده را در پلن c دنبال می‌کند؛ نخست این‌که از پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران به مرحله گریز یا آن‌چه که غربی‌ها «ساخت بمب اتم» می‌نامند، ممانعت به عمل بیاید. دوم این‌که شرایط به مرحله‌ای نرسد که آمریکا ناچار شود به گزینه نظامی متوسل شود. یعنی دولت بایدن اجتناب از تشدید تنش‌های خطرناک را مدنظر دارد.

در پلن c بایدن به ایران اجازه داده می‌شود برنامه هسته‌ای خود را به طور پیوسته توسعه دهد و همزمان شدت انزوای اقتصادی و سیاسی ایران کاهش می‌یابد. این استراتژی به جای ایجاد زمینه برای توافقی که روند برنامه اتمی ایران را معکوس کند، تثبیت وضعیت فعلی هسته‌ای ایران را در کانون تمرکز خود قرار می‌دهد. همچنین در این پلن  قرار گرفتن ایران در آستانه گریز هسته‌ای به عنوان مساله‌ای جدی از سوی کاخ سفید در نظر گرفته شده است.

استقبال دولت بایدن از پلن C نشان دهنده تمایل آن دولت به اجتناب از بحرانی است که توجه را از اولویت‌های دیگر منحرف می‌کند. همچنین، این انتخاب، بیان‌گر این واقعیت است که گزینه ارجح یعنی توافقی که پیشرفت‌های هسته‌ای ایران را معکوس کند و محدودیت‌های شدید و اقدامات شفاف‌ساز را بر برنامه ایران تحمیل نماید، به عنوان گزینه پرهزینه به آینده موکول خواهد شد. به عبارت دیگر، طرح C تصدیق این واقعیت است که اگرچه وضعیت موجود خوب نیست، اما گزینه‌های جایگزین می‌توانند به مراتب بدتر باشند.

در واقع، آن‌چنان که سایت اسرائیلی هاآرتص نیز مدعی شده آن‌چه که در دستور کار دولت آمریکا در مواجهه با ایران قرار دارد، تحت عنوان توافق نیست. یعنی کاخ سفید نمی‌خواهد عنوان توافق را بر آن اطلاق کند. به عبارتی دولت بایدن را می‌توان بیشتر نوعی معامله سیاسی و فنی کوتاه مدت با ایران مورد ارزیابی قرار داد که چشم‌انداز حصول توافق بزرگ در آینده، در آن لحاظ شده است.

ارسال نظرات