فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
سَمَن بویان غبارِ غم چو بنشینند، بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند، بستانند
به فِتراکِ جفا دلها چو بربندند، بربندند
ز زلفِ عَنبرین جانها چو بگشایند، بفشانند
به عمری یک نَفَس با ما چو بنشینند، برخیزند
نهالِ شوق در خاطر چو برخیزند، بنشانند
سرشکِ گوشه گیران را چو دریابند، دُر یابند
رخِ مِهر از سحرخیزان نگردانند، اگر دانند
ز چشمم لَعْلِ رُمّانی چو میخندند، میبارند
ز رویم رازِ پنهانی چو میبینند، میخوانند
دوایِ دَردِ عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند، در مانند
چو منصور از مراد آنان که بردارند، بر دارند
بدین درگاه حافظ را چو میخوانند، میرانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند، ناز آرند
که با این دَرد اگر دربند درمانند، در مانند
شرح لغت: فتراک: تسمه ایی که از پس و پبش زین اسب بیاویرند/ فتراک جفا: کمند ستم/ میبارند: روان میسازند/ بردارند: به دار آویخته شده اند
وارستگان حقیقی یعنی آنان که به لقای یار نایل شده اند، وجود او را در خود متبلور میبینند. حال آن که دبگر طالبان که حقیقتا و از صمیم جان در این وادی پا ننهاده اند هر چند یار قرار از دلشان برده باشد.
اگر از ته دل از خداوند حاجتی را بخواهی از تو دریغ نمیکند. برای گذشته افسوس نخور و بر مشکلات صبر کن. خداوند صابرین را دوست دارد. اگر به او توکل کنی تمام مشکلاتت حل میشود.