صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۳۹۳۹۶
در داستان عطار، صعوه ناامیدترین پرندگان است و در جمع مرغان از نظر جثه از همه کوچک‌تر و بسیار شبیه به گنجشک؛ گرچه تنوع رنگش از گنجشک بیشتر است. هر چند صعوه باغی شبیه گنجشک است؛ اما پرنده‌ای پنهانکار است و سخت دیده می‌شود. برای پرنده شناسان این پرسش باقی است که آیا عطار این پرنده پنهانکار را به چشم‌دیده است؟
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۵ - ۱۷ خرداد ۱۴۰۲

در تاریخ دور و دراز ادبیات ایران آثار ادبی بسیاری، گفتنی‌ها را از زبان پرندگان گفته‌اند. منطق‌الطیر‌ها و رساله‌الطیور‌ها بسیارند و نویسندگان تک‌تکشان هم نامدار؛ سنایی و سهروردی و مَقدسی و خاقانی، شیخ‌الرئیس و چاچی و غزالی و رازی، همه حقیقت جانان را بر زبان و منقار مرغان روان کرده‌اند.

اما آثار ماندگار هیچ‌کدام در این قالب ـ چه پیش و چه پس از عطارـ به گرد شهرت شاهکار اوـ منطق‌الطیر یا مقامات طیورـ هم نرسیده است. شاهد این مدعا، اقبال جهانیان بدان است؛ کتابی که بار‌ها و بار‌ها در جای‌جایِ جهان به زبانِ این و آن ترجمه شده و البته ترجمه‌اش به زبان انگلیسی با عنوان انجمن مرغان یا همایش پرندگان (The Conference of the Birds) از همه نامدارتر است و به این نام قطعات موسیقی بسیاری هم تصنیف و نمایشنامه‌هایی تالیف شده است؛ روایتی تودرتو و منظوم که شخصیت‌های اصلی آن پرندگان‌اند. نکته‌ای که کمتر در آثار مربوط به منطق‌الطیر به آن پرداخته شده این است که این پرندگان از نظر گونه‌شناسی جانوری ونمادشناسی چه ویژگی‌ها و مشخصه‌هایی دارند.

مرغ تاجدار

هدهد نقش اول داستان منطق‌الطیر و هادی مرغان در سفر است. او از همان آغاز داستان با سخنرانی در جمع مرغان، از سوابق‌کاری خود می‌گوید که پیک امین حضرت سلیمان به بلقیس ملکه سبا بوده و چنین و چنان. هدهد (Upupa epops) از راسته سبزقباسانان (Coraciformes) و تیره هدهدیان (Upupidae) است. از این تیره تنها یک گونه در ایران وجود دارد که در همه جای ایران به صورت مهاجر جوجه می‌آورد، اما در جنوب ایران در تمام فصول دیده می‌شود.

موسی کوچک

موسیچه نخستین پرنده‌ای است که با هدهد گفتگو می‌کند. با شنیدن نام آن، نخستین نامی که به ذهن می‌رسد، موسی است. عطار این نکته معنوی را نیک به کار برده و موسیچه همچون موسی در جست‌وجوی حق است و سفر به طور سیمرغ. ایرانیان به این پرنده کوچک که در خانه مردمان آشیان می‌سازد، یاکریم، یاهو، کبوتر یاهو و موسی کو تقی می‌گویند.

شکارچی یا پستچی پادشاهان

عطار از دو گونه باز نام می‌برد؛ باز و تنگ باز. در دربار شاهان ایران قدیم بعضی گونه‌های پرندگان شکاری را نگهداری کرده و آن‌ها را برای شکار و نامه‌رسانی تربیت می‌کردند. سربند و چشم‌بندی برایشان از پارچه یا چرم می‌دوختند و چشم پرنده را می‌بستند و وقتی کاری داشتند، می‌گشودند. باز‌ها از تیره شاهینیان (Falconidae) اند؛ پرندگانی درشت با چشمان سیاه و بسیار جسور. در بیشتر جای‌های ایران دیده می‌شوند و در برخی جای‌ها آشیانه می‌سازند و جوجه می‌آورند. در گذشته به شاهین‌های بزرگ به خاطر چشمان سیاهشان، سیاه چشمان هم می‌گفته‌اند.

نحیف ناامید

در داستان عطار، صعوه ناامیدترین پرندگان است و در جمع مرغان از نظر جثه از همه کوچک‌تر و بسیار شبیه به گنجشک؛ گرچه تنوع رنگش از گنجشک بیشتر است. هر چند صعوه باغی شبیه گنجشک است؛ اما پرنده‌ای پنهانکار است و سخت دیده می‌شود. برای پرنده شناسان این پرسش باقی است که آیا عطار این پرنده پنهانکار را به چشم‌دیده است؟

قهقهه سلیمانی

نوک و ساق پایش سرخ رنگ است (منوچهری: کبک دری ساق پای در قدح خون زده است) و صدایش برای ایرانیان یادآور قهقه‌ای مستانه بوده است (دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ). کبک (Alectoris chukar) از راسته ماکیان‌سانان (Galliformes) و تیره ماکیانیان (Phasianidae) است و مرغ محبوب شکارچیان ایران و بیش از دیگر مرغان شکار می‌شود.

جبرئیل مرغان

ایرانیان، چون جبرئیل را طاووس ملائکه می‌دانستند، به طاووس زیباپر زشت‌پای، جبرئیل مرغان می‌گفتند. اما جبرئیل مرغان در نقش معلم شیطان، به شیطان آموخت تا در کالبد ماری به بهشت درآید و حوا و شوهرش را بفریبد تا از درخت ممنوع بخورند. طاووس نر پر‌های زیبایی بر دم دارد. به صورت وحشی در طبیعت ایران امروز دیده نمی‌شود، اما در روزگار عطار ساکن جنوب شرق ایران بوده و سرزمین سند و نماد هند.

هزارمستان


شمار نام‌هایش نشان از علاقه ایرانیان از دیرباز به این پرنده بوده است: بلبل، عندلیب، هزارآوا، هزاردستان، هزار مقامه. زیبا و خوش‌آوا، دلبر و دلدار و رمز عارفانی که ناظر و نظرباز جمال الهی‌اند و گاه آن‌قدر محو این جمالند که گذر از آن رسیدن به حقیقتی را که در پس آن است برایشان ناممکن ساخته. بلبل (Luscinia megarhynchos) از راسته گنجشک‌سانان (Passeriformes) و تیره توکایان (Turdidae) است؛ قهوه‌ای رنگ و سرخ‌دم که بیشتر حلقه سپیدی گرد چشمان دارد.

شاد تنگدل!

قمری مرغی است با خال‌هایی بر گردنش که از خاندان نامدار کبوتران است. قمری همچون فاخته مرغی خوش صداست که در آغاز داستان نامی از او می‌رود که شاد می‌رود و تنگدل باز می‌گردد و دیگر کمتر از او خبری می‌شنویم. قمری خانگی (Streptopelia senegalensis) از راسته کبوترسانان (Columbiformes) و تیره کبوتریان (Columbidae) است. به رنگ سرخ بلوطی است و کوچک‌تر از قمری جنگلی و یاکریم است.

کوکوی دروغگو

فاخته خوش‌صدا و دلبر است، اما معاشرتی نیست؛ به همین خاطر ادیبان او را معشوقی دانسته‌اند که به بی‌وفایی، بی‌مهری و دروغگویی در عشق مشهور است. عطار در مقدمه داستان از او نام می‌برد، اما در مجلس گفت‌وگوی مرغان به مرغ دروغگو فرصت سخنرانی نمی‌دهد. فاخته (Columba palumbus) از راسته کبوترسانان (Columbiformes) و تیره کبوتریان (Columbidae) است و بزرگ‌ترین کبوتر ایران.

بوف بینا

در قدیم به جغد کوچک، جغد و به جغد بزرگ کوف گفته می‌شد. بوم یا بوف یا کوف که به نام جغد می‌شناسیمش، خرابه‌نشینی است شبرو که، چون عارفان گوشه‌نشین معتکف خرابات خرابه‌هاست؛ به همین خاطر ناگزیر با گنج ربطش داده‌اند.. اما شاه‌بوف (Bubo bubo) از راسته جغدسانان (Strigiformes) و تیره جغدیان (Strigidae) است و بزرگ‌ترین جغد ایران. گوش‌پر‌های بلندی دارد که به هنگام استراحت، آویخته دیده می‌شوند. در لبه صخره‌ها و شکاف‌ها یا لانه‌های متروک آشیانه می‌سازد و در همه جای ایران دیده می‌شود.

تُرنگ رنگ‌رنگ

تَذرو همچون طاووس از مرغان بهشتی است؛ زیبا و بلنددم، رنگین و خرامان. به نظر بیشتر ادیبان و پرنده‌شناسان، بی‌گمان تذرو همان قرقاول است و ایرانیان در زبان‌های ایرانی آن را ترنگ، خروس‌باغی و خروس‌کوهی هم می‌خوانند. عطار جایگاه تذرو را در چاه می‌داند، اما چنین چیزی در هیچ جا سابقه نداشته و این نکته ناشناخته است. قرقاول (Phasianus colchicus) از راسته ماکیان‌سانان (Galliformes) و تیره ماکیانیان (Phasianidae) است. پرنده نر، سری سبز و تنی سرخ با رگه‌هایی سیاه دارد و پوست برهنه دور چشمش قرمز رنگ است.

سبزپوش سخنگو

طوطی، قبایی سبز به تن کرده و شالی سرخ بر گردن دارد بر خلاف دیگر مرغان که تنها سلیمان زبانشان را می‌دانست، بی‌واسطه با آدمیان سخن می‌گوید و وقتی که فیلش یاد هندوستان می‌کند، گویی جان آدمی است که از مبداء خود یاد کرده. به همین خاطر در این داستان و هم نزد صوفیان ایران، رمز و یادآور حضرت خضر است. طوطی طوق‌صورتی (Psittacula krameri) از راسته طوطی‌سانان (Psittaciformes) و تیره طوطیان (Psittacidae) است. این گونه سبز رنگ، دم بلند و کوچک منقار است.

مرغ بخت

همای که خوراکش در داستان‌های کهن استخوان بوده است، مرغی است که پادشاهان را به نام او ملقب به همایگون یا همایون می‌کرده‌اند. فّر و پرّ او، بر سر هر که سایه می‌افکنده به بخت خوش و پادشاهی می‌رسیده؛ به همین خاطر همای در منطق‌الطیر رمز کسانی است که دلبسته نفوذ و اقتدار سیاسی‌اند و از راه زهد و گوشه‌نشینی بر قدرت اجتماعی خود می‌افزایند. این گونه هرچند در گروه پرندگان لاشه‌خوار جای دارد، اما از مغز سرخ استخوان تغذیه می‌کند. این استخوان‌خواری شباهت زیادی با وجه افسانه‌ای آن دارد.

دراج بینای تاج

دراج مرغی است که عطار در نمایشنامه‌اش هیچ گاه او را با هدهد هم‌سخن نمی‌کند. او «تاج الست» را بر «فرق بلی» دیده، اما گرفتار گردابی است ناشناخته. یادی چنین و نامی چنان از او در مقدمه می‌رود. دراج (Francolinus francolinus) از راسته ماکیان‌سانان (Galliformes) و تیره ماکیانیان (Phasianidae) است. نر و ماده آن هم‌شکل نیستند.

بوتیمار غمخوار

بوتیمار تشنه‌ای بود که بر لب دریا می‌نشست و آب نمی‌خورد و بی‌سر و صدا در دل غم می‌خورد که مبادا آب دریا تمام شود؛ پس رمز عارفانی بود که بخت را بسیار بر خود سخت می‌گرفتند و همچون بوتیمار غم را در کنار داشتند. در ایران گونه‌ای به نام بوتیمار (Botauru stellaris) از راسته لک‌لک‌سانان (Ciconiformes) و تیره حواصیلیان (Ardeidae) زندگی می‌کند، اما با توجه به توصیفات عطار، احتمالا آنچه در آن زمان بوتیمار خوانده‌اند، حواصیل خاکستری امروزی یا گونه‌ای از انواع اگرت سپید (اگرت کوچک و اگرت بزرگ) است که بیشتر در کنار آب در حال تغذیه یا استراحت دیده می‌شوند.

صابونی سپید

بط مرغابی سپیدپوشی است و رمز زاهدانی که جامه سپید به تن دارند که به هر آلودگی و پلیدی که دچار شوند، زود رخ می‌نماید و به این خاطر همواره در شست‌وشوی و غسل و وضویند و به قول منوچهری کف سپید این صابون بر پرهایشان نشسته است. اردک سرسبز (Anas platyrhynchos) از راسته مرغابی‌سانان (Anseriformes) و تیره مرغابیان (Anatidae) است. رنگ نر و ماده آن متفاوت است. نر‌ها سر سبز، بدن خاکستری و طوق سفیدی در گردن دارند، اما ماده‌ها قهوه‌ای رنگند.

منبع: سرزمین من

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: