صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۳۵۵۹۹
روزنامه کیهان نوشت: اگر واقعا دوره هشت ساله خاتمی شکوفایی اقتصاد و سیاست و فرهنگ بود، مردم نباید با این صراحت و جدیت از آن‌ها عبور می‌کردند؛ اگر هم گفته شود مردم کم‌تجربه بودند، طبعا باید چهار سال بعد در سال ۱۳۸۸، به نامزد اصلاح‌طلبان رای می‌دادند که در مقابل ۲۴/۵ میلیون رای احمدی‌نژاد، ۱۳ میلیون رای به دست آورد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۳ - ۰۳ خرداد ۱۴۰۲

روزنامه کیهان در مطلبی نوشت: روزنامه تحت مدیریت غلامحسین کرباسچی ادعا کرد دولت خاتمی بهترین دولت‌ها در عملکرد اقتصادی بود.

هم میهن در سالگرد انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ نوشت: چرا آن جریان عقیم ماند و به‌رغم دستاورد‌های چشمگیر خود، نتوانست روندی پایدار را فراهم کند تا ایران از چرخه باطل‌ستیز سیاسی و کشمکش خارج شود و نوعی رقابت جانشین آن شود؟ تنش و ستیزی که بلافاصله پس از پایان دوره خاتمی و با انتخابات ۸۴ به اوج خود رسید و حتی کار به جایی رسید که آقای هاشمی نیز درست یا نادرست [؟!]بر روی زمین، مرجعی برای شکایت کردن پیدا نکرد و آن را به نزد خدا برد!

درباره دستاورد‌های آن جریان باید گفت که بهترین دوره در حوزه آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بود که موجب افزایش امید و مشارکت عمومی شد. بهترین دوره اقتصادی پس از انقلاب بنا به داده‌های آماری، دوره اصلاحات است. روابط خارجی کشور در مسیر سازنده‌ای قرار گرفت و اعتبار ایران در سطح جهانی افزایش یافت.

برخلاف آنچه که گفته می‌شد، اقتصاد در رأس امور این دوره نبود، اتفاقاً بهترین دستاورد‌های اقتصادی از نظر مهار تورم، رشد اقتصادی، بهبود دستمزد‌ها در مقایسه با تورم و... در این دوره است. مجتمع عظیم عسلویه و پارس‌جنوبی در این دوره شکوفا شد که بسیار مهم است.

علت شکوفایی نسبی اقتصادی نیز بهبود فضای عمومی و سیاسی بود. بهترین برنامه‌ای که در ۴۵ سال گذشته اجرا شد، برنامه سوم بود که مورد اتفاق نظر است و بهترین برنامه‌ای که تدوین شد، برنامه چهارم بود که هر دو در این دوره بود، ولی اجرای برنامه چهارم در دوره بعد متوقف شد و مملکت در سراشیبی قرار گرفت.

وضعیت اشتغال بسیار روشن بود؛ سالانه بیش از ۶۰۰ هزار شغل اضافه می‌شد. به لحاظ فساد، کمترین میزان را پس از سال ۶۸ تاکنون در این دوره شاهدیم. ولی چرا همه این دستاورد‌ها با آمدن احمدی‌نژاد در سال ۸۴ به هوا رفت و دوم خرداد فقط به یک خاطره خوش تبدیل شد؟

هم میهن می‌افزاید: «اولین و مهم‌ترین علت، عدم پذیرش این تحول و شیوه سیاسی از سوی ساختار رسمی بود. کافی است که گفته شود از همان ابتدا تحرکات براندازانه علیه دولت آغاز شد... علت دوم، فقدان رهبری قدرتمند نزد اصلاح‌طلبان بود که با پرهیز آقای خاتمی در ایفای این نقش، تنوعی از رفتار‌ها به نام اصلاحات شکل گرفت که شامل طیف وسیعی می‌شد و، چون این مجموعه ذیل یک رهبری منسجم نبود، هزینه‌های انواع آن سیاست‌ها را متحمل می‌شدند، بدون اینکه از منافع آن بهره‌مند شوند.

عوارض این را در جریان مجلس ششم و نحوه پایان آن شاهدیم. این وضعیت منجر به مواضعی شد که وحدت نیرو‌ها را زایل و شرایط را برای مخالفان اصلاحات فراهم کرد که ابتدا با آرای حداقلی در شورا‌های شهر و سپس انتخابات سال ۸۴ به قدرت برسند. علت سوم، تحول ساختاری در درآمد‌های ناشی از فروش نفت و درآمد‌های فراوان آن در جامعه بود. روی کار آمدن خاتمی در شرایطی بود که کمترین درآمد‌های نفتی را داشتیم و مدیریت چنین جامعه‌ای نیازمند عقلانیت و کاردانی بود، ولی در سال‌های پایانی او درآمد‌های نفتی فراوان شد و راه را برای حضور عوامگرایان فراهم کرد که باید برای آن چاره‌ای می‌اندیشیدند که نیندیشیدند».

تحلیل روزنامه هم میهن در نوع خود منحصر به فرد است؛ چه این که با فرض سپری شدن ۲۶ سال از دوم خرداد ۱۳۷۶، هر فضیلت نداشته‌ای را به دولت خاتمی و اصلاح‌طلبان نسبت داده است! اولا برخی مدیران آن دولت، مرکز پمپاژ تنش و درگیری‌های به شدت رادیکال به کف جامعه و کانون التهاب‌افکنی بودند و حتی سودای براندازی نظامی را در سر می‌پروراندند که با تحمل و حسن ظن و سماجت خود آن نظام بر سر کار آمده بودند.

شعار تبلیغاتی مدعیان اصلاح‌طلبی پیش از انتخابات، از جمله «سلام بر سه سید فاطمی، خمینی و خامنه‌ای، خاتمی بود» و با همین فریبکاری اعتماد خیلی‌ها را جلب کردند که حاکی از دلبستگی به نظام و انقلاب می‌کرد، اما عملکرد بخش مهمی از دولت، در خدمت جریان براندازی بود.

ثانیا دولت خاتمی و اصلاح‌طلبان اگر واقعا موفق بود، نباید مردم در سال ۱۳۸۴ از نامزد‌هایی مانند معین و کروبی و مهرعلیزاده و هاشمی عبور می‌کردند دراین انتخابات و در مرحله دوم، آقای هاشمی به عنوان نامزد مورد حمایت خاتمی و همه اصلاح‌طلبان،۱۰میلیون و ۴۶ هزار رای کسب کرد و در مقابل، احمدی‌نژاد موفق به کسب رای۱۷ میلیون و ۲۵۰ هزارنفر شد (۶۲ درصد آرای مأخوذه در مقابل ۳۶ درصد آراء).

اگر واقعا دوره هشت ساله خاتمی شکوفایی اقتصاد و سیاست و فرهنگ بود، مردم نباید با این صراحت و جدیت از آن‌ها عبور می‌کردند؛ اگر هم گفته شود مردم کم‌تجربه بودند، طبعا باید چهار سال بعد در سال ۱۳۸۸، به نامزد اصلاح‌طلبان رای می‌دادند که در مقابل ۲۴/۵ میلیون رای احمدی‌نژاد، ۱۳ میلیون رای به دست آورد.

یادآور می‌شود تکیه کلام برخی اصلاح‌طلبان در دولت خاتمی، شعار‌های سیاسی بود و به همین دلیل هم کسانی مثل مزروعی و عبدی و... با وقاحت ادعا می‌کردند مطرح‌کنندگان مطالبات اقتصادی مردم، عوامل جناح راست و لشکر قابلمه به دست‌ها هستند. فساد‌های بزرگی مانند کرسنت و استات اویل و پتروپارس و همچنین پرونده مفاسد شهرام جزایری و حراج شرکت‌های دولتی به اسم خصوصی‌سازی یادگاری مدیریت مدعیان اصلاح‌طلبی است.

مشاهده مجموعه سیاسی‌کاری‌ها و بی‌اعتنایی به معیشت مردم موجب شد که به هنگام تحصن در مجلس ششم و ادعای استعفای برخی دولتمردان و نمایندگان شبه اصلاح‌طلب، مردم برای آن‌ها تره خرد نکنند. افت محسوس مشارکت در انتخابات شوراها، از یادگاری‌های مهم همین امیدسوزی دولت و مجلس مدعی اصلاحات در آن دوره است.

از یادگاری‌های آن دوره همچنین، اردک فلج و شاه سلطان حسین بی‌کفایت خواندن خاتمی از سوی طیفی از اصلاح‌طلبان است و همچنین تهدید خاتمی علیه دانشجویان رادیکال در دانشکده فنی دانشگاه تهران که گفته بود: آدم باشید! کاری نکنید که بگویم بیرون‌تان کنند! یادآور می‌شود بسیاری از شاخص‌های اقتصادی پس از دولت خاتمی، رو به بهبود گذاشت که بهبود ضریب جینی (کاهش شکاف طبقاتی) از مهم‌ترین آن‌ها بود.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: